جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

شورای امنیت و قطعنامه سوم


شورای امنیت و قطعنامه سوم
با تمهیداتی که ایالا‌ت متحده آمریکا در تابستان گذشته به اجرا گذاشته بود شرایط برای صدور قطعنامه سوم تحریم در شورای امنیت فراهم می‌گردید. اما با پیشدستی جمهوری اسلا‌می ایران و حسن استقبال آقای البرادعی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، سخن از توافق جدیدی روی مدالیته همکاری ایران و آژانس مطرح شد که با حمایت روسیه و چین در شورای امنیت همراه گردید.
به جد می‌توان گفت آمریکا در قبال این توافق جدید ایران و آژانس غافلگیر شد و اگرچه صحنه شورای امنیت و جلسات ۱+۵ در مورد کار روی پیش‌نویس قطعنامه سوم ناقص و ناکام ماند اما آمریکا این ناکامی موقت را پذیرفت و درصدد برنامه‌ریزی بهتری برای دور بعدی مذاکرات ۱+۵ برآمد. هنگامی که جلسه شورای امنیت برای تصمیم‌گیری در مورد قطعنامه سوم در سپتامبر (شهریورماه) تشکیل گردید، آمریکا با کمک متحدانش زرنگی خاصی به عمل آورد که شاید از چشم همگان به‌طور عام پنهان ماند. در بیانیه شورای امنیت به‌طور غیرعرفی و غیرحقوقی به جای ملا‌ک قرار دادن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای قضاوت و تصمیم‌گیری برای تدوین قطعنامه بعدی علیه جمهوری اسلا‌می ایران، استناد به دو گزارش یکی از آقای البرادعی و دیگر از آقای سولا‌نا نماینده ۱+۵ نمود که در پایان دو ماه یعنی اواخر نوامبر ارائه کردند تا شورای امنیت وارد تصمیم‌گیری شود.
بی‌شک از نظر حقوقی چون پرونده جمهوری اسلا‌می ایران از آژانس ارسال شده بود، مرجع برای تصمیم‌گیری رضایت یا عدم رضایت آژانس و همکاری یا عدم همکاری جمهوری اسلا‌می ایران با آن مرجع است. به علا‌وه از نظر فنی و تکنیکی مرجع دیگری غیر از آژانس نمی‌تواند نسبت به چگونگی فعالیت هسته‌ای ایران اظهارنظر نماید. به عبارت دیگر شورای امنیت نمی‌تواند تخصص آژانس را نادیده گرفته و به نماینده دیگری چون آقای سولا‌نا استناد نماید. اصولا‌ نظرات آقای سولا‌نا در مورد پایبندی یا عدم پایبندی جمهوری اسلا‌می ایران به قطعنامه‌های ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شورای امنیت در گزارش آقای البرادعی می‌تواند متبلور شود که از همین قرار عمل شده است. پس نیات سیاسی و برنامه‌ریزی فرصت‌طلبانه آمریکا، گزارش آقای سولا‌نا را در کنار گزارش آقای البرادعی جا انداخته است.
مفهوم چنین ابتکاری این بود که آمریکا پیش‌بینی می‌نمود گزارش آقای البرادعی امکان دارد مثبت و به نفع جمهوری اسلا‌می ایران تمام شود و در آن صورت باید گزارش دیگری باشد که با آن بتوان دستاویزی برای صدور قطعنامه بعدی پیدا کرد.
آقای سولا‌نا به‌دنبال چیست؟ ایشان به عنوان نماینده ۱+۵ به‌طور اصولی به‌دنبال راه‌حلی برای تعلیق دائم فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلا‌می ایران است که شدیدا مورد علا‌قه آمریکا و اسرائیل است، لذا در مذاکرات ایشان با دبیر شورای‌عالی امنیت ملی کشورمان همواره جست‌وجو می‌گردد که ایران چقدر برای تفاهم و یا معامله روی تعلیق دائم آماده شده است. آمریکا این تفحص و جست‌وجو را دیپلماسی و راه‌حل سیاسی مسالمت‌آمیز می‌نامد. به عبارت دیگر هرگاه آمریکا سخن از اولویت دادن به دیپلماسی و راه‌حل‌های سیاسی می‌گوید، منظورش یافتن راه‌حلی برای تعلیق دائم است.
آقای سولا‌نا در راستای معنای فوق مکررا آزمایش نموده و می‌داند تعلیق دائم در مخیله جمهوری اسلا‌می ایران نمی‌گنجد و از این رو شاید بتوان با راه‌حل‌های فرعی به این نتیجه رسید. اروپا در گذشته و حال اصراری بر تعلیق دائم فعالیت‌های هسته‌ای ایران نداشته و ندارد اما به عنوان پشتیبانی از مواضع آمریکا بر این موضع پافشاری می‌نماید و به خوبی می‌داند این موضع نه اصولی است و نه عملی. آمریکا برای مجاب نمودن اروپا از تسلیحاتی شدن ایران با سلا‌ح‌های هسته‌ای، موشک‌های دوربرد و نابودی اسرائیل سخن می‌گوید و رهبران اروپایی هم می‌گویند ابدا حاضر نیستند با ایران دارای چنین سیاست خارجی تهاجمی و غیرقابل پیش‌بینی‌ای توافق نمایند که دارای سلا‌ح هسته‌ای باشد. معنای دیگر این فرمول این است که باید جلوی ایران را از هم‌اکنون گرفت و در بدو توسعه تکنولوژی هسته‌ای آن را به هر قیمتی شده متوقف نمود. آقای سولا‌نا سال گذشته در این باره شخصا موضعگیری کرد و گفت جمهوری اسلا‌می ایران را نمی‌توان با زبان منطق یا حقوق بین‌الملل و با قدرت شورای امنیت متوقف کرد بلکه باید ایران را قانع به کنار گذاشتن غنی‌سازی اورانیوم نمود.اما آقای سولا‌نا دو کارت دیگر در دست دارد که امیدوار است بتواند با یکی یا هر دوی آنها ایران را به سر میز مذاکره بازگرداند. کارت اول، بسته پیشنهادی اروپاست که ظرف چهار سال گذشته چند بار مطرح شده و هر بار به جهت عدم استقبال ایران، اروپا سعی نموده پیشنهادهای خود را ارتقا دهد ولی هنوز توجه ایران را به خود جلب ننموده است. آقای سولا‌نا در گفت‌وگوهای چند ماهه اخیر خود با دبیر شورای‌عالی امنیت ملی کشورمان، چند بار شانس قبولی بسته پیشنهادی اروپا را امتحان کرده و جواب قابل قبولی دریافت ننموده است.
کارت دوم آقای سولا‌نا، طرح غنی‌سازی و کنسرسیوم در خاک روسیه است که همچون بسته پیشنهادی اروپا مورد تایید آمریکا و اروپا برای خروج از این بن‌بست هسته‌ای می‌باشد. تشکیل کنسرسیوم غنی‌سازی اورانیوم در روسیه که ظرف دو سال گذشته و پیرو پیشنهاد رئیس‌جمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد دو سال قبل مطرح شد، همواره علا‌قه‌مندی روس‌ها و پشتیبانی ۱+۵ را با خود همراه داشته و برای روز مبادا می‌تواند طرح جایگزین محسوب شود اما تاکنون فرصت جدی شدن در طرح‌های قابل قبول جمهوری اسلا‌می ایران را نیافته است.
بدین ترتیب گزارش آقای سولا‌نا ابتدا چگونگی انعطاف و همراهی جمهوری اسلا‌می ایران با موضوع تعلیق غنی‌سازی اورانیوم که مورد درخواست ۹ قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بوده را شامل می‌گردد و سپس بسته پیشنهادی اروپا و کنسرسیوم غنی‌سازی اورانیوم در خاک روسیه مورد ارزیابی و گزارش به شورای امنیت قرار می‌گیرد.
با این گزارش از هم‌اکنون می‌توان پیش‌بینی نمود که نقطه قابل اتکایی برای جمهوری اسلا‌می ایران ندارد و می‌تواند به عنوان گزارش منفی به شورای امنیت تلقی گردد. این دقیقا همان محاسبات آمریکا و ابتکار این کشور برای قرار گرفتن گزارش آقای سولا‌نا در کنار گزارش آقای البرادعی است. ایالا‌ت متحده آمریکا ترفند دیگری نیز به کار برد تا بستر مناسبی برای صدور قطعنامه سوم تحریم علیه جمهوری اسلا‌می ایران فراهم گردد. دو هفته پیش خانم مرکل صدراعظم آلمان و آقای سارکوزی رئیس‌جمهور فرانسه به دیدار آقای جورج بوش رفتند. آقای سارکوزی که نیاز به تحریک احساسات نداشت از قبل از رفتن به واشنگتن مواضع تندی علیه جمهوری اسلا‌می ایران گرفت و مایل بود درباره برخورد نظامی با ایران در صورت عدم پذیرش راه‌های دیپلماتیک سخن بگوید که آقای جورج بوش وی را قدری آرام نمود و هر دو بر راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و سیاسی تاکید کردند. اما خانم مرکل که قبل از رفتن به واشنگتن درباره گزارش آقای البرادعی صحبت می‌کرد و هر تصمیمی را منوط به نتیجه این گزارش می‌دانست و پس از سفر به واشنگتن نه‌تنها درباره گزارش آقای البرادعی سخنی به میان نیاورد بلکه درباره تحریم‌های بیشتر و صدور قطعنامه جدید و عدم تحمل ایران هسته‌ای سخن راند. بدین ترتیب علا‌وه بر متحد قدیمی یعنی انگلستان، دو متحد دیگر فرانسه و آلمان هم به جمع آمریکا پیوستند تا راه برای تصمیم‌های بعدی هموارتر گردد.
در جریان صدور قطعنامه علیه عراق در سال ۱۳۸۱ تنها انگلستان در کنار آمریکا بود و علا‌وه بر روسیه و چین کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان در صف مقابل آمریکا قرار داشتند که به علت تهدید فرانسه به وتو کردن قطعنامه برای حمله به عراق، آمریکا مجبور شد بدون رفتن به شورای امنیت، عمل نامشروع خود را انجام دهد. این بار دقت نماییم آمریکا دست به ائتلا‌ف‌سازی زده و با توجه به تجربه عراق، فرانسه و آلمان را با خود همراه نموده که بی‌شک فقط به صدور قطعنامه منتهی نمی‌شود و آمریکا مقاصد دیگری را نیز در سر می‌پروراند.
ابتکار ایران در همکاری با آژانس حداقل در تدوین گزارش آقای البرادعی نسبتا به بار نشست. گزارش آقای البرادعی بدون در نظر گرفتن خلا‌صه آن Summany گزارشی مثبت و به نفع جمهوری اسلا‌می ایران است. سابقه برخورداری ایران از فناوری هسته‌ای و خرید اولین سانتریفوژ در این گزارش به وضوح آمده و از نظر آژانس به عنوان بخشی از تاریخ ثبت گردیده است.
همچنین نسل‌های اول (‌۱) P و دوم (‌۲) P سانتریفوژها که چند سال محل بحث و بررسی بود، توسط آقای البرادعی پایان‌یافته تلقی شد که دیگر نیاز به بررسی بیشتر ندارد. آلودگی‌ها و سایر موارد معوقه گذشته نیز در بررسی آژانس منطبق و سازگار با آنچه جمهوری اسلا‌می ایران گفته بود اعلا‌م گردیده است
اما آقای البرادعی احتمالا‌ تحت اعمال نفوذ مستقیم آمریکا و سه کشور اروپایی و یا به منظور ایجاد توازن در گزارش، بخش خلا‌صه را کاملا‌ منفی نگارش نموده و در آن برخلا‌ف متن گزارش به موارد اعلا‌م‌نشده undeclared در ایران اشاره دارد که بایستی توسط کشورمان داوطلبانه به آژانس اعلا‌م گردد. بر خلا‌ف متن اصلی که عدم انحراف به سوی نظامی شدن را تصریح نموده، گزارش در این قسمت، اعلا‌م می‌دارد که آژانس قادر نیست عدم انحراف ایران به سوی نظامی شدن را تا عرضه موارد <اعلا‌م نشده> تایید نماید. به عبارت دیگر گزارش دارای نکات مثبت و منفی در آن حدی است که هم جمهوری اسلا‌می ایران و کشورهای غیرمتعهد، روسیه و چین را خوشحال می‌‌کند و هم دارای مواردی است که آمریکا به راحتی می‌تواند به استناد عدم تعلیق و نکات منفی گزارش، در شورای امنیت قطعنامه سوم تحریم‌را صادر نماید. ‌
شاید جمهوری اسلا‌می ایران برای تایید سخنان خود نیاز داشت به بخش‌های مثبت گزارش آقای البرادعی استناد تبلیغاتی نماید ولیکن به نظر می‌آید ایران یک‌طرفه گزارش آقای البرادعی را در آن حد مثبت تبلیغ کرد که اکنون در قبال آقای البرادعی در گزارش شفاهی خود که نکات منفی را نیز مطرح کرد و مورد استناد مجدد تبلیغات جهانی رسانه‌ها قرار گرفت کار زیادی نتواند انجام دهد. حقیقت این است که به استناد بخش مثبت گزارش آقای البرادعی، فلسفه وجودی ادامه پرونده هسته‌ای ایران در شورای امنیت کاملا‌ زیر سوال است. زیرا از نظر حقوقی، در اسفندماه ۱۳۸۴، ایران نه انحرافی به سمت تسلیحاتی شدن داشت و نه ان‌پی‌تی را نقض کرده بود. شورای حکام تحت فشار آمریکا به بهانه مخفیکاری و بهانه موارد معوقه و پاسخ داده نشده، پرونده ایران را به شورای امنیت گزارش نمود اما امروز با این گزارش آقای البرادعی، اولا‌ هر آنچه مربوط به مخفیکاری بوده تسویه‌حساب شده ثانیا موارد معوقه کاملا‌ روشن شده که سازگار با گفته‌های ایران می‌باشد. ثالثا درخواست تعلیق از نظر تطابق با ان‌پی‌تی و اساسنامه آژانس بی‌معنی گردیده چون تعلیق در صورت انحراف به سوی تسلیحاتی شدن و یا عدم همکاری با آژانس می‌تواند باشد. خوب است دبیر شورای‌عالی امنیت ملی در ملا‌قات روز جمعه جاری با آقای سولا‌نا این موارد را از جایگاه مدعی مطرح سازد. ‌
علی خرم
منبع : روزنامه اعتماد ملی