سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


شایسته‌سالاری و اداره امور اقتصادی


شایسته‌سالاری و اداره امور اقتصادی
علم اقتصاد مطالعهء روش‌ها و دستیابی به قواعدی است که بتواند راهنمای انسان‌ها و جوامع در بهره‌مندی بهینه و کارآ از منابع کمیاب و محدود جهت تامین و ارضای نیازها و خواسته‌های نامحدود باشد. آنچه می‌تواند در تخصیص بهینهء منابع و حداکثر بهره‌وری از آن‌ها نقش تعیین‌کننده و کلیدی داشته باشد سازمان و نحوهء «ادارهء امور اقتصادی» در سطح خرد و کلان در یک جامعه است که عامل انسانی و «مدیریت» نقطهء کانونی آن را تشکیل می‌دهد و در نهایت «شایسته‌سالاری» حرف اول و آخر را در این عرصه می‌زند. هر چند در ادبیات مربوطه به قدر کافی به این موضوع پرداخته شده است اما به نظر می‌رسد که در ادارهء امور جمهوری اسلامی ایران و در عرصهء عمل کم‌تر به این موضوع توجه شده و می‌شود، با وجود این‌که در آموزه‌های قرآنی ودینی ما، آن هم در قرن‌ها پیش بر این موضوع تاکید و تصریح فراوان شده است که به طور اختصار به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنم.
خداوند می‌فرماید: «همانا خدا به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به اهلش بدهید و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید به عدالت داوری کنید. خداوند اندرزهای خوبی به شما می‌دهد. خداوند شنوا و بیناست.» (سورهء نساء، آیهء ۵۸) مفاد آیه به اندازهء کافی گویاست که امانت‌ها را باید به اهلش سپرد و چه امانتی از مسوولیت‌های ادارهء یک جامعه بالاتر است؟ و چه افرادی اهلیت و صلاحیت به دست‌گیری این مسوولیت‌ها را دارند؟ و آیا جز با تکیه بر اصل «شایسته‌سالاری» می‌توان بر تحقق این فرمان الهی در یک جامعهء دینی اندیشه کرد؟»خداوند می‌فرماید: «اموال خود را، که خداوند وسیلهء قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید و از آن، به آن‌ها روزی دهید و لباس بر آنان بپوشانید و با آن‌ها سخن شایسته بگویید.» (سورهء نساء، آیه ۵) به تفسیر علامه طباطبایی در المیزان آیه شریفه دلالت می‌کند بر یک حکم کلی که مربوط به تمام افراد اجتماع است و از آن‌جا که اجتماع دارای یک شخصیت وحدانی است و دارایی جهان نیز متعلق به اجتماع است، این وظیفهء اجتماع است که با تدبیر صحیحی شؤون مالی خود را اصلاح کرده، بر حجم آن بیفزاید و به طور معتدل و متوسطی از آن ارتزاق کنند و از فساد و تباهی آن جلوگیری کنند و با کسب و تجارت آن را در معرض رشد و توسعه و زیاد شدن قرار دهند.» (ترجمهء تفسیرالمیزان، جلد ۷، ص ۲۸۸) روشن‌تر از این نمی‌توان به جامعهء مسلمان هشدار داد که ادارهء امورش را به «نااهل» و به ویژه ادارهء‌امور اقتصادی‌اش را به دست «سفیه» نسپارد که سرانجامش معلوم است!»خداوند در سورهء یوسف آن‌جا که از درخواست یوسف برای قبول مسوولیت خزانه‌داری و ادارهء امور اقتصادی مصر گزارش می‌کند بیان می‌دارد: «گفت مرا سرپرست خزائن سرزمینی (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم.» (سورهء یوسف آیهء ۵۵) در واقع یوسف با تکیه بر صلاحیت‌های ذاتی و شایستگی‌اش در امانتداری و دانش ادارهء امور اقتصادی خواستار این مسوولیت شده بود و در عمل نیز توانست به خوبی از عهدهء این مقام برآید.آنچه آمد فقط اشاره‌ای نمونه‌وار به سه آموزهء قرآنی بود. بسط دیگر آموزه‌های قرآنی و تمسک به نهج‌البلاغه، که سیره نظری و عملی امام علی(ع) را به نمایش می‌گذارد، بی‌هیچ تردیدی بر هم خانگی «شایسته‌سالاری» و ادارهء امور جوامع مسلمان به‌طورکلی و به ویژه «شایسته‌سالاری و ادارهء امور اقتصادی» آنان تصریح و تاکید و حکایت دارد. دارا بودن صفاتی همچون عقل، خردمندی، دانش تخصص،درایت، عدالت، قوت، آینده‌نگری و آلوده نبودن به خصلت‌های ناپسند از شرایط لازم قبول هرگونه مسوولیت و مدیریت در یک جامعهء مسلمان به شمار می‌رود و طبعائ در نظام جمهوری اسلامی ایران باید این معیارها تعیین کنندهء «اهلیت» برای ادارهء امور جامعه و به‌ویژه ادارهء امور اقتصادی در سطح خرد (بنگاه‌ها) و کلان (دولت) باشد.
اگر جامعه ما دچار نابسامانی اقتصادی است و از مشکلاتی همچون بیکاری، فقر، فساد و تبعیض رنج می‌برد و در حسرت عدالت می‌سوزد ریشهء آن‌را باید در مسالهء انتخاب «مدیران» و نوع «مدیریت»ها جست. سوگمندانه باید گفت که در «ادارهء امور اقتصادی» جامعهء ما غالبائ به «شایسته‌سالاری» و سپردن مسوولیت به اهلش توجه نمی‌شود و در نتیجهء استفاده از منابع کمیاب و محدود جامعه به نحو بهینه و کارآ صورت نمی‌گیرد و با وجود نیت‌ها و تلاش‌های خوب، در راه توسعه و پیشرفت آن‌چنان که شاید و باید به پیش‌نمی‌رویم و... اگر بخواهم صریح‌تر سخن بگویم این‌که در گزینش‌های استخدامی و دادن مسوولیت به معیاری که کم‌ترین بها داده می‌شود «شایسته‌سالاری» است، و حتی در لایحهء «مدیریت خدمات کشوری» که مجلس در حال رسیدگی و تصویب آن است هم به این موضوع توجه نشده، و این مصیبتی بزرگ است که دامنگیر ما شده است. در کشورهایی که ساز و کارهای ادارهء امورشان به گونه‌ای رقابتی و کار است که افراد با احتمال بالا در جایگاه شایسته و مناسب خود قرار می‌گیرند و در نتیجه به درجهء بالایی از توسعهء اقتصادی و انسانی دست یافته‌اند چرا که این قاعدهء الهی است که اگر «شایسته‌سالاری و ادارهء امور اقتصادی» هم خانه شوند نتیجهء قهری و طبیعی‌اش رشد و توسعه و پیشرفت اقتصادی و انسانی است و چه خوب بود که ما مسلمانان بیش و پیش از دیگران به آموزه‌های دینی خود عمل می‌کردیم.
علی مزروعی
منبع : متولد ماه مهر