یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

امامیــه‌ در مطالعــات‌ غربیــــان


امامیــه‌ در مطالعــات‌ غربیــــان
پیشینه‌ آشنایی اروپاییان‌ با شیعیان‌ و مذهب‌ تشیع‌، با وقوع‌ جنگ‌ های صلیبی آغاز می شود. تا پیش‌ از این‌، کشورهای غربی تنها با اسلام‌ سنّی که‌ دین‌ رسمی و حکومتی کشورهای مسلمان‌ بود، آشنا بودند و نسبت‌ به‌ تشیع‌ اطلاعات‌ چندانی نداشتند، امّا در خلال‌ جنگ‌، صلیبیان‌ با فِرَقی از شیعیان‌، همچون‌ فاطمیان‌ در مصر و پس‌ از مدتی با باطنی مسلکان‌ روبرو شدند. البته‌ برای وقایع‌ نگاران‌ صلیبی مجال‌ این ‌بود که‌ در اراضی سوریه‌ و فلسطین‌ و لبنان‌ با امامیان‌ مواجه‌ شوند، ولی به‌ نظر می رسد که‌ برای این ‌تاریخ ‌نویسان‌ چندان‌ جلب‌ توجه‌ نکردند، زیرا امامیان‌ این‌ نواحی نه‌ همچون‌ فاطمیان‌ در مصر، دارای حکومت‌ و دولت‌ مستقلی بودند و نه‌ همانند باطنی مسلکان‌، حال‌ و هوای به‌ اصطلاح‌ عارفانه‌ ای داشتند.
باوجود این‌، بعضاً در آثار نویسندگان‌ این‌ دوره‌، مطالبی راجع‌ به‌ شیعیان‌ دیده‌ می شود که‌ نادرست‌ بوده‌ و با تعصب‌ آمیخته‌ شده‌ است‌. مثلاً ویلیام‌ تیری، اسقف‌ اعظم‌ شهر تیر (متوفای سال‌ ۱۱۸۶) که ‌یکی از نویسندگان‌ بزرگ‌ دوره‌ جنگ‌ های صلیبی در قرن‌ دوازدهم‌ محسوب‌ می ‌شود، با اینکه‌ در مورد اسلام‌ سنی و فاطمی‌، اظهار نظرهای دقیقی دارد، ولی هیچ‌ شناختی عمیق‌ نسبت‌ به‌ امامیه‌ نداشت‌. بااین‌ حال‌، وی امامیان‌ را کسانی توصیف‌ می کند که‌ معتقد به‌ نبوت‌ علی بوده‌! و جبرئیل‌ را در ارسال‌ پیام ‌الهی به‌ وی خائن‌ می ‌انگارند، چه‌ اینکه‌ او به‌ جای علی، پیام‌ آسمانی را دراختیار محمد نهاد. ناگفته ‌نماند که‌ برخی از عالمان‌ اسلامی همچون‌ ابن‌ قتیبیه‌ (متوفای ۲۷۶/۸۸۹) و ابن‌ حزم‌ اندلسی ازفرقه ‌ای وابسته‌ به‌ شیعیان‌ افراطی موسوم‌ به‌ «غرابیه‌» خبر داده ‌اند که‌ قائل‌ به‌ خیانت‌ جبرئیل‌ در ابلاغ ‌وحی به‌ علی بودند. اما اینکه‌ آیا واقعاً چنین‌ فرقه‌ ای وجود داشته‌ است‌ یا نه‌، باید دقیقاً بررسی شود.
ژاک‌ دو ویتری دیگر تاریخ ‌نگار جنگ‌های صلیبی است‌ که‌ با وجود داشتن‌ اطلاعاتی عمومی درباره‌ اسلام‌، اظهار نظرهای نادرستی درباره‌ امامیه‌ ارائه‌ می ‌دهد؛ از جمله‌ اینکه‌ «علی و شیعیان‌ او به‌ پیامبر افترا بستند و دین‌ او را از بین‌ بردند، چنانکه‌ در انجام‌ احکام‌ شرعی با اهل‌ سنت‌ تفاوت‌ بسیار دارند.»ظاهراً اظهارات‌ دو ویتری بر کتاب‌ ویلیام‌ تیری استوار بوده‌ است‌.
طبق‌ نگاشته‌ های موجود، تنها نویسنده‌ صلیبی که‌ با امامیان‌ روبرو شده‌ و با ایشان‌ به‌ گفتگو نشسته‌ است‌، ریکلدو دامونته‌ کروک‌ است‌ که‌ طی اقامتش‌ در عراق‌، درباره‌ شیعیان‌ این‌ منطقه‌ چنین‌ می نویسد:به‌ نظر اینان‌، حق‌ علی غصب‌ شد و غاصب‌ حق‌ او محمد انگاشته‌ می ‌شود؛ آنان‌ ششصد سال‌ است‌ که‌ منتظر ظهور فرزند علی هستند که‌ حق‌ او را بازستاند؛ مردم‌ با نگهداری استری زیبا در انتظار اویند، با این‌حال‌ اینان‌ از اهل‌ سنت‌ بهترند.
چنانکه‌ پیداست‌، تا این‌ زمان‌ شیعیان‌ امامی به‌ طور کلی برای اروپاییان‌ ناشناخته‌ مانده ‌اند، تا اینکه‌ با تأسیس‌ حکومت‌ صفویه‌ در قرن‌ هفدهم‌، ارتباطات‌ سیاسی‌، تجاری و فرهنگی با دول‌ غربی آغاز شد و جهانگردانی همچون‌ پیر رافائل‌ دومانس‌ و ژان‌ شاردن‌ با سفر به‌ ایران‌ به‌ توصیف‌ واقعی آرای دینی ‌ایرانیان‌ آن‌ زمان‌ پرداختند. دومانس‌ که‌ سالیان‌ زیادی رئیس‌ دیر جدید التأسیس‌ کمپوچین‌ بود، بخش‌ مفصلی از کتاب‌ State of Persia in ۱۶۶۶ (دولت‌ ایران‌ در سال‌ ۱۶۶۶) خود را به‌ شرح‌ عقاید، اعمال‌ شرعی‌، اعیاد امامیه‌ و نیز تشریح‌ ملاقاتش‌ با عالم‌ بزرگ‌ آن‌ روزگار، محمد تقی مجلسی اختصاص‌ می دهد. و شاردن‌ جهانگرد پروتستان‌ فرانسوی نیز به‌ تشریح‌ نقش‌ سیاسی مجتهدان‌ در دوره‌ غیبت ‌امام‌ می ‌پردازد که‌ شاید این‌ نخستین‌ اشاره‌ به‌ گرایش‌ علمای شیعه‌ در مخالفت‌ با سیاست‌ حکام‌ باشد.
ولی این‌ یافته‌ ها تنها در کتاب‌ها به‌ یادگار ماند و در محافل‌ علمی و دانشگاهی غرب‌ وقعی به‌ آنها داده ‌نشد. شاید این‌ امر معلول‌ آن‌ بود که‌ از نگاه‌ محققان‌ اروپایی‌، آموختن‌ زبان‌ عربی که‌ بسیاری از متون‌ امامیه ‌آن‌ زمان‌ به‌ زبان‌ عربی نگاشته‌ می ‌شد و همچنین‌ پرداختن‌ به‌ مطالعات‌ اسلامی و امامی، نوعی ترویج ‌الهیات‌ یهودیت‌ محسوب‌ می ‌شده‌ است‌. به‌ هر حال‌، عالمان‌ اروپایی می ‌دانستند که‌ برای فهم‌ و شناخت‌ امامیه‌، چاره‌ ای جز تکیه‌ بر منابع‌ عربی ندارند، و چون‌ این‌ دوره‌ مقارن‌ با گسترش‌ ارتباطات‌ کشورهای ‌غرب‌ با امپراتوری عثمانی بود، طبیعتاً می ‌بایست‌ با تکیه‌ بر منابع‌ اهل‌ سنت‌، تشیع‌ را بشناسند، زیرا دسترسی به‌ منابع‌ شیعه‌ بسیار دشوار می نمود.
ادوارد پوکک‌ اولین‌ دانشمندی بود که‌ کرسی زبان‌ عربی دانشگاه‌ آکسفورد را در اختیار داشت‌. وی درکتاب‌ Specimen Historiae Arabum، چاپ‌ سوم‌ ۱۶۵۰، با الهام‌ از غزالی‌، شهرستانی و ایجی مهم ‌ترین ‌فرقه‌ های اسلامی را معرفی کرد. اطلاعات‌ موجود در این‌ کتاب‌ هم‌ ناکافی و هم‌ یکطرفه‌ است‌، زیرا نویسنده‌ با بهره‌گیری از منابع‌ اهل‌ سنت‌، سماجت‌ لازم‌ را جهت‌ بررسی دقیق‌ نظریات‌ اصیل‌ شیعه‌ به ‌کار نگرفته‌ و در نتیجه‌، مطالب‌ مندرج‌ دراین‌ منابع‌ را که‌ به‌ احتمال‌ قوی با تعصبات‌ ضد شیعه‌ همراه‌ بوده‌، درکتاب‌ خویش‌ آورده‌ است‌.
البته‌ غیر از دانشگاه‌ آکسفورد، باید دانشگاه‌ لیدن‌ در هلند را نیز پیشگام‌ مطالعات‌ عربی دانست‌،چنان ‌که‌ جکوبیوس‌ جولیوس‌ پاره ‌ای از ضرب‌المثل‌ ها و خطبه ‌های امام‌ علی‌(ع‌) را در منتخبات‌ خویش‌(چاپ‌ سال‌ ۱۶۲۹) آورد که‌ بعدها هم‌ در لندن‌ (سال‌ ۱۷۱۷) و هم‌ در ادینبرگ‌ (سال‌ ۱۸۳۳) مجددا ًمنتشر شد.
در قرن‌ هیجدهم‌، یوهان‌ جکب‌ ریسک‌، بزرگ‌ترین‌ آلمانی عربی دان‌ این‌ دوره‌، به‌ تحقیق‌ راجع‌ به‌ امام‌ علی‌(ع‌) پرداخت‌ و ژوزف‌ آرتور کمته‌ دوگبینو که‌ بین‌ سال‌های ۱۸۵۵ تا ۱۸۵۸ دیپلمات‌ فرانسه‌ در تهران‌ بود، با دو اثر خویش‌ درباره‌ تاریخ‌ خاورشناسی به‌ نام‌ های «سه‌ سال‌ در آسیا» و «دین‌ و فلسفه‌ درآسیای مرکزی‌» (چاپ‌ نخست‌ آنها درسال‌ ۱۸۶۵ در پاریس‌ بود) شهرت‌ یافت‌. وی در اثر دوم‌ خود به‌ تحلیل‌ فرقه‌ شیخیه‌ و تبیین‌ اختلاف‌ نظرهای اجتماعی و سیاسی دو مسلک‌ مهم‌ امامیه‌ یعنی اخباریان‌ و اصولیان‌ می ‌پردازد. او در اثر نخست‌ خویش‌، تشیع‌ را کاملاً بیگانه‌ با روح‌ اسلام‌ اصیل‌ وصف‌ می ‌کند و برای اثبات‌ آن‌ دو دلیل‌ اقامه‌ می نماید: اول‌، احترام‌ زیاد ائمه‌(ع‌) نزد شیعیان‌ و دیگری نقش‌ انحصاری ‌روحانیون‌ شیعه‌ در تفسیر قرآن‌. به‌ اعتقاد وی‌، عالمان‌ امامیه‌، جانشینان‌ موبدان‌ زرتشتند و در کتاب‌«دین‌ و فلسفه‌ در آسیای مرکزی‌» تشیع‌ را نمودی از اعتراض‌ ایرانیان‌ در قبال‌ اشغال‌ اعراب‌ دانسته‌ وهمان‌ دین‌ زرتشتی سابق‌ معرفی می ‌کند.
لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ یکی دانستن‌ تشیع‌ و ملی ‌گرایی ایرانی‌، در میان‌ علمای قرن‌ نوزدهم‌، امری رایج‌ بوده‌ و اینان‌ توجهی نداشتند که‌ این‌ نوع‌ برابری تا پیش‌ از ظهور صفویه‌ مفهومی نداشته‌ است‌. با این‌حال‌، گبینو تنها کسی نبود که‌ اصولاً شیعه‌ را مذهبی ساختگی می ‌دانست‌ و در این‌ زمینه‌ افراط‌ می نمود،بلکه‌ بسیاری از مستشرقین‌ دیگر و حتی برخی از ایرانیان‌ تحت‌ تأثیر سخنان‌ آنان‌ واقع‌ شده‌ و با آنان‌ هم ‌صدا گردیدند. مثلاً دکتر پرویز صانعی در این‌ مورد می ‌نویسد: ماهیت‌ و اهمیت‌ این‌ ابتکار فکر و عاطفه‌ ایرانی ]یعنی اختیار کردن‌ مذهب‌ تشیع‌[ که‌ برای حفظ‌ «ملیت‌» او صورت‌ گرفته‌ با مطالعه‌ بیشتری در مذهب‌ قدیم‌ ایران‌، یعنی دین‌ زرتشتی و آداب‌ و رسوم‌ و سنتی که‌ از آن‌ دین‌ وارد رشته‌ شیعه‌ دین‌اسلام‌ شده‌، بهتر معلوم‌ گشته‌ و رابطه‌ فرقه‌ شیعه‌ با تاریخ‌ باستان‌ ایران‌ و همین ‌طور دوره‌ فعلی حیات‌ ما روشن‌ می ‌شود، یعنی درک‌ می ‌کنیم‌ که‌ چطور بعضی عقاید و سنن‌ ایران‌ باستان‌ از طریق‌ مذهب‌ شیعه ‌برای ما حفظ‌ شده‌ است‌.
در این‌ جا ذکر این‌ نکته‌ کافی است‌ که‌ ایرانیان‌، هرگز اسلام‌ را با قهر و جبر نپذیرفتند تا مجبور شوند عقاید پیشین‌ خود را زیر نقاب‌ تشیع‌ حفظ‌ نموده‌ و راه‌ نفاق‌ را پیش‌ گیرند. پذیرش‌ اسلام‌ در میان‌ ایرانیان ‌که‌ به‌ تدریج‌ صورت‌ گرفت‌ و حدوداً سه‌ قرن‌ و نیم‌ طول‌ کشید، بیشتر در دوره‌هایی بود که‌ این‌ ملت ‌استقلال‌ خود را باز یافته‌ بود. به‌ همین‌ دلیل‌، دوزی، خاورشناس‌ معروف‌ هلندی، ایرانیان‌ را مهم‌ ترین ‌ملتی توصیف‌ می کند که‌ تغییر مذهب‌ دادند. به‌ نظر وی‌، این‌ ایرانیان‌ بودند که‌ اسلام‌ را نیرومند و استوار ساختند نه‌ عرب‌ها، و از میان‌ آنان‌ بود که‌ جالب‌ترین‌ فِرَق‌ اسلامی برخاسته‌ است‌. همچنین‌ کرادو وکر،شرق شناس‌ فرانسوی حدوداً سی سال‌ پس‌ از گوبینو، در تقابلی آشکار با کلی گویی ‌های او و امثال‌ او،اعلام‌ داشت‌ که‌ تشیع‌ «اندیشه‌ آزادی و آزادیخواهی را مطرح‌ ساخته‌ و در برابر کوته ‌بینی انعطاف ‌ناپذیر اهل‌ سنت‌ تلاش‌ کرده‌ است‌.
احتمالاً تا این‌ زمان‌، فقدان‌ متون‌ تشیع‌، باعث‌ می شد محققان‌ اروپایی بعضا ًبه‌ اظهارات‌ نادرستی مبادرت‌ ورزند؛ از این‌ رو، در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ نوزدهم‌، تلاش‌های صادقانه ‌ای صورت‌ گرفت‌ تا نسخ‌ خطی ‌امامیه‌ به‌ دست‌ آید، ولی این‌ اقدامات‌ به‌ صورت‌ پراکنده‌ و خالی از ذوق‌ انجام‌ می ‌شد. هیچ‌ کتابخانه ‌اروپایی، برای تهیه‌ و خرید این‌ نسخ‌ خطی اولویت‌ قائل‌ نبود و علاوه‌ بر این‌، ویرایش‌ و ترجمه‌ آنها، به‌ خاطر مصالح‌ و امتیازاتی انجام‌ می گرفت‌ که‌ موجب‌ می شد کار در سطح‌ مطلوبی صورت‌ نگیرد. مثلاً لزوم‌ آشنایی اداره‌ مستعمرات‌ بریتانیا در هند با برخی از جنبه‌ های حقوق‌ اسلامی باعث‌ شد تا کاپیتان ‌جان‌ بیلی‌، استاد حقوق‌ اسلامی‌، زبان‌ فارسی و عربی در کالج‌ فورت‌ ویلیام‌، سه‌ کتاب‌ تحریر الاحکام‌ وارشاد الاذهان‌ اثر فقیه‌ بزرگ‌ قرن‌ چهاردهم‌، علامه‌ ابن‌ مطهر حلّی‌، شرایع‌ الاسلام‌، اثر علامه‌ محقق‌ حلی ‌و مفاتیح ‌الشرایع‌، اثر ملامحسن‌ فیض‌ کاشانی فقیه‌ قرن‌ هفدهم‌ را انتخاب‌ و ترجمه‌ نماید و اداره‌ مذکور هم‌ آن‌ را تحت‌ عنوان‌ A Diyest of Muhummudan Law (خلاصه‌ حقوق‌ اسلامی‌) منتشر کند. همچنین ‌یک‌ دیپلمات‌ فرانسوی به‌ نام‌ کویری نیز کتاب‌ شرایع‌ الاسلام‌ محقق‌ حلی را به‌ فرانسه‌ برگردانید و همان ‌طور که‌ او در مقدمه‌ ترجمه‌ خویش‌ می گوید، علت‌ انتخاب‌ این‌ کتاب‌ این‌ بود که‌ با تأسیس‌ نمایندگی های کشورهای اروپایی در ایران‌، آنان‌ بتوانند بهتر از منافع‌ ملی خویش‌ دفاع‌ نمایند. به‌ همین ‌دلیل‌ و دلایل‌ مشابه‌، حیاة‌ القلوب‌، اثر محمد باقر مجلسی را پدر روحانی جیمز مریک‌ تحت‌ عنوان‌:
" The life and Religion of Mohammad as Contained in the Shee&#۰۳۹;ah Tradition of the Hayat-ul-Kullob,Boston, ۱۸۵۰"
از فارسی به‌ انگلیسی برگردانید. در این‌ میان‌ سهم‌ اینگاز گلدزیهر در شناخت‌ و شناساندن‌ مذهب‌ امامیه ‌شاید بیش‌ از همه‌ باشد. با اینکه‌ تشیع‌ رشته‌ اصلی این‌ جوان‌ مجاری نبود، ولی او تا آخر عمر به‌ این ‌تحقیق‌ علاقه‌ و دلبستگی نشان‌ می داد.
گلدزیهر در سال‌ ۱۸۷۴ هنگامی که‌ ۲۴ ساله‌ بود، مقاله ‌ای مفصل‌ و علمی درباره‌ مباحث‌ سنی ـ شیعه ‌منتشر ساخت‌. سپس‌ مقالاتی دیگر راجع‌ به‌ عناوین‌ اهانت‌ آمیزی که‌ شیعیان‌ درباره‌ خلفای اولیه‌ به ‌کار می برند، و همچنین‌ مفهوم‌ تقیه‌ و وجوه‌ ممیزه‌ امام‌ ناطق‌ و امام‌ ساکت‌ نگاشت‌، پاره‌ای از مهم ‌ترین‌ و مفصل‌ ترین‌ مطالعات‌ وی در این‌ سه‌ کتاب‌ آمده‌ است‌:
۱) Muslim Studies (مطالعات‌ اسلامی)؛
۲) Introduction to Islamic Theology and Law (مقدمه‌ ای بر کلام‌ و حقوق‌ اسلامی)؛
۳) Trends in Islamic Quran Exegesis (گرایش‌ ها در تفسیر قرآن‌).
در کتاب‌ دوم‌، وی در فصل‌ مربوط‌ به‌ تشیع‌ به‌ ابطال‌ سه‌ نظریه‌ رایج‌ زمان‌ خویش‌ راجع‌ به‌ تشیع‌ می ‌پردازد؛ آن‌ سه‌ نظریه‌ عبارت‌ بودند از:
۱) ظهور تشیع‌، نتیجه‌ واکنش‌ ایرانیان‌ در برابر اسلام‌ و اعراب‌ بود؛
۲) تشیع‌ عکس‌ العملی در برابر فقدان‌ آزادی اندیشه‌ بود؛
۳) تشیع‌ فقط‌ به‌ قرآن‌ روی آورد و از سنت‌ پیامبر روی گرداند.
او با اینکه‌ به‌ ایران‌ و هند سفر نکرده‌ بود، ولی برای به‌ دست‌ آوردن‌ نسخ‌ خطی امامیه‌ بسیار تلاش‌ کرد تا اینکه‌ طی سفری به‌ سوریه‌، به‌ مجموعه‌ عظیمی از نسخ‌ خطی عربی دست‌ یافت‌ و به‌ ویرایش‌ برخی از آنها اقدام‌ نمود که‌ یکی از آنها کتاب‌ احقاق‌ الحق‌ و ازهاق‌ الباطل‌ اثر نورالله‌ مرعشی تستری ـ معروف‌ به‌شهید ثالث‌ نویسنده‌ مشهور شیعه‌ بود که‌ به‌ خاطر عقایدش‌ در سال‌ ۱۶۱۰ به‌ دستور شاه‌ جهانگیر به ‌شهادت‌ رسیده‌ ـ است‌. او همچنین‌ درمورد تحقیق‌ از برخی مسائل‌، از کتاب‌ الانتصار و ترجمه‌ شرایع‌ الاسلام‌ اثر کوثری بهره‌مند شد. چنانکه‌ پیداست‌ گلدزیهر با محدودیت ‌هایی مواجه‌ بود و طبیعی ‌می ‌نمود که‌ از منابع‌ دراختیار خود که‌ معمولاً از آن‌ اهل‌ سنت‌ یا شیعیان‌ افراطی بود استفاده‌ بَرَد و به ‌اظهار نظرهایی مبادرت‌ ورزد، که‌ گاهی نمایانگر همان‌ نظریات‌ باطلی شد که‌ خود درصدد ابطال‌ آنها بود.
اما طولی نکشید که‌ در نیمه‌ اول‌ قرن‌ بیستم‌، دیگر محققان‌ اروپایی مثل‌ ماسینیون‌، اوبین‌، فرانک‌ و استروتمان‌ و... به‌ تصحیح‌ تحقیقات‌ پیشینیان‌ خویش‌ پرداختند. لوئی ماسینیون‌ بر ماهیت‌ معنوی و جنبه ‌های علمی و فلسفی تشیع‌ تأکید می کند و فاطمه‌(س‌) را با مریم‌(س‌) و شهادت‌ امام‌ حسین‌(ع‌) را با صلیب‌ کشیده‌ شدن‌ حضرت‌ مسیح‌(ع‌) مقایسه‌ می ‌نماید. گفتگوها و مباحثات‌ خصوصی با عالمان ‌امامیه‌، اساس‌ مطالعاتی مثل‌ Le chiisme et la nationalite persane (تشیع‌ و ملیت‌ ایرانی‌) اثر اوبین‌ را تشکیل‌ داد که‌ در سال‌ ۱۹۰۸ انتشار یافت‌. رادولف‌ استروتمان‌ دانشمند آلمانی که‌ جانشین‌ ارزنده ‌ای ‌برای مطالعات‌ منظم‌ گلدزیهر گردید، به‌ خاطر تحقیق‌ درباره‌ زیدیه‌ و اسماعیلیه‌ بسیار مشهور شد و در زمینه‌ امامیه‌ مهم ‌ترین‌ دستاورد وی کتاب‌ (دوازده‌ امامیان‌) است‌ که‌ در آن‌ اندیشه ‌شیعیان‌ را مطرح‌ نموده‌ است‌. او همچنین‌ مقالات‌ متعددی درباره‌ عقاید شیعه‌ نگاشت‌ که‌ در و یرایش‌ نخست‌ دایرة ‌المعارف‌ اسلام‌ آمده‌ است‌. با وجود این‌، به‌طور کلی‌، تعداد پژوهش‌ هایی که‌ مصروف‌ این ‌موضوع‌ شده‌، همچنان‌ اندک‌ باقی مانده‌ است‌. در مجلد نخست‌ Index Islamicus (پیوست‌ اسلامی‌،۱۹۵۵ـ۱۹۰۶) اثر پیرس‌، از ۸۲۴ صفحه‌ این‌ کتاب‌، تنها در دو صفحه‌ (صص‌ ۸۸ـ۸۷) عناوین‌ مقالات‌راجع‌ به‌ امامیه‌ فهرست‌ شده‌ است‌ و در زمینه‌ فهرست‌ کتب‌ مربوطه‌ نیز صفحات‌ آن‌ چندان‌ زیاد نبوده‌ است‌. البته‌ دونالدسن‌، نخستین‌ تلاش‌ خویش‌ را در زمینه‌ فهرست‌ کتب‌ شیعه‌ در کتاب‌ Shiit Religionبه ‌طور جامع‌ منتشر کرد (۱۹۳۳).
در پایان‌ ذکر این‌ نکته‌ احتمالاً خالی از فایده‌ نیست‌ که‌ اولین‌ کنفرانس‌ بین‌ المللی در استراسبورگ‌ درسال‌ ۱۹۶۸ برگزار شد که‌ تماماً به‌ امامیه‌ اختصاص‌ داشت‌ و تقریباً نیمی از شرکت‌ کنندگان‌، متخصصان‌ مذهب‌ تشیع‌ محسوب‌ می ‌شدند. جنبه‌ مهم‌ کنفرانس‌، حضور دو شخصیت‌ مهم‌ شیعه‌ بود؛ اولی سیدحسین‌ نصر از ایران‌ که‌ به‌ خاطر داشتن‌ آثار بسیاری راجع‌ به‌ تشیع‌ و تصوف‌ بسیار شهرت‌ دارد و دیگری‌،رهبر شیعیان‌ لبنان‌، موسی صدر که‌ وی مقاله‌ ای راجع‌ به‌ جوامع‌ فعلی شیعیان‌ لبنان‌ و سوریه‌ ارائه‌ داد که‌ خلاصه‌ فرانسوی‌ آن‌، هرگز به‌ مرحله‌ ویرایش‌ نرسید. با وجود این‌، شرکت‌ وی در کنفرانس‌ نشانگر مرحله ‌جدیدی در گفتگوی دوره ‌ای عالمان‌ غربی و شیعی محسوب‌ می شود.
با اینکه‌ کنفرانس‌ استراسبورگ‌ واقعه‌ ای بسیار مهم‌ بود که‌ به‌ ندرت‌ اتفاق‌ می ‌افتد، اما تحول‌ و پیشرفت‌ قابل‌ توجهی را برای دهه‌ بعد حاصل‌ نیاورد و باعث‌ نشد تا تشیع‌ عنوان‌ مهم‌ و اساسی ای در مطالعات‌ اسلامی اروپاییان‌ شود. ولی پیروزی انقلاب‌ شکوهمند اسلامی در ایران‌ موجب‌ شد تا همگان‌ به‌ ویژه‌ صاحب‌ نظران‌ غربی با نگاهی نو به‌ امامیه‌ نظر افکنند.
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی


همچنین مشاهده کنید