جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اوباما و بوش: ماهیت و کارکرد دولت


اوباما و بوش: ماهیت و کارکرد دولت
تفاوت‌های بوش و اوباما فقط به رنگ پوست، زمینه نژادی، خانوادگی، حرفه‌ای و تمایلات حزبی آنها محدود نمی‌شود. شاید مهم‌ترین تفاوت آنها، نحوه نگرش به دولت، نقش و کارکردهای آن در اداره امور جامعه آمریکاست.
مقایسه روسای جمهوری آمریکا، از جمیع جهات روشن‌کننده تشابه‌ها و تفاوت‌ها است. اوباما و بوش، بی‌تردید دو رئیس‌جمهوری متفاوت با یکدیگرند، هرچند که هر دو در مسئولیت و اراده دستگاه حکومتی آمریکا نقش مشترکی را دارا هستند. تفاوت‌های بوش و اوباما فقط به رنگ پوست، زمینه نژادی، خانوادگی، حرفه‌ای و تمایلات حزبی آنها محدود نمی‌شود. شاید مهم‌ترین تفاوت آنها، نحوه نگرش به دولت، نقش و کارکردهای آن در اداره امور جامعه آمریکاست. تفاوت نگاه‌های اوباما و بوش در مورد دولت چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ تفاوت‌ها در کجاست؟
اولین تفاوت اوباما و بوش، در نگرش به مفهوم و ماهیت دولت در اندیشه و فلسفه سیاسی است. بوش را در ادامه آنچه که انقلاب ریگانی قلمداد می‌شود، می‌توان شناخت. توضیح آنکه رونالد ریگان، رئیس‌جمهوری آمریکا در فاصله سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ (۱۳۵۹ - ۱۳۶۷) بر این باور بود که سهم دولت در اقتصاد را باید به حداقل رساند. از نظر او یک دولت خوب، دولتی کوچک بود که با کم کردن مقررات و ضوابط، فضای کار بخش خصوصی را فراهم می‌کند.
هر چند که ریگان به قول <ساندر کاتاوالا‌‌Sunder Katwala رئیس انجمن فبین‌> ‌Fabian در شماره ۲۴ نوامبر ۲۰۰۸ نیوزویک، با افزایش بودجه نظامی در بخش دفاعی دولت را بزرگ کرد، اما او در حذف مقررات برای باز گذاشتن دست بخش خصوصی کوشید. همزمان، اقدامات او با مارگارت تاچر، نخست‌وزیر دست راستی انگلیس، گرایشی را در غرب با عنوان انقلاب تاچری - انقلاب ریگانی و اقتصاد ریگانی ‌‌Reganomics شکل داد که جرج بوش در ادامه آن انقلاب یا تحول تفکر اقتصادی قرار دارد. فلسفه سیاسی - اقتصادی ریگان گرایان، با سخنان اخیر اوباما که سعی خواهد کرد با حرص و ولع ساختاری شده مقابله کند، در تضاد است. حرف او بدین معنی است که دولت با تدوین مقررات و آیین‌نامه‌ها و مداخلات خود، نخواهد گذاشت بخش خصوصی، هر آنچه که می‌خواهد انجام دهد. بحران مالی کنونی ریشه در نگرش ریگانی به رابطه اقتصاد و دولت دارد.
این تفکر و نگرش، دومین تفاوت اساسی بین اوباما و بوش را روشن می‌کند و آن تمرکز بر مسائل داخلی آمریکا است. بدین صورت که اوباما برای امور اجتماعی و بهداشتی و اقتصادی اولویت خاصی قائل شده و افرادی شاخص را برای احراز مناصب مربوطه در دستگاه دولتی برگزیده است. به عنوان نمونه، سناتور <توماس داشل‌> ‌Thomas Daschle برای وزارت بهداشت و خدمات‌ انسانی برگزیده شده است. علاوه بر انتصاب فرد با ظرفیتی مانند او، اوباما قصد دارد در کاخ سفید یک سمت جدید با عنوان <دفتر اصلاحات خدمات بهداشتی> ایجاد کند. این توجه دوگانه انتصاب سیاستمدار صاحب‌نامی به وزارت بهداشت و راه‌اندازی دفتر ویژه در کاخ سفید، خود نشانگر درک متفاوت از نقش دولت در دیدگاه اوباما در مقایسه با بوش است. بوش عمدتا به مسائل امنیت خارجی توجه داشت و سیاست داخلی، چندان تمرکزی در اولویت‌های سیاسی او محسوب نمی‌شد.
‌موقعیت فعلی اقتصاد آمریکا نیز تمرکز بر سیاست داخلی را تبدیل به ضرورتی برای اوباما می‌کند. اوباما در طرح تحرک اقتصادی خود در صدد است که حدود ۳ میلیون شغلی که در سال آینده در معرض خطر است را حفظ کند. مردم آمریکا هم براساس نظرخواهی انجام گرفته توسط واشنگتن و شبکه‌ABC، خواهان تمرکز او بر اقتصاد، اصلاح سیستم بیمه درمانی و سیاست‌های انرژی هستند، در عین حال به نوشته واشنگتن پست در ۲۱ دسامبر ۲۰۰۸ (۳۰ آذر ۱۳۸۷)، اکثریت مردم آمریکا نسبت به اقدامات او در این عرصه‌ها خوش‌بین هستند. ‌
سومین تفاوت اوباما و بوش در عرصه مناسبات داخلی، تمایل فراحزبی و فراجناحی، استفاده از همه نیروها و درگیر کردن همه بازیگران عرصه سیاست آمریکا در مقایسه با دیدگاه انحصارگرایانه بوش است. مصداقی در این زمینه حائز اهمیت است و آن چگونگی تدوین نطق پیروزی او در شامگاه ۴ نوامبر ۲۰۰۸ (۱۴ آبان ۱۳۸۷) است. وی از معدود سیاستمداران آمریکا و حتی جهان است که نطق خود را می‌نویسد و یا چارچوب‌های نطق خود را دقیقا برای دستیاران خود روشن می‌کند. زمانی که نطق پیروزی او آماده شد، به دستیاران خود دستور داد که ملات و مایه فراجناحی آن قوی‌تر و سنگین‌تر شود.
او همچنین به آبراهام لینکلن که در ایجاد وحدت بین گرایش‌های مختلف در آمریکا نقش تاریخی داشته، ارجاع می‌دهد. ‌
واضحا اوباما و بوش در برداشت از ماهیت و کارکرد دولت با یکدیگر در عرصه سیاست داخلی متفاوت هستند. آنچه که این تفاوت را برجسته می‌کند، اثر عمیق سیاست داخلی بر سیاست خارجی و رفتار بین‌المللی در بین همه بازیگران عمده، مخصوصا آمریکا است. سیاست داخلی آمریکا خود موضوعی بین‌المللی است و تفاوت‌ها در این عرصه فراوانند. ‌
نویسنده: سید محمد کاظم سجادپور
منبع : خبرگزاری فارس