پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر: قایقی برای پنج نفر


نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر: قایقی برای پنج نفر
موضوع تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر، یکی از اولویت ها در دومین نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر بود که در تهران برگزار شد. اما در شرایط کنونی و حتی در آینده نه چندان نزدیک، بعید است که سازش حاصل شود. مسئله همان طور که پیشبینی می شد، به امضای بیانیه تهران ختم شد که تاکید کننده ضرورت مذاکرات آتی درباره حل این مشکل و نیز توافقنامه های دیگری در رابطه با شرایط ماهیگیری، کشتیرانی و حضور بیگانگان در خزر بود.
در ماه آپریل سال ۲۰۰۲ در عشق آباد اولین نشست سران پنج کشور (روسیه، ایران، قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان) عملاً بی نتیجه پایان یافت که پس از آن نیز نشست دوم دائماً به آینده موکول می شد که همین تاکیدی بر بی ثمری چنین دیدارهایی در نظر برخی از کشورهای حاشیه دریای خزر بود.
هیچکس نمی خواست موضع خود را تغییر دهد. در سال ۲۰۰۵ "مهدی صفری" معاون وزیر خارجه ایران اعلام کرد که موضع ایران در رابطه با تقسیم دریای خزر بدون تغییر باقی می ماند: "ما خواستار حل مسئله با احتساب مرز تاریخی، ویژگی های جغرافیایی و برخوردی علمی هستیم". صفری گفت که ایران حاضر به تقسیم دریای خزر به شرط حداقل سهم ۲۰% می باشد. یکی از اهداف ایران نیز استفاده از این نشست بعنوان اقدامی تبلیغاتی برای ارتقاء جایگاه کشور در منطقه و اعتبار آن با توجه به بحران در روابط با غرب بعلت برنامه هسته ای خود می باشد. اصولاً برگزاری یک چنین نشست بین المللی باید ایران را از طرد بین المللی خارج سازد و این اندیشه را در سر می نشاند که به درازا کشیده شدن روند تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر نیز برای تهران اهمیتی ژئوپلیتیک دارد.
ترکمنستان نیز از الگوی تقریباً مشابهی پیروی می کند. این کشور نه تنها نمی تواند با ایران، روسیه و قزاقستان به توافق برسد، بلکه اختلافاتی جدی با آذربایجان درباره مالکیت معادن نفتی خزر دارد. جای تردید نیست که در عشق آباد به ارتقای جایگاه بین المللی خود در حل مشکل خزر امیدوارند. عشق آباد و تهران این را درک می کنند که در تعیین وضعیت حقوقی دریای خزر، بخاطر سازش ناپذیری آنان نمی توان تصمیم نهایی اتخاذ کرد. برخلاف قزاقستان و آذربایجان، نه ترکمنستان با ذخایر ناچیز نفت خود در خزر و نه ایران با ذخایر نفتی خود در جنوب، دلیلی ندارند که در حل این مسئله تعجیل کنند. دقیقاً به همین دلیل نیز آنان تاکتیک به درازا کشاندن را برگزیده اند که طبق آن هر دو کشور نه تنها چیزی از دست نمی دهند، بلکه می توانند امید دستیابی به ثمراتی را نیز داشته باشند.
فعلاً تا ترکمنستان و ایران "ژست" گرفته و اعلام کنند که بهره برداری از معادن نفتی خزر تا پیش از تعیین وضعیت حقوقی این دریا غیر قانونی است، تهران طبق اطلاعات دریافتی، توافقنامه ای با کورپوراسیونی ایرانی-سوئدی درباره بهره برداری از سهم ۲۰ درصدی "خود" از دریای خزر امضا کرده است.
یک نکته مهم دیگر که ایران را بر این می دارد تا در سازماندهی چنین نشست هایی شرکت کند، این است که فعلاً برای تهران، روسیه بهترین وزنه مقابل آمریکا در منطقه است. بی دلیل نبود که یکی از موضوعات دیدار تهران، مسئله تامین امنیت منطقه ای بود. اما مسکو و تهران این اتحاد را استوار نمی دانند، چرا که در صورت تضعیف موضع آمریکا در خزر، یکدیگر را رقیب بالقوه می دانند. تهران خطر احتمالی رویارویی با روسیه را درک می کند و از این رو بدنبال جایگزینی همانند چین است که آن نیز عملکرد در راستای خزر را آغاز کرده است.
روسیه و ایران یک موضوع دیگر نیز دارند که بستری برای ایجاد اختلاف با آذربایجان، قزاقستان و حتی ترکمنستان ایجاد می کند. صحبت درباره امتناع مسکو و تهران از حمایت هر گونه پروژه ساخت خط لوله نفت و گاز در اعماق دریای خزر است. بر همگان مشخص است که آمریکا و اتحادیه اروپا، همین را نیز در چارچوب پیشنهادات خود برای ایجاد مسیرهای جدید انتقال منابع سوختی آسیای میانه بدون گذر از روسیه مطرح می کنند. در هر صورت، نشست خزر به این کشورها اجازه می دهد که از دیالوگ حمایت نموده و درک کنند که همه آنان در یک قایق شناور هستند.
"داسم ساتپایف" عضو شورای کارشناسی خبرگزاری «نووستی»
منبع : خبرگزاری نووستی روسیه