یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

همصدا با این صدا


همصدا با این صدا
دیروز آقای دکتراحمدی نژاد طی سخنانی در جمع پرشور مردم قم و در جوار حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، گزارش نسبتاً مبسوطی از کارشکنی گسترده باندهای فساد اقتصادی و برخی از جریانات سیاسی در برنامه های عدالتخواهانه دولت ارائه کرد. رئیس جمهور در گزارش دیروز خود نمونه هایی از این کارشکنی ها را برشمرد و به مشخصات شماری از عوامل مافیای اقتصادی و حامیان سیاسی آنها بدون ذکر نام، اشاره ای تلویحی داشت.
در سخنان رئیس جمهور که مثل همیشه، سمت و سوی عدالتخواهانه و رنگ و بوی دلسوزانه داشت، کم توجهی و ناتوانی تعدادی از مراکز دولتی و کانون های دیگر نظام در مقابله با مفسدان اقتصادی مورد گلایه شدید قرار گرفتند و برخی از افراد و جریانات سیاسی به همکاری با مافیای اقتصادی برای مقابله با دولت و نهایتاً ناکام کردن برنامه های عدالت گسترانه آن متهم شدند.
درباره سخنان پرشور و دلسوزانه آقای دکتر احمدی نژاد و نگرانی ها و دغدغه های ایشان که دیروز نمونه هایی از آن را برشمرد، اگرچه گفتنی های بسیاری هست ولی در این میان اشاره به چند نکته، ضروری تر به نظر می رسد.
۱) جان مایه اظهارات دیروز آقای دکتراحمدی نژاد، بدون کمترین تردیدی برگرفته از آموزه های اسلام و انقلاب و ترجمان بسیاری از آرزوهای بر زمین مانده مردم، مخصوصاً اقشار محروم و مستضعف جامعه است، یعنی همان ها که در روزهای سخت حادثه خون داده و خون دل خورده و از انقلاب و نظام دفاع کرده اند و در روزهای گشایش و آسایش، آنچه ندیده اند، گشایش و آسایش بوده است و انگار نه انگار که عقبه های سخت و نفس گیر و گردنه های خطرآفرین به همت و پاکباختگی همین قشر، یعنی توده های محروم و مستضعف پیموده شده است و دقیقاً به همین علت، امام راحل (ره) آنان را «ولی نعمت» نامیده اند. صدای احمدی نژاد در سخنان دیروزش، برای توده های مردم، نه فقط دلپذیر و دلخواه بلکه امیدآفرین و آشنا بود.
در این نکته و تا اینجا، همه اصولگرایان و تمامی آنانی که دل در گرو اسلام و انقلاب دارند و با دغدغه های اصلی مردم همراهند نگاه مشترکی دارند چه آنها که در دولت اصولگرا به خدمت مشغولند و چه اصولگرایانی که در بخش های دیگر نظام حضور دارند و چه توده های عظیم مردم.
۲) وجود مافیای اقتصادی، پیوند آن با محافل بیرونی و برخی از افراد و جریانات سیاسی در داخل کشور قابل انکار نیست و از سوی دیگر، تردیدی نیست که دولت اصولگرا با توطئه گسترده و کینه توزی و دشمنی عمیق آمریکا و متحدانش روبروست و این کینه توزی همانگونه که دکتراحمدی نژاد نیز بارها تاکید کرده است، از تکیه اصولگرایان به آموزه های اصیل اسلام و انقلاب ریشه می گیرد. به بیان دیگر، صف آرایی دشمنان بیرونی علیه دولت و مجلس اصولگرا و همنوایی برخی از جریانات داخلی با آنها -چه آگاهانه و خیانت آمیز و چه ناآگاهانه و از سر غفلت!- و نیز، پیوند باندهای فساد اقتصادی با این مجموعه، تماماً، صف آرایی در مقابل اسلام، نظام و مردم ایران است، بنابراین اولین گام برای مقابله با دشمن مشترک- مجموعه دشمنان بیرونی، دنباله های داخلی آنها و مفسدان اقتصادی- ضرورت همبستگی و هماهنگی میان تمامی اصولگرایان است، چه آنان که بر کرسی های مسئولیت نشسته اند و چه توده های عظیم مردم که مسئولان اصولگرا به نمایندگی از جانب آنها مسئولیت پذیرفته اند.
۳) با توجه به دو نکته فوق، باید گفت که گام دوم در این آوردگاه، به قول رهبرمعظم انقلاب، «شناخت صحنه» و در اختیار داشتن «نقشه راه» است. چرا که گاه دشمن به نقطه ای حمله می کند تا نگاه حریف را از نقطه اصلی منحرف کرده و در غفلت از نقطه اصلی، به تسخیر آن دست یازیده و یا ضربه کاری را فرود آورد.
امروزه، نقشه دشمن و راه کارهای بیرونی و درونی آن در مقیاس گسترده ای شناخته شده و قابل درک است که دکتر احمدی نژاد در سخنان دیروز خود به مواردی از آن اشاره کرد و آدرس دقیق تر نقشه دشمن را در بیانات مستند و مستدل رهبرمعظم انقلاب، مخصوصاً طی چندماه اخیر و همزمان با طرح های جدیدتر دشمن، به وضوح می توان یافت.
شواهد و قرائن موجود حکایت از آن دارد که اصولگرایان در فهم و درک نقشه دشمن و راه کارهای بیرونی و داخلی آن برداشت تقریباً مشترکی دارند، اگرچه پاره ای از تفاوت نظرها را نمی توان نادیده گرفت که برای رسیدن به اتفاق نظر چاره ای جز تبادل نظر نیست.
۴) هیچیک از اصولگرایان چه کانون های مختلف نظام با یکدیگر و چه اعضای هر یک از آنها در میان خود، نباید بر دیدگاه و نظری که دارند به عنوان برترین و بی نقص ترین راه حل ها تکیه کنند. چرا که همه چیز را همگان دانند و احتمال برداشت خطا در ارائه راه کارها همیشه وجود دارد و چاره آن تعامل با یکدیگر برای یافتن راه حل های بی نقص تر و کارآمدتر است و اگر چنین تعاملی وجود نداشته و هر یک بر نظر خود اصرار بورزند، بیم آن می رود که در مرحله اول هر کدام از آنها، دیگری را فاقد درک صحیح دانسته و در مرحله دوم، او را اهل جدل و نهایتاً-خدای نخواسته- دشمن خویش تلقی کند. در این حالت، دوستان همراه به جای «خط پیوسته» به نقطه های پراکنده تبدیل می شوند و بیشترین توان آنها - و یا حداقل بخش قابل توجهی از آن- صرف درگیری های آشکار یا پنهان با یکدیگر خواهد شد.
۵) و اما درباره ضرورت این همدلی اشاره به دو نکته ضروری است؛
الف) همه کسانی که سخنان دیروز ریاست محترم جمهوری درباره مبارزه با فساد اقتصادی، قطع دست مافیای ثروت، حیاتی بودن گسترش عدالت و مقابله با سلطه گران بین المللی را بر حق می دانند - که در حقانیت آن کمترین تردیدی نیست - باید به حمایت او بشتابند و این ندای حق طلبانه را که از ژرفای آموزه های اسلامی و انقلابی و رهنمودهای امام راحل(ره) و خلف حاضر او برخاسته - و بسیاری از آرزوهای بر زمین مانده مردم در آن است - را تقویت و تشدید کنند. این لازمه اصولگرایی است و به یقین چنین خواهند کرد و کرده اند.
ب) از سوی دیگر، دولت و مخصوصاً شخص ریاست محترم جمهوری نیز باید دست هایی را که با اعتقاد به اصولگرایی و به حمایت از آرمان های عدالتخواهانه ایشان به سوی او دراز شده است، به گرمی بفشارند و چنانچه برخی از نظرات آنان و یا نظر برخی از آنان را نمی پسندند، یا ناکارآمد تلقی می کنند، از تعامل با آنها خودداری نورزند. آقای احمدی نژاد در سخنان دیروز خود، ضمن ارائه گزارشی دردمندانه، به سه طیف اشاره داشتند، دشمنان بیرونی که در کینه توزی آنان تردیدی نیست، مافیای اقتصادی داخلی که حضور و کارشکنی و حرامخواری و افساد آنها قابل انکار نمی باشد و کیهان طی ۱۵ سال گذشته بارها و بارها گزارش های مستند و تکان دهنده ای از فساد و غارتگری این جماعت منتشر کرده است و برخی از کسانی که آقای احمدی نژاد به تلویح در سخنان دیروز خود از آنها یاد کرد را به تصریح می شناسد و بسیار خرسند است که ریاست محترم جمهوری با جدیت در پی ریشه کنی این طیف است. و اما، طیف سوم، برخی از دولتمردان و مجلسیان هستند که احمدی نژاد به گلایه از آنها و کارشکنی های آگاهانه یا ناخودآگاه آنان یاد کرد و سخن درباره همین طیف سوم است. این طیف را باید به دو بخش جداگانه تقسیم کرد؛
ـ آنان که در مبارزه با فساد اقتصادی و ضرورت گسترش عدالت و برخورد با مفسدان و کارشکنان جدی نیستند و یا توان و ظرفیت آن را ندارند.
ـ آنها که در ضرورت این آموزه ها کمترین تردیدی ندارند ولی در ارائه راه حل ها نگاه متفاوتی با ایشان دارند. به یقین، سخن و دیدگاه گروه دوم، شنیدنی است، مخصوصاً آن که آقای احمدی نژاد چند روز قبل در وبلاگ شخصی خود به این نکته که بعضاً در تصمیم گیری های دولت اشتباهاتی وجود داشته است، اشاره کرده بودند، بنابراین، می توان احتمال داد که پیشنهادات برخی از افراد گروه دوم- چه عضو دولت و چه نماینده مجلس و چه هر اصولگرای آزمون داده دیگر- نیز درخور تأمل و پی گیری باشد و البته بدیهی است در عرصه اجرا، تصمیم نهایی که قانونی نیز هست برعهده و از اختیارات رئیس جمهور است. اشاره به این نکته، از آن روی ضروری است که وقتی، مدیر برجسته ای مانند احمدی نژاد در پی انجام برنامه ای عظیم، نظیر مبارزه با مفاسد اقتصادی است، اولین گام، توجیه همراهان و برخورداری از همراهی و همدلی آنان است، زیرا برخی از ناهمراهان واقعاً ناهمراه نیستند، بلکه برای همراهی کاملاً توجیه نشده اند و یا نظر قابل شنیدن دیگری دارند.
۶) و بالاخره، باید اذعان کرد سخنان دیروز دکتراحمدی نژاد، بار دیگر نشان داد که مردم در انتخاب خود اشتباه نکرده اند و فرزند لایق و پاکباخته ای را برای عبور از عقبه های سخت مسیر بر کرسی ریاست اجرایی کشور خویش نشانده اند.
حسین شریعتمداری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید