دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

انسان تک ساحتی


انسان تک ساحتی
یقینا کسانی که در مجلس ختم ! قرون وسطی به دست افشانی می پرداختند و دوره ی پس از آن را عصری سرشار از آزادی ، روشنگری ، پیشـــــرفت و رفاه ؛ و تهی از تحجر و انگیزیسیون می پنداشتند گمان نمی بردند فرزندان مولودی(سیره و تفکر) که آنها آن را منجی و مسیحای زمان می نامیدند روزی این چنین در نوان خانه روزگار ناخلف و دجال لقب گیرند.
روشنگری و اندیشیدن یکی از شعارهایی بود که به عنوان بن مایه و نسخه ی هستی بخش پیکره ی عصر جدید نامیده شد اما روند صنعتی شدن جوامع وبه تبع آن شکل گرفتن نظام سرمایه داری نوهمه چیز را دگرگون کرد وگویا دیگر اندیشیدن آدمی دراحوال خود کاربرد ثمر بخشی نداشت
یکی از راهکارهای جهان سرمایه داری برای عقیم کردن اندیشه‌ی انسان، تبلیغ شعار‹‹ تخصص گرایی›› است . آن‌ها می‌گویند: درزمان ما نمی‌توان و نباید ، به جز تخصص خود ، به زمینه های دیگر پرداخت . هرکاری را باید به عهده متخصص آن گذاشت : شاعر به شعرش بپردازد ، مهندس مواظب پیچ های کارخانه یا گچ وآجر ساختمان باشد ، معلم تنها به روش معلمی خودش بپردازد ، نقاش سرش را از روی بوم خود برندارد و...
جهان سرمایه داری منتظر دو نتیجه است :
اول این که مطمئن باشد ، کارگر و کارمند و مهندسی که نیروی بدنی یاذهنی خود را دراختیار او گذاشته است ، به جز محصولی که مورد نظر کارفرماست ، به چیزدیگری نمی اندیشد ، و در نتیجه به سود روز‌افزون صاحب کار لطمه ای وارد نمی آید . دوم می خواهد به این ترتیب ، همه سرها را پایین ببیند .به مردم چه مربوط است که سودهای کلان محصول زحمت آن‌ها به جیب چه کسی می‌رود ؟ به مردم چه مربوط است که چه کسانی و با چه شیوه‌ای بر او حکومت می‌کنند ؟‌ کار راه اندازی باید به عهده ی سرمایه دار (یعنی متخصص آن) باشد و کار چرخاندن مملکت به عهده ی سیاست مداران؛ باز هم متخصص . البته، این دو گروه، یعنی صاحبان سرمایه و قدرتمندان سیاسی جامعه ، باید مراقب هم باشند و در کارها به هم یاری رسانند . اولی ها زندگی دومی ها را رونق ببخشند ، و دومی ها مواظب اولی ها باشند که خدای نکرده سرمایه شان ، به خاطر برخی آدم های قانون‌نشناس که گاهی به خود جرأت می دهند و چون و چراهایی در برابر دیگران می گذارند ، به خطر نیفتد و‹‹نظام›› سرمایه داری احساس خطر نکند.
این گونه تلقین های جهان سرمایه داری توسط بنگاه های اندیشه و رسانه های بیطرف که خیر و صلاح نوع بشر را خواستارند!، به کشورهای جهان سوم ودرحال توسعه هم رخنه کرده است و بسیارند کسانی که ، برای نمونه می پندارند، اظهار نظر تنها حق کسانی است که درآن زمینه درس خوانده اند و به تخصص رسیده اند وگرنه به مردم عادی و ساده چه مربوط است که در کارهای دیگران کنجکاوی کنند و یا پرسش هایی را که به نظرشان می‌رسد ، مطرح کنند
مع الوصف آیا اینک انسان باید در هوای روشنگری خویش به وجد و سُرورآید و یا اینکه بر تابوت اندیشه خویش بگرید؟؟
محمّد پوراسمعیلی
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید