شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


مقدمه ای بر شناخت نمایشنامه های مدرن ایرانی


گرایش به این نوع تئاتر از آنجا سرچشمه می گیرد كه پدید آورندگان تئاتر ( نمایشنامه نویس و كارگردان ) كوشش می كنند تا تئاتر خود را با زبان متفاوت و ساختار تازه ای كه با زمان معاصر سنخیت داشته باشد ، عرضه كنند . از این رو عنصر تفكر و اندیشمندی در ساختار آثار آنان نقش مهم و به سزایی دارد. چنین هنرمندان تئاتر دیگر بر آن نیستند بر اساس سنت های قدیمی و روش های كلاسیك دست به تجربه های صحنه ای برای تئاتر امروز بزنند.بلكه آنان در پی آنند با شكل و شیوه و قالب جدیدی اثر صحنه ای خود را به تماشاگر امروز عرضه كنند. اثری كه هم حرف تازه ای از میان صدها یا هزاران تم و پیرنگ نمایشی داشته باشد و هم در ساختار و قالب جدید پیشنهاد نوینی را برای اجرا مطرح كند . اما برای ورود به این بحث لازم است ابتدا توضیحی از نمایشنامه مدرن ارائه بدهیم و سپس به بررسی این مساله در آثار نمایشنامه نویسان و كارگردان تئاتر معاصر بنشینیم .
كنت پیكر نیك در كتاب شناخت نمایشنامه مدرن در این باره می نویسد : «تمامی نمایشنامه های مدرن به طریقی موقعیت و شرایط سخت و ناخوشایند زندگی انسان را در دوران علم و صنعت مورد توجه قرار داده اند . همچنین نمایشنامه های مدرن از جهاتی منعكس كننده تغییرات قابل توجه در طرح وتكنولوژی تئاتر است كه از اواخر قرن ۱۹ شروع شده و تا به امروز ادامه دارد . دیگر آنكه فرم نمایشنامه مدرن در مقایسه با نمایشنامه های شكسپیر متفاوت است كه هم شامل نمایشنامه های بلند و هم شامل نمایشنامه های كوتاه است … »۱ در فرهنگ اصطلاحات تئاتر درباره تئاتر مدرن نوشته شده است : « نمایش یا درام نو ، درام معاصر، درام اروپایی و امریكایی كه با نمایشنامه های هنریك ایبس (۱۸۲۸-۱۹۰۶ ) آغاز می شود . نمایش درام نو در برابر درام كلاسیك یونان و روم باستان و در مقابل نمایش نو اینگونه معنی شده است . نمایشی كه به درام نو تعلق دارد.»۲ البته باید به این نكته نیز توجه داشت از آنجا كه سابقه اجرای تئاتر و نمایشنامه نویسی در ایران سابقه ای طولانی نیست و در حدود صدوپنجاه سال از ورود تئاتر و نمایشنامه به ایران می گذرد ، بنابراین نمی توان ادعا كرد با چنین سابقه ای نمایشنامه های ایرانی نمایشنامه هایی مدرن نیستند و در مقایسه با تئاتر غرب این سابقه سابقه چندان طولانی ای نیست . با آنكه بسیاری از نمایشنامه نویسان ما هنوز به شیوه تئاتر كلاسیك می نویسند و كارگردانان زیادی به شكل تئاتر معاصر كه دلبسته تئاتر مدرن هستند ، بیشتر از چنین پدید آورندگان تئاتری است . از اولین نمایشنامه نویس ایرانی – یعنی میرزا فتحعلی آخوند زاده – تا نمایشنامه نویسان همدوره او همچون میرزا آقا تبریزی ، میرزا احمد خان كمال الوزار، محمودی و موید الممالك فكری ارشاد و بقیه دیگر همچون رضا كمال شهرزاد ، زبیع بهروز ، علی نصیریان و در ادامه اسماعیل خلج ، بیژن مفید ، سید علی نصر ، بهمن فرسی و… اغلب دیگر نمایشنامه نویسان این نسل به شیوه ساختار كلاسیك سعی می كردند اثر خود را بنویسند . در مقابل در همین زمان كسانی هم بودند كه بر اساس شناخت خود از تئاتر معاصر غرب و تئاتر ایرانی دست به نوشتن نمایشنامه هایی با شكل و ساختاری جدید و حرف های امروزی تر و جهانی تر اپرانی تر زدند. از این میان می توان به بهرام بیضایی ، غلامحسین ساعدی ، اكبر رادی ، عباس نعلبندیان ، محمود استاد محمد و بیژن مفید و عباس جوانمرد اشاره كرد.د رمقابل اینان هنرمندان دیگر صحنه كه دست به تجربه كارگردانی زدند ، نمایشنامه مدرن اروپایی یا امریكایی را ترجمه كردند و به صحنه آوردند و كوشیدند آثار مدرن غرب را به علاقه مندان و هنرمندان ایرانی معرفی كنند . از این میان می توان به حمید سمندریان ، پری صابری ، ركن الدین خسروی و مهین اسكویی اشاره كرد . در سال های پس از انقلاب و جنگ عده دیگری از نمایشنامه نویسان و كارگردانان تئاتر كم كم وارد عرصه تئاتر شدند و از همان آغاز سعی كردند تا تئاتر مدرن كار كنند. كسانی كه یا تحصیل كرده غرب بودند یا بر اساس استعدادها و علایق شخصی و داشتن جوهره تئاتری وارد این عرصه شدند یا فارغ التحصیلان تئاتر از دانشكده های هنری داخل كشور بودند و در طی این چند سال توانایی ها و استعدادهای تئاتری خود را بر صحنه تئاتر به محك گذاشتند وتجربیات خودرا یكی پس از دیگری عرضه كردند. از این میان می توان به دكتر قطب الدین صادقی ، حسین عاطفی ، محمد چرمشیر ، محمد رحمانیان ، فرهاد آئیش ، چیستا یثربی ، نادر برهانی مرند ، حمیرا مجد ، محمد یعقوبی ، حسین كیانی و… اشاره كرد . با این حال تعدادی از همین نمایشنامه نویسان و كارگر دانان فقط دل به نمایش یا نمایشنامه های مدرن نسپردند بلكه عرصه های دیگر تئاتری را نیز به تجربه نشستند و تئاتری غیر مدرن هم كار كردند.
لازم به توضیح می دانم كه قطعا برای بررسی و شناخت آثار نمایشنامه نویسان كارگردانان تئاتر مدرن معاصر ( پس از انقلاب و جنگ ) نیاز به وقتی بسیار وسیع و جایی بیش از این است و نیز برای آنكه این نوشتار بیش از حد طولانی نشود ، تنها به آثار مدرن یك نمایشنامه نویس و كارگر دان تئاتر اشاره می كنم . فرهاد آئیش نمایشنامه نویس و كارگردانی كه بازی هم می كند ، یكی از چهره های مطرح اخیر است كه پس از بازگشت ازآمریكا و تحصیل و تجربه در عكاسی و تئاتر ، آثاری را به روی صحنه آورد كه همگی بر اساس شناخت و توانایی های او از تئاتر مدرن بوده است . آئیش در نمایش چمدان كه در سال ۷۰ در سالن چهارسو ی تئاتر شهر به روی صحنه آورد نوعی از تئاتر مدرن را به اجرا در آورد كه با آثار بزرگ جهانی پهلو می زند . نمایش چمدان با استفاده از زبان طنز – كه به صورت كمرنگ بود- دنیای آدمهای سرگشته را عیان كرد و در نمایش های هفت شب با مهمانی ناخوانده كه در سال ۷۲ در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا شد در واقع تقابل میان سنت و مدرنیته را مطرح كرد و توانست با دو شخصیت پیرمرد و مرد جوان دنیا ی آدمهای تنها را به نمایش بگذارد . تا اینجا با این دو نمایش كاملا در می یابیم زبان نمایشی او متاثر از زبان اوژن یونسكو است كه گاه به طنز پهلو می زند و گاه به پوچ انگاری . در هفت شب مهمانی ناخواه مساله پدر كشی در نمایشنامه ای مدرن در گفت و گو با دو نسل ( نسل سنتی و نسل امروزی ) مطرح می شود.
آئیش پس از چند سال دیگر زمانی كه كاملا تصمیم به بازگشت از آمریكا می گیرد تا در ایران نمایش هایش را كار كند ، نمایش «تقصیر» و«۳۲ دقیقه از ماجرا »را به صحنه می آورد. در این دو نمایش همراه او تصویری از دو زن و شوهر دنیای امروزی را نشان می دهد كه می تواند متعلق به همه نقاط دنیا باشد. در این اثر او نیز باز هم به كمك زبان طنز یك زندگی متلاشی شده را در ۳۲ دقیقه از زندگی نشان می دهد. آئیش این در این دو اثر بر آن است وحدت فرم و محتوا را نشان دهد كه البته به خوبی هم موفق می شود. او پس از آشنازدایی صحنه ، تصویری را نشان می دهد كه مرد یك پایش بر روی صندلی و پای دیگرش بر روی شانه زدن است . با این تصویر تماشاگر در می یابد كه تعادل زن و به خصوص مرد با حركت های پی در پی زن به هم می خورد و وضعیت نا به سامانی را می بیند. مساله ای كه در نمایش « تق صیر» مطرح می شود حضور زبان و دیالوگها و معانی و مفاهیم آنها با شكل بصری و اجرایی اثراست كه كاملا با یكدیگر رابطه ای مستقیم دارند و در هم تنیده شده اند طوری كه اگر هر یك از آنها به درستی بیان و اجرا نشوند، كل ساختار نمایش به هم می ریزد و از منظور خالق اثر دور می شود. نمایش زن در خانه كوتاه ترین نمایش آئیش به لحاظ زمانی است . كل نمایش با چند كلام زن كه اسامی وسایل خانه است در یك دقیقه و سی و دو ثانیه اتفاق می افتد. تماشاگر پس از دیدن این اثر سنگینی بار زندگی بر روی دوش زن و نیز چرخش و تكرار زندگی او را به خوبی متوجه می شود و حس می كند. نشان دادن چنین تصویری البته دقیقا با آكسسواری كه فقط بر روی زن آویزان است ( بسیاری از وسایل زندگی از جمله جارو ، آفتابه ، روزنامه ، كاسه بشقاب و … ) امكان پذیر می شود . نمایش یك رابطه ساده كه در زمان حدود هشت دقیقه اتفاق می افتد، از آثار دیگر این نمایشنامه نویس و كارگردان تئاتر مدرن است . شاید بتوان این نمایش و نمایش های اینچنین را جزو نمایش های مینی ماسیستی به حساب آورد كه در دوران مدرنیته پا به عرضه ظهور نداشتند. در این اثر نیز تماشاگر قصه زن و شوهری را در قالب نمایش در نمایش كه به كمك یك ضبط صوت و بازیگر نقش مرد امكان اجرا پیدا می كند ، می بیند. مرد كه نقش بازیگری را دارد ، به كمك ضبط صوت و عقب بردن كات صدا سلی در حفظ كردن دیالوگ هایش دارد كه هر لحظه با طنزی جذاب همراه است . در واقع از یك موقعیت ساده به موقعیت طنز آمیز دیگری می رسیم كه همان گفت و گو و كشمكش زن و شوهر قصه نمایشنامه دوم این نمایشنامه است و در دل اثر تنیده شده است. دو نمایش كمدی شام اول و شام آخر از دیگر نمایش های فرهاد آئیش است كه در سال ۸۰ به روی صحنه رفت . شام اول آدابته شده آوازه خوان طاس نوشته اوژن یونسكو است . شام آخر زوج های متعددی از خانواده های ایرانی را نشان می دهد كه با تكرار كلام و گفت و گو و حركات به اوج طنز و خنده می رسد. در این دو اثر او روابط پوچ و عبث آدمها را به خوبی تصویر می كند كه چگونه از حقیقت زندگی دور شده اند و چنگال مرگ كه در دو قدمی آنهاست را جدی نمی گیرند . در این اثر زندگی در مقابل مرگ یا مرگ در مقابل زندگی قرار دارد و آدمهای امروزی به حدی از هر دو غافل هستند كه تنها به دنیای واهی اطراف خود بسنده می كنند . در این دو اثر آئیش اگرچه از دستاوردها و سبك ابزورد بهره می گیرد اما به دلیل ساختار روابط ایرانی آدمها و نیز استفاده از كلام و زبان فارسی و نوع روایت از تئاتر ابزورد فاصله می گیرد . زیرا هرگز رویكرد پوچ گرایانه فلسفی كه در زمان پس از جنگ جهانی دوم در اروپا به وجود آمد ، دیده نمی شود . با این حال باید یادآور شد آئیش در این دو اثر اغلب انواع طنز را یك مرتبه نشان می دهد : از طنز كلامی تا طنز موقعیت و … .
آئیش در نمایشنامه های دیگرش نیز بر اساس شناخت خود از تئاتر مدرن گام برمی دارد و هرگز درپی آن نیست كه اثری با بن مایه های تئاتر ایرانی بنویسد. نمایشنامه های نقش زن ، سیمرغ ، تئاتر تئاتر از دیگر نمایشنامه های اوست كه در شكلی كاملا مدرن نوشته می شود . او در نوشته های خود متاثر از بكت ، یونسكو و پینتر است كه همگی جزومدرن نویسان دوره معاصر محسوب می شوند.

پی نویس
۱. شناخت نمایشنامه مدرن – نوشته « كنت پیكر نیك » ترجمه ناصر دشت پیما – انتشارات نمایش – چاپ اول : ۷۹
۲. فرهنگ اصطلاحات تئاتر – ترجمه و تالیف همایون نوراحمر – چاپ اول : ۱۳۸۱

نویسنده: بهزاد صدیقی


همچنین مشاهده کنید