اسکندر

اسكندر مقدونی در سال ۳۵۶ ق – م بدنیا آمد مادرش زنی ( بنام اولمپیاس ) بسیار جاه طلب و پدرش فیلیپ سلطانی با اقتدار بود .در شانزده سالگی به نیابت سلطنت و در ۱۸ سالگی سرداری بزرگ و جنگاور و در ۲۰ سالگی سلطانی جنگجو و خون آشام و بی رحم و سنگدل بود …پدرش گرچه ویرا به ارسطو سپرد تا تعلیم دهد اما اسكندر بافكار آزادیخواهانه ای كه ارسطو بوی تعلیم میداد توجهی نمیكرد اساسا" جوانی مغرور و خودپسند بود كه علم و فلسفه را قابل توجه نمیدانست . بلكه خود را از همه بالاتر می پنداشت و از مردم توقع داشت كه مقامی ربانی برایش قائل شوند .اسكندر پس از اینكه پدرش فیلیپ كشته شد و گویند كه مادر اسكندر درین توطئه قتل دست داشته بسلطنت رسید و برای خوابانیدن شورش و باطاعت در آوردن یونانیان شهر تبس را بجز معابد و خانه پیندار شاعر همه را با خاك یكسان كرد سایر شهرهای یونان از قساوت و بی رحمی اسكندر بر خود لرزیدند و از در تسلیم و اطاعت در آمدند .فتوحات اسكندر پی در پی و یكی بعد از دیگری بود وی سودای تصرف جهان را در سر داشت برای این منظور سپاهی عظیم فراهم ساخت تا قدرت دولت هخامنشیان را در هم شكند از این جهت بسوی آسیای صغیر رهسپار گشت .اولین فتح اسكندر در ساحل رود گرانیكوس بود ، هخامنشیان می خواستند اسكندر را در خارج از مرزهای خود شكست سختی بدهند تا یارای حمله بسوی ایران را نداشته باشد اما جنگ به نفع اسكندر و بزیان ایرانیان پایان یافت .
▪ اسكندر ( بروایت دیگر )
اسكندر مقدونی معروف به اسكندر بزرگ روز ۱۳ ژوئن ( ۲۳ خرداد ) در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در بابل (‌ واقع در جنوب عراق امروز ) در ۳۲ سالگی در گذشت . وی كه از همدان و شوش به بابل رفته بود ،‌ در آن شهر دچار تبی شد كه دیگر وی را رها نساخت . ژنرال های اسكندر در آخرین روز حیات ، هنگامی كه به زنده ماندنش امیدی نبود ، از او پرسیدند كه چه كسی را به جانشینی معرفی می كند و انتظار داشتند كه بگوید برادرش و یا فرزندی را كه ركسانا (‌همسر ایرانی وی ) در شكم داشت ، ولی اسكندر گفت كه « شایسته ترین فرد » را برگزینید . پس از فوت اسكندر ، ژنرال ها بر سر انتخاب یك فرد به توافق نرسیدند و متصرفات او را میان خود تقسیم كردند . در خاك اصلی ایران ، نفوذ جانشینان اسكندر اندك بود ، زیرا اسكندر هر شهری را كه فتح می كرد ، اداره امور آن را به یك ایرانی و یا فرماندار قبلی همان شهر می سپرد . وی با توجه به خصال و منش نیكوی ایرانیان ، افسران خود را تشویق به ازدواج با دختران ایرانی كرده بود . اسكندر كه ارسطو معلم او بود و در ۲۰ سالگی بر جای پدر كه علاوه بر مقدونیه بر یونانیان حكومت داشت نشسته بود ، در صدد بسط فلسفه یونان به سراسر جهان بر آمده بود و به نام آزاد كردن یونانیان آناتولی (‌ تركیه امروز )‌ از سلطه ایران ، با ۳۰ هزار پیاده و پنج هزار سوار به شرق لشكر كشید و در سال ۳۳۴ پیش از میلاد قدم به آناتولی گذارد و ضمن سه جنگ بر ایران كه ۱۵ برابر او نیرو داشت پیروز آمد ، مصر را گرفت و بندر اسكندریه را در آنجا بنا كرد .

منبع : وبلاک من