دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نقش جاه‏طلبی در واقعه عاشورا


نقش جاه‏طلبی در واقعه عاشورا
تاریخ بشر همواره شاهد حوادث بزرگ تلخ و شیرین بوده است؛ بی‏تردید هریك از آن رخدادها در پی عامل یا عواملی اتفاق افتاده است.انسانهای دور اندیش، برای جلوگیری از تكرار رخدادهای تلخ و ناگوار و برای تداوم‏بخشی به حوادث سودمند و گوارا، در صدد بررسی عوامل و ریشه‏یابی آن بر می‏آیند.
امروزه چنین مباحثی تحت عنوان «فلسفه تاریخ» و «تحلیل تاریخ» در محافل علمی و تحقیقاتی با توجّه فراوان طرح و تبیین می‏شود. البته نباید غافل بود كه مبتكر و طرّاح اصلی این نوع مباحث، بعد از ظهور اسلام، قرآن كریم بوده است. چنان كه بخش قابل توجّهی از آیات قرآن با نقل و بررسی داستان تلخ و نافرجام برخی از پادشاهان پیشین همچون فرعون۱ و اقوام گذشته هم چون قوم نوح، عاد، ثمود و لوط۲ و بررسی علل سقوط و نابودی آنها، در پی ارائه چنین مباحث تحلیلی است.
● ریشه ناهنجاری‏ها
بخش مهمی از رخدادهای تاریخی بشر در سایه تاریك تبعیت از هواهای نفسانی و خواهش‏های شهوانی به وقوع پیوسته است. از این رو ریشه اغلب ناهنجاری‏های فردی و اجتماعی را باید در انواع گوناگون امیال نفسانی جست و جو كرد.همان‏گونه كه برجسته‏ترین تحلیلگران تاریخ، حضرت علی علیه‏السلام در بیان بلیغی می‏فرماید:
«انّما بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ اهواءٌ تُتَّبَعُ»۳
«همانا آغاز پدید آمدن فتنه‏ها، پیروی خواهش‏های نفسانی است.»
● فتنه فراموش نشدنی
یكی از حوادث ناگوار و فتنه‏های فراموش نشدنی تاریخ بشر، حادثه حیرتزا و غم‏انگیز «عاشورا» است كه تا قیام قیامت، كام تاریخ را به تلخی كشانده است. تلخی این واقعه نه تنها هرگز از ذائقه تاریخ زدوده نمی‏شود؛ بلكه با تكرار حوادث مشابه آن، مهرهای سیاه دیگری بر پیشانی تاریخ می‏نشیند و جام زهر دیگری در كام نیكان ریخته می‏شود.
● تكرار تاریخ
در روند تاریخ بشر؛ چه حال و آینده، هیچ گونه تضمینی برای تكرار نشدن رخدادهای مشابه حادثه رقّت‏انگیز عاشورا وجود ندارد؛ مگر اینكه ریشه‏ها و عوامل آن شناسایی و خشكانده شود. بنابراین در ضرورت طرح این گونه مباحث جای هیچ تردیدی نیست.حال، جای طرح این سؤال اساسی است كه: ریشه اصلی و عامل مهم بروز حادثه خونین عاشورا چه بوده است؟ برای یافتن جواب سؤال مزبور، باید انگیزه‏های دشمنان امام حسین علیه‏السلام بررسی گردد.
شكی نیست كه افراد شركت كننده در جنگ علیه این امام شهید، با امیال و انگیزه‏های گوناگونی وارد میدان شده‏اند. از میان انبوه انگیزه‏ها، می‏توان به انگیزه‏های اقتصادی، اعتقادی، تعصبات قومی، انتقام، ترس و وحشت، جاه‏طلبی و حبّ مقام به عنوان برجسته‏ترین انگیزه‏ها اشاره نمود.
● مهم‏ترین انگیزه‏ها
هریك از عوامل و انگیزه‏های فوق در خور توجه و تأمّل بوده و قابل بحث و بررسی است؛ اما انگیزه اخیر، یعنی جاه‏طلبی، از حساسیت و تأثیرگذاری خاصّی برخوردار است. ادّعای گزافی نیست اگر اصلی‏ترین ریشه رخداد عاشورای سال ۶۱ هجری قمری و همچنین عاشوراهای مشابه دیگر تاریخ را، همین انگیزه بدانیم. از این رو اگر در این زمینه مبحث مستقلی ارائه گردد، مفید خواهد بود.
البته پیش از پرداختن به بحث اصلی، یعنی نقش جاه‏طلبی در واقعه عاشورا، ضروری است بحث كوتاهی به صورت كلّی پیرامون خودِ «جاه‏طلبی» ارائه شود تا اهمیت موضوع بیشتر روشن گردد.
● خطرناك‏ترین غریزه
«جاه‏طلبی» یكی از رذیله‏های بسیار خطرناك است كه ممكن است در انسان پیدا شود و دین و دنیای خود و حتی دیگران را نابود سازد؛ همان گونه كه در طول تاریخ، اغلب حوادث تلخ و زیان بار در سایه سیاه همین رذیله مُهْلِك شكل گرفته است.
شعله شهوت جاه‏طلبی در انسان چنان پرفروغ است كه از تمام شعله‏های شهوانی پرسوزتر و پرزورتر است و چنانچه اشعه پرفروغ ایمان و عمل صالح، آن را در كنترل خود قرار ندهد، هیچ چیز دیگر قادر به خاموش كردن آن نخواهد بود.
تجربه تاریخی بشر نیز مؤیّد این مطلب است كه انسانهای دور از تعهّد و غیر مُهَذّب، اگر از هر نوع لذت شهوانی، گذشته از لذّت جاه و مقام، صرف نظر نكرده‏اند؛ بلكه گاهی برای رسیدن بدان از برخی لذتّهای دیگر نیز چشم پوشی كرده‏اند.
بنابراین می‏توان اذعان كرد كه مقام‏طلبی و حبّ ریاست، از غرایز شهوانی دیگر قوی‏تر و خطرناك‏تر است، چنان كه مرحوم ملاّ مهدی نراقی در این زمینه می‏فرماید:
«اِنّه (حب جاه) اَعْظَمُ لَذَّهٍٔ مِن لَذّاتِ الحیاهٔ الدّنیا و اكبر زِینَهٍٔ مِن زَینَتِها؛۴ همانا جاه‏طلبی، بزرگ‏ترین لذّت از لذایذ دنیا و بزرگ‏ترین زینت از زینتهای آن است.»
● دیدگاه‏ها
به دلیل خطرناك بودن جاه‏طلبی، آیات۵و روایاتی۶ در نكوهش آن وارد شده است و به تبع آن، عالمان اخلاق نیز در كتابهای اخلاقی خود مباحثی مطرح كرده‏اند. مرحوم ملا احمد نراقی كلام نغزی در این زمینه دارد:
از زمان آدم تا این دم، اكثر عداوتها و مخالفتها با انبیا و اوصیا باعثی جز «حبّ جاه» نداشته (است). نمرود مردودِ به همین جهت آتش برای سوختن ابراهیم خلیل برافروخت و فرعونِ ملعون به این سبب خانمان سلطانی خود سوخت. حبّ جاه است كه شدادِ بد نهاد را به ساختن ارم ذات العماد [وا [داشت و لعن ابد و عذاب مخلّد بر او گماشت. خانه دین سیّد آخر الزمان از آن خراب و ویران و اهل بیت رسالت به این جهت پیوسته مضطر و حیران، حقّ امیر مؤمنان از آن، مغصوب و خانوادهّ خلافت الهیه به واسطه آن، منهوب.
یثرب به باد رفت به تعمیر ملك شام بطحا خراب شد به تمنّای ملك ری.۷
آری، به راستی اگر تحلیل دقیقی از علل جنگهای بزرگ و كوچك تاریخ ارائه شود، روشن خواهد شد كه مهم‏ترین عامل اشتغال آتش جنگهای خونین ـ از جمله حادثه خونبار كربلا ـ همین عامل ریاست‏طلبی بوده است. امام راحل قدس‏سره در این باره می‏فرماید:
«از اوّل عالم تا حالا، از این قدرتهای جابر هرچه به مردم رسیده است، از این حبّ اشتهار ریاست، حبّ قدرت بوده است.»
● زمینه‏های رخداد عاشورا
نقش جاه‏طلبی در حادثه عاشورا، از دو زاویه قابل تأمّل و بررسی است:
الف) ریشه‏های تاریخی پیش از زمان وقوع حادثه، (پیش زمینه‏ها).
ب) بررسی زمان رخداد و حادثه، (زمینه‏ها).
كمتر حادثه مهمّ تاریخی را می‏توان یافت كه به صورت اتفاقی و بدون زمینه‏های پیشین واقع شده باشد. معمولاً رخدادهای مهمّ اجتماعی ـ تاریخی در بستر زمانی طولانی و با پیش زمینه‏های قبلی رخ می‏دهند. حادثه كربلا نیز از این قاعده مستثنا نبوده، بلكه حوادث بسیار ناگواری چون: انحراف خلافت از مسیر اصلی، دنیازدگی برخی از صحابه، عوام فریبی، بدعت گذاری و خانه نشینی علی علیه‏السلام ـ كه همگی بدون تردید از جاه‏طلبی و حبّ مقام نشأت گرفته بود ـ در زمینه سازی جریان عاشورا دخالت داشتند. با اطمینان می‏توان اذعان داشت كه اگر حوادث مزبور واقع نمی‏شد؛ هرگز حادثه خونبار عاشورا پیش نمی‏آمد.
آری، واقعیت این است كه بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به سرعت جریاناتی در جولانگاه سیاست پدید آمد كه هریك از آنها برای ایجاد حادثه‏ای مانند عاشورا كافی بود.
فاصله زمانی میان رحلت پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم تا زمان حادثه عاشورا، كه دقیقاً نیم قرن است، در سه مرحله قابل بررسی است كه در هر سه مرحله رد پای جاه‏طلبی مشهود و ملموس است.
۱) دوران خانه نشینی علی علیه‏السلام
علی علیه‏السلام جانشین واقعی و لایق پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم بود؛ اما با كنار گذاشته شدن او، انحرافاتی در جامعه اسلامی پدید آمد كه پس از این واقعه، اتفاقهایی همانند حادثه عاشورا دور از انتظار نبود. گرچه برخی‏ها ممكن است توجیهات تعصّب‏آمیزی داشته باشند ولی حقیقت این است كه اصل محور آغاز انحرافات در خلافت، جاه‏طلبی بوده است؛ به عنوان نمونه، اگر علی علیه‏السلام بر كرسی حكومت تكیه زده بود هرگز معاویه و امثال او در پستهای حساسی همچون ولایت شام قرار نمی‏گرفتند و اگر معاویه نبود، هرگز جنایات یزید و حادثه عاشورا پدید نمی‏آمد.
۲) حكومت علی علیه‏السلام
گرچه حدود پنج سال، حكومت به دست علی علیه‏السلام افتاد؛ اما از آنجا كه ۲۵ سال جامعه اسلامی بر خلافِ خواستِ علی علیه‏السلام حركت كرده بود، به آسانی قابل برگشت نبود. از سوی دیگر در همان مدت كوتاه نیز، جاه‏طلبانی همچون معاویه، طلحه، زبیر، عایشه و... پیدا شدند كه راه رو به رشد علی علیه‏السلام را سد كردند و جنگها و كدورتها در جامعه پدید آوردند كه در زمینه سازی عاشورا، بی تأثیر نبود.
۳) معاویه
معاویه كه توسط خلفای پیشین برسر كار آمده بود و در منطقه حساس شام جایگاه محكمی برای خود ایجاد كرده بود؛ عاقبت با نهایت جاه‏طلبی و عوام فریبی و زور و تزویر بر جهان اسلام تسلط یافت. او نه تنها زمینه شحكومت یزید را فراهم آورد؛ بلكه با ایجاد بدعتهای غیر شرعی و ضدّ عدالت، زمینه رویكرد جهانیان به اسلام را به ركود كشید. چنان كه رشید رضا در كتاب تفسیر خود نقل می‏كند:
یكی از دانشمندان بزرگ آلمان در آستانه (دولت عثمانی) به برخی مسلمانان از جمله شُترفای مكّه، گفته است:
شایسته است ما مجسّمه معاویه را از طلا در میدان برلین برپاكنیم.
گفتند: چرا؟!
او اظهار داشت: چون او نظام اسلامی را از اساس دموكراسی به نظام سلطه و زور تبدیل كرد و اگر این موضوع نبود، اسلام عالم را فرا می‏گرفت.۸
با عنایت به مطالب گذشته روشن می‏شود كه حادثه عاشورا با حوادث مهمّ قبلی ارتباط بسیار نزدیكی داشته است. برخی از مورّخین بزرگ نیز به این نكته به صورت تلویحی اذعان نموده‏اند. شهرستانی گفته است:
تمامی مشكلات و گرفتاریهایی كه بر تاریخ اسلامی گذشته است، در عقیده باشد یا سیاست، ما را رسد كه سرچشمه آن را در حوادث صدر تاریخ بیابیم.۹● تحلیلی روشن از جاه‏طلبان
با تأمّل و تحلیل وقایع پنجاه ساله پس از رحلت رسول اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ارتباط آنها با واقعه عاشورا روشن شد؛ اما منشأ آن وقایع چه بود؟
این مطلب نیز چون روز روشن است؛ ریشه اصلی تمام این قضایا، رذیله جاه‏طلبی بوده است.
آیا آنچه در سقیفه گذشت «منّا امیرٌ و منكم امیر»، در اثبات جاه‏طلبی‏ها كافی نیست؟
آیا سفارش ابوسفیان به عثمان در خصوص حفظ حكومت و پاس دادن آن به همدیگر (امویها) به مانند توپ۱۰؛ چیزی غیر از جاه‏طلبی را ثابت می‏كند؟
تسلیم نشدن معاویه در مقابل حكومت علی علیه‏السلام به چه دلیل بود؟ آیا دلیلی جز جاه‏طلبی و حفظ مقام و ریاست منطقه دندانگیر شام داشت؟
عمروبن عاص كه برجسته‏ترین معاون معاویه بود و خود را شریك جنایتهای او كرد، به دنبال چه هدفی بود؟ آیا مشكل مالی داشت؟! یا به دنبال رسیدن به حكومت مجدّد مصر بود؟۱۱
طلحه و زبیر به رغم بیعتی كه با علی علیه‏السلام كرده بودند، به كدامین بهانه‏ای آوای جنگ سردادند؟ آنان كه سرمایه‏های هنگفتی داشتند، خانه‏های مجلّلی ساخته بودند و كنیزان فراوانی در اختیار داشتند!
آری همه چیز داشتند، ولی حكومت و جاه نداشتند؛ آنان به دنبال حكومت كوفه و بصره بودند.
● جاه طلبان دوران یزید
هرچه بیشتر علل و انگیزه‏های رخداد عاشورا مورد كنكاش قرار گیرد، نقش نامطلوب جاه‏طلبی در آن حادثه، روشن‏تر می‏شود؛ به گونه‏ای كه تمام انگیزه‏های دیگر رنگ می‏بازند.
به راستی مگر غیر از این است كه اوّلین جرقه‏های زمینه سازی ولایت عهدی و سپس خلافت یزید ـ كه اصلی‏ترین محور شرارت آفرین حادثه غم‏انگیز عاشورا بود ـ نیز از همین رذیله جاه‏طلبی و دلبستگی به ریاست و مقام آغاز شد؟ مورّخین صدر اسلام بدین نكته تصریح كرده‏اند؛ ابن اثیر در این زمینه می‏نویسد:
مغیرهٔ بن شعبه در كوفه از طرف معاویه فرمانروایی می‏كرد و معاویه تصمیم گرفته بود كه او را بركنار كرده و سعید بن عاص را به كوفه بفرستد. هنگامی كه این خبر به مغیره رسید، با خود گفت: مصلحت در این است كه برای حفظ آبروی خود نزد معاویه بروم و از ادامه مسئولیت خود و فرمانروایی كوفه اظهار بی‏میلی نموده و از او درخواست استعفا كنم تا در نزد مردم چنین وانمود شود كه من خود داوطلبانه از فرمانروایی كوفه كناره گرفته‏ام.
مغیره با همین انگیزه به سوی شام حركت كرد. وی در شام ابتدا با نزدیكان و یاران خود ملاقات نمود و به آنها گفت: اگر در این اوضاع و احوال نتوانم حكومت كوفه را برای خود نگه دارم، دیگر هرگز به آن مقام دست نخواهم یافت. و بعد نزد یزید بن معاویه رفت و به او گفت: بیشتر یاران پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم از دنیا رفته‏اند و فرزندان آنها به جای مانده‏اند و تو از همه آنها در فضل و رأی و دین و سیاست داناتری و من نمی‏دانم چرا پدرت معاویه برای تو از مردم بیعت نمی‏گیرد!
یزید گفت: آیا به نظر تو این كار، شدنی است؟ مغیره گفت: آری. یزید كه سخت تحت تأثیر حرفهای مغیره قرار گرفته بود، به نزد پدرش معاویه رفت و كلام مغیره را بازگو نمود. معاویه دستور داد تا مغیره را حاضر سازند.
مغیره آنچه به یزید گفته بود، به معاویه نیز گفت و اضافه كرد كه: شما شاهد بودید كه بعد از قتل عثمان، امت اسلامی دچار چه اختلافهای شدیدی گردید و چه خونهای زیادی ریخته شد. یزید جانشین خوبی برای تو خواهد بود تا بعد از تو پناهگاهی برای مردم باشد و از خونریزی و فتنه، جلوگیری شود.
معاویه گفت: چه كسانی در این كار، مرا یاری خواهند كرد؟ مغیره گفت: من تعهّد می‏كنم كه از مردم كوفه برای یزید بیعت بگیرم. و زیاد بن ابیه (پدر عبیداللّه) نیز از مردم بصره برای ولایت عهدی یزید بیعت خواهد گرفت و از این دو شهر گذشته، مردم هیچ شهری در بیعت با یزید مخالفت نخواهند كرد. معاویه، مغیره را در پست حكومت كوفه تثبیت كرد و از تصمیم بركناری او به جهت بیعت گرفتن برای یزید، منصرف گردید.
مغیره نزد یاران خود بازگشت و در جواب آنها كه از ماجرای بركناری‏اش پرسش می‏كردند، گفت: من پای معاویه را در ركابی قرار دادم كه حكومت اموی سالها به هجوم خود بر امت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ادامه دهد، و دریدم برای آنها چیزی را كه هرگز دوخته نخواهد شد.
مغیره برای عملی ساختن افكارش خود به كوفه برگشت و با یاران خود و هواداران بنی‏امیّه مسأله بیعت با یزید را مطرح كرد و آنها پیشنهاد او را اجابت كردند. او فرزندش موسی را به همراه هیئت ده نفره به سوی شام فرستاد و سی‏هزار درهم در اختیار آنان گذاشت. آنان نزد معاویه رفتند و از بیعت با یزید سخن گفتند و معاویه را تشویق كردند كه هرچه زودتر این كار را انجام دهد. معاویه در پاسخ گفت: این مطلب را فعلاً اظهار نكنید ولی بر همین رأی و اندیشه باشید. سپس از فرزند مغیره سؤال كرد كه: پدرت دین این افراد را به چه قیمتی خریده است؟! گفت: به سی هزاردرهم. معاویه در جواب گفت: به راستی دین برای این اشخاص بسی بی‏ارزش بوده است كه آن را به این قیمت ناچیز فروخته‏اند؟۱۲
آری! مغیره می‏خواست با یك تیر، دو نشان، بلكه چندین نشان بزند. زیرا با پیشنهاد اوّل، حكومتش در كوفه ادامه می‏یافت و در مرحله دوم اگر یزید به حكومت می‏رسید، چه بسا ارتقاء مقام هم پیدا می‏كرد. بنابراین، هم پیشنهاد مغیره از جاه‏طلبی سرچشمه می‏گرفت و هم استقبال معاویه و یزید بدان جهت بود.
● هوس حكومت ری، چه می‏كند؟
از دلایل روشن دیگر بر نقش شوم جاه‏طلبی در حادثه عاشورا، جریان جاه‏طلبی عمر بن سعد است. عمر بن سعد یكی از ضلعهای مثلّث شوم حادثه كربلا است كه در كنار دو ضلع دیگر (یزید و ابن زیاد) به ایفای نقش ناپسند خود پرداخت. گرچه او امتیاز خاصّ رزمی و نظامی نداشت ولی به جهت برخورداری از وجهه اجتماعی و مذهبی، به عنوان سفیر لشكر در مقابل امام حسین علیه‏السلام انتخاب شد. او كسی نبود كه امام حسین علیه‏السلام را نشناسد، بلكه به خوبی او را می‏شناخت و در مرحله اوّل هم راضی به قبول این مسوولیت نبود؛ اما آنچه كه او را بر خلاف عقلش به وادی جنگ با امام حسین علیه‏السلام كشاند؛ جاه‏طلبی و ریاست‏خواهی بود. این نكته از لابه لای كلام و اشعار او هویداست:
ءَاَتركَ ملك الری و الریُّ رغبتی ام ارجع مذئوما بقتل حسین
و فی قتله النار الّتی لیس دونها حجابٌ و ملك الری قرّهٔ عینی۱۳
امام حسین علیه‏السلام در ملاقاتی كه با عمر بن سعد داشت، از او می‏پرسد: آیا قصد كشتن مرا داری؟
عمر بن سعد در صدد توجیه كار خود برآمده، می‏گوید: اگر از این گروه جدا شوم، می‏ترسم خانه‏ام را خراب كنند!
امام علیه‏السلام جواب می‏دهد: من برای تو خانه‏ای می‏سازم.
عمر بن سعد بهانه‏تراشی كرده، می‏گوید: من بیمناكم كه املاكم را از من بگیرند!
امام علیه‏السلام می‏فرماید: بهتر از آن را به تو می‏دهم.
عمر بن سعد این بار نیز بهانه دیگری می‏آورد. امام حسین علیه‏السلام در پایان فرمود:
«مرا می‏كشی و گمان می‏كنی كه عبیداللّه ولایت ری و گرگان را به تو خواهد داد؟ به خدا سوگند كه گوارای تو نخواهد بود و این، عهدی است كه با من بسته شده است. و تو هرگز به این آرزوی دیرینه خود نخواهی رسید! پس هر كاری كه می‏توانی، انجام ده كه بعد از من روی شادی را در دنیا و آخرت نخواهی دید، و می‏بینم كه سر تو را در كوفه بر سر نی می‏گردانند و كودكان سر تو را هدف قرار داده و به طرف آن سنگ پرتاب می‏كنند.»۱۴
● ضلع سوم
عبیداللّه بن زیاد نیز به عنوان سومین ضلع مثلّث شوم، پرونده جاه‏طلبی‏اش به طور كامل هویداست؛ گویی یزید نیز او را خوب می‏شناسد و عطش ریاست‏طلبی او را می‏داند؛ از این رو، او را با حفظ مقام فرمانروایی بصره، به فرمانروایی كوفه نیز منصوب می‏كند. او نیز در قبال رسیدن به این همه پست و مقام، جنایت هولناك كربلا را می‏آفریند؛ همان كونه كه افراد دیگری هم با همین انگیزه به او پیوستند.
نویسنده:حسین ایمانی
پی‏نوشت‏ها:
۱. قصص / ۳۹ و ۴۰.
۲. ص / ۱۲.
۳. بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۹۰؛ كافی، ج ۱، ص ۵۴.
۴. جامع السعادات، ج ۲، ص ۳۴۸.
۵. قصص / ۸۳.
۶. اصول كافی، ج ۳، ص ۴۰۶.
۷. معراج السعاده، ص ۴۵۳.
۸. قال احد كبار علماء آلمان فی الاستانه لبعض المسلمین و فیهم احد شرفاء مكه: انّه ینبغی لنا ان نقیم تمثالا من الذهب لمعاویهٔ‏بن ابی‏سفیان فی میدانٍ كذا من عاصمتنا «برلین». قیل: لماذا؟ قال: لانّه هوالذی حوّل نظام الحكم الاسلامی عن قاعدته الدمقراطیه الی عصبیّ‏ء الغلب و لولا ذلك لعمّ الاسلام العالم كلّه؛ (المنار، ج ۱۱، ص ۲۲۵، بیروت).
۹. كل التبلیلات التی مرّت بالتاریخ الاسلامی سواء فی العقیدهٔ او السیاسهٔ یُمكننا ان نَجِدَ لها مرتجعاً و مردّاً فی حوادث صدر التاریخ؛ (ملل و نحل، به نقل از حماسه حسینی، ج ۳، ص ۶۶).
۱۰ امینی، الغدیر، ج ۱۰، ص ۸۳.
۱۱. ترجمه شرح ابن ابی‏الحدید، ج ۲، ص ۱۰.
۱۲. كامل، ابن اثیر، ج ۳، ص ۵۰۳ و ۵۰۴.
۱۳. مقتل الحسین، مقرّم، ص ۱۹۷.
۱۴. سفینهٔ‏البحار، ج ۳، ص ۶۷۳، كلمه «عمر».
منبع:ماهنامه كوثر
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید