جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چقدر اتیکت کم داریم


چقدر اتیکت کم داریم
مجموعه آداب، قواعد و فنون مربوط به ارتباطات، مذاکره و همزیستی میان مقامات دولتی یا نمایندگان رسمی دولت ها را آیین تشریفات دیپلماتیک می نامند. امروزه التزام به آیین تشریفات، چه در مناسبات درون ساختاری دولت ها و چه در روابط بین الملل از اهمیت خاصی برخوردار بوده و نقش مهمی را در کم و کیف مناسبات میان ملت ها ایفا می کند. از آنجا که در حال حاضر بسیاری از هنجارهای مشترکی که در قالب آیین تشریفات در میان دولت ها رسمیت دارند، اغلب، مبنای عرفی داشته و به تدریج و در بستر تحولات تاریخی روابط بین الملل به تکامل رسیده اند، لذا رعایت دقیق آنها از سوی مقامات دولتی هر کشوری می تواند به طور ضمنی گویای پیشینه تمدنی آن کشور نیز باشد. هم از این روست که از قول آندره مالرو نویسنده شهیر فرانسوی نقل است که؛«تمدن بدون تشریفات وجود ندارد.» از طرفی به دلیل آنکه اغلب رژیم های سیاسی در سده های گذشته، پادشاهی بوده و بخش قابل توجهی از آداب تشریفات در بطن این ساختارها نضج گرفته و رفته رفته نهادینه شده اند، طبیعتاً از بایسته های زائد و غیرضرور نیز مصون و مبری نمانده اند.
با این وجود هم اکنون بیشتر تشریفات دست و پاگیر و زائد، به مرور زمان منسوخ شده و عمدتاً آدابی که با رویکردهای فاخر و معنا محور تناسب بیشتری دارند، در میان دستگاه دیپلماسی کشورها عمومیت یافته و رواج پیدا کرده اند. این ویژگی پدیدار شناختی آیین تشریفات، یعنی شکل گیری بر بستر ملزومات نظام های سلطنتی گذشته، یک نتیجه مهم دیگر نیز به دنبال داشته است و آن اینکه؛ با وقوع انقلاب ها و براندازی حکومت های سلطنتی، نوعی تشریفات ستیزی و نفی سنن تشریفاتی نیز مقارن با استقرار دولت های انقلابی در دستور کار قرار گرفته اما پس از طی یک دوره انکار ایدئولوژیک و به دلیل ضرورت توجه به نرم ها و تبعیت از قواعد مشترک و متعارف دیپلماتیک و تعامل صحیح با جهان پیرامون، مجدداً آیین تشریفات جایگاه خود را در میان این کشورها بازیافته است. به عنوان مثال با وقوع انقلاب پرولتاریا در شوروی سابق، دیپلمات ها موظف به تبعیت از دستورات خاصی شده بودند و به آنان موکداً توصیه شده بود به عنوان نمایندگان یک کشور کارگری، بسیار ساده و بی تکلف زندگی کنند و از تشریفات به دور باشند. همچنین دیپلمات های چین کمونیست، مدت ها به لباس هایی که به مدل مائو معروف بود، ملبس بودند تا اینکه با تغییر سیستم حکومتی چین و چرخش در سیاست خارجی، در این نوع لباس ها نیز تجدید نظر شده و پوشش های متعارف بین المللی جایگزین آن شدند. در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز مخالفت با تشریفات در مقطعی در دستور کار قرار گرفت تا جایی که حتی یکی از مسوولان پست های کنسولی ایران در خارج از کشور در تاریخ ۱۶/۵/۵۸ طی نامه یی به وزارت امور خارجه پیشنهاد کرده بود که به منظور مبارزه با رسوم و ارزش های دروغین نظام گذشته که هنوز در سطوح مختلف نمایندگی های خارج از کشور معمول است، اداره کل تشریفات وزارت امور خارجه به اداره کل مبارزه با تشریفات تغییر نام دهد،، بدیهی است چنین تلقی هایی ناشی از عدم درک صحیح از فلسفه وجودی آیین تشریفات است. اهمیت تشریفات در روابط سیاسی از آن روست که دروازه ورود به دیپلماسی و زمینه ساز تحقق مذاکرات سازنده است. با رعایت تشریفات، مقدمات انجام مذاکره در محیطی رسمی و آرام فراهم می شود. در نطق های مطبوعاتی، میهمانی ها و دیدارهای رسمی، که نمایندگان سیاسی مقید به رعایت پاره یی از اصول و هنجارهای از پیش پذیرفته شده هستند، اصل ادب و نزاکت حاکم است. تقید به اصل ادب و نزاکت، خود، چارچوبی را فراهم می آورد تا تاثیرات پارامتر قدرت در چند و چون تعاملات به حداقل برسد. به عبارت روشن تر، گفتمان ها در محیطی فارغ از وزن کشی های سیاسی و به دور از حاکمیت مولفه قدرت بر فضای مذاکرات انجام می شود. اگر چه برخی از صاحب نظران برآنند که پروسه مذاکرات نیز بدون وجود پشتوانه قوی نظامی یا اقتصادی چندان موفق نخواهد بود (چه اینکه به گفته فردریک کبیر دیپلماسی بدون زور همانند موسیقی بدون ساز می ماند)، اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که در اجرای قواعد مذاکرات و آیین تشریفات، ظرافت هایی وجود دارد که تنها آن دسته از اهل فن که به این ظرافت ها اشراف کامل دارند می توانند معادلات را ولو در موقعیت های نابرابر به نفع خود و دولت متبوع شان تغییر داده و به اهداف و خواسته های خویش جامه عمل بپوشانند. گاهی، مقدمات تحقق این اهداف، در میهمانی ها و پذیرایی های دیپلماتیک مهیا می شود. استفاده از تکنیک ژرفایابی یا گمانه زنی از ذهنیت ها و عقاید طر ف مقابل توسط دیپلمات ها از ارزش زیادی بر خوردار است چرا که داده های اولیه و مواد خام لازم برای تصمیم سازی ها در سطوح بالا دستی دستگاه های سیاستگذار را فراهم می آورد. برخی از این اطلاعات ممکن است در خصوص کشورهای ثالث باشند همچنین مذاکرات و رایزنی های غیررسمی در این نوع جلسات می تواند زمینه ساز ارتقای روابط و مقدمه یی برای ملاقات ها و مذاکرات رسمی میان مسوولان بلندپایه کشورها شود و در نهایت منافع طرفین را تأمین کند.
گفته می شود دیپلمات ها سربازان زمان صلحند. سربازان زمان صلح نیز برای دولت هایشان هزینه بر هستند. گاه برخی با دیدگاهی تنگ نظرانه از آمدوشدها و میهمانی های دیپلماتیک به عنوان تشریفات زائد و جلسات ریخت و پاش یاد می کنند غافل از آنکه مخارجی که در جهت کارآمدتر کردن دستگاه دیپلماسی و بهبود مناسبات هزینه می شود، اگر با درایت دولتمردان قرین باشد به مراتب هزینه های سرسام آور تسلیحاتی و رفع تهدیدهای امنیتی را کاهش می دهد. البته باید پذیرفت که پاره یی از تشریفات مرسوم، صرفاً جنبه نمادین و سمبلیک داشته و مبنای عقلایی ندارند اما از آن جهت که بیانگر نزاکت ملی و بین المللی هستند یا به نوعی تکریم فرهنگ ها و تمدن بشری را تداعی می کنند، می توانند قابل توجیه باشند. مثلاً هنگامی که در سال ۱۹۷۶دولت مصر جسد مومیایی شده یکی از فراعنه مصر(رامسس دوم) را که ظاهراً مورد حمله نوعی باکتری فاسدکننده قرار گرفته بود، جهت مرمت به کشور فرانسه فرستاد، به دستور دولت وقت فرانسه، افراد گارد جمهوری در فرودگاه از آن استقبال رسمی به عمل آوردند، طبعاً چنین اقداماتی برای کسانی که به اهمیت تشریفات نزد اروپاییان به خصوص فرانسویان واقف هستند، چندان عجیب نمی نماید.
مساله دیگری که ذکر آن در اینجا ضروری به نظر می رسد، این است که اغلب رفتارهای دیپلماتیک به مثابه نمادها و نشانه هایی هستند که ارزش ها و حقایقی را به صورت تلویحی عنوان می کنند. به عبارتی ظرافت های موجود در آیین تشریفات از آن روست که هریک حاوی سیگنال یا پیامی است که به شکلی غیرمستقیم در مناسبات دیپلماتیک، نیات بازیگران را به مخاطبان عرضه می دارند. در واقع دولت ها به واسطه رفتارهایی خاص، جایگاه خود را در ارتباطات بین المللی به دیگر کنشگران تفهیم می کنند. به علاوه بخشی از این رفتارهای تکرارپذیر به تدریج به صورت رویه ها و حقوق دیپلماتیک درآمده و اکنون در اغلب کشورها شناخته شده هستند (نظیر کنوانسیون ۱۹۶۱ وین در مورد روابط دیپلماتیک) به عنوان مثال در خصوص رویه «تقدم دیپلماتیک»، نحوه استقرار مقامات در گردهمایی های بین المللی تابع قواعدی است و از نوع رابطه طرف های مذاکره یا میزان برتری یا برابری آنها نسبت به یکدیگر حکایت دارد. بدین صورت که نمایندگان یا روسای کشورهای همسایه که از نظر جغرافیایی به کشور میزبان نزدیک تر هستند، بر نمایندگان کشورهای دور دست تقدم پیدا می کنند. همچنین نمایندگان دولت های بزرگ، کشورهای دارای قدمت تاریخی و نیز روسای کشورهایی که سمت دائمی دارند (پادشاه یا ملکه) یا آن دسته از کشورها که زودتر به سازمان ملل متحد پیوسته اند، نسبت به دیگران در تقدم دیپلماتیک قرار می گیرند. در مورد دولت هایی با موقعیت یکسان، فاکتورهایی نظیر تاریخ انتصاب نماینده، سن وی، تاریخ آغاز خدمت رئیس یا نماینده کشور و... ملاک عمل قرار می گیرد. ضمناً، در مذاکرات مربوط به صلح، وضعیت استقرار نمایندگان باید به نحوی باشد که هیچ یک از طرفین در موقعیتی برتر از سایرین قرار نگیرند (مثلاً مذاکره دور میزگرد). رفتارهای نمادین شخصیت های سیاسی نیز حساسیت ها و تعبیر و تفسیرهای خاص خود را داشته و هر کدام گویای مسائلی پنهان است که در جای خود به نمونه هایی از آن نیز خواهیم پرداخت.
۱) گفتار مدبرانه و ادبیات فاخر دیپلماتیک
در تبیین سیاست ها، اهداف و برنامه های دولت ها، گفتار سیاستمداران، نحوه بیان مطالب و مواضع آنها پیرامون موضوعات مختلف داخلی و بین المللی از حساسیت بالایی برخوردار بوده و مهم ترین بعد دیپلماسی کاربردی به شمار می رود. موضع گیری ها و اظهارنظرهای دولتمردان از طریق سخنرانی ها و نطق های مناسبتی، ملاقات های دوجانبه یا چندجانبه بین المللی، تعامل با رسانه ها و شرکت در کنفرانس های مطبوعاتی و... سهم بسزایی در تصویرسازی و فهم سایر کنشگران سیاسی از منویات و ذهنیات سران آن کشورها داشته و بازخورد این برداشت ها بدون تردید بر منافع ملی آنها تاثیرگذار خواهد بود. در دنیایی که غالباً چهره هدف ها و انگیزه های اقدامات سیاسی در پس نقاب هدف گونه ها و انگیزه مانندهای مردم پسند و اخلاق محور مخفی شده اند و پنهان کاری یا کاموفلاژ چهره غالب نظام بین الملل بوده و بازیگران بین المللی به قول و فعل یکدیگر عمدتاً با دیده تردید می نگرند و مفسران سیاسی و نهادهای مطالعاتی و سیاستگذار کشورها در اطراف و اکناف جهان از تحلیل موشکافانه کوچک ترین قول یا اظهار نظری فروگذار نمی کنند، در چنین شرایطی، مقامات دولتی و دیپلمات ها در همه حال باید جانب حزم و احتیاط را نگاه داشته و با محاسبه دقیق بار حقوقی کلمات و عبارات سخن بگویند و همیشه با تأنی و طمانینه به پرسش ها و نقدها پاسخ دهند به طوری که از فحوای کلام آنها نتوان تعبیر سوئی کرد که منافع کشور را به مخاطره انداخته و بر روند اجرای سیاست خارجی تاثیر منفی گذارد چرا که قول سیاستمدار چنانچه در محیط رسمی که با تشریفات همراه است اظهار شود، به نوعی تعهدآور بوده و از لحاظ حقوقی قابل استناد است . لذاست که در گزینش شخصیت های سیاسی و نمایندگان دولت ها که مسوولیت تعامل با رسانه ها را دارند (نظیر سخنگوی کاخ ریاست جمهوری، وزارت امور خارجه یا دفاع و سایر نهادهای حساس) باید دقت بیشتری صورت گیرد. ضمن اینکه مسائلی اینچنینی در مورد کشورهایی نظیر ایران که از موقعیتی استراتژیک برخوردار بوده و ماهیتاً بین المللی هستند، مصداق بیشتری می یابد. نکته دیگر آنکه در مواقع بحرانی و بروز تنش های دیپلماتیک و حتی در موضع گیری در برابر مخالفان نیز نباید از چارچوب نزاکت و ادب عدول کرد زیرا هرگونه بداخلاقی و اظهارنظر موهن در مجادلات سیاسی شایسته مقامات بلندپایه سیاسی نبوده و ابراز خشم و عصبانیت در محافل رسانه یی عموماً تعبیر به ضعف می شود. علاوه بر این، شخصیت های سیاسی در عرصه های بین المللی، در قامت نمادی از فرهنگ و تمدن ملت خود شناخته می شوند لذا از این جهت نیز رسالت سنگینی به عهده دارند و باید همیشه مراقب رفتار و گفتار خود باشند.
بنابراین، آنچه برازنده یک دولتمرد مدبر و با کفایت است، درک صحیح از منزلت و جایگاه حقوقی خویش و استفاده از ادبیات فاخر در اظهار نظر های سیاسی و مراودات دیپلماتیک است مقوله یی که طی چند سال اخیر در سطح مدیران عالیرتبه کشورمان به آن توجه کافی و وافی نشده و جای خالی آن، گاه در رفتار و گفتار برخی مسوولان به خوبی حس می شود. استفاده از ادبیات کوچه وبازاری از تریبون های رسمی نه تنها در محافل داخلی صورت خوشی ندارد که در مجامع جهانی نیز لطمات جبران ناپذیری به وجهه بین المللی کشور وارد می آورد، ضعفی که متأسفانه ظرف دو سه سال اخیر عمدتاً در تعامل با رسانه ها به وفور به چشم می خورد. به عنوان مثال سخنگوی سابق وزارت امور خارجه در کنفرانس مطبوعاتی مورخه ۲۴/۱۲/۸۴ خود در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی درخصوص اظهارات جک استراو وزیر امور خارجه وقت بریتانیا علیه ایران می گوید؛ «من متن سخنرانی را که برای استراو تهیه شده بود چند بار خواندم و هیچ ارتباط منطقی و پیوستگی در اجزای آن ندیدم. یک مشت «خزعبلات» تهیه شده بود و متأسفم که یک دیپلمات برجسته قبل از اینکه آن را بخواند مطرح کرد.» وی اضافه می کند؛ «ظاهراً مغز آقایان هنگ کرده و به دری وری گفتن افتاده اند،» او در این جلسه در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر ضرورت احضار سفیر انگلیس در همین رابطه می گوید؛«یک موقع بحث های منطقی مطرح است و سفیر را احضار می کنند و می گویند که حرف حساب شان چیست ولی وقتی حرف ها «دری وری» است، احضار سفیر خیلی ضرورت ندارد،» وی همچنین در کنفرانس مطبوعاتی دیگری درباره مواضع ضد و نقیض و کذب سردمداران کاخ سفید اذعان می دارد؛ «به نظر من امریکایی ها سیاست «جرزنی و دبه درآوردن را اصل کار خودشان قرار داده اند، » به نظر می رسد اظهاراتی از این دست که چندی است رفته رفته تبدیل به یک رویه و سنت شده و بالاخص، کم اهتمامی برخی دولتمردان دولت نهم به آن، مشهودتر و برجسته تر می کند، از این واقعیت تلخ نشات می گیرد که متاسفانه برخی مسوولان بلندپایه به واقع، شأن و مرتبت حقوقی- اجتماعی خود را باور نداشته یا نمی شناسند یا اینکه جدای از خلقیات شخصی و ویژگی های شخصیتی، از ضرورت رعایت حد و مرزها در محافل رسمی و عمومی غافلند. در جای دیگر، سخنگوی محترم دولت در تاریخ ۲۴/۷/۸۶ طی سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد و در پاسخ به اعتراض به چندپیشگی و تعدد مشاغل خود، خطاب به جمع می گوید؛ «اگر روزی همه اینها غ مشاغلف را بگیرند، من اینجا می آیم تدریس می کنم. اگر دانشگاه شاهد رئیس خواست، ریاست دانشگاه را به عهده می گیرم.» و ادامه می دهد؛ «رئیس دانشگاه می شویم غبا خندهف، آب حوض می کشیم،» بدیهی است به کار بردن چنین تعابیری هرچند من باب مطایبه، زیبنده شخصیتی چون عضو کابینه و سخنگوی دولت نیست به علاوه، هرگز نباید در فهم رعایت تواضع و فروتنی و ویژگی مثبت مردمی بودن با ضرورت حفظ پرستیژیک منصب عالی دولتی دچار اشتباه شد و در عدول از مرزبندی میان این دو مغلطه کرد. آنچه نگران کننده و دردآور است این است که انتقاد صریح به چنین مسائلی از سوی رسانه های منتقد و شخصیت های باتجربه چندی است به طاق نسیان افتاده که جا دارد بیشتر بدان پرداخته شود.۲) پایبندی به انواع اتیکت یا پروتکل ها در رفتار و کردار سیاسی
پس از شاخصه گفتار و ادبیات فاخر دیپلماتیک، التزام به رویه های معمول و رفتار و کردار متعارف در محافل رسمی و اشراف به آیین معاشرت و تشریفات (موسوم به پروتکل یا اتیکت)، جایگاه مهمی را در اجرای صحیح دیپلماسی عملی یا کاربردی داراست. این آداب، غالباً شامل نوع پوشش و تقید به لباس های رسمی، شناخت سازوکار ملاقات و تعامل با سران و نمایندگان بلند پایه کشورها، مراسم تسلیم استوارنامه، شناخت نشان ها و القاب، سلسله مراتب، احترامات و نیز آگاهی از تشریفات مربوط به مهمانی ها و پذیرایی های دیپلماتیک (نظیر مهمانی کوکتل یا رسپسیون، بوفه و... ) است.
در مورد نوع پوشش مقامات دولتی و نمایندگان کشورها در ضیافت های دیپلماتیک، از دیرباز لباس های خاصی چون فراک، یونیفورم، ژاکت و... هر یک متناسب با نوع میهمانی و مناسبت مربوطه، در مجالس بین المللی رسمیت داشته اند اما امروزه بیشتر، لباس اسموکینگ (شامل کت و شلوار تیره یا مشکی، پیراهن سفید، پاپیون، جوراب و کفش مشکی ورنی یا براق) رایج ترین انتخاب دیپلمات هاست. البته معمولاً در ضیافت ها، نوع لباس مدعوین در کارت دعوت قید می شود ضمن اینکه شخصیت های مذهبی و مأموران آن دسته از کشورها که ملزم به استفاده از لباس رسمی خود هستند، از این قاعده مستثنی هستند. در کشور ما سفرا و مسوولان بلندپایه معمولاً از کت و شلوار تیره رنگ، پیراهن سفید بدون یقه و کفش مشکی به عنوان لباس رسمی استفاده می کنند اما در اینکه این مساله به صورت قانون یا دستور العملی لازم الاجرا درآمده باشد، جای تردید وجود دارد. همین که در حال حاضر برخی مسوولان برخلاف رویه معمول در مجامع رسمی حضور می یابند، خود می تواند دلیلی بر این مدعا باشد. علی ایحال در صورتی که در این باره، خلاء قانونی حس می شود، شایسته است نهادهای ذیربط، نظیر تشریفات ریاست جمهوری، اداره کل تشریفات وزارت امور خارجه یا حتی اعضای نهاد قانونگذار کشور که به اهمیت این موضوع واقفند، این مهم را با جدیت بیشتری دنبال کرده و در جهت ضابطه مند کردن آن تدبیری بیندیشند تا از اعمال سلایق شخصی و گروهی در این رابطه حتی المقدور ممانعت به عمل آید.
عدم توجه به رویه های بین المللی در روابط دیپلماتیک نیز می تواند به نوعی پشت پا زدن به پروتکل ها و خروج از چارچوب های ضابطه مند سیاسی تلقی شود. رایزنی با روسای حکومت ها و نهادهای بین المللی خارج از روال معمول (نظیر اعزام افرادی بیرون از دستگاه دیپلماسی جهت مذاکره با شخصیت ها و سازمان های بین المللی)، برقراری ارتباط و نامه نگاری های غیرمتعارف و غیرضرور با سران کشورها و سازمان ها از این نوع اقدامات هستند که کماکان در مناسبات سیاسی برخی کشورهای در حال توسعه از جمله کشورمان به چشم می خورند و آخرین نمونه آن شکوائیه نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد از اظهارات ضد ایرانی خانم هیلاری کلینتون نامزد مغلوب حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده است که طی سلسله نطق های تبلیغاتی خود و علی الظاهر به منظور جلب حمایت لابی صهیونیسم در مصاحبه یی با شبکه ای بی سی اذعان داشته بود؛ در صورت حمله نظامی ایران به اسرائیل، در کسوت رئیس جمهور آینده امریکا، ایران را محو خواهد کرد، طبیعتاً مکاتبه با دبیرکل سازمان ملل در مورد اظهارات شخصیتی حقیقی که به عنوان نامزد ریاست جمهوری هیچ گونه تعهد و التزام حقوقی به گفته های وی مترتب نیست، بدون در نظر گرفتن حدود و ثغور عرف مکاتبات دیپلماتیک، نمی تواند چیزی جز اقدامی شتابزده، غیرضرور و احساسی تلقی شود.
۳) برنامه ریزی و طراحی مدالیته نیل به منافع ملی در اجرای سیاست خارجی به واسطه مولفه های گفتاری-کرداری و بهره گیری از تدابیر و رفتارهای نمادین دولتمردان
دیپلماسی، ابزار تحقق سیاست خارجی است. فن مذاکره و هنر پیشبرد سیاست خارجی به وسیله گفت وگو در تخصص دولتمردان کارآزموده و دیپلمات های متبحر است. اگرچه همیشه این دیپلمات ها نیستند که سیاست های کلی و ایستارهای حاکم بر روابط دولت متبوع خود با دیگران را تعیین می کنند و به عبارتی نهادهای تصمیم ساز در دولت ها الزاماً دستی در اجرا ندارند و همین طور بالعکس مجریان سیاست خارجی غالباً در مقام سیاستگذار نیستند، اما واقع امر این است که در جریان تعاملات، دست نمایندگان سیاسی در سمت دهی و هدایت سیاست خارجی و کم و کیف روابط باز است و ابتکار عمل مذاکره کنندگان و هیات های دیپلماتیک، مهارت های فردی و ویژگی های شخصیتی آنها در ارتقا سطح مناسبات بین المللی، رفع تنش های احتمالی و ممانعت از بروز بحران های سیاسی نقش عمده یی ایفا می کند. بعضی از این ابتکارات و مهارت ها اجتهادی و برخی ذاتی است. برخورداری از تحصیلات عالی مربوط، تسلط به زبان های خارجی، استفاده از فرصت های آموزشی و دوره های تخصصی- کاربردی و یادگیری اصول و قواعد بنیادین مذاکره از جمله مهارت های اکتسابی است. گذراندن سلسله مراتب دیپلماتیک و مدارج علمی در تشکیلات دیپلماسی نیز بسیار ارزشمند است و دولت هایی که با سرمایه گذاری بهینه به این ضرورت، عنایت بیشتری دارند و از جابه جایی ها و نقل و انتقالات خارج از ضوابط در دستگاه دیپلماسی اجتناب می کنند، طبعاً در عرصه های بین المللی نیز موفق ترند.
پرهیز از رفتارهای احساسی و هیجانی و دوری از ماجراجویی و پاسخگویی به سوالات حساس و دقیق ، توجه خاص به مقوله امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور در رفتار و کردار، در همه حال خطوط قرمز دولتمردان و نمایندگان سیاسی آگاه و با تدبیر است. مضاف بر این، همان گونه که پیش از این اشاره شد، خویشتنداری و امتناع از به کارگیری الفاظ نامناسب حتی در پاسخگویی به مخالفان و دشمنان نیز جزیی از ظرافت های فن بیان و لازمه گفتار و رفتار خردمندانه است که در محافل داخلی و خارجی، میزان مقبولیت شخصیت ها را بیشتر کرده و حقانیت ادعای آنها را در موضع گیری های مختلف به اثبات می رساند. یک انتقاد اساسی که امروزه به دولتمردان دولت نهم وارد است، عدم پایبندی آنها به مسائل اینچنینی است. حتی شخص ریاست محترم جمهور بارها در سخنرانی ها و مصاحبه های خود در پاسخ به زیاده خواهی های دولت های غربی از کلمات و عباراتی استفاده می کند که زیبنده موقعیت سیاسی ایشان نیست. به عنوان نمونه رئیس جمهور در بیست و نهمین سفر استانی خود به اصفهان (دور نخست سفرها) در تاریخ پنجم خردادماه ۸۶ در جمع مردم شهرستان آران و بیدگل اظهار می دارد؛ «... کشورهای غربی تلاش می کنند امروز ایران را به هر طریق ممکن بترسانند. بنده در همین جا اعلام می کنم که این تصور شما به این خاطر است که شما فکر می کنید قدرت بزرگی هستید ولی خبر ندارید که ملت ایران قدرت شما را به حساب نمی آورد و از «هارت و پورت های» شما هراسی ندارد،» متأسفانه با سرزدن به وب سایت ریاست جمهوری و جست وجوی کلمه فوق (هارت و پورت) در قسمت جست وجوگر پایگاه، به ده ها مورد تکرار این عبارت در سخنرانی ها و نطق های ایشان بر می خوریم که به مناسبت های مختلف ایراد شده اند. تردیدی وجود ندارد که به کار بردن چنین الفاظی از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور چندان توجیه پذیر نیست و به شخصیت و جایگاه حقوقی رئیس جمهور خدشه وارد می سازد.ایشان نماینده ملت ایران، فرهنگ سیاسی و ملی ایرانیان در برابر انظار بین المللی است. اما پیرامون مهارت های فردی، پر واضح است که قابلیت های همه دولتمردان در مدیریت چالش های سیاسی- اجتماعی به یک اندازه نیست. شاخصه هایی نظیر بهره هوشی، بر خورداری از ذهن خلاق و پویا و ذوق و قریحه ذاتی، قدرت تحلیل منطقی، پاسخگویی خردمندانه و... از عمده ویژگی هایی است که در تأمین منافع ملی، ضریب موفقیت و برتری کنشگر سیاسی را در بازی های حاصل جمع برابر صفر نسبت به دیگر رقبا به مراتب افزایش می دهد. استفاده از رفتارهای نمادین و گفتار خردمندانه در پیشبرد اهداف ملی توسط سیاستمداران خبره که به ظرافت های خاص دیپلماسی اشراف کامل دارند، در مدیریت تنش ها بسیار تاثیر گذار است. نقل است که در دهه۸۰ میلادی وقتی ناسیونالیست های افراطی فرانسه اقدام به قتل یک مهاجر سیاهپوست در پاریس کرده بودند، فرانسوا میتران رئیس جمهور سوسیالیست وقت فرانسه با حضور در کنار رود سن (ظاهراً محل وقوع قتل) شاخه گلی را به احترام قربانی و به رسم یادبود داخل رودخانه انداخته و با این اقدام نمادین خود ضمن ممانعت از بروز بحران و غائله یی اجتماعی در جامعه فرانسوی توجه محافل ضدتبعیض نژادی و رسانه های جهان را به خود معطوف داشته بود. این است که وقتی کنش گری قائل به اتیکت ها و آداب اجتماعی است در مواقع مناسب می تواند با بهره برداری هنرمندانه از رفتارهای نمادین و تشریفاتی، مشکلات را با چنین شگردهایی از پیش راه بردارد یا مانع از بروز معضلات جدی برای شهروندان جامعه خود شود.
نکته مهم دیگری که در طراحی نقشه راه و ترسیم پلان اجرایی سیاست خارجی بسیار حیاتی است، به کارگیری مشاوران مجرب و کاردان و استفاده از نظریات آنها به منظور گمانه زنی در خصوص موضوعات مطروحه و پرسش های احتمالی در کنفرانس های مطبوعاتی، سخنرانی در مجامع بین المللی و سفرهای خارجی است که می توانند با پیش بینی های صحیح و بررسی همه جانبه گزینه های پیش رو، از موقعیت و حیثیت دولتمردان کشور خود قاطعانه دفاع کنند. به خاطر داریم هنگامی که ریاست محترم جمهور سال گذشته در جمع دانشجویان دانشگاه کلمبیا در پاسخ به سوالی در مورد دلیل عدم آزادی هموسکسوئل ها در ایران اذعان داشت که ما اصلاً در ایران چنین مقوله یی (گرایش به هموسکسوالیته) نداریم، چطور با خنده حضار مواجه شد. حال آنکه ایشان با قدری تأنی و با پرهیز از پاسخگویی صریح می توانستند ضمن مطرح کردن موضوع «نسبی گرایی فرهنگی و حقوق بشر»، حاضران را مجاب سازند که حد و مرز آزادی به معنای به رسمیت شناختن حقوق و سلایق ملت ها با فرهنگ های مختلف است و لذا وقتی فرهنگ ایرانی- اسلامی به هیچ وجه پذیرای چنین موضوعی نیست و جامعه به شدت از آن اکراه دارد، این رویکرد نه تنها محدود سازنده نیست، که خواست جامعه و عین آزادی و رعایت حقوق بشر و کرامت انسانی است. شاید برخورداری رئیس جمهور از مشاوران کاردان و با فراست در آن سفر جنجالی می توانست سرنوشت آن برنامه و حتی آن سفر را طور دیگری رقم زند.
رضا حقیقی
منبع : روزنامه اعتماد