دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


شناخت توانهای محیطی افغانستان برای ایجاد روابط بهینه اقتصادی


شناخت توانهای محیطی افغانستان برای ایجاد روابط بهینه اقتصادی
«افغانستان سرزمین افراط و تفریط است: كوههای سر به فلك كشیده و دره‌های عمیق، بارانهای بهاری و تابستانهای خشك، زمستانهای سرد و تابستانهای گرم، ارتفاعات پوشیده از برف در طول سال و سرزمینهای پست و خشك و سوزان، این افراط و تفریط در زندگی اجتماعی نیز وجود دارد.»
افغانستان با پشت سر نهادن سالهای رنج و بحران، كه آبادانی و عمران را در خود ندیده است اكنون چند صباحی است كه به آرامشی نسبی رسیده است. اما در طول این مدت بهای بسیار سنگینی را برای آزادی پرداخته است. بازسازی این كشور پس از سالها ویرانگری اقوام و ملل از توان یك ملت خسته و بی‌رمق خارج است و نیازمند عزم بین‌المللی است. عزمی كه ظاهراً زمزمه‌های آن به گوش می‌رسد.
جمهوری اسلامی ایران بنا به رسالت اسلامی انسانی و همسایگی‌اش همواره یار و مددكار ملت مظلوم افغانستان بوده است. در این مرحله نیز ایران، خارج از بازی بین‌المللی نبوده بلكه به دلیل موقعیت و نیز اشتراكات دینی، فرهنگی، تاریخی و غیره … در متن و بطن این بازی قرار دارد.
افغانستان دارای منابع انسانی و طبیعی نبستاً غنی بوده اما نیازمند مدیریت نیروی انسانی متخصص تكنولوژی و سرمایه می‌باشد.
در این مقاله نخست، به شناخت توانهای محیطی و زیرساختهای اقتصادی افغانستان همراه با راهبردهای مربوطه و سپس راهكارهای زراعتی و چگونگی روابط ایران و افغانستان و در نهایت پیشنهادات پرداخته شده است.
●شناخت توانهای اقتصادی افغانستان:
در جهت رسیدن به توسعه اقتصادی باید بین بخشهای اقتصادی (زراعتی، صنعت و خدمات) تلفیق، تركیب و كارآیی بهینه صورت گیرد. زیرا اتكا به یك بخش اقتصاد برای شكوفایی و پیشرفت، كاری عبث و بیهوده خواهد بود. زراعتی رونق نخواهد یافت، مگر آنكه صنعت و خدمات امكانات لازم جهت رشد زراعتی را فراهم آورد و از سویی رشد صنعت و خدمات نیز وابسته به فرآوری تولیدات كشاورزی و مواد اولیه می‌باشد. در این راستا برای ایجاد رابطه‌ای مناسب با كشور پاك و مظلوم افغانستان نخست به بررسی و شناخت توانهای محیطی این مرز و بوم با رویكرد مستقیم اقتصادی می‌پردازیم و یا به عبارتی نخست عوامل و امكانات بالقوه رشد و توسعه اقتصادی را معرفی می‌كنیم.
●ویژگی‌های طبیعی افغانستان:
از نظر جغرافیایی قسمت وسیعی از خاك افغانستان را در شمال و شرق كوهها و سنگلاخها پوشانده است كه در ارتفاعات همواره برف وجود دارد. حتی در تابستانها نیز قله‌ها و یخچالهای آن پر از برف است كه می‌توان در جهت جذب توریست و ورزشهای كوهستانی بهره‌گیری نمود. همچنین در میان ارتفاعات هندوكش دره‌های عمیق و خوش آب و هوا و حاصلخیز وجود دارد كه محیط مساعدی برای پرورش دام و ایجاد باغات میوه است.
افغانستان پس از كشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، مانند سایر سرزمینهای آسیای مركزی و آسیای غربی، تبدیل به منطقه‌ای بن‌بست شده، در حالی كه در گذشته محل عبور كاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده است افغانستان به دریای آزاد راه ندارد تا از بنادر و رطوبت آن در توسعه اقتصادی و تثبیت آب و هوای خود بهره ببرد اما به خاطر ارتفاعات سر به فلك كشیده و رودخانه‌هایی كه از آن سرچشمه می‌گیرد بسیار زیباست و تنوع آب و هوایی دارد، زمستانهایش، بسیار سرد تا ۲۰ درجه زیر صفر و تابستانهایش، بسیار گرم تا ۴۰ درجه بالای صفر می‌باشد. ارتفاعات افغانستان سپر استراتژیكی محكمی بین آسیای شمالی و آسیای جنوبی است.
رودخانه ها از كوههای مركزی و مناطق شرقی كشور سرچشمه و به سمت غرب و جنوب جریان می‌یابد به دلیل ارتفاع آباد كوهها و كاهش نسبتاً سریع ارتفاع كوهها سرعت آب رودخانه‌ها بسیار زیاد است و به همین جهت برای تولید برق مناسب است مهمترین رودخانه‌های افغانستان عبارتند از: آمودریا یا جیحون، هیرمند (هلمند) هریرود، كابل رود، از آبشارهای متعدد هریرود و جیحون برای تولید نیروهای هیدرولیك می‌توان استفاده نمود. (علی‌آبادی، ۱۳۷۲، ۷)
●آب و خاك:
منابع آب زیرزمینی نسبتاً غنی است در شهر كابل آب در عمق سه، چهار متری زمین قرار دارد. اما به دلایل فنی كمتر از منابع آب زیرزمینی استفاده شده است. اكثر مردم برای تهیه آب آشامیدنی و آب زراعتی با مشكل روبرو هستند. حتی در شهر كابل.
میزان دسترسی به آب سالم مصرفی ۳۹ درصد در شهرها و ۱۸ درصد در روستاها می‌باشد كه این میزان نسبت به كل جمعیت ۲۲ درصد می‌شود.
حدود ۸۰ درصد از اراضی افغانستان كوهستانی، بیابانی یا نیمه بیابانی است و حدود ۱۵ درصد از خاك كشور برای زراعت مستعد است كه قریب به نیمی از آن زیركشت است. در قسمت اعظم افغانستان خاك مرغوب وجود دارد ولی آب كافی موجود نیست. این كشور به دلیل افزایش جمعیت وابسته به واردات مواد غذایی بخصوص گندم می‌باشد.
مهمترین محصولات زراعتی كه نیاز به سرمایه‌گذاری دارد عبارتند از: گندم، برنج، جو، جواری، حبوبات، پنبه‌دانه، دانه آفتاب‌گردان، كنجد، چغندرقند، میوه، سبزیجات، شكر و غیره.
تغییر قیمت گندم موجب تغییر سطح سایر قیمتها می‌شود. زراعت اساس اقتصاد افغانستان است. بعد از زراعت، دامداری نقش اساسی در افغانستان دارد، پوست نژاد دام قره‌گل آن معروف است. تریاك و دامداری به یك میزان در كشور رونق دارد.
عمده‌ترین فرآورده‌های دامی، گوشت سفید، شیر، پنیر، روغن، كره، تخم‌مرغ، عسل، پشم و پوست می‌باشد (وزارت امور خارجه، ۱۳۸۲)
جنگل: از لحاظ منابع جنگلی بسیار فقیر است تنها یك درصد خاك افغانستان را جنگل پوشانده است در حالی كه عمده‌ترین ماده سوخت چوب است. گسترش فضای سبز جنگل به منظور بهره‌برداری اقتصادی و تامین فضای سبز با توجه به بادهای ۱۲۰ روزه می‌تواند گام مهمی در توسعه باشد.
عوامل مختلفی كه مانع از توسعه زراعت افغانستان شده است عبارتند از:
۱- آب و هوای خشك كه در اثر آن ۸۰ درصد مساحت كشور قابل كشت نیست.
۲- سیستم كهنه مالك و زارع و روابط نادرست ناشی از آن.
۳- عدم سیاست‌گذاری
۴- كمبود فاكتورهای جدید تولید، مانند كودهای شیمیایی، بذرهای اصلاح شده، سموم زراعتی، وسایل زراعتی و…
۵- عدم ایجاد تعاونی‌های روستایی و زراعتی و محدود ماندن آنها.
۶- استفاده از سیستم آبیاری سنتی كه ضایعات فراوان دارد.
۷- مساعد نبودن انبارها و سیلوها از نظر كیفیت و…
۸- ناهماهنگی بین آب و خاك در نقاطی كه آب هست و خاك مرغوب وجود ندارد. در اثر چندین سال جنگ‌های پیاپی، خسارات زیادی به بخش كشاورزی وارد شده كه موجب كاهش تولیدات كشاورزی و نیروی انسانی زراعتی، مهاجرت، تخریب مزارع و مهمتر از همه افزایش قیمت گندم شده است.
۹- كمبود سرمایه
۱۰- عدم امنیت
۱۱- پایین بودن سطح آموزش و آگاهی‌های عمومی
۱۲- شرایط بد اقتصادی و كمی درآمد
۱۳- محدودیت امكانات رفت و آمد سبب گردیده مردم دور از هم زندگی كنند.
●راهبردهای زراعتی:
در این خصوص می‌توان با راهبردهایی هرچند اندك از میزان مشكلات و تناقضات كاست از جمله می‌توان برای بهبود وضعیت زراعتی:
۱- اصلاحات ارضی را طی یك برنامه‌ریزی صحیح در بلندمدت به انجام رساند. عزیزا… واصفی كه از دوستان نزدیك داودخان وزیر زراعت بوده می‌گوید:
«هرگاه اصلاحات طی یك برنامه دقیق طراحی شده و به میان آید و مردم قبلاً نسبت به آن تربیت شوند، آن اصلاحات قابل احترام و سعادتمند خواهد بود.
بنابراین اگر اصلاحات اینطور صورت گیرد كه زمین‌ها از مردم گرفته شود و به هر خانواده هفت جریب زمین داده شود و به او گفته شود كه با همین هفت جریب زمین سر كند به نظر من این نمی‌تواند مردم افغانستان را سعادتمند بسازد» (اخوان، ۱۳۸۰، ۱۳۲) لذا طرح اصلاحات ارضی تاكنون ناتمام بوده چون دارای بررسیهای علمی و عملی نبوده است.
۲- ایجاد شركتهای تعاونی روستایی مجتمع‌های كشت و صنعت از طریق سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی.
۳- تسطیح نظام آبیاری و زهكشی اراضی به شیوه نوین.
۴- استفاده از شیوه‌های جدید و تولید: بذرهای اصلاح شده، سموم زراعتی، تجهیز ابزار و ادوات و تكنولوژی زراعتی.
۵- بهره‌گیری از كشت‌های سودآور مانند زعفران و پسته
۶- ایجاد صنایع تبدیلی در كنار مزارع.
۷- تجهیز و ترمیم راههای ارتباطی
«محروم ماندن افغانستان از جاده‌های مواصلاتی سبب شده است كه زمینه‌های زراعتی و دامداری كه پایه‌های اصلی اقتصاد آن را تشكیل می‌دهد از توسعه باز ماند همچنین وجود راهها سبب سهولت در استخراج معادن می‌شود ۳/۲ خاك افغانستان كوهستانی است. به همین جهت ساختن راهها مستلزم صرف هزینه‌های سنگین و استفاده از امكانات پیشرفته است. (افشار، ۱۳۷۰، ۶۷۹)
۸- استفاده از كشت‌های مناسب آب و هوای منطقه كه در مقابل كم‌آبی مقاومند.
۹- توسعه باغات میوه و سبزیجات.
۱۰- افزایش كشتهای جالیزی و صیفی و نیمه صنعتی
۱۱- پرورش دام به شیوه صنعتی و نیمه صنعتی.
۱۲- اصلاح نژاد دام و توسعه پرورش نژاد قره‌گل
۱۳- آموزش و ترویج شیوه‌های صحیح كشت به زارعین.
۱۴- تشویق قشر جوان به زراعت و نوآوری.
رشد سالانه جمعیت افغانستان ۳/۲ درصد است و افنجار جمعیت قریب‌الوقوع است این امر بیانگر جوان بودن جمعیت این كشور می‌باشد از سویی توزیع جمعیت ۵/۱۶ درصد شهری ۷/۷۳ درصد روستایی و ۶/۸ درصد چادرنشین می‌باشد و نیز شغل اصلی مردم زراعت و دامداری است. لذا سه مورد فوق اهمیت بخش زراعت را یادآور می‌شود بنابراین با سرمایه‌گذاری در این بخش می‌توان بخش عظیمی از نیازهای جامعه را برطرف ساخت.●صنعت و معدن:
بخش دیگری از زیرساختهای اقتصادی افغانستان را صنعت و معدن تشكیل می‌دهد. توسعه صنعت در افغانستان فوق‌العاده محدود است و كشور از این جهت عقب‌ماندگی بزرگی دارد. در واقع چیز مهمی به نام صنعت وجود ندارد.
صنایع دستی شامل قالی‌بافی، گلیم‌بافی، نخ‌تابی، پوستین دوزی، چرم‌سازی، ظروف گلی و سنگ‌تراشی، سوزن كازی و… است. (علی‌آبادی، ۱۳۷۲، ص ۱۰۶)
صنعت توریسم در صورت توجه می‌تواند یكی از اقلام درآمد افغانستان باشد آثار باستان و دیدنی فراوان چون مجسمه بودا در این كشور مشاهده می‌شود.
تولید و مصرف انرژی در افغانستان بسیار محدود است منابع عمده انرژی عبارتند از: نفت، گاز، برق و آب و چوب. در این میان رایج‌ترین ماده انرژی‌زا انواع چوب است و برای مصارف مختلف از آن استفاده می‌شود بخصوص در روستاها چوب همچنان مهمترین منبع انرژی است اهمیت افغانستان از نقطه‌نظر انرژی وابسته به موقعیت جغرافیایی محل است كه به عنوان مسیر ترانزیت بالقوه برای صادرات نفت و گاز طبیعی از آسیای مركزی به كشورهای عربی ارتباط برقرار می‌كند. ذخایر معادن نفت را تاكنون حدود ۸۰۰ میلیون بشكه و ذخایر گاز را ۵۰۰ میلیارد متر مكعب برآورد كرده‌اند. حدود ۶۵ درصد برق كشور از طریق انرژی هیدرولیك بدست می‌آید ۳۴ درصد فسیلی و ۱ درصد از منابع دیگر تولید می‌شود.
اكثر منابع غنی اما بكر و دست نخورده باقی مانده است. بهترین ذخایر معدنی شناخته نشده عبارتند از زغال‌سنگ، آهن، مس، اورانیوم، نمك، كرم، نیكل، طلا، سولفور، روی، قلع، فلور، طلق talc، منیزیوم، میكا، سنگ لاجورد، آلومینیوم، سرب، یاقوت، پنبه نسوز، جیوه، بوكسیت، تنگستن، لیتیوم، منگنز، سنگ مرمر، نمك، گچ، سنگ آهن، سنگ آهك، نفت و گاز طبیعی.
به عنوان مثال میزان زغال سنگ در افغانستان بیش از ۱۰۰ میلیون تن نمك بیش از ۲۶۰۰۰۰ تن و از بزرگترین معادن مس، مس آینك كه ذخیره آن بین ۴ تا ۵ میلیون تن تخمین زده شده است (وزارت امور خارجه، ۱۳۸۱)
بنابراین به جرات می‌توان گفت معادن افغانستان یكی از مهمترین منابع اصلی درآمد ارزی این كشور می‌باشد. (وزارت امور خارجه، ۱۳۸۱)
حمل و نقل و ارتباطات جاده‌ها وضعیتی بسیار بد و نامناسب را داراست و بنادر و كشتیرانی تنها به آمودریا محدود می‌شود راه‌آهن تنها به طول ۱۰ و ۱۵ كیلومتر در شمال برای حمل كالا و وسایل وجود دارد فرودگاه نیز تنها به دو فرودگاه بین‌المللی در كابل و قندهار خلاصه شده است. (علی‌آبادی، ۱۳۷۲، ۱۰۶) به همین دلیل تاكنون تجارت خارجی آن محدود و ناچیز بوده است، در مجموع راه‌ها كه نشان از عمران و توسعه یك مكان می‌باشد در این كشور رشد نداشته است اما با توسعه جاده‌ها، راه‌آهن و فرودگاه می‌توان راه را برای صادرات و واردات هموار نمود و در این طریق می‌توان از كشورهای همسایه به عنوان پلی به سوی شرق و غرب استفاده نمود.
نگاهی كوتاه به وضعیت اجتماعی كشور افغانستان نیز مسائلی را روشن می‌نماید: این كشور نظامی قومی و قبیله‌ای دارد و به همین دلیل معمولاً بیش از ۸۰% جمعیت در همانجایی كه به دنیا آمده‌اند زندگی می‌كنند. این مسأله ناشی از فقدان كار و درآمد در شهرها برای افراد، عدم وسایط حمل و نقل مناسب و كافی و نیز عدم وجود جاده‌های مناسب برای رفت و آمد می‌باشد.
افغانستان موزه نژادها است كه هر نژاد آداب و سنن و عقاید خاص خود را داراست. اما زیباست بدانیم كه خارج از مرز و بوم افغانستان تنها افراد یكدیگر را با نام «افغان» می‌شناسند نه با خصوصیات نژادی و قومی كه این خود ناشی از همدلی و وحدت این مردم زحمتكش و مظلوم است.
▪دو نژاد عمده فعلی:
۱- نژاد سفید شامل پشتون‌ها، تاجیكها، هزاره‌ها، نورستانیها و غیره…
۲- نژاد زرد شامل: ازبكها، تركمنها، قرقیزها، مغولها (علی‌آبادی، ۱۳۷۲)
پشتون‌ها بزرگترین گروه نژاد افغانها را با بیش از ۴۰ درصد جمعیت افغانستان تشكیل می‌دهند و تاجیكها دومین گروه نژاد افغانستان را شامل می‌شوند كه ۲۰ درصد جمعیت می‌باشند. دین ۹۸ درصد مردم افغانستان اسلام است و آداب و رسوم و فرهنگ مردم منبعث (ماگنوس، ۱۳۷۸، ۱۴) از فرهنگ اسلامی است از سویی ایران نیز با میزان ۵/۲ یا ۳ میلیون مهاجر یك فرهنگ غنی ایران- افغانی را بوجود آورده است. و دارای بیش از ۲۰۰۰ دانشگاهی متخصص افغان می‌باشد.
این نقاط مشترك فرهنگ و دینی می‌تواند راه را برای هرچه آسانتر شدن تبادلات و تفاهم اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هموار نماید.
●▪روابط اقتصادی ایران و افغانستان:
به دلایل فرهنگی، نژادی، زبانی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی، ایران دارای بیشترین و بهترین زمینه‌های روابط اقتصادی با افغانستان است. با این حال در گذشته روابط دو كشور چندان از گستردگی كافی برخوردار نبوده است شاید مهمترین دلایل عدم گسترش روابط دو كشور را بتوان در موارد زیر جستجو كرد.
۱- رقابتهای شرق و غرب برای منزوی كردن نقش ایران در امور منطقه و افغانستان بخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی.
۲- همگونی اقتصادی ایران و افغانستان، زیرا عمدتاً هر دو تولید كننده مواد اولیه و تولیدات زراعتی نسبتاً مشابهی بوده‌اند نظیر گاز طبیعی كه هر دو صادر كننده آن هستند.
۳- بخشهای مهمتر اقتصادی حتی زراعت افغانستان بیشتر در مناطق شرقی و شمالی و جنوبی آن قرار گرفته و مناطق غربی نزدیك به مرزهای ایران رونق اقتصادی نداشته است. (مجموعه مقالات ۱۳۷۰، ۲۴۹)
بنابراین روابط اقتصادی در گذشته محدود بوده و نتوانسته است از گستردگی كافی برخوردار شود ولی با توجه به شرایط فعلی منطقه می‌تواند تا حد زیادی گسترش یابد.
ایران با موقعیت استثنایی خود بهترین و آسان‌ترین راه وصول به افغانستان است، هرچند در گذشته به دلیل بحران‌هایی كه بر این مرز و بوم گذشته است نتوانسته روابط اقتصادی موثری داشته باشند. ارتباط از طریق همسایگان شمالی و شرقی به علت وجود رشته كوههای هندوكش بسیار مشكل است ولی در مرز ایران منطقه هموار می‌شود در حد مقایسه با سایر مرزهای مشترك با افغانستان، ایران ادامه فلات ایران است كه بسیاری از بزرگان سیاست و علم و ادب ایران از همین آب و خاك برخاسته‌اند و ریشه عمیق مشتركات فرهنگی دو كشور از این قدمت نشأت می‌گیرد به قول حامد كرزی رئیس دولت افغانستان، ملت بزرگ ایران و افغانستان آن قدر به هم نزدیك هستند كه وقتی وارد خاك ایران می‌شویم انگار به خانه برادرمان آمده‌ایم زبان مشترك، دین مشترك، تاریخ، فرهنگ مشترك یك ملت با دو نام افغان و ایران.
علاوه بر این ایران بیش از هر كشور دیگر در منطقه، لوازم كار و ابزار مورد لزوم را برای بازسازی افغانستان در اختیار دارد. از قبیل پیمانكاری‌ها و مهندسین مشاور و كلیه مصالح ساختمانی و مواد اولیه و تجربه كافی برای ایجاد تأسیسات و زیربنای ساختمانی و صنایع تبدیلی غذایی و تولید كالاهای مورد نیاز. مجموع عوامل فوق ایران را در موقعیتی قرار می‌دهد كه یكی از اركان بازسازی افغانستان به حساب آید. در این زمینه نماینده ویژه اتحادیه اروپا برای بازسازی افغانستان در رابطه با نقش بی‌بدیل ایران در روند بازسازی افغانستان اذعان می‌نماید كه بدون ایران بازسازی افغانستان ممكن نیست آقای كلابیر ایران را یك عامل مهم منطقه می‌داند كه باید نقش كلیدی در ثبات و بازسازی افغانستان ایفا نماید آمادگی ایران برای ارائه بیشترین كمك به دولت افغانستان در اجلاس توكیو نشان از علاقه ایران برای بازسازی افغانستان است.
●پیشنهادات:
۱- تقویت زراعت و نیروی ماهر به كمك جهاد زراعتی.
۲- ایجاد شهركهای صنعتی.
۳- تقویت حمل و نقل و ارتباطات.
۴- ایجاد سد و مهار آبهای سطحی
۵- آموزش نیروی انسانی بومی متخصص در ایران.
۶- سرمایه‌گذاری آستان قدس رضوی به عنوان بزرگترین كارتل خاورمیانه.
۷- ایجاد پاسگاههای مرزی در مرز ایران و افغانستان.
۸- ثبات سیاسی در دولت افغانستان.
۹- بازگشت متخصصین افغان از كشورهای مختلف.
۱۰- ارائه پول، امكانات و مدیریت از سوی سازمانهای مختلف خارجی اما فكر از آن افغانها.
۱۱- نظام سیاسی و اجتماعی افغانستان باید افغانستان باشد نه نظام تحمیلی.
۱۲- احساس مسوولیت متخصصین افغان نسبت به تعهدات و وظایف ملی خویش.
۱۳- حضور در كنار سازمان ملل.
۱۴- بازسازی افغانستان نباید سیاسی شود و تنها براساس منافع ملی باشد.
۱۵- عدم حضوری نمایشی سازمان ملل و سایر كشورها.
۱۶- دادن حق رای ملی به تمام افغانها.
۱۷- سرمایه‌گذاری خارجی.
۱۸- ایجاد بانكهای خارجی.
۱۹- تقویت و بهبود زیرساختهای اقتصادی.
۲۰- توسعه صنعت توریسم.
۲۱- جلوگیری از كشت و حمل و نقل مواد مخدر.
لازم به توضیح است كه منطقه گذرگاه خیبر از كشورهای پاكستان و افغانستان از دست نیافتنی‌ترین دژهای مواد مخدر به شمار می‌رود این منطقه حدود ۷ درصد از هروئین مورد نیاز اروپا را تامین می‌كند و این درآمد سالانه آن برای تولید كنندگان به حدود ۳۵ میلیارد دلار می‌رسد چرا كه قیمت هر كیلو ماده مخدر در آنجا بین ۴۰ تا ۸۰ دلار است در حالی كه بهای هر كیلوگرم گندم فقط ۲۵ سنت است.
از آنجا كه ایران نزدیكترین و كم هزینه‌ترین مسیر برای انتقال مواد مخدر به اروپا و آسیای میانه است، آسیب‌پذیرتر از دیگر كشورهای منطقه نیز هست كنترل مرز ۹۴۵ كیلومتری افغانستان مستلزم صرف هزینه گزافی است دولت ایران تاكنون برای كنترل صحرا و كویرهای خراسان و سیستان و بلوچستان در حدود ۵۰ میلیون دلار هزینه كرده است مسدود كردن راه‌ها حفر خندقی عریض و احداث ۲۰۰ برج دیده‌بانی از جمله اقدامت امنیتی و پیش‌گیرانه است كه ایران به انجام رسانده است و از این پس نیز باید همواره بر این بیافزاید.
گردآورنده: زهرا قنبری، كارشناس ارشد جغرافیا - منبع: مجله میهن
منبع : مسافران


همچنین مشاهده کنید