شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


بوی پیراهن یوسف


بوی پیراهن یوسف
حدود یك سال پس از آغاز جنگ تحمیلی بود كه جمشید حیدری اولین فیلم ایرانی مرتبط با جنگ ایران و عراق را با عنوان «مرز» جلوی دوربین برد. اگرچه این فیلم یك اثر حادثه ای به شمار می آمد تا یك فیلم در مورد دفاع مقدس، اما با ساخته شدن «مرز» به نوعی پای جنگ ایران و عراق به سینمای ایران باز شد. بعد از آن چهار سال از آغاز جنگ و سه سال از ساخت اولین فیلم جنگی گذشته بود كه اولین فیلم ایرانی در مورد اسرای جنگی ساخته شد. در سال ۱۳۶۳ شهریار بحرانی فیلمی با نام «پرچمدار» را كارگردانی كرد كه در آن برای اولین بار به موضوع اسرای جنگ ایران و عراق و رزمندگان ایرانی اسیر شده در چنگ عراق پرداخته شده بود. این فیلم توسط گروه سینمایی شاهد تهیه شد و داستانش درباره رزمنده ای به نام علی بود كه در اسارت نیروهای عراق به سر می برد. گروهی پاسدار زیر نظر احمد، با لباس مبدل، به پایگاه دشمن هجوم می برند و پس از تار و مار كردن سربازان دشمن علی را نجات می دهند و... این فیلم به طور همزمان هم به مسئله اسرای جنگی می پرداخت و هم در داستانش به اعضای سازمان مجاهدین و همكاری آنها با رژیم عراق اشاره می كرد. پرچمدار هم مثل اولین فیلم ایرانی مرتبط با جنگ ایران و عراق، بیشتر اثری حادثه پرداز به شمار می رفت تا فیلمی كه نشان دهنده سختی ها و رشادت های اسرای ایرانی جنگ تحمیلی باشد.
در ادامه و در دهه ۶۰ چند فیلم دیگر نیز مرتبط با مسئله اسرای جنگی ساخته شدند كه از میان آنها می توان به حماسه مهران ۱۳۶۳، اتاق یك ۱۳۶۵ و عروس حلبچه ۱۳۶۹ اشاره كرد. اما بعد از سال ۶۹ و بازگشت تعدادی از اسرا و آزادگان جنگ ایران و عراق بود كه سینمای ایران توجه بیشتری به این مسئله نشان داد و تعداد فیلم های مرتبط با این موضوع افزایش یافت. بدین ترتیب و طی سال های میانی دهه ۷۰ تعداد قابل توجهی فیلم سینمایی درباره اسرای جنگی جلوی دوربین رفت. عمده این آثار طی سال های ۷۲ تا ۷۷ ساخته شدند و پس از آن با كاهش تولید آثار سینمای دفاع مقدس و فروكش كردن تب ورود اسرا و آزادگان به ایران، بالطبع تولید اینگونه آثار نیز كمرنگ شد. در مجموع طی سال های گذشته حدود ۳۰ فیلم سینمایی در سینمای ایران ساخته شده كه به نوعی داستان فیلم به مسئله اسرای جنگی مرتبط بوده است. این آثار را می توان به چند دسته مختلف تقسیم بندی كرد.
دسته اول آثاری هستند كه داستان فیلم در زمان جنگ می گذرد و اسارت در فیلم به طور مستقیم به تصویر كشیده می شود. این دسته فیلم ها كه اكثرا به منظور حادثه پردازی و با اهداف تجاری ساخته شده اند، جایگاه چندان مناسبی در میان فیلم های دفاع مقدس ندارند. بیشتر ماجرای این آثار در بازداشتگاه می گذرد و داستان در مورد تقابل اسرای ایرانی و نیروهای عراقی است. محور قصه این آثار این است كه ایرانی ها به دنبال راهی برای فرار از زندان های عراق هستند و دست آخر نیز موفق می شوند. پرواز از اردوگاه حسن كاربخش، پاتك علی اصغر شادروان، رنجر احمد مرادپور، یورش محسن محسنی نسب، فرار مرگبار تورج منصوری، لانه عقاب ها كارگروهی، یك قدم تا مرگ بهروز فرجی و... آثاری از این دست به شمار می روند. اما در میان فیلم هایی كه داستانشان در زمان جنگ می گذرد و در بازداشتگاه عراق روایت می شود، تنها یك مورد استثنا و متفاوت از بقیه آثار وجود دارد.
فیلم «مردی شبیه باران» ساخته سعید سهیلی كه چندین جایزه را نیز از جشنواره فیلم فجر دریافت كرد، تنها نمونه دسته اول آثار مرتبط با اسرای جنگی در سینمای ایران است كه به حادثه پردازی صرف نپرداخته است. این فیلم روایتگر روحیات و منش یك رزمنده ایرانی است كه در بند عراقی ها گرفتار شده است. داستان فیلم اگرچه شباهت بسیاری به یك سریال نسبتا پرطرفدار پخش شده از تلویزیوننبردی دیگر داشت، اما به دلایل مختلفی از جمله ساختار و شخصیت پردازی مناسب، مورد توجه واقع شد.
اما دسته دوم آثار مرتبط با اسرای جنگی، فیلم هایی هستند كه ماجرایشان در زمان جنگ می گذرد ولی مسئله اسارت به طور مستقیم نشان داده نمی شود و بیشتر تاثیرات این موضوع در زندگی فرد اسیر و یا اطرافیان او به تصویر كشیده می شود. فیلم های كیمیا و دوئل احمدرضا درویش، دیدار محمدرضا هنرمند، عیسی می آید علی ژكان، مسافر غریب یوسف جمادی عرب، زیر سایه كنار جواد ارشاد، باز باران محسن محسنی نسب و عروس حلبچه حسن كاربخش از جمله این آثارند. فیلم هایی كه در این دسته جای می گیرند، عمدتا به سبب دوری از حادثه پردازی های اغراق شده، آثاری درونی تر و عاطفی ترند. البته اغراق در ملودرام در برخی از این فیلم ها باعث شده تا اكثر این آثار هم از جای دیگری ضربه بخورند و تبدیل به آثار ماندگار نشوند. اما دسته سوم آثار مرتبط با اسرای جنگ ایران و عراق، فیلم هایی هستند كه داستانشان بعد از پایان جنگ و آزادی اسرا اتفاق می افتد. فیلم هایی مانند بوی پیراهن یوسف ابراهیم حاتمی كیا، قاصدك قاسم جعفری و معصوم داود توحیدپرست از جمله این آثارند. در این میان «بوی پیراهن یوسف» بهترین فیلمی است كه به مسئله اسرای جنگی می پردازد. حاتمی كیا با قرار دادن دو شخصیت مختلف دایی غفور و شیرین در كنار یكدیگر به بهترین شكل ممكن انتظار را به تصویر می كشد. از سوی دیگر در سینمای ایران فیلم های دیگری نیز ساخته شده اند كه مسئله اسارت تنها موضوعی فرعی در قصه بوده و تاثیر چندانی در روند قصه نداشته است. شاخص ترین این آثار فیلم «خانه خلوت» ساخته مهدی صباغ زاده است. در «خانه خلوت» شوهر یكی از شخصیت های زن قصه نرگس، در پایان فیلم پس از سال ها اسارت به ایران بازمی گردد. پنج فیلم برتر ایرانی كه به موضوع اسرای جنگی پرداخته اند:
۱ ـ بوی پیراهن یوسف ۱۳۷۴
كارگردان: ابراهیم حاتمی كیا، فیلمنامه: داریوش مودبیان، ابراهیم حاتمی كیا، مدیر فیلمبرداری: عزیز ساعتی، صدا: محمود سماك باشی، طراح صحنه: پرویز شیخ طادی، عكس: حافظ احمدی، جلوه های ویژه: عباس شوقی، تدوین: حسین زندباف، موسیقی: مجید انتظامی، طراح صحنه: پرویز شیخ طادی، چهره پرداز: مهرداد میركیانی، بازیگران: علی نصیریان، نیكی كریمی، جعفر دهقان، شیرین بینا، آتوسا قریشی، قاسم زارع، حمیدرضا تاج دوستی، تهیه كننده: مجید مدرسی، محصول: صحرافیلم، زمان: ۹۸ دقیقه.
▪خلاصه داستان: دایی غفور برخلاف دیگران كه اعتقاد دارند پسرش یوسف كه پلاكش را از شكم كوسه درآورده اند شهید شده، معتقد است پسرش هنوز زنده است. شبی دایی غفور كه راننده فرودگاه است دختری به نام شیرین را كه از فرانسه می آید سوار می كند و متوجه می شود كه برادر شیرین به نام خسرو قرار است همین روزها آزاد شود و شیرین هم منتظر آزادی برادرش است. دایی غفور به این دلیل به شیرین احساس نزدیكی می كند. به دایی غفور خبر می رسد كه خسرو توسط عراقی ها كشته شده اما دایی غفور این خبر را به شیرین نمی دهد و برخلاف واقعیت خانه شیرین را چراغانی می كند. شیرین به محض اینكه از واقعیت خبردار می شود از دایی غفور دلگیر شده و قصد رفتن از ایران را دارد. اما داماد دایی غفور كه معالجه خود را نیمه كاره رها كرده و به ایران آمده تا به مرز برود و شاهد آزادی اسرا باشد خبر می دهد كه اسم خسرو در لیست آزاد شده ها است. دایی غفور شیرین را از رفتن به فرانسه بازمی دارد و او را شبانه با خود به مرز قصر شیرین می برد. صبح روز بعد كه اسرا آزاد می شوند شیرین یوسف را در میان اسرا می بیند و...
بهترین فیلم ساخته شده درباره اسرای جنگی. حاتمی كیا این فیلم را به همراه برج مینو در یك سال كارگردانی كرد. بوی پیراهن یوسف یكی از بهترین ملودرام های حاتمی كیا و حتی سینمای ایران است. فیلم به بهترین شكل ممكن مسئله انتظار را به تصویر می كشد و درونی ترین حالات را روایت می كند. بازی علی نصیریان در این فیلم فوق العاده است و موسیقی فیلم نیز به یاد ماندنی است. این فیلم در زمان نمایشش چه در جشنواره و چه در اكران عمومی با استقبال چندانی مواجه نشد، اما پس از گذشت چند سال به فیلمی محبوب و دوست داشتنی بدل شد.
۲ ـ كیمیا ۱۳۷۳
كارگردان: احمدرضا درویش، فیلمنامه نویس: احمدرضا درویش، مدیر فیلمبرداری: محمود كلاری، صدا: بهروز معاونیان، اصغر شاهرودی، مسعود شاهوردی، طراح صحنه: احمدرضا درویش، عكس: محمد نجف زاده، جلوه های ویژه: محمدرضا شرف الدین، تدوین گر: عباس گنجوی، موسیقی: احمد پژمان، طراح گریم: عبدالله اسكندری، بازیگران: خسرو شكیبایی، بیتا فرهی، رضا كیانیان، پریسا شاهنده، نادر رجب پور، علی اكبر زادگان، عباس موسوی، تهیه كننده: شركت سهامی پخشیران، زمان: ۹۲ دقیقه.
▪خلاصه داستان: در آغاز جنگ تحمیلی، همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان می رساند و خود به اسارت قوای دشمن درمی آید. همسر رضا حین عمل جراحی می میرد و شكوه جراح فرزند رضا را نجات می دهد. پس از گذشت نه سال، وقتی رضا پس از اسارت آزاد می شود پی می برد كه همه اعضای خانواده اش را از دست داده. حال او در جست وجوی تنها بازمانده خود فرزندش است. كیمیا فرزند رضا نزد شكوه در مشهد زندگی می كند. مشكل اینجاست كه شكوه به طور كامل به كیمیا وابسته است...
▪اگرچه فیلم به طور مستقل اسیر شدن رضا شخصیت اصلی داستان را نشان نمی دهد، اما بخش دوم فیلم كاملا زیر سایه آزادی رضا از اسارت و مشكلات او پس از رهایی از عراق است. كیمیا به اعتقاد عده بسیاری بهترین فیلم درویش است. او به طور غیرمستقیم و به بهترین شكل ممكن زندگی یك آزاده را به تصویر كشیده است. خسرو شكیبایی در این فیلم موفق می شود پس از سال ها بازی متفاوتی را ارائه دهد و از شخصیت هامون فاصله بگیرد.
۳ ـ مردی شبیه باران ۱۳۷۵
نویسنده و كارگردان: سعید سهیلی، مدیر فیلمبرداری: پرویز ملك زاده، تدوین: روح الله امامی، موسیقی: بابك بیات، عكاس: هاشم عطار، جلوه های ویژه: داود رسولیان، طراح گریم: فریدون كشن فلاح، بازیگران: ابوالفضل پورعرب، فاطمه صامتی، حسین انصاری، حمید طالقانی، حسین چودن، مجید عبدالعظیمی، رضا سعیدی، فریدون كشن فلاح، محمد وثوقی، محصول: شركت سینمایی گوهران و مركز گسترش سینمای تجربی و مستند، زمان: ۱۰۰ دقیقه.
▪خلاصه داستان: منصور كه یك فرمانده است به اسارت دشمن درمی آید. او موجی است و چیزی از گذشته خود به یاد نمی آورد. قتلی در میان اسرا اتفاق می افتد. اسرا به منصور مظنون هستند، اما او توان دفاع از خویش را ندارد. یكی از اسرا تصمیم به قتل او می گیرد و همسرش كه به اسارت درآمده است یك تنه به دفاع از او برمی خیزد.
▪ اولین فیلم سعید سهیلی و بهترین فیلم او. اگرچه داستان شباهت بسیاری به سریال نبردی دیگر داشت، اما فیلم در جشنواره فجر مورد استقبال قرار گرفت. بار اصلی فیلم بر دوش منصور با بازی ابوالفضل پورعرباست. تنهایی ها و حالات عصبی او بسیار خوب درآمده است. پورعرب به خاطر این فیلم پس از سال ها بازیگری از جشنواره فجر جایزه گرفت.
۴ ـ دوئل ۱۳۸۲ ۱۳۸۱
نویسنده و كارگردان: احمدرضا درویش، مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی، طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی، طراح چهره پردازی: مسعود ولدبیگی، جلوه های ویژه: محسن روزبهانی، بازیگران: سعید راد، پژمان بازغی، پریوش نظریه، انوشیروان ارجمند، رحمان باقریان، مهدی ساكی، كامبیز دیرباز، علی مردانه، فاطمه دژاگاه، حسین سحرخیز، حسین توشه، حسین افشار، محمدحسین رنجبری، آرش ساربان، محمد عفاروی، خدیجه علیپور و با حضور پرویز پرستویی و هدیه تهرانی، تهیه كننده: موسسه فرهنگی تماشا.
▪خلاصه داستان: زینال پس از ۲۰ سال اسارت در عراق، آزاد می شود. زینال در آغاز جنگ تحمیلی حین مقاومت همراه با جمعی از اهالی خرمشهر در مقابل دشمن در جریان یك توطئه از پیش طراحی شده برای خروج گاوصندوقی حاوی مدارك محرمانه از كشور قرار می گیرد.
آخرین فیلمی كه با موضوع اسرا در سینمای ایران ساخته شده. اگرچه فیلم ارتباط چندانی با موضوع اسرا و حتی جنگ ایران و عراق ندارد، اما به هرحال شخصیت اصلی داستان پس از ۲۰ سال از اسارت آزاد شده است و قصه فیلم به ماجراهای پس از اسارت او می پردازد.
۵ ـ عیسی می آید ۱۳۸۰ ۱۳۷۹
كارگردان: علی ژكان، فیلمنامه: علی ژكان و شهریار مندنی پور، مدیر فیلمبرداری: فرزین خسروشاهی، تدوین: مهرزاد مینویی، موسیقی: حمیدرضا دیبازر، چهره پردازی: محمد قومی، بازیگران: رضا كیانیان، مجید عبدالعظیمی، شیلا خداداد، رضا افشار، آیدا تینانیان، تهیه كننده: علی ژكان.
▪خلاصه داستان: عیسی رزمنده اسیری است كه از اردوگاه اسیران در عراق می گریزد. تعدادی از نظامیان بعثی تعقیبش می كنند تا آن كه به شلیك تیری زخمی می شود و در رودخانه مرزی سقوط می كند. عیسی همان گونه كه قبل از اسارت به دخترش قول داده بود كه او را به مسافرت ببرد به قولش عمل می كند و خودش را خسته و زخمی به خانه می رساند و با همراهی همسر و فرزندش راهی مسافرت می شوند. در بین راه با مردی به نام سلطان سلام برخورد می كنند و میانشان دوستی برقرار می شود، اما در طول راه متوجه می شوند كه سلطان سلام وظیفه خاصی دارد كه در پی تحقق آن است.
▪یكی از مهجورترین آثار سینمای ایران. فیلم با این كه حدود ۵ سال پیش ساخته شده اما تاكنون فرصت اكران عمومی نیافته است. «عیسی می آید» زمان و مكان خاصی ندارد و فیلم در مرز بین واقعیت و رویا می گذرد. اگرچه آخرین ساخته علی ژكان نواقص متعددی نیز دارد اما یكی از آثار مهمی است كه پیرامون اسرای جنگ ایران و عراق ساخته شده است.
مهدی طاهباز
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید