دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

در کوچه ‌پس‌ کوچه‌های پاریس


در کوچه ‌پس‌ کوچه‌های پاریس
هرگز سه عكس را از میان تمام تصاویری كه هر روز می‌بینیم فراموش نمی‌كنم. این سه عكس آن چنان تلخ و آن چنان عمیقند كه تا مغز استخوان آدم نفوذ می‌كنند.
اولی، مادری را نشان می‌دهد در زلزله بم كه خود را حایل آوار و دختر سه چهار ساله‌اش كرده است.هر دو زیر آوار در همان حالت، جان داده‌اند.
عكس دوم تصویر پدری است كه در فلسطین برای جلوگیری از تیرهای دشمن، خود را سپر پسر ۸-۹ ساله‌اش كرده وپسر در همان حال، جان داده است.
عكس سوم، جانبازی شیمیایی را یك روز پیش از شهادت نشان می‌دهد. مردی بدون ریش و موی و ابرو و آن چنان لاغر و تكیده و كبود كه توصیفش ناممكن است.
نوشتن از تمام چیزهایی كه عظمتشان، نویسنده را از پای درمی‌آورد، دشوار است. نویسنده نباید شیفته پدیده‌ها شود، بلكه باید از بالا به آن‌ها نگاه كند و با اعتماد به نفس توصیفشان كند.
اما واقعا شگفت‌آور نیست كه هر روز رزمنده‌ای از سال های تلخ جنگ، پس از سال‌ها رنج غیرقابل وصف شیمیایی شدن، آرام آرام و در سكوت و گاه فقر و تنهایی، جان می‌دهد و هیچ نویسنده كوچك و بزرگی،‌ سراغش نمی‌رود؟
در شرایطی كه رخدادهای سال‌های طولانی جنگ و ردپای عمیقی كه در تمام كوچه‌پس‌كوچه‌های كشور به جا گذاشته است، مملو از سوژه‌ها و لحظه‌های بكر نوشتن است، عجیب نیست كه در بیشتر داستان‌ها، ‌شخصیت‌های ابرآلود و فضاهای ناملموس تكرار می‌شوند؟
در تمام دنیا، ‌تمام دولت‌ها مستقیم و غیرمستقیم برای تفهیم یا تبلیغ مواضع خود، از ادبیات استفاده می‌كنند. اما در ایران این دخالت،‌آن چنان افراطی و آن چنان تبلیغی بوده است كه عملا نوشتن از جنگ هنوز كه هنوز است، كاری دولتی و حكومتی ارزیابی می‌شود.
نهادهایی نظیر سازمان تبلیغات اسلامی یا بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و همه ساختار حكومت، آن چنان دیوار عظیمی بین نویسندگان ارزشی و غیرارزشی كشیدند كه جنگ به موضوعی كاملا در اختیار «خودی‌»ها تبدیل شد و نوشتن از آن، كاری سفارشی و دور از روح اصلی ادبیات.
نتیجه آن كه، تنها عده‌ای معدود از نویسندگان مؤمن و انقلابی، داستان‌هایی كاملا تبلیغی و شعاری نوشتند و عمده نویسندگان، توجه به سوژه‌های بكری را كه در یك قدمی‌شان اتفاق می‌افتاد، تبلیغ برای حكومت ارزیابی كردند.در حالی كه نوشتن از رنج‌های انسان و جنگ، به عنوان یكی از دردهای مشترك جوامع، خلاصه آن چیزی است كه داستان را شكل می‌دهد.
حالا با گذار از مرزهای تقدس‌گرایی افراطی كه قهرمانان جنگ را به فرشتگان بی‌رنج بدل می‌ساخت و در واقع، عظمت وجودشان را از میان می‌برد، داستان دفاع مقدس به افق‌های تازه‌تری رسیده است، اما هنوز جانبازان شیمیایی، تجسم نهایت رنج جنگ، یكی یكی و در سكوت، آب می‌شوند و هنوز داستان‌های ایرانی از دردهای فلسفی نامفهومی می‌نویسند كه احتمالادر كوچه پس كوچه‌های پاریس درمان می‌شوند.
منبع : همشهری


همچنین مشاهده کنید