سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

افق روشن در پرونده هسته‌ای ایران


افق روشن در پرونده هسته‌ای ایران
تصویب قطعنامه ۱۷۳۷ در شورای امنیت در دی ماه سال ۸۵ عده ای از تحلیلگران جریانهای سیاسی را بسیار نگران نمود. آنان احساس خطر كرده و دولتمردان را از ادامه دیپلماسی هسته ای موجود پرهیز می دادند.
تصویب دومین قطعنامه تحریمی (۱۷۴۷) بر موضعگیری شدید این افراد افزود. از سوی دیگر، شواهد حاكی است این نوع واكنش در كنار دو مسأله دیگر، غرب را امیدوار كرده بود كه اگر بر فشارهایشان بیفزایند و آن را تداوم ببخشند جمهوری اسلامی ایران تسلیم خواسته های آنها خواهد شد.
یكی از آنها «پالسها» و راهكارهایی بود كه از سوی فراریان جدید خارج نشین و برخی از داخلی ها به مخاطبان هسته ای داده می شد؛ دوم، برداشت نادرستی بود كه توسط بخشی از صاحب نظران كشورهای اروپایی و آمریكایی به مقامهای غربی در خصوص اوضاع داخلی ایران ارایه می گردید.
براساس وضعیت سه گانه فوق، آمریكا و برخی از كشورهای اروپایی در انتظار شكسته شدن مقاومت جمهوری اسلامی ایران بودند؛ اما آنچه در این مدت رخ داد، برخلاف تمام ذهنیتها و فرضیه های ایجاد شده برای مقامهای كاخ سفید و اروپایی ها بود.
جمهوری اسلامی ایران نه تنها نسبت به مواضع خود كوتاه نیامد، بلكه با شدت بیشتر و با ارتقای خواسته های خود براساس شرایط و اقتضائات جدید، حقوق هسته ای خود را دنبال نمود. مسأله ای كه برای ناظران صحنه و طراحان برچیدن برنامه هسته ای ایران اهمیت زیادی داشت، پیشرفت شتابان فناوری هسته ای ایران بود. این موضوع دو پیام صریح و شفاف برای آنها داشت.
۱) سیاست تحریم و فشار كارساز نیست.
۲) دانش هسته ای ایران به جایی رسیده كه نمی توان آن را نادیده گرفت و محدودیت سازی گسترده، خللی در آن ایجاد نكرده است.این پیام را البرادعی دبیر آژانس بین المللی انرژی اتمی زودتر از همه دریافت كرد. وی در یك موضعگیری بی سابقه اعلام نمود. سیاست غرب برای دور نگاه داشتن ایران از توانایی غنی سازی، منسوخ و بلااستفاده است زیرا ایران هم اكنون این فناوری را در اختیار دارد. نكته قابل توجه اینكه وی پیش از این گفته بود باید به ایران اجازه داد بخشی از فعالیتهای غنی سازی اورانیوم خود را حفظ كند!
پس از ارایه نظریه تخصصی آژانس از فعالیتهای هسته ای ایران و موضع صریح البرادعی، فضای بین المللی مربوط به مسأله هسته ای به نفع ایران چرخش پیدا كرد و معادلات گذشته، چه در بعد آرایش سیاسی پیرامون آن و چه در خصوص قاعده بازی، تغییر جدی نمود.
در این راستا، روسها به صورت تلویحی و آشكارا خواستار كنار آمدن غرب با برنامه غنی سازی در خاك ایران شدند. رئیس دومای این كشور داشتن دو هزار سانتریفیوژ برای غنی سازی در ایران را بلااشكال دانست. وزیر خارجه روسیه نیز در نشست جی ۸، خواهان پذیرش غنی سازی محدود در ایران شد.
از سوی دیگر برخی از بازیگران جدید وارد عرصه شده و پیشنهادهایی جدید و در خور توجه را به ایران ارایه دادند. از جمله سوئیسی ها سعی كردند با طرح خود و پذیرش غنی سازی در ایران، با تعریف جدید، ایران را به نوع جدیدی از تعلیق متقاعد نمایند. برخی دیگر از كشورها، طرح كنسرسیوم غنی سازی را براساس تأمین بخشی از خواسته های ایران پیشنهاد دادند.
در چنین شرایط و فضایی، مذاكرات سولانا و لاریجانی آغاز گردید.
این نشست و گفتگو برای تحلیلگران رسانه ها این مفهوم را در پی داشت كه غرب در حال تغییر سیاستهای خود در قبال مسأله هسته ای ایران است. فضای روانی این موضوع به قدری بود كه رایس وزیر خارجه آمریكا طی هشداری، از كشورهای غربی خواست از خواسته هایشان كوتاه نیامده و سیاست خود را تعدیل نكنند.با وجود این موضوع، دور جدید مذاكرات سولانا و لاریجانی از نظر جمهوری اسلامی ایران گذار از «بحث تعلیق» به «تضمینهای عینی» است. بر همین اساس، لاریجانی اعلام كرد ما تعلیق را رها كرده و فرایند عقلایی از سوی غرب در حال بروز و ظهور است.
حقیقت امر هم این است كه مؤلفه های قدرت و چانه زنیهای ایران با وجود سیاستهای «محدودسازی» غرب و آمریكا نسبت به گذشته، بشدت افزایش یافته است و از این رهگذر غرب چاره ای جز پذیرش خواسته های بر حق جمهوری اسلامی ایران ندارد. در حال حاضر، این تفكر در میان سیاستمداران و صاحب نظران غربی بویژه آمریكایی توسعه پیدا كرده كه آمریكا دو راه بیشتر پیش رو ندارد تسلیم یا جنگ. از آن جا كه گزینه جنگ هیچ دستاورد مثبتی برای آمریكا ندارد و چون راه اندازی جنگ علیه ایران به واسطه بروز مسایل منطقه ای و بین المللی و توان دفاعی ایران، منطقی نیست، هیچ استراتژیستی چنین گزینه ای را پیشنهاد نمی دهد، بر همین اساس رایس صریحاً اعلام می كند كه دیك چنی معاون رئیس جمهوری نیز بر مسیر دیپلماتیك تأكید دارد.بنابراین، تسلیم و پذیرش حقوق هسته ای ایران راهی است كه غرب در حال محك زدن آن می باشد. در این راستا، دو نكته حایز اهمیت است:
۱) ایستادگی هوشمندانه و عدم انعطاف در برابر سیاستهای ارعابی آمریكا.
۲) خودداری برخی از افراد و محافل سیاسی از دادن پیامها و پالسهای نادرست به خارج.
در این صورت، تردیدی نیست كه افق دستیابی جامع حقوق هسته ای ایران، بسیار روشن و حتمی است.
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید