دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آنجا که زندگی در مرگ است و آنجا که مرگ در زندگی است


آنجا که زندگی در مرگ است و آنجا که مرگ در زندگی است
حضرت امام حسین (ع ) پس از مواجهه با سپاه حربن یزید ریاحی و ضمن گفتگو با او تعابیری بسیار عمیق و غنی و پیام رسان درباره « شهادت » به کار می برند که نمونه ذیل یکی از آنها می باشد :
« لیس الموت فی سبیل العز الا حیاه خالده و لیست الحیاه مع الذل الا الموت الذی لا حیاه معه »
« مرگ سرخ در راه عزت چیزی نیست جز زندگی و حیات جاودان و زندگی همراه با ذلت چیزی نیست جز مرگی که فاقد حیات است و جز نابودی واقعیتی ندارد . » (۱ )
حضرت امام حسین (ع ) شهادت در راه خدا را نه مرگی همچون مرگ های طبیعی و متداول که مرگی خارق العاده و شگفت و زیبا می داند و تردیدی وجود ندارد که فرجام و حاصل نهایی این مرگ از جنبه معنوی و مرتبط با آخرت حیات و زندگانی جاودان و ابدی و سرشار از رضوان و خشنودی خدا و انواع نعمت ها و پاداش های الهی می باشد همان حیاتی که نه غم و اندوه و رنج و مرارت و بیماری و ضعفی بر آن مترتب است و نه قابل مقایسه با زندگی دنیا با تمام نعمت ها و لذت ها و خوشی های آن می باشد. این حیات ابدی و جاودانه با مرگ عزتمند ـ که در راه خدا و دارای درون مایه هایی از مجموعه تعالیم و فضایل و ارزش های والای الهی است و همه نیکی ها را یکجا در دل خود جمع آورده است ـ به دست می آید.
قرآن کریم به وضوح و صراحت به مرگ سرخ و عزتمندی که به حیات جاودان و سرشار از رزق و نعمت های الهی ختم می شود اینگونه اشاره می فرماید :
« ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون »
« و البته نپندارید که شهیدان راه خدا مردند بلکه زنده به حیات ابدی و جاودان شدند و در نزد خدا متنعم می باشند . » (۲ )
در نگاه این آیه شریفه درباره شهادت و شهیدان « مرگ و نابودی » هیچ مفهوم و واقعیتی ندارد که شهادت در راه خدا « حیات و زندگی » است و شهیدان همواره زنده و پاینده اند و در نزد خدا از رزق و روزی های وصف ناپذیر و کامل و متنوع و لذت بخش بهره مند می باشند.
تردیدی وجود ندارد که چنین حیات جاودانه ای به راحتی و سهولت به دست نمی آید بلکه راه نیل به این مقام رفیع جهاد فی سبیل الله با کسانی است که زندگی دنیا را بر حیات ابدی آخرت رجحان و برتری دادند . (۳ ) و چنین مجاهدت دیرپا و متداوم با مال و جان در راه خداست که فلاح و رستگاری همیشگی را برای انسان جهادگر به ارمغان می آورد و سرنوشت نهایی او را به خیر و سعادت و پیروزی ابدی ختم می نماید . (۴ )
حضرت امام حسین (ع ) در نقطه مقابل مرگ سرخ مبتنی بر « عزت » که به حیات جاودان می انجامد زندگی مبتنی بر « ذلت » را مرگی می داند که فاقد حیات و جاودانگی می باشد و این دو در تقابل با یکدیگر و متضاد و متعارض با هم می باشند.
آیا این حقیقت زیبا و شگفت انگیز و بهجت زا نیست که « مرگ سرخ » در عین حال که به ظاهر مرگ پنداشته می شود حیات است و به « زندگی جاودان و ابدی » ختم می شود و زندگی ذلیلانه در همان حال که زنده بودن تلقی می گردد مرگ و نابودی است و هیچ حیاتی برای آن متصور نمی باشد
زندگی مبتنی بر « ذلت » چیست صاحبان آن چه کسانی هستند و چرا و چگونه چنین زنده بودنی مرگ است.
برای یافتن پاسخ این پرسش ها به جبهه مقابل امام حسین (ع ) بنگریم و اندیشه و افکار و رفتار و عملکردهای آنان را به مداقه بگذاریم . در جبهه باطل یزید و عبیدالله بن زیاد و عمربن سعد و شمر و سپاهیان جهل و جمود و جور و ستم را مشاهده می کنیم که در برابر جبهه حق یعنی امام حسین (ع ) و فرزندان و اصحاب فداکارش صف آرایی کرده اند.
جبهه باطل اسلام را همچون پوستین وارونه به تن کرده است و مفهوم این کلام این است که در جامعه اسلامی تحریف و بدعت و خرافه و جهل توسط بنی امیه و با تبلیغات آمیخته با مکر و نیرنگ و دروغ همه چیز را واژگون ساخته و تعالیم و قوانین و احکام اسلامی را متبدل نموده و مطابق با اهداف و امیال نظام جور یزیدی به بهره برداری های ناصواب و ناصحیح رسانده است .
پذیرش زندگی ذلت آوری که سران و عوامل و مهره ها و ماموران نظام اموی بر مردم جامعه تحمیل کرده بودند هر نوع حقی را باطل می نمایاند و هر باطلی را حق جلوه می داد. طبیعی است که این گونه زیستن هرگونه فساد و تباهی و ظلم و ستم و قتل و جنایتی را مباح و روا می سازد و به همین دلیل بود که همان مردمی که ادعای دیانت داشتند و سر بر سجده می گذاشتند و زبان به ذکر خدا به چرخش درمی آوردند در مقابل حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) صف آرایی کردند و او و فرزندان و اصحابش را به قتل رساندند! همین مردم به ظاهر مسلمان و در اصل و واقع نامسلمان و مسخ شده « یزید » را « خلیفه خدا » و « جانشین پیامبر » می دانستند و امام حسین (ع ) را بی دین و خروج کرده علیه اسلام و خلیفه خدا یعنی یزید بن معاویه می پنداشتند!
بدیهی است به همان ترتیب که حضرت امام حسین (ع ) تصریح کردند زندگی ذلت آمیز چنین مردمی « مرگ » است آن هم مرگی که هیچ خیر و سعادت و حیاتی بر آن مترتب نمی باشد و فرجام آن دوزخ و عذاب رنجزای الهی است که نتیجه و ثمره و حاصل عملکرد تباه کسانی است که نخواستند « حقیقت » را دریابند و با اراده و اختیار خود « باطل » را برگزیدند و به تعارض با امام و پیشوای معصوم (ع ) و جبهه « حق » پرداختند.
این کلام ژرف امیرمومنان (ع ) که می فرماید : « کسی که در برابر فرزندان دنیا ذلت و خواری کند از جامه تقوا بیرون می رود » (۵ ) تصریحی است براین واقعیت غیرقابل انکار که ذلت در برابر اهل جور و فساد تسلیم و اطاعت در برابر آن ها را نتیجه می دهد و سرانجام موجب بیرون رفتن انسان از جامه و لباس تقوا می گردد. « تقوا » دارای موضوعات و ابعاد و گستردگی خاصی است که همه تعالیم و دستورات و احکام و ارزش های اسلامی را دربرمی گیرد و با این وصف رها کردن تقوا یعنی زیر پا نهادن تمامیت دین خدا و به دنبال آن خسران و عذاب ابدی و جاودان .
پاورقی :
۱ ـ فرهنگ سخنان امام حسین (ع ) با ترجمه و تنظیم محمد دشتی انتشارات مشهور ص ۴۵۵
۲ ـ قرآن کریم سوره آل عمران (۳ ) آیه ۱۶۹
۳ ـ سوره نسا (۴ ) آیه ۷۵
۴ ـ سوره توبه (۹ ) آیه ۸۸
۵ ـ غررالحکم تنظیم موضوعی به کوشش سید هاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج ۱ ص ۴۳۳
آیا این « حقیقت » زیبا و شگفت انگیز و بهجت زا نیست که « مرگ سرخ » در عین حال که به ظاهر مرگ پنداشته می شود حیات است و به « زندگی جاودان و ابدی » ختم می شود و زندگی ذلیلانه در همان حال که زنده بودن تلقی می گردد مرگ و نابودی است و هیچ حیاتی برای آن متصور نمی باشد
ترویج تحریف و خرافه و جهل در جامعه باعث شد همان مردمی که ادعای دیانت داشتند در مقابل امام حسین (ع ) صف آرایی کردند و او اصحابش را به قتل رساندند! همین مردم به ظاهر مسلمان و در واقع نامسلمان و مسخ شده « یزید » را خلیفه خدا و جانشین پیامبر می دانستند و امام حسین (ع ) را بی دین و خروج کرده علیه اسلام و خلیفه خدا می پنداشتند!
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید