پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امروز فرش و زعفران فردا هنر و ادبیات فرهنگ مهاجر


امروز فرش و زعفران فردا هنر و ادبیات فرهنگ مهاجر
دوستی نکته‌بین و بذله‌‌گو در جایی گفت: آن قدر فیلم و سریال کره‌ای و ژاپنی دیده‌ایم که رفته‌رفته اطرافیانمان را به شکل چشم بادامی‌ می‌بینیم. شاید این حرف یک سخن ساده و پر از طنز و خنده باشد، اما یک واقعیت غیرقابل انکار است. گویا این چشم بادامی‌ها نه تنها بازار تولید و فروش کالاهای گونا گون را تصاحب کرده‌اند، بلکه دست بر مقولات فرهنگی و هنری کشورهای گوناگون گذاشته و با تولید انواع و اقسام فیلم‌ها و سریال‌های طولانی قصد دارند هنرمندان، نویسندگان و فیلمسازان دیگر ممالک را نیز از کار بیکار کنند! چنانچه این روزها هر جا سخن از بلاد چشم بادامی‌ها چون ژاپن و کره و چین به میان می‌آید، داد همگان به آسمان بلند می‌شود که این اهالی شرق و جنوب شرقی آسیا، آنچنان دست در صنایع مختلف گذاشته‌اند که رفته رفته بر تعداد بیکاران افزوده می‌شود وحتی جالب آنکه برخی صنایع منحصر به فرد و خاص کشورهای گوناگون را نیز در دست گرفته‌اند، فی‌المثل روزی نیست خبری از رقابت فرش چینی و زعفران اعلای آن دیار با محصولات تولیدی کشورمان به گوش نرسد. لابد فردا هم سر و صدای اهالی هنر و ادب به آسمان می‌رود که این مردمان سخت‌کوش آن سوی قاره کهن، ساخت و تولید آثار ادبی و هنری جهان را در دستان سخت‌کوش خودشان قبضه کرده و این چنین یکه تازی می‌کنند.
این یک واقعیت بدون انکار است که رفته رفته محصولات تلویزیونی کشورهایی چون چین و کره اغلب شبکه‌های تلویزیونی جهان را در دستان خود گرفته و جالب آنکه به این صورت فرهنگ، هنر و ادب دیگر ممالک جهان را دستخوش فرهنگ خودشان قرار می‌‌دهند. حالا چه عواملی باعث این کار شده، بگذریم ودر حوصله این مقال نیست. نمی‌خواهیم در باب ارزان بودن تولیدات تلویزیونی آن دیار و یا جذابیت‌ خاص آن محصولات سخن به میان آوریم، اما از آنجا که حفظ فرهنگ و هنر یکی از واجبات جامعه است، بر خود لازم می‌دانیم در این باب قلم را به حرکت در آوریم و نکاتی چند پیرامون این قضیه به رشته تحریر در آوریم؛
بی‌تردید آنچه تحت عنوان سریال‌های کره‌ای پخش می‌شود، دارای نکات ریز و حساب شده‌ای است که اگر به آنها دقت نظر بیشتری شود،‌ می‌توان فهمید که گاهی اوقات چندان سنخیتی با باورهای جامعه‌مان ندارد.
پس این قبیل داستان‌ها و سریال‌ها تنها جنبه سرگرم کنندگی پیدا می‌کنند. بی آنکه نقش یا تاثیری در روند زندگی افراد داشته باشند. از آن طرف هم در این قبیل داستان‌ها و سریال‌ها صحنه‌های جنگ و کشتار بسیار است. فی‌المثل تنها در یک قسسمت از این سریال‌ها چندین و چند بار نمایی بسته یا اصطلاحا کلوزآپ از شمشیر خون‌آلود نشان داده می‌شود.
تیرهای بسیاری پرتاب می‌شود و عده‌ای بسیار کشته و یا مجروح می‌شوند که دیدن این تصاویر برای افراد مختلف خصوصا کودکان و نوجوانان چندان جالب و سازنده نمی‌باشد. جالب‌تر آنکه سوای این صحنه‌‌های کشت و کشتار یکسری صحنه‌های هنرهای رزمی است که آن قدر تکرار شده و برای مخاطب نخ‌نما است که جذابیت خود را از دست داده و چندان میل و رغبتی برای تماشادر تماشاگر ایجاد نمی‌کند. نکته‌ای دیگر در باب این سریال‌ها عدم آشنایی مخاطبان با اصطلاحات و تواریخی که در آنها ذکر می‌شود، است. مثلا وقتی قهرمان داستان از سلسله “هووآن” است و علیه سلسله “یانگ” مبارزه می‌کند و مقصودش پیروزی پنهانی سلسله‌ای با همین اسم است، ‌این برای مخاطب که هیچ شناختی از تاریخ و تمدن گمنام و دور از ذهن مشرق زمین، بخصوص آسیای شرقی و جنوب شرقی ندارد، کاملا آزار دهنده است و چه بسا همین مخاطب در بین اسامی دور از ذهن آن چنان گم می‌شود که رشته‌ کلام را از دست داده و رفته رفته تماشای آن سریال را نمی‌پذیرد.
نکته دیگر در باب داستان این سریال‌ها، بسته بودن افراد جامعه آن دوران آسیای شرقی و جنوب شرقی است؛ به طوری که اغلب شخصیت‌های داستان‌ها از خودشان تحرک درست و حسابی ندارند. ساده و زود، باور هستند.
زود در برابر ستم و زور تسلیم می‌شوند و جالب‌تر آنکه هیچ کسی در دل داستان از خودش پویایی و ابراز اندیشه ندارد و تمام داستان در راضی نگه داشتن یک طبقه خاصی که گویا طبقه مرفه جامعه آن دوران است، خلاصه شده است. مثلا در سریال جواهری در قصر که گویا طرفداران بسیاری هم داشت، در اغلب قسمت‌‌ها فکر و ذکر همگان آن شده بود که غذایی درست کنند، طبقه اشراف از آن غذا خوششان بیاید!
در ادامه، متذکر نمی‌شویم که نباید از سریال‌ها و فیلم‌های ژاپنی و کره‌ای و چینی استفاده کرد. بلکه یادآور می‌شویم آنچه را باید نمایش داد که با خصوصیات و عادات مردم امروز جامعه‌مان حداقل سنخیتی داشته باشد. یعنی بتواند به سوالات گوناگونشان پاسخ درست و حسابی بدهد. فی‌المثل این روزها از شبکه پنجم سیما، سریالی ژاپنی با نام “متشکرم” پخش می‌شود که تصویرگر زندگی روزمره‌ مردم ژاپن،‌ تلاش و سخت‌کوشی آنها، محبت و گذشت ایشان و کنار آمدن با زندگی مدرن است،‌ در حالی که تمام سنت‌ها و اعتقادات گذشته نیز حفظ شده. پخش این سریال خوب است، چرا که به مخاطب اعم از زن و مرد، کودک و بزرگ، همه و همه درس‌هایی می‌دهد که می‌توانند در زندگی روزمره خودشان آنها را به کار ببرند.
به هر حال تلویزیون یک رسانه ملی و عمومی است. هرچند دست‌اندرکاران این رسانه تلاش می‌کنند تا طبق سلایق آحاد مردم و نیز برنامه‌هایی که دارند، برای همگان برنامه‌هایی خوب و سازنده پخش کنند، اما جا دارد از برخی نکات و دقت نظر‌ها هم حمایت شود تا آثاری خوب و ماندگار پخش شود و خاطره‌ پخش آنها در ذهن مردم برای مدت‌ها باقی بماند.
منبع : روزنامه رسالت