دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


هالیوود در تسخیر یهودیان


هالیوود در تسخیر یهودیان
اخیراً فهرست ۲۸ صفحه‌ای از ۱۵۰۰ یهودی شاغل در هالیوود (اعم از بازیگر، كارگردان، تهیه كننده و…) منتشر شده است كه شامل بسیاری از مشاهیر سینما می‌شود و به اعتراف تهیه‌كنندگان آن هنوز كامل نیست و بسیارند یهودیان گمنامی كه در هالیوود مشغول به كار هستند.
▪ از میان تهیه‌كنندگان یهودی هالیوود: آدولف زوكر، ساموئل زنتسر، جوئل سیلور و رابرت مردوخ از شهرت بیشتری برخوردارند. در فهرست كارگردانان یهودی با اسامی مشهورتری مواجه می‌شویم كه برخی از آنها تهیه كنندهٔ آثار خود نیز محسوب می‌شوند؛ اریك فون اشتروهایم، ژوزف فون اشترنبرگ، ارنست لوبیچ، استنلی كوبریك، ماكس افولس، دیوید كروننبرگ، فریتس لانگ، ویلیام شاتنر، رومن پولانسكی، سیدنی لومت، بیلی وایلدر، استیون اسپیلبرگ، وودی آلن، سیدنی پولاك، راب راینر، كلودللوتش، ژان لوك گدارد، مل بروكس، پیتر باگرانوویچ، ساموئل گلدوین، اندی اكرمن، مایك نیكولز، تیم برتون، ران سیلور، تونی راندال و…
فهرست بازیكنان یهودی هالیوود آنچنان طولانی و مفصل است كه جز انتخاب اسامی مشهور، گریزی نیست. اسامی تعدادی از بازیگران مرد یهودی این چنین است؛ جری لوئیس ، جک لمون ، داگلاس فیربنكس، كرك داگلاس ، مایكل داگلاس ، هریسون فورد، ریچارد گر، داستین هافمن، رابرت رد فورد، رابرت دونیرو، پیتر لوری، جان گارفیلد، جرج سیگال، پل نیومن، الی والاش، چارلز برانسون، ارنست بورگنابن، هورست بوخهلست، ژان گلود ون دام(فرانکی) ، تلی ساوالاس، لی‌كاب، جان استیوارت، جف گولد بلوم، پیتر سلرز، تونی كریتس، برادران ماكس، پل براینر، ران ریفكین، ادوارد جی رابینسون، مارتین شین، چارلی شین، باب هاپكینز، ریچارد دریفوس، فرد آستر، رابرت داونی جونیور، والتر ماتائو، آلن آلداء، رابین ویلیامز، روژه هنی، كوین پولاك،‌ اندی كافمن، انتونی شه، رود استایگر، باب هاسكینس، مایكل وایزه و …در فهرست بازیگران زن یهودی نیز اسامی آشنا فراوانند از جمله؛ میشل افایفر، ریتا هایورث، سیلویا سیدنی، سارا برنارد، هدی لامار، الیزابت تیلور، مریلین مونرو، لورن باكال، آن نیكرافت، آدری هیپورن، باربارا شرلی، جودی هالیدی، جنیفر رابین، سالی فیلد، سارا جسیكا پاركر، لیز تیلور، كری فیشر، شلی وینترز، دایان وست، سارا بولاك و …
علاوه بر آنچه ذكر شد در فهرست یهودیان مشهور، اسامی آشنایی چون؛ هری هودین، الویس پریسلی، مایكل جكسون، رینگو استار، دیوید کاپرفیلد و مادونا (كه به مكتب صوفیانه كابالا پیوست و در مؤسسه نارالتوراه اسرائیل تعلیم دیده است) ، جلب نظر می‌كند … صرف‌نظر از مضامین سیاسی ـ صهیونیستی رایج در سینمای آمریكا، همچنان این سؤال به قوت مطرح است كه تعداد اندك یهودیان مقیم آمریكا و اروپا، چگونه این رقم معنی‌دارِ سینماگرانِ یهودی را در هالیوود و سینما توجیه می‌كند؟ مگر شایستگی هنرمندان یهودی در نظام طبقاتی هالیوود چه اندازه است كه اینگونه مشاغل كلیدی را در عرصه سینما قبضه كرده‌اند و سؤال دیگر آنكه آیا به راستی هالیوود یهودی است؟
صهیونیسم و برنامه های کودکان لابی (گروه فشار) صهیونیسم در هالیوود، در عرصه تولید فیلم‌های كودكان نیز تا كنون بسیار مؤثر و فعال عمل كرده است. امروز در سراسر دنیا «والت دیزنی» نامی آشناست و بیشتر كودكان شخصیت‌های كارتونی والت دیزنی را به خوبی می‌شناسند. بد نیست بدانیم اولین شخصیت مشهور آثار والت دیزنی: «میكی ماوس» نمادی از همان یهودی سرگردان و بی کس است كه مدام از سوی رقیبان قوی‌تر تهدید می‌شود و او صرفاً با اتكا به زیركی و چالاكی خویش، بر تمامی دشمنان فایق می‌آید. امروز هم تداوم این شخصیت كارتونی را در انیمیشن «تام و جری» می‌توان مشاهده كرد که موشی بد جنس و فریب کار با تکیه بر شیطنتها و ناجوانمردی هایش به طرز اعجاب آوری همیشه بر گربه ای نادان و احمق پیروز می شود. این قبیل آثار در دادن حس اعتماد به نفس به مخاطبان یهودی ( که دقیقا مفهوم سمبل « موش » را می فهمند) و همچنین در دادن الگویی دغل و بدجنس به کودکان و نوجوانان بی گناه جهانیان تأثیر بسزایی دارند.
همیشه در این فکر بوده ام که جواب کودکان معصومی را که می پرسند: «چرا بر خلاف عالم واقع در این قبیل فیلمها همیشه موش برنده می شود؟» چگونه بدهم و هیچ گاه پاسخی جز همین تحلیل به ذهنم نرسیده است. مورد دیگر، شخصیت‌های كارتونی مطرود و گوشه‌گیری هستند كه به دلیل زشت‌رویی توسط دیگران تحقیر می‌شوند ولی در نهایت این ناتوانی و زشتی با توانایی و زیبایی جایگزین می‌گرد و آنها بر تمامی مشكلات غلبه می‌كنند و غبطه رقیبان را بر می‌انگیزند. انیمیشن «دامبو، فیل پرنده» در زمره این گروه از آثار است. در این فیلم شاهدیم که مادر دامبو بر خلاف سایر فیلها که کلاهی زنگوله دار بر سر دارند ، كلاه عرقچین مانند مخصوص یهودیان را بر سر دارد و به جرم دفاع از فرزندش در اسارت به سر می‌برد!
و خود دامبو هم طی عملیاتی در سیرك پرچمی را كه به پرچم رژیم اشغالگر قدس بی‌شباهت نیست به اهتزاز در می‌آورد. كارتون «جوجه اردك زشت» هم که شخصیت گوشه گیر و آواره و زشت روی فیلم نامه تبدیل به قوی زیبایی می شود و در پایان فیلم به سمت خورشید می رود ، از همین کلیشه پیروی می کند و نماد یهودی تنها و مطرودی است که با رفتن به سمت سرزمین موعودش به سعادت رسیده است. « عبارت رفتن به سمت خورشید در تورات آمده و در بین یهودیان رایج است که منظور از آن بازگشت به سرزمین موعود است» کارتونهای بسیاری هم مروج زندگی و اخلاق غربی هستند و سعی دارند خصوصا شرقی ها را شیفته و هضم شده در روشهای غربی نشان دهند و با این الگودهی مخاطبان را به سمت ارزشهای دنیوی یهودی-آمریکایی بکشانند.
مثلا در سری جدید كارتون سند باد (افسانه هفت دریا) شاهد آنیم كه فضای شرقی مجموعه های پیشین مبدل به فضایی خشونت بار و پر زد و خورد شده است.مثلا در صحنه ای كه سند باد از پشت سكان كشتی كنار می رود،با هفتاد ضربه شمشیرو خون ریزی بسیار ، كنترل كشتی را به دست می گیرد . شدت خشونت در این فیلم آن چنان زیاد است كه حتی دریا با خون افراد سرخ می شود و مثل بسیاری از فیلمهای جدید غربی لشگری از شیطانكها و دیوها با سند باد و نامزد خشن و مبارزه طلب او «مارینا» و دوست وفادارش «کیل» می جنگند. حتی دیالوگها هم خشونت بار است. جالب است كه نویسنده این فیلم«جان لوگان» در كارنامه خود اثری پر برخورد چون «گلادیاتور» را دارد. در این محصول والت دیزنی هم «میشل افایفر» یهودی به جای«اریس» خدای جنگ صحبت می كند.
در این فیلم سند باد بر خلاف گذشته ظاهری كاملا غربی و بی هویت گرفته که در نقش یک دزد دریایی قهار باید از هفت دریا عبور کند وکتاب صلح را از خدای جنگ (اریس) بدزدد و شهر و شاهزاده را از خطر نابودی نجات دهد. جریان در شهر «سیراکیوس» که شاهزاده عادلی به نام «پروتئوس» در آنجا حکومت می کنداتفاق می افتد. در این فیلم از علاء الدین وعلی بابا هم خبری نیست. در کارتون «لوک خوش شانس» گانگستری سفید پوست که نماد کلانتر و قانون اومانیستی آمریکایی است وهمیشه ورد زبانش تنهایی و غریبی و آوارگی خودش می باشد ، با چهره و اخلاقی نیکو (که با وجود اسب بذله گویش « سالی» و سگ خنده رویش «بوشویک» جذابیت دوچندانی می یابد) همیشه در جستجوی مجرمان و تبهکاران است و هیچگاه با شکست روبرو نمی شود.
در بعضی از قسمتهای آن شاهدیم که لوک متمدن و مهربان فرشته نجات سرخپوستان ساده لوح و مردمی از فرقه های مذهبی خرافی می باشد و اگر نبود لوک جنگ قبیلگی و ظلم تبهکاری همه جا را فرا می گرفت. بالاخره برای ما هنوز جای این سوال باقی است که خانه لوک کجاست؟ و چرا همیشه در پایان غرور انگیز پیروزیهایش در غروبی زیبا به سمت خورشید (نماد سرزمین موعود درکتاب مقدس) می رود! بالاخره فسادها و جرمهای فراوان و رو به رشد موجود در غرب را ببینیم یا حرف کارگردان «لوک» را گوش بدهیم.
در بسیاری از فیلمها و کارتونهای پلیسی هم جای این سوال باقی است. در کارتون «گالیور» هم می بینیم سفید پوست بزرگی با سمبلها و مدلهای مو و لباس نژاد انگلیسی-آمریکایی به جزیره آدم کوچولوها (جهان شرقی) می رود و این کوچولوهای بی دفاع بر قدرت مادی و مغز پرجولان گالیور تکیه کرده و دشمنان خود را شکست می دهند و بدون حضور گالیور شکست آنها قطعی بود در فیلم «رابینسون کروزوئه» هم شاهدیم سفید پوستی انگلیسی تبار که کشتی اش شکسته و در جزیره ای تنها مانده است با سیاه پوستانی بی تمدن و وحشی و آدم خوار رو برو می شود که یکدیگر را قربانی کرده و می خورند؛ اما رابینسون پرعاطفه و دل نازک یکی از این بی تمدنها را به نام «جمعه» از دست قبیله آدم خوار و سبک مغزش نجات می دهد و جمعه در اثر همنشینی با این یار مهربان « با سواد» می شود و به سمت تمدن و پیشرفت حرکت می کند و به تدریج تمام آن مردم عقب مانده به شیوه های زندگی و معاشرت رابینسون ایمان آورده و آن قهرمان بزرگ را به عنوان رهبر و منجی عزیز خود می پذیرند و به سبک او زندگی می کنند.
آیا غلوآمیزتر از این هم می شد تمدن غرب را به عنوان تنها سرور و راهبر جهانیان توسعه نیافته و به اصطلاحِ غربی ها «جهان سومی» ، معرفی کرد یا نه؟
نگره صهیونیستی حاكم بر آثار والت دیزنی، بعضاً به تولید انیمیشن‌ها و فیلمهای تاریخی در خصوص زندگی انبیای الهی منجر شده كه سه كارتون: «كشتی نوح، زندگی حضرت موسی و زندگی حضرت یوسف» علیهم‌السلام از آن جمله‌اند. در تمامی این آثار، بر اساس قصص تورات، روایات تحریف شده‌ای از زندگی انبیای اولوالعزم ارائه شده است که شأن و منزلت و عصمت این بزرگ مردان را در ذهن مخاطب پائین می آورد و رواج سکولاریسم (جدایی دین و دنیا) و مادی گرایی را تسریع می کند.
جالب توجه آنكه در برخی از این آثار، شخصیت‌های اصلی انیمیشن با صدای مشهورترین ستارگان یهودی سینما سخن می‌گویند! مثلاً در انیمیشن «پرنس مصر» كه روایتگر زندگی حضرت موسی علیه‌السلام است، «وال كیلمر» به جای موسی علیه‌السلام، «میشل اِفایفر» به جای همسر و «ساندرا بولاك» به جای خواهر او صحبت می‌كنند. همچنین در تیتراژ پایانی این انیمیشن پر هزینه اسامی مشهور دیگری (از بازیگران یهود هالیوود) می‌توان دید كه صدای آنها برای بسیاری از تماشاگران غربی خاطره‌انگیز و آشناست.
علاوه بر انیمیشن، در عرصه فیلم كودك نیز هالیوود از تعدی صهیونیست‌ها مصون نمانده و كلیشه‌های خاصی در قالب فیلم كودكان، طی چند دهه اخیر مدام تكرار شده‌اند. مثلاً كلیشه كودك محروم مانده از میراث اجدادی یا جدا افتاده از آغوش گرم مادر كه هر یك به نوعی تداعی‌گر یهودی مظلوم و به دور مانده از سرزمین مادری خویش‌اند در این قبیل داستان ها از پیام هایی که در کتب مقدس یهودیان آمده است ومخاطب یهودی و بسیاری از غیر یهودیان به راحتی می فهمند که منظور از آن چیست استفاده می شود یهودیان اسراییل را مادر قوم خویش می دانند و اینکه شهر یا منطقه ای به انسان تشبیه شود، درجای جای تورات آمده است.«داستان سیندرلا»مثال خوبی برای این كلیشه نخ‌ نما وتكراری است.
داستان « هاچ زنبور عسل » هم به کودک یهودی می فهماند که باید به دنبال مادر زیبا و نورانی خویش باشد و همه غیر یهودیان موجوداتی مخوف ، بدجنس و حتی بد بو هستند که می خواهند او را از بین ببرند . این داستان به بچه های غیر یهودی هم این پیام را القاء می کند که دیگران دشمنان و موانع رسیدن او به هدفش هستند و در مجموع حس اعتماد به دیگران را در کودک از بین می برد. كلیشه كودك شیطانی كه با زیركی بر دشمنانی كه قصد تجاوز به خانه و كاشانه او را دارند، فایق می‌آید و آنها را به سختی مجازات می‌كندهم شبیه مورد قبلی است . مجموعه طنز «تنها در خانه» بر اساس همین كلیشه پدید آمده و با نگاهی ساده به مضامین آن، ردپای چهار جنگ اعراب و اسراییلی و شكست اعراب در هر چهار جنگ را می‌توان دید. برخی از آثار انیمیشن نیز محملی برای پیام‌های سیاسی هستند.
مثلاً در كارتون «شیر شاه» ردپای نزاع دو ابرقدرت طی سال‌های جنگ سرد و آشتی مجدد نسل‌های آتی بعد از فروپاشی نظام كمونیستی در شوروی سابق به وضوح مشهود است. توضیح اینکه شیر نماد سلطه جهانی یهود است و در تورات آمده است : « وبقیه یعقوب ، در میان امتها و قومهای بسیار مثل شیردر میان جانوارن جنگل و مانند شیر درنده در میان گله های گوسفند خواهند بود که هنگام عبور پایمال می کند و می درد و کسی نمی تواند مانع او شود . قوم اسراییل دربرابر دشمنانش خواهد ایستاد و آنها را نابود خواهد کرد . »
(منبع: خبرگزاری آفتاب )
منبع : رنگین کمان