یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


در غیاب معنا


در غیاب معنا
مدت‌هاست مسوولا‌ن سینما و صدا و سیما علا‌قه وافری به تولید آثار معناگرا در قالب فیلم‌های ماورائی از خود نشان می‌دهند اما هنوز هیچ تعریف مشخص و ملموسی از معنا و معناگرایی وجود ندارد. شاید علت این علا‌قه نقش پررنگ دین و قابلیت‌های مذهبی در میان مردم جامعه ما و همچنین وجود مفاهیم بلند عرفانی و مضامین دینی باشد و همین نکته سبب می‌شود سرک کشیدن به عالم ماورا آن هم در قاب تلویزیون برای مخاطب جذاب باشد. در تلویزیون ظاهرا تکلیف مشخص‌تر است و اتفاقا با اقبال بیشتری هم نسبت به سینما روبه‌رو است. ماه مبارک رمضان بهانه خوبی است تا از مضامین دینی و مذهبی برای ساخت مجموعه‌های تلویزیونی بهره گرفت. مجموعه‌های <او یک فرشته بود>، <آخرین گناه>، <اغما> و... سریال‌هایی بودند که سال‌های قبل در این حوزه ساخته شده‌اند و هر یک در زمان پخش مخاطب گسترده‌ای برای خود دست و پا کردند.
<دنیا و زندگی دیگری هم هست که در آنجا حساب و کتابی وجود دارد و همه چیز به دنیای مادی ختم نمی‌شود.> شاید همین یک جمله کل مضمون سریال روز حسرت به کارگردانی سیروس مقدم باشد که این شب‌ها هر شب از تلویزیون پخش می‌شود. مقدم سال گذشته هم اغما را روی آنتن داشت و در آن سعی کرده بود شیطان و نگاه‌ها و اغواهای شیطانی را به تصویر بکشد. آن مجموعه پرمخاطب‌ترین مجموعه سال گذشته شد و امسال هم مجموعه روز حسرت مقدم، البته به گواه آمار صدا و سیما تاکنون نسبت به دیگر فیلم‌ها مخاطب بیشتری را جذب کرده است. روز حسرت روایتگر آدم‌هایی است که درگیر زندگی روزمره و مادی شده و از عالم آخرت غافلند. در این قصه سعی شده به آدم‌های زنده پرداخته شود و از زاویه آنها به عالم برزخ نگاه شود نه آدم‌هایی که مرده‌اند و به برزخ رفته‌اند. به عقیده سیروس مقدم مخاطبان نیاز دارند تا زمانی که زنده‌اند به برخی مسائل نگاه و به آخرت خود فکر کنند. ‌ نشان دادن نگاه آدم‌های زنده به برزخ تا الا‌ن در تلویزیون سابقه نداشته است، اما مساله این است کسی که قصد دارد به مفاهیم پیچیده و دشواری مثل آخرت، برزخ و عالم ماورا نزدیک شود، خودش چقدر این مفاهیم را می‌شناسد و تا چه اندازه در این زمینه غور کرده است؟ مقدم در گفت‌وگویی که چند روز پیش با روزنامه جام‌جم انجام داده بود گفته است: <شما ایمان داشته باشید که تحقیقات زیادی برای ساخت این سریال به‌خصوص از طرف نویسندگان صورت گرفته است. نویسندگان جلسات زیادی با حضور آقایان ضرغامی، برازش، دکتر میرباقری و حجت‌الا‌سلا‌م گلی داشته‌اند و از طرفی سفرهای فراوانی به قم داشته‌اند تا از اطلا‌عات مرکز پژوهش‌ها استفاده کنند. ‌
یکی از مهم‌ترین منابع ما که اطلا‌عات جامعی از عالم برزخ، صورت مثالی آدم‌ها و چگونگی رفتن و برگشتن به عالم ماورا را در اختیار ما گذاشت ۱۰ جلد کتاب معادشناسی آیت‌الله سید محمد حسینی تهرانی و بخش‌های زیادی از بحارالا‌نوار نوشته علا‌مه مجلسی است. در کنار این کتاب‌ها، ما جلسات زیادی با برزخ‌شناسان داشتیم که محور مطالعات آنها دنیای ماوراست. ما حتی کتاب <برزخ> نوشته دانته را هم مطالعه کردیم، اما واقعیت این است که در هیچ کدام از این کتاب‌ها به نکته‌ای نرسیدیم که به صورت مشخص برزخ را به تصویر کشیده باشد. حتی در قرآن هم به اندازه‌ای که از بهشت و جهنم صحبت شده است و آنها به تصویر کشیده شده‌اند، درباره برزخ مطلبی وجود ندارد بنابراین منابعی که بتواند ما را در تصویرسازی برزخ کمک کند، خیلی کم است و این کار را دشوار می‌کند.>
با همه این توضیحات اما به نظر نمی‌رسد که سازندگان این مجموعه ابتکار جدیدی در مورد نشان دادن برزخ داشته اند. نشان دادن یک بیابان وسیع که عده‌ای در آنجا نشسته‌اند و حرفی نمی‌زنند تصویری است که همه به صورت عادی در ذهن دارند و در این مورد اتفاق جدیدی نیفتاده است. با وجود اینکه سیروس مقدم هم به درستی اشاره کرده که در هیچ کدام از منابعی که از آنها یاد شده تصویر مشخصی از برزخ وجود ندارد، اما به هر حال این هنر کارگردان است که بتواند با استفاده از جذابیت‌های بصری و تکنیک‌های فیلمبرداری صحنه‌ای جدید خلق کند. یک هنرمند که قصد نشان دادن چنین مضامینی را دارد باید آنقدر ایده و ابتکار جدید در دست داشته باشد تا در ورطه تکرار نیفتد. در مورد به تصویر کشیدن بهشت برزخی هم، چنین ایرادهایی وجود دارد. تمام فیلم‌ها و مجموعه‌هایی که در حوزه ماورا ساخته شده اند برای نشان دادن بهشت از همین نمادهای باغ و درخت و گل استفاده کرده‌اند، اما در این مجموعه بازهم به ابتدایی‌ترین شکل ممکن بهشت به تصویر کشیده شده است و جلوه چندانی برای مخاطب ندارد. حتی در دیالوگ‌ها هم ظرافت چندانی به چشم نمی‌خورد و نرجس همسر حاج رضا مدام از واژه جنگل استفاده می‌کند. ‌ به نظر می‌رسد حداقل در این زمینه غربی‌ها از ما جلوتر باشند و کارشان با وجود اشکالا‌ت مفهومی که ممکن است داشته باشد اما در مجموع جذاب‌تر و دلنشین‌تر از فیلمی مثل روز حسرت از کار درآمده است. نمونه آن هم فیلم سینمایی <چه رویاهایی می‌آیند> وینسنت وارد محصول سال ۹۸ آمریکا است که دوزخ، بهشت و جهنم را بسیار زیبا به تصویر کشیده است. یکی دیگر از نکاتی که باید به آن پرداخت مساله نحوه دیدن برزخ در دنیا است که در متون دینی ما با عنوان مکاشفه از آن یاد می‌شود. کشف و مکاشفه دو اصطلا‌ح عرفانی است. قیصری می‌گوید: کشف در لغت رفع حجاب است و در اصطلا‌ح عرفا به معنی اطلا‌ع بر ماورای حجاب از معانی غیبی و امور خفیه است. ‌ کشف یا معنوی است یا صوری، مراد از کشف صوری اموری است که در عالم مثال است و به دو طریق مشاهده یا شنیدن صور ارواح و انوار روحانیه مکاشف می‌شود. ‌
کشف معنوی کشفی است که شامل حقایق و ظهور معانی غیبی و حقایق عینی است.
خلا‌صه مکاشفه عبارت است از سیرکردن روح به مطالعه در امور غیبی و به عبارت دیگر مکاشفه ظهور شیئی است برای قلب به جهت غلبه ذکر یا حصول امر عقلی است که به الهام و بدون فکر در حال بین خواب و بیداری برای انسان رخ می‌دهد. این حالت برای اولیای الله بر اثر ریاضت و قرب به درگاه خداوند دست می‌دهد.۱۱)
به نظر عارفان، سالک طریقت تنها از این راه (نه از راه‌های علمی و تاملا‌ت فلسفی) می‌تواند از چهره حقیقت پرده‌‌ بردارد و رازهای پنهان هستی را کشف کند. عارفان گویند: الکشف طور وراء طور العقل! و از این‌رو به تحقیر نیروی عقلا‌نی و دلا‌یل برهانی می‌پردازند چنانکه ابن‌عربی، عارف مشهور، طی نامه‌ای به متکلم و مفسر اشعری یعنی فخرالدین رازی می‌نویسد: ...< از امور ناشدنی آن است که چون کسی در مرتبه خردورزی و اندیشیدن قرار گرفت، دل و جانش راحت و آرام گیرد؛ به‌ویژه در امر شناسایی خدای تعالی. پس ‌ای ‌برادر من، چرا در این راه ترسناک مانده‌ای و در طریق ریاضت و مکاشفه و مجاهده و خلوت، گام نمی‌نهی؟>! با این تفاسیر اگر بپذیریم که مکاشفه برای خود شرایطی دارد و طی طریقی محسوب می‌شود، بازهم در نشان دادنش دقت زیادی نشده است و حتی اندکی هم آن را راحت‌الوصول نشان می‌دهد. چگونه است که نرجس با وجود خطاهایی که از او سر می‌زند (رفتار نادرست با پسرش و تربیت نکردن صحیح فرزند) به راحتی قدم به عالم مکاشفه می‌گذارد و پرده‌ها از جلوی چشمانش برداشته می‌شود؟! اصولا‌ در این مجموعه در طراحی شخصیت‌های داستان خیلی دقت نشده و در جاهایی اغراق هم شده است. مقدم در جایی دیگر گفته که قرارمان بر این بود که معصومه یک قدیس باشد. اینکه چرا یک فرد معمولی باید قدیس باشد و از آن طرف هم توضیح ندادن در این مورد و عبور کردن از او، باعث می‌شود وجود او را در داستان از اساس، اضافه قلمداد کنیم. ‌
به هر روی تلا‌ش برای نشان دادن مفاهیم مذهبی که در این چند سال اخیر مسوولا‌ن صداوسیما وجهه همت خود قرار داده‌اند، ارزشمند و تاثیرگذار است، اما به شرطی که به دلیل حساسیت‌های بالا‌ی این حوزه، مطالعه، پژوهش و دقت فراوانی هم صورت بگیرد تا مخاطب به آسانی از کنار آن نگذرد. ‌
سهام‌الدین بورقانی
پی‌نوشت: ۱- فرهنگ معارف اسلا‌می،‌ ج ۳؛ کشاف اصطلا‌حات الفنون و العلوم، ‌ج ۲،‌ص ۱۳۶۶
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید