دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جنگ خونین در جنوب فرانسه


جنگ خونین در جنوب فرانسه
بیش از ۱۲۰۰ سال پیش واقعه ای در اروپا اتفاق افتاد كه بیشترین تاثیر را در تاریخ اسلام و مسیحیت نهاد. اسلام قدرتی بود كه تازه در جهان آن روز ظهور كرده بود. بعد از فتح ایران و روم و سقوط این دولت های نیرومند توسط امپراتوری جدید اسلامی، دسته ای از مسلمانان با كمك بربرها (كه تازه به اسلام گرویده بودند) از شمال آفریقا عزم فتح اروپا را نمودند.
پیروزی این دسته كوچك از سربازان مسلمان به حدی سریع و شگفت آور بود كه اروپا را در بهت فرو برد و اگر در نبرد «تور» مسلمانان بر امپراتوری فرانسه فائق می آمدند، فتح سراسر اروپا امری ممكن و نه چندان مشكل بود.
این حادثه بزرگ جنگ تور یا پواتو نام دارد كه میان سربازان اسلام و فرانسویان در دشت های فرانسه و كرانه های رودخانه لوار(loire) در اكتبر سال ۷۳۲م رخ داد.
امروزه با اینكه بیش از ۱۲۰۰ سال از واقعه «سرزمین شهیدان اسلام» در فرانسه گذشته و مسیر تاریخ به كلی دگرگون شده و بیش از پنج قرن است كه آخرین آثار تمدن اسلام در جنوب اروپا و اسپانیا از میان رفته است، با این حال یاد «سرزمین شهیدان» هنوز هم در غرب زنده است و آثار تاریخی آن از دیدگاه مورخین غربی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد.
پیشروی مسلمانان در فرانسه در حقیقت دنباله فتوحات آنها در اسپانیا محسوب می شود. زیرا با هجوم مسلمانان در سال ۷۱۱م به اسپانیا، حكومت «وزیگت ها» در این كشور ساقط شد و دو سردار بزرگ اسلام به نام های «طارق بن زیاد» و «موسی بن نصیر» سراسر اسپانیا را فتح كرده و این كشور را به یكی از استان های امپراتوری اسلامی تبدیل نمودند.
هنوز بیست سال از فتح اسپانیا نگذشته بود كه مسلمانان توانستند ایالات جنوبی فرانسه را تصرف كنند و بر دشت های اطراف رود «رن» دست یابند و در قلب فرانسه تا نقاط دوردستی پیش بروند، تا آنجا كه خطر پیشروی مسلمانان در اروپا نه تنها فرانسویان، بلكه كل اروپا را دچار ترس و وحشت كرد.
اولین برخورد مسلمانان با فرانسویان به جنگ «تولوز» باز می گردد. این جنگ در سال ۱۰۲ هجری رخ داد كه در آن سربازان «سمح بن مالك خولانی» با «فرانك ها» درگیر شدند، و در این جنگ سمح بن مالك كشته شد و با شهادت تعداد زیادی از فرماندهان سپاه اسلام، مسلمانان مجبور به عقب نشینی شدند.
بعد از جنگ تولوز، مسلمانان فرصت واكنش سریع را به این شكست نیافتند، زیرا تا مدت ده سال اسپانیای اسلامی سرگرم جنگ های داخلی میان قبایل مختلف غرب و بربر بود. تا اینكه در سال ۱۱۳ هجری عبدالرحمن بن عبد الله غافقی به فرمانروایی كل اسپانیا منصوب شد.
عبد الرحمن بن عبد الله غافقی مردی دلیر و پرهیزكار بود و از شاگردان اصحاب پیامبر (ص) یعنی تابعین محسوب می شد. او افسری بزرگ و عالی مقام بود و قدرت فرماندهی خود را در جنگ های «گالیسیا» به نمایش گذاشته بود. عبد الرحمن بعد از اینكه به تنظیم امور در اسپانیا پرداخت و آرامش و امنیت را بر سراسر این سرزمین حاكم كرد و فتنه ها و بی عدالتی ها را ریشه كن نمود، به جمع آوری نیرو و تجهیز سپاه پرداخت تا انتقام شكست مسلمانان را در جنگ تولوز بگیرد.
هنگامی كه عبد الرحمن تهاجم خود را به فرانسه آغاز كرد، پیشروی او در جنوب این كشور بسیار سریع و خیره كننده بود. سربازان اسلام شهر «بگونیه» را گشودند و «لیون» و «بیزاشون» را اشغال كردند و جلو داران آنها به «سانی» كه تنها صد میل تا پاریس فاصله داشت رسیدند.
عبد الرحمن غافقی سپس از ناحیه غرب روی به كرانه های رود «لوار» نهاد تا فتح آن منطقه را تكمیل كند و از آنجا آهنگ پایتخت فرانسه را نماید. پیشروی سربازان عبد الرحمن غافقی در جبهه های مختلف با موفقیت های زیادی صورت انجام می گرفت، از این رو نیمی از جنوب فرانسه از شرق تا غرب در مدت چند ماه تصرف شد.
نبردی كه مسلمانان در اسپانیا و فرانسه آغاز كرده بودند، برای اسلام و مسیحیت هر دو حیاتی بود. مسلمانان بعد از این كه دامنه فتوحات خود را در شرق به رودخانه سند در هند رساندند، مهمترین هدف خود را فتح قسطنطنیه مركز روم شرقی قرار دادند. برای فتح قسطنطنیه دو بار سپاه عظیمی از مسلمانان گسیل داده شد و برای ماه ها این شهر به محاصره درآمد. اما استحكام قسطنطنیه به گونه ای بود كه این محاصره ها نتیجه بخش واقع نشد و سپاهیان و ناوگان مسلمانان نا گزیر شدند از پشت دروازه های شهر قسطنطنیه عقب نشینی كنند تا روم شرقی همچون سد پولادینی به حیات خود ادامه دهد.
شكست مسلمانان در جبهه شرق با مسیحیت، این انگیزه را در آنها ایجاد كرد كه از راه های دیگر، به دنبال فتح قسطنطنیه باشند. این بار اسپانیا به مجرای حركت مسلمانان تبدیل شد. آنها بعد از فتح كامل این كشور می توانستند از راه خشكی و پس از فتح غرب اروپا خود را به شرقی ترین نقطه این قاره یعنی روم شرقی برسانند و به آرزوی دیرینه خود جامه عمل بپوشانند. زیرا به همان اندازه كه رومی ها در جنگ های دریایی مهارت داشتند، مسلمانان در جنگ های زمینی از مهارت برخوردار بودند.
فتوحات مسلمانان در اروپا برای مسیحیت نیز مهم و حیاتی بود. كشور فرانسه در آن روز بزرگ ترین و نیرومند ترین كشور اروپایی محسوب می شد كه در شمال و غرب اروپا قدرتی همانند آن وجود نداشت. از این رو فرانسه در غرب اروپا به حمایت از مسیحیت بر خاسته بود، همین طور كه روم شرقی در شرق اروپا از كیان مسیحیت دفاع می كرد.
پیشروی مسلمانان در اسپانیا و جنوب فرانسه زنگ خطر را برای اروپا به صدا درآورد. حملات قبایل بت پرست ژرمن از شمال و مسلمانان از جنوب موجودیت قدرت مسیحیت را در غرب اروپا به خطر انداخته بود. فتوحات مسلمانان نیز آنقدر سریع و خیره كننده بود كه صدای یك جنگ بزرگ و ناخواسته در فرانسه به گوش می رسید و به نظر می آمد فرانسه و مسیحیت باید خود را برای نبردی سرنوشت ساز علیه مسلمانان آماده كنند.
عبدالرحمن غافقی با سپاهی حدود هشتاد هزار نفر در سال ۱۱۴ هجری وارد جنوب فرانسه شد و در دره «رن» اردو زد و سپس شهر «اكونین» را اشغال كرد و نیروهای «دوك ایودیس» در جنوب فرانسه را متلاشی ساخت. دوك بعد از شكست از عبدالرحمن از «شارل مارتل» پادشاه فرانسه درخواست كمك كرد. شارل مارتل كه به اهمیت این جنگ واقف بود به تلاش وسیعی برای جمع آ وری نیرو علیه مسلمانان دست زد. این سپاه از فرانسویان، قبایل مختلف ژرمنی و دسته های مزدور كه كلیه جنگجویان شمال اروپا در میان آنها موج می زدند در آن سوی رود «راین» تشكیل شده بود. این جنگجویان نیمه عریان بودند و بدن های خود را با پوست گرگ پوشانده و موهای سر خود را بافته و بر شانه های خود انداخته بودند.محل تلاقی دو سپاه نیرومند دشتی میان شهرهای «پواتو» و «تور» در اطراف رودخانه كلن و دو شاخه رودخانه لوار نزدیك شهر تور بود.متاسفانه در منابع اسلامی از این جنگ بزرگ به درستی سخن به میان نیامده است. تفصیل روایات اسلامی را در این خصوص مورخ اسپانیایی به نام «كندی» بازگو كرده است. بالعكس مورخان فرانسوی و كلیسایی به تفصیل در این باره سخن رانده اند و این جنگ را مهم و پراهمیت جلوه داده اند.
هنگامی كه مسلمانان در پیشروی خود به دشت واقع میان پواتو و تور رسیدند و بر شهر پواتیه واقع در ساحل چپ رودخانه لوار حمله بردند و آن را تصرف كردند، سپاهیان فرانسه بدون اینكه مسلمانان آگاهی یابند به رود «لوار» رسیدند. در این میان جلوداران سپاهیان اسلام از تعداد نفرات و میزان تجهیزات آنها غافل ماندند.
هنگامی كه عبدالرحمن غافقی رودخانه لوار را برای جنگ با دشمن در ناحیه چپ آن تصرف كرد، ناگهان «شارل مارتل» با سپاهیان انبوه خود به نزدیكی آنها رسید. تازه در آنجا بود كه عبدالرحمن غافقی متوجه كثرت نیروهای دشمن شد و فهمید كه سپاه شارل بر او فزونی دارد و او قادر به حمله مستقیم بر آنها نیست. از این رو عبدالرحمن از كنار رود لوار به میان دشت واقع در بین تور و پواتو عقب نشینی كرد و شارل مارتل نیز به طرف غرب تور بازگشت و در چند مایلی سمت چپ لشكرگاه مسلمانان اردو زد.
شرایط جنگ و گذشت زمان به نفع مسلمانان نبود. سربازان مسلمان در تشویش و ناراحتی به سر می بردند. آتش اختلاف میان قبایل مختلف بربر كه بیشتر سربازان را تشكیل می دادند شعله ور بود. آنها قصد داشتند با انبوه غنایمی كه از جنگ های قبلی به چنگ آورده بودند مراجعت كنند، زیرا مسلمانان در جریان فتح شهرهای جنوب فرانسه ثروت و غنایم زیادی به دست آورده بودند و این اموال فراوان را همراه با اسیران زیادی با خود حمل می كردند. همین اموال قیمتی سنگین صفوف آنها را متزلزل ساخته بود و نفاق و اختلاف را در میان آنان پدید آورده بود.
سربازان عبدالرحمن غافقی در شرایط حساسی قرار گرفته بودند، اما آنها هرگز قادر به درك این شرایط حساس و جنگ سرنوشت سازی كه پیش رو داشتند، نبودند. تشویش و نگرانی و طمع برای حفظ غنایم در روحیه سربازان موج می زد و بسیاری از آنها به غنایم به دست آمده قانع بودند و از بازگشت به اسپانیا سخن می گفتند.
عبدالرحمن غافقی متوجه خطری كه این غنایم در نظم سربازان و آمادگی جنگی آنها به وجود آورده، شده بود و از عاقبت سوءطمع و آزمندی سربازانش نسبت به غنایم بیمناك بود، ولی از ترس اینكه مبادا در آن لحظات حساس از دستورات او سرپیچی شود، سختگیری نمی كرد.
جنگ های پی در پی و قرار دادن سربازان در شهرهای تازه فتح شده سپاه اسلام را خسته كرده و با تقلیل نیرو مواجه ساخته بود. با این حال عبدالرحمن غافقی با اطمینان تمام خود را آماده این نبرد بزرگ می ساخت. بالاخره شیپور جنگ نواخته شد و در اواخر شعبان ۱۱۴ هجری (۷۳۲م) دو سپاه به جان یكدیگر افتادند. جنگ مدت هشت روز ادامه داشت و پیكاری خونین آغاز شد. در روز نهم جنگ وارد مرحله جدی تری شد. صلابت و مدیریت جنگی عبدالرحمن غافقی، سربازان فرانسوی را با شكست های پیاپی مواجه ساخته بود، تا آنجا كه آثار شكست در صفوف قوای فرانسه نمودار شد و طلیعه پیروزی سربازان مسلمان آشكار گشت.
در لحظه هایی كه جنگ به اوج حساسیت خود رسیده بود، دسته ای از سربازان فرانسوی راه خود را به سوی انبار غنایم مسلمانان گشودند و در این لحظه گوینده ناشناسی فریاد زد: «مسلمانان! چیزی نمانده كه غنایم شما به دست دشمنان بیفتد!»
متعاقب آن نیروی زیادی از مسلمانان میدان جنگ را رها كرده و به منظور حفظ غنایم به سوی انبار غنایم هجوم آوردند. دقایقی بعد موازنه جنگ كاملاً برهم خورد و جریان نبرد به نفع فرانسویان شد و سربازان مسلمان در هر نقطه از میدان جنگ قلیل و ناتوان شدند.
عبدالرحمن غافقی بیهوده می كوشید تا نظم سپاه خود را حفظ كند و از پراكندگی بیشتر نفرات جلوگیری كند و جنگ را در حساس ترین لحظات ادامه دهد. اما درست در هنگامی كه این سردار دلیر جلو می آمد تا نفرات را گرد آورد، تیری از سوی دشمن به طرف او رها شد. تیر به گردن عبدالرحمن اصابت كرد و او از اسب خود پایین افتاد و همانجا جان سپرد.
با مرگ عبدالرحمن غافقی آثار پراكندگی و پریشانی در جنگجویان مسلمان نمایان شد. به همان نسبت فرانسویان جسورتر شدند و بر آن قوای متزلزل و پراكنده حمله آوردند و كشتار سختی به راه انداختند.
اندك اندك شب فرا رسید و تاریكی میان دو سپاه فاصله انداخت و سربازان میدان جنگ را رها كردند و هر كدام به جایگاه خود بازگشتند. این واقعه در اوایل رمضان سال ۱۱۴ هجری رخ داد.
آن شب در اردوگاه مسلمانان آتش اختلاف شعله ور بود. عده ای معتقد به حمله و ادامه جنگ بودند تا از فرانسویان انتقام بگیرند و عده ای دیگر به بازگشت سریع معتقد بودند. اختلاف ها آنقدر بالا گرفت كه فرماندهان مسلمان بر روی هم شمشیر كشیدند. بالاخره تصمیم به بازگشت گرفته شد. فرماندهان لشكر اسلامی را حركت دادند و آن را به طرف «سینسمانیه» عقب كشیدند در حالی كه بیشتر اموال و غنایم خود را در همانجا رها كردند.
با طلوع خورشید «شارل مارتل» و هم پیمان او «دوك» از سكوت لشكرگاه مسلمانان دچار شگفتی شدند. همین كه با احتیاط و ترس جلو آمدند دیدند لشكرگاه خالی از سربازان است و جز عده ای مجروح كه نتوانسته بودند با لشكر حركت كنند، كسی باقی نمانده است. سربازان فرانسوی همه زخمی های مسلمان را از دم تیغ گذراندند و بر كسی ترحم نكردند.
شارل مارتل از بیم اینكه مبادا مسلمانان نیرنگی زده و پنهانی درصدد حمله ناگهانی و مجدد باشند، درنگ را جایز ندانسته و با سپاهیان خود به طرف شمال بازگشت.
این تصویری بود از نبرد «تور» و میدانی كه اسلام در آن شهیدان زیادی داد، اما با پیروزی فرانسویان خاتمه یافت تا مسیر فتوحات مسلمانان در اروپا متوقف شود و این قاره مسیحی از خطر سقوط كامل توسط مسلمانان نجات یابد.
مورخان مسیحی از زوایای مختلف به پیكار تور پرداخته اند و همه آنها پیروزی فرانسویان را در این جنگ موهبتی برای حفظ تمدن مسیحی اروپا قلمداد كرده اند. چنان كه «ادوارد كریزی» می نویسد: «پیروزی بزرگی كه «شارل مارتل» در سال ۷۳۲ میلادی بر مسلمانان به دست آورد، حدود فتوحات مسلمانان را در مغرب اروپا متوقف ساخت و مسیحیت را از چنگال اسلام به در آورد و بقایای تمدن قدیم و تمدن جدید را حفظ كرد و برتری قدیمی نژاد هند و اروپایی را بر ملل سامی از میان برد.»
جنگ تور و میدان شهیدان در فرانسه نقطه پایان پیشروی و فتوحات مسلمانان در اروپا بود، زیرا این جنگ ها با انحطاط خلافت اموی و ظهور خلافت عباسی همراه بود و بدین ترتیب اسپانیای اسلامی كه قبلاً جزیی پیوسته از جهان اسلام محسوب می شد، به عنوان تنها پایگاه امویان و به تكه ای جدا از جهان اسلام تبدیل شد. اسپانیای اسلامی برای سال ها شاهد جنگ و كشمكش میان مسلمانان و مسیحیان بود كه هر یك مدعی خلافت و حكومت بر كل یا بخشی از اسپانیا بودند. همین شرایط سبب ضعف و انحلال قدرت اسلام در اروپا شد تا آنجا كه شعله های آرزوی پیشروی مسلمانان در غرب اروپا به خاموشی گرایید و حفظ اسلام در اسپانیا به مهم ترین دغدغه مسلمانان این سرزمین تبدیل شد.
آبتین امیری
پی نوشت:
این متن با استفاده از كتاب «تاریخ فتوحات مسلمانان» نوشته شكیب ارسلان و «لحظه های تكان دهنده در تاریخ اسلام» ترجمه علی دوانی نوشته شده است.
منبع : روزنامه شرق