پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


آخرین پرواز در تاریکی


آخرین پرواز در تاریکی
مادام بلانچارد، نخستین، معروف ترین و عاشق ترین زن هوانورد در طول تاریخ است. او همسر ژان پی یر بلانچارد، هوانوردی است كه خود در تاریخ هوانوردی از جمله مردان معروف است.
ژان پی یر بلانچارد سال ۱۷۵۳ در اندلیس فرانسه به دنیا آمد. او كه به پرواز علاقه زیادی داشت، در سال ۱۷۸۴ بالنی ساخت و با آن پرواز كرد و سال بعد از آن یعنی ۷ ژانویه ۱۷۸۵ به همراه یك پزشك آمریكایی به نام جان جفری، نخستین مردانی بودند كه توانستند با بالن عرض كانال انگلیس را بپیمایند. ژان پی یر سال ها به پرواز با بالن ادامه داد و از بالن اش برای مقاصد سیاسی و جنگی نیز استفاده كرد. او سرانجام در پی یك حمله قلبی در سال ۱۸۰۹ درگذشت. در خلال بیست و اندی سال فعالیت های او در زمینه هوانوردی، همسر ژان پی یر، سوفی نیز به این حرفه علاقه مند شد. بنابراین به حرفه شوهرش روی آورد. البته او پیش از مرگ شوهرش، در سال ۱۸۰۵ نیز همراه با او سوار بالن شده بود اما وقتی بعد از مرگ ژان پی یر سوار بالن شد، آن هم بدون كمك فرد دیگری، توانست نام خود را به عنوان نخستین زن بالن سوار كه خود هدایت بالن را در اختیار داشت، مطرح سازد.
او خیلی زود توانست، همه را به توانایی خود معتقد سازد. او آدمی رك و شجاع بود و از یك نوع ترس عصبی رنج می برد و به دلیل آن از هر نوع سروصدا و سواری با كالسكه وحشت داشت. او در طول زندگی اش همواره بلندپرواز بود و برای رسیدن به خواسته هایش هر حرف و حدیثی را به جان می خرید. وقتی كه او ۱۶ ساله بود، تصمیم گرفت با ژان پی یر بلانچارد كه مردی مسن اما بسیار ثروتمند بود، ازدواج كند تا راحت تر به خواسته هایش برسد.
وقتی ژان پی یر به او یاد داد چگونه می تواند با بالن پرواز كند عشق به پرواز در سینه اش لانه كرد.سوفی بلانچارد در طول دوران هوانوردی اش ۵۹ پرواز داشت كه بسیاری از آنها اجراهای نمایشی بود. شاید بتوان یكی از مهم ترین نمایش های او را نمایشی دانست كه سال ۱۸۱۰ انجام گرفت در ژوئن این سال گارد سلطنتی فرانسه كه در آن زمان ناپلئون اختیار حكومت را به دست داشت، از سوفی دعوت كرد در جشن ازدواج ناپلئون با مری لوئیس اتریشی شركت كند. در روز جشن كه ۲۳ ژوئن بود، ناپلئون و همسرش در بالنی نشسته بودند. بالنی كه سوفی باید سوار آن می شد، از هیدروژن پر شده و روی آن تصویر عقاب های سلطنتی نقشه بسته بود. سوفی بلانچارد باید سوار بر این بالن یك پرچم سه رنگ آبی، سفید و قرمز را تكان می داد و سپس در حالی كه با طنابی از روی زمین هدایت می شد، گرداگرد، محوطه می چرخید و كاغذهای رنگی را به پایین می ریخت.
او همواره در پروازهای خود موفق بود تا آنكه یك روز تصمیمی عجیب گرفت؛ تصمیمی كه او را به سوی مرگ پیش راند. در شامگاه ۶ جولای ۱۸۱۹ او برای اینكه توانایی خود را در پرواز بیش از پیش به نمایش بگذارد، در تاریكی شب سوار بر بالن شد تا بر فراز محوطه پارك تیوولی در پاریس به پرواز درآید و با چراغی كه در بالن می افروزد، همه را متوجه خود ساخته و سپس شروع به آتش بازی كند. كاری كه او هرگز در سال های پروازش با بالن انجام نداده بود. خود او نیز می دانست، پرواز در شب احتمالاً كمی مشكل خواهد بود، اما عشق به اثبات خود، او را واداشت دست به این كار بزند.
ابتدا همه چیز خوب پیش رفت و او توانست خود را به محوطه بالای پارك برساند. اما به محض آنكه تصمیم گرفت آتش را در بالن بیفروزد، سانحه رخ داد و هیدروژن درون بالن كه او نمی دانست قابلیت اشتعال دارد، با اندك حرارت چراغ سوفی، مشتعل شد و قسمت فوقانی بالن شروع به سوختن كرد. هنوز چند ثانیه ای نگذشته بود كه بالن حالت شناور بودن در هوا را از دست داد و سوفی با وجود مهارت در هوانوردی دیگر نتوانست كنترل بالن را به دست بگیرد. بالن شروع كرد به پایین آمدن، سوفی و بالن اش لحظه به لحظه به سقف خانه ها نزدیك تر می شدند، چند متری بیشتر به سقف خانه ای نمانده بود. به نظر می رسید سوفی بتواند خود را از مرگ نجات دهد زیرا سرعت سقوط بالن كم بود و اگر او و بالن می توانستند با همان سرعت بر سقف خانه و یا حتی حیاط آن برخورد كنند، سوفی جان سالم به در می برد. اما بخت با سوفی بلانچارد یار نبود و درست در همان موقع بادی شدید وزید، طوری كه بالن و او محكم به دیوار برجسته سقف برخوردند و بر اثر شدت ضربه او از بالن به بیرون پرتاب شد و بدون داشتن هیچ وسیله كنترل كننده ای بر كف خیابان افتاده و جان سپرد.شاید اگر سوفی در بالن همراه خود یك چتر نجات كه از سال ۱۷۹۷ در بالن ها استفاده می شد، داشت می توانست به عنوان یك زن به افتخارات بیشتری دست یابد.
منبع : روزنامه ایران