یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بازیابی هویت ملی


بازیابی هویت ملی
اواخر سال ۸۵ بود که خبر ناراحت کننده‌ ساخت و توزیع فیلم ضد ایرانی سیصد (۳۰۰) در همه جا پخش شد و نمایش قسمت‌هایی از این فیلم توهین‌آمیز از شبکه‌های مختلف تلویزیونی احساسات هر ایرانی را در نقاط مختلف جهان جریحه دار کرد. گویا در این دنیای رو به پیشرفت امروزی که در هر نقطه از جهان انواع و اقسام اتفاقات جالب توجه پیش می‌‌آید، امر اهانت و توهین کردن به فرهنگ ملل گوناگون دیگر امری عادی شده است و برخی اقوام تحت عنوان ساخت فیلم‌های تخیلی و هنری به مقدسات و باورهای دینی و ملی ملل مختلف اهانت می‌کنند و جالب آن که انتظار دارند نه تنها مردم مورد اهانت شده،‌اعتراضی نکنند،‌بلکه از این آثار سراسر اهانت و توهین به عنوان کارهای هنری قابل ستایش استقبال کنند!
حال که اوضاع چنین است و ابزار و فناوری مدرن امروزی وسیله‌ای برای اهانت و تحقیر اقوام گوناگون شده، در این آشفته بازار هنری چه می‌توان کرد؟ آیا باید سکوت کرد و چیزی نگفت ؟ یا نه، به عنوان یک ملت فهیم و آگاه و نیز با دارا بودن فرهنگ چندین هزار ساله که با باورهای دینی اسلام آمیخته شده و بهترین فرهنگ جهان را پدیدار کرد،‌اعتراض خود را بیان کنیم؟!
بی‌شک هر انسان عاقلی راه‌حل دوم را انتخاب می‌کند یعنی اعتراض کردن به ساخت و توزیع چنین آثار به اصطلاح هنری که ریشه‌های یک ملت پرافتخار دنیا را نشانه رفته است. اما این اعتراض کردن هم ابعاد گوناگونی دارد که اگر با کارشناسی و نکته‌سنجی همراه باشد، نتایج خوب و بهینه‌ای در پی خواهد داشت.
درست است که مسئولین فرهنگی کشورمان به صور گوناگون اعتراض و شکایت خود را از شرکت و عوامل سازنده‌ فیلم سیصد (۳۰۰) ابراز داشتند که ماحصل این اعتراضات آن بوده که سازندگان این فیلم موهن به کرار معذرت‌خواهی کرده و گفته‌اند که قصدشان از ساخت این اثر، تنها ارائه تصاویر و داستانی تخیلی و میهج بوده است.
اما این کافی نیست چرا که شاید به ظاهر این کمپانی معذرت‌خواهی کرده و چه بسا در آینده هم دست به چنین کارهایی نزند، اما شرکت‌ها و موسسات به ظاهر هنری دیگر چه؟ آیا می‌توان انتظار داشت که آنان هم از پشیمانی کمپانی سازنده فیلم سیصد (۳۰۰) عبرت بگیرند و دیگر سراغ چنین سوژه‌هایی موهن نروند؟
بی‌شک این تصور که دیگر کمپانی‌های به اصطلاح هنری سراغ سوژه‌هایی که هدفشان اهانت به ریشه‌های اصیل و فرهنگ عمیق ایرانی است نروند، تصوری نادرست و دور از واقعیت است چرا که در این دنیای بهم ریخته که هر روز اتفاق تازه‌ای رخ می‌دهد، بروز هر گونه اتفاق و حادثه‌ای ناگوار امری عادی شده است و در آینده نزدیک هم از این نوع اتفاقات پیش خواهد آمد.
حال که سخن به اینجا رسید باید به دنبال راه چاره بود! راه چاره‌ای که بتوان در زیر سایه‌ آن سد و دژ محکمی ساخت که دیگر بیگانگان نتوانند به خود اجازه دهند تا زیر لوای آثار فرهنگی و هنری به باورهای فرهنگی و اقتصادی ما اهانت کنند.
بی‌تردید یکی از بهترین و موثرترین روش‌های مقابله با بروز چنین حوادثی ارائه دستاوردهای فرهنگی سرزمین خودمان است. چنانچه می‌توان با اجرای کارهایی در این شلوغ بازار فرهنگی و هنری چون نگینی بر تارک فرهنگی ملل مختلف درخشید. به عنوان مثال کافی است با استفاده از هنری چون انیمیشن به سراغ شاهنامه فردوسی برویم،‌ آنوقت است که بهترین و ناب‌ترین آثار هنری و داستانی را درست می‌کنیم، یا نه چه خوب است به سراغ مناطق مختلف این سرزمین کهن و پهناور برویم، آنوقت است که زیباترین و ماندگارترین آثار هنری را خلق می‌کنیم.
به هرحال سال ۱۳۸۶ که سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیده شده بهترین فرصت می‌باشد تا با یک بسیج کلی و نیز برنامه‌ریزی‌های کارشناسی شده و مدون به سراغ داستان‌ها و نیز ادبیات فولکلوریک کشورمان، ایران برویم. بعد این آثار کهن و بومی را در قالب‌های مختلف هنری برای همگان ارائه بدهیم،‌ آنوقت است که ملل گوناگون جهان بیش از پیش با حیرت به فرهنگ غنی ما نگاه می‌کنند و اگر آثاری چون فیلم سیصد (۳۰۰) به بازارهای هنری جهان عرضه شد،‌همگان خواهند دانست که ساخت و ارائه‌ آثاری این چنین موهن کاری جز گزافه‌گویی و عبث‌کاری نمی‌باشد.
اکبر خوردچشم
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید