یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ابوغریب، وجه تاریک دموکراسی آمریکایی


ابوغریب، وجه تاریک دموکراسی آمریکایی
مدت زمان زیادی از انتشار تصاویری نمی‌گذرد که دنیا را تکان داد: سربازان آمریکایی با سرخوشی زندانیان زندان ابوغریب را شکنجه و تحقیر می‌کردند.
این تصاویر تاکنون بارها و بارها تحلیل شده‌اند و شاید به نظر برسد در این مورد حرف دیگری برای گفتن باقی نمانده است. اما اکنون دو نفر از بزرگ‌ترین مستندسازان مستقل آمریکایی نگاه خود را معطوف ابوغریب کرده‌اند و نشان داده‌اند حکایت همچنان باقی است.
نخستین فیلم از دو فیلم مذکور «تاکسی به سمت تاریکی»، افشاگری درباره رفتار شرم‌آور با یک راننده تاکسی ۲۲ ساله افغان است که اشتباها به عنوان تروریست دستگیر می‌شود. این راننده اندکی پس از دستگیری در زندان به خاطر جراحات سنگین درگذشت و گزارش پزشک قانونی ارتش دلیل مرگ او را «قتل» اعلام کرد. فیلم تلاش دارد این مساله را از زوایای گوناگون بررسی کند و به این حقیقت پی ببرد که یک ملت چگونه فریفته شعار گمراه‌کننده دیک چنی «به سراغ بخش تاریک بروید» شدند و شکنجه را به عنوان یک ضرورت پذیرفتند.
گیبنی برای ساخت فیلم از پدرش الهام گرفت که در جنگ جهانی دوم در ژاپن حضور داشت و حتی خواب چنین روش‌هایی را هم نمی‌دید. گیبنی می‌گوید: «گرچه پدرم بوش، چنی و رامسفلد را به درستی نمی‌شناخت، اما خیلی از دست آنان عصبانی بود. پدرم اعتقاد داشت این افراد به آنچه او برایش جنگیده بود خیانت کرده‌اند.» گیبنی به خاطر این مستند برنده اسکار شد و «باهوش‌ترین مردان در اتاق»، مستند دیگر او درباره رسوایی «انرون»، نیز نامزد اسکار شده بود.
«رویه عملیاتی استاندارد» نیز فیلم دیگری است که مانند «تاکسی به سمت تاریکی»، به قول کارگردانش به ردیابی چگونگی «نزول یک ملت به سطح شیاطین از چشم گروهی از مردان و زنانی که در میانه دنیا دیوانه شدند» می‌پردازد. نقطه آغازین فیلم موریس عکس‌های منتشر شده از ابوغریب هستند و عمده زمان فیلم نیز به بررسی همین عکس‌ها متمرکز شده است. موریس به بررسی این نکته می‌پردازد که این تصاویر در عین اینکه مردم را متقاعد ساختند تمام حقیقت را دیده‌اند، تا حد زیادی گمراه‌کننده و دروغگو نیز بوده‌اند. به گفته موریس: «یک عکس هم می‌تواند افشاکننده و هم پوشاننده باشد.» این کارگردان پیش از این به خاطر «مه جنگ»، مستند افشاگرانه خود درباره وزیر دفاع سابق آمریکا رابرت مک‌نامارا، برنده اسکار شده بود.
هر دو کارگردان با رد کردن تئوری «عناصر خودسر» که طبق آن تنها عده‌ای نیروی فاسد مقصر شناخته شدند، به این حقیقت می‌پردازند که مقاماتی در سطوح بسیار بالا، به راحتی از این شکنجه‌ها چشم‌پوشی می‌کردند، افراد را به انجامشان تشویق می‌کردند و حتی دستور به انجام شکنجه می‌دادند.
بدین ترتیب آیا درخواست همکاری از این سربازان رده‌پایین که در نهایت کاسه کوزه‌ها بر سر آنها شکسته شد در حالی که مافوق‌هایشان بی‌گناه شناخته شدند، دشوار نبوده است؟ موریس در این باره می‌گوید: «این کار برای آنها دشوار بود، اما از سوی دیگر نیاز به حرف زدن هم داشتند. فکر می‌کنم انجام این گفت‌وگوها برای آنان مانند کشتی گرفتن با یک حریف قوی‌هیکل و خشمگین بود.» البته برخی نیز موریس را متهم کرده‌اند که به افراد حاضر در فیلمش پول پرداخت کرده بود. شاید مضطرب‌ترین شاهد موریس، لیندی انگلند باشد. این سرباز زن در یکی از بدنام‌ترین تصاویر مربوط به زندان ابوغریب در حالی دیده می‌شد که افساری به گردن یکی از زندانیان عراقی انداخته است. دادگاه انگلند را به سه سال زندان محکوم کرد. موریس معتقد است: «رسانه‌ها از این زن یک هیولا ساختند، اما من او را به چشم شخصیتی که از یکی از رمان‌های تئودور درایزر بیرون آمده، نگاه می‌کنم. در چهره او به راحتی می‌شد سبعیت و تسلیم شدن در برابر پستی را مشاهده کرد.
وقتی او گفت به خاطر پسرش کارتر باز هم حاضر است این کارها را انجام دهد،‌ متوجه شدم این زن تا چه حد بی‌پناه، غمگین و فاقد هرگونه بینش است.» به رغم تمام نقطه قوت‌های این دو فیلم، تماشاگران آمریکایی هنوز در برابر تماشای مستندهای سیاسی و هر فیلم دیگری درباره عراق، چه داستانی و چه به هر شکل دیگر، مقاومت می‌کنند. گیبنی با ناراحتی می‌گوید: «واقعا چه کسی دوست دارد جمعه‌شب دست نامزدش را بگیرد و به تماشای فیلمی درباره شکنجه برود.
اما این فیلم‌ها توانسته‌اند تاثیرات قوی و ماندگاری روی افرادی که آنها را دیده‌اند بگذارند. دی‌وی‌دی‌های «تاکسی...» میان افسران رده بالای ارتش دست به دست می‌شوند و در حال حاضر از آن به عنوان فیلم آموزشی برای وکلای نظامی استفاده می‌شود.» مطابق گزارش اخیر «عفو بین‌الملل»، هنوز در ۸۱ کشور جهان شکنجه امری رایجی است. گیبنی تاکید می‌کند: «فیلم من درباره فساد شخصیت آمریکایی‌ها است، اما هر ملتی قابلیت رسیدن به این مرحله را دارد. سوال اصلی اینجاست: جوامع لیبرال دموکرات چطور با این مساله کنار خواهند آمد؟»
موریس نیز به اندازه گیبنی نگران تکرار فجایع ابوغریب در ابعاد و اشکال دیگر است: «درست مانند اینکه صخره‌ای را بلند کنیم و زیرش دنیای جدیدی کشف شود. آنها بچه‌ها را دستگیر می‌کنند و در زندان نگه می‌دارند تا بدین‌وسیله از والدینشان حرف بکشند. بمباران‌های مداوم تقریبا هر روز ادامه دارد. نزدیک به ۱۰ هزار غیرنظامی در چادر و در شرایط بد غذایی زندگی می‌کنند. و این فهرست همچنان ادامه دارد.» موریس از شدت هیجان صدایش بلند می‌شود: «آنها تا جایی که از دستشان برمی‌آمده سعی کرده‌اند شواهد را از بین ببرند. تلاش برای لاپوشانی این داستان، خود یک داستان خنده‌دار است.»
منبع: تلگراف،۳ مه
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید