یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


تولکی قارداش (افسانه‌ای از آذربایجان)


تولکی قارداش (افسانه‌ای از آذربایجان)
نویسنده : صادقی - عباسقلی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۳/۰۲/۲۳
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : پالتویی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۴۰
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : ۱۳۱ PIR/ف‌لا۴۶۳ت۹
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۲۰۰
شابک : ۹۶۴-۵۵۰۷-۵۳-۷

در این کتاب سه داستان درباره روباه فراهم آمده که عبارت‌اند از: 'سفر زیارت قبر پیر', 'عروسی' و 'تولکی و گرگ'. در داستان نخست تولکی ـ به زبان آذری به معنای روباه است ـ که مدتی است گرسنگی کشیده, برای یافتن شکار از لانه خارج می‌شود. او در خرابه‌ای, مقداری پارچه کهنه می‌یابد و آنها را بر سر و روی خود می‌آویزد و عصایی نیز در دست می‌گیرد. تولکی پس از مدتی پیاده‌روی با مرغی مواجه می‌شود و در پاسخ سوالش که به کجا می‌رود, می‌گوید به زیارت قبر پیر می‌رود. مرغ نیز با او همراه می‌شود. پس از چندی خروس, گنجشک و کلاغ نیز با او هم سفر می‌شوند. شب هنگام تولکی آنها را به بهانه استراحت به لانه‌اش می‌برد و سرانجام نیز همه آنها را کشته, می‌خورد.