دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

هوانورد - THE AVIATOR


هوانورد - THE AVIATOR
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آلمان و آمریکا
محصول : سندی کلیمن، چارلز اوانز جونیر، گراهام کینگ و مایکل مان
کارگردان : مارتین اسکورسیزی
فیلمنامه‌نویس : جان لوگان
فیلمبردار : رابرت ریچاردسن
آهنگساز(موسیقی متن) : هوارد شور
هنرپیشگان : لیوناردو دی کاپریو، گوئن استفانی، کیت بلانچیت، کیت بکینسیل، الک بالدوین، آلن آلدا، جان رایلی، ایان هولم، دَنی هیوستن، جود لو و آدام اسکات
نوع فیلم : رنگی، ۱۷۰ دقیقه


̎هوارد هیوز̎ (دی کاپریو)، میلیونر بیست و خرده‌ای ساله، که با تولید قطعات و ابزارهای بهتر حفاری نفت، ثروت بیشتری به‌هم زده، حالا به تولید فیلم علاقه‌مند شده و از این‌رو به هالیوود رفته است. برای ̎هیوز̎ ـ که روش و عشق خاصی به ساختن هواپیماهای مدرن دارد ـ طولی نمی‌کشد که از تهیه‌کنندگی به کارگردانی بپردازد و نخستین فیلم خود را به نام ̎فرشته‌های جهنم̎ بسازد که فیلم حماسی پُرخرجی است دربارهٔ نبردهای هوائی در دوران جنگ جهانی اول. ساختن این فیلم، از آن‌جا که با گذار سینمای صامت به ناطق هم‌زمان شد و نیز به خاطر کمال‌گرائی ̎هیوز̎، سه سال طول کشید. فیلم، البته با استقبال زیادی روبه‌رو و مخترع نامتعارف به یکی از غول‌های هالیوود تبدیل شد و از جین هارلو̎ (استفانی) نیز ستاره ساخت. اما کهنه‌کارهای هالیوود هیچ‌گاه ̎هیوز̎ را به طور کامل نپذیرفتند و در این فاصله نیز تب‌وتاب پرواز دوباره وجود ̎هیوز̎ را فرا گرفت و بار دیگر به طراحی هواپیماهای جدید، شکستن رکوردهای هوائی، پرواز به دور دنیا و به خطر انداختن جانش با تست زدن هواپیماها روی آورد. ̎هیوز̎، علاوه‌بر ̎کاترین هپبرن̎ (بلانچیت)، فرصت یافت با ̎اوا گاردنر̎ (بکینسیل) روابطی عاطفی برقرار کند و شرکت هوائی خودش ـ ترنس ورلد ایر لاینز ـ را به راه بیندازد. اما با بالا رفتن سن و سال، ایده‌هایش نیز جسورانه‌تر، و رویکردش غیرعادی‌تر شد و دشمنانی پُرقدرت از جمله ̎خوآن تریپی̎ (بالدوین)، مدیر شرکت پن ـ امریکن و ̎سناتور رالف اوئن بروستر̎ (آلدا) برای خود تراشید. در این میان ̎بروستر̎ سعی کرد ثابت کند که ایده‌ها و طراحی‌های رادیکال ̎هیوز̎، در واقع بخشی از نقشه‌های ̎هیوز̎ هستند تا از طریق قراردادهای دولتی، میلیون‌ها دلار از مالیات شهروندان را بالا بکشد.
● دورهٔ جدید کار فیلم‌سازی اسکورسیزی که دی‌کاپریوی خوش آب و رنگ و البته تولید عظیم ویژگی بارز آن است، در هوانورد، اندکی ارتقا می‌یابد. دی‌کاپریو، در نقش هوارد هیوز، پخته‌تر شده است تا هم‌چون همیشه این مایهٔ مورد علاقهٔ اسکورسیزی، یعنی سویهٔ روان‌پریشانهٔ رؤیای آمریکائی را بازسازی کند. مشکل این‌جاست که چهرهٔ دی‌کاپریو بیش از حد برای بازنمائی این سویه معصوم و دوست‌داشتنی است، سویه‌ای که بیشترها رابرت دنیرو، هاروی کایتل، یا نیک نولتی نمایندهٔ آن بودند. از سوی دیگر بلندپروازی‌های هیوز را اسکورسیزی به شکلی هوشمندانه، به شمایل بلندپروازانهٔ سینما، یعنی اورسن ولز گره می‌زند. چهرهٔ دی‌کاپریوی سبیل‌دار، بیش از آن‌که هیوز میان‌سال را بازنمائی کند، ولز را به‌خصوص در دوران اوجش، هنگام ساخت همشهری‌ کین (۱۹۴۱) به خاطر می‌آورد. هوانورد البته سرزندگی‌اش را مدیون نقش‌های فرعی است. بلانچیت، هپبرن را به خوبی زنده می‌کند، اگرچه صرفاً همان قراردادهای بازیگری آمریکائی در واقع‌نمائی شخصیت واقعی را دنبال می‌کند، چیزی که همیشه خوشایند آکادمی بوده است. این تن دادن به سلیقهٔ آکادمی که اسکورسیزی در دو فیلم آخر در دام آن می‌افتد و البته از آن هم سرخورده می‌شود، خوشبختانه با این فیلم به پایان می‌رسد، و آن‌‌گونه که خود اعتراف کرده، فیلم‌های بعدی او بازگشت به همان جهانِ مورد علاقه‌اش خواهد بود.