چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی بدون «در»


دیپلماسی بدون «در»
«چرا ایالات متحده در رسیدن به اهداف راهبردی خود در خاورمیانه ناکام می ماند؟ دلیل آن روشن است. برای اینکه ما اسیر پیش فرض ها یا اسطوره هایی درباره طبیعت و ذات کشورهای خاورمیانه و سیاستمداران آن هستیم و قویاً بر آن پافشاری می کنیم؛ اسطوره هایی که هم دولت های راست و هم دولت های چپ در امریکا به یک اندازه تحت تاثیر آن از اتخاذ تصمیم هایی موثر در منطقه بازمانده اند؛ پیش فرض های نادرستی نظیر آنکه تغییر رژیم ها پیش نیاز صلح و دموکراسی در خاورمیانه است یا کلید حل معضلات خاورمیانه صلح فلسطین و اسرائیل است.» این جملات انگیزه نگارش کتابی است با عنوان «اسطوره ها، خطاها و صلح؛ یافتن مسیر جدید امریکا در خاورمیانه»؛ کتابی که هنوز یک ماه از انتشار آن نگذشته، نویسنده آن از وزارت خارجه امریکا راهی دفتری در مجاورت دفتر رئیس جمهور در کاخ سفید می شود؛ انتقالی که تحلیل های متعددی درباره آن در رسانه ها موجود است.
هرچند در دهه ۸۰ «دنیس راس» رساله دکترای خود را در مورد روسیه نوشت و انتظار می رفت در این حوزه به فعالیت حرفه یی خود ادامه دهد اما نام راس با سیاست خاورمیانه یی ایالات متحده گره خورده است. ناظران خاورمیانه یی صحنه یی را به یاد می آورند که در آن وی در مذاکره با یاسر عرفات با عصبانیت دفترچه یادداشت خود را میان میوه های چیده شده روی میز پرتاب کرد تا بار دیگر بر این نکته تاکید شود که از نظر او «راه حل بحران خاورمیانه از میانه پیاده کردن سیاست های اسرائیل می گذرد.» دنیس راس دیپلمات ۶۰ساله امریکایی امروز وزارت خارجه را ترک کرده است؛ جایی که قرار بود در آن «او به عنوان مشاور ویژه، به طور مشخص رایزنی هایی در ارتباط با چشم انداز استراتژیک منطقه در اختیار وزیر امور خارجه و مقامات ارشد بگذارد؛ ارزیابی هایی ارائه خواهد کرد و نیز برای حصول اطمینان از یکدست بودن سیاست در سراسر منطقه و هماهنگی با مقامات برای تعیین رویکردهای مربوط به سیاست جدید، دست به اقدام خواهد زد و بنا به درخواست وزیر در فعالیت های جاری میان سازمان های دولتی در ارتباط با منطقه مشارکت خواهد داشت.» این بیانیه ماموریت را وزارت خارجه دولت اوباما هنگام انتصاب راس صادر کرد؛ بیانیه یی که در جای جای آن بر توان شخصی «سفیر راس» در شناخت منطقه و ارتباطات او با مقامات و ساختارهای سیاسی موجود تاکید شده بود. اما هنگامی که روزنامه «هاآرتص» تنها پس از گذشت چهارماه از خبر این انتصاب به شکلی نامنتظره اعلام کرد دنیس راس به زودی به کاخ سفید خواهد رفت، آغاز اولین پایان دولت اوباما کلید خورد. انتقالی که بازتاب گسترده یی در خاورمیانه یافت تا عمده تحلیل ها بر نکته یی واحد تاکید کنند؛ سابقه حرفه یی دنیس راس که او را دیپلماتی حامی اسرائیل معرفی می کند. اما این سکه روی دیگری نیز دارد و این نوشتار در پی ارائه مختصر بازکاوی از آن است؛ وجهی که تاکنون به آن توجه نشده است.
اینکه راس از حمایت آشکار از اسرائیل و سیاست هایش در منطقه ابایی ندارد شاید به کار تحلیل های کارگزارمحور درباره این تغییر بیاید اما از زاویه ساختار سیاست خارجی ایالات متحده نیز می توان به این انتصاب نگریست. وزارت خارجه نماد دیپلماسی آشکار دولت ها است؛ جایی که دیپلماسی اعلامی دولت ها را نمایندگی می کند اما تاریخ روابط بین الملل نشان داده جمع جبری سیاست های اعلامی تمامی سیاست را نمی سازد. امروز مثلث «ریچارد هالبروک»، «جرج میچل» و «دنیس راس» یکی از اضلاع خود را در وزارت خارجه حذف شده می بیند تا اگر سیاست خارجی ایالات متحده در آسیای غربی با هدایت وزارت خارجه در مورد افغانستان و پاکستان در «کابل» و در مورد فلسطین و اسرائیل در «قاهره» دنبال می شود، این سیاست ها در مورد ایران مستقیماً از کاخ سفید هدایت شود که اگر اداره «دیپلماسی آشکار» بر عهده وزارت خارجه است، دفتر مشاور امنیت ملی مسوول اداره «دیپلماسی پنهان» ایالات متحده است و قطعات این پازل می رود تا کامل تر شود هنگامی که بدانیم شورای امنیت ملی ایالات متحده به دنبال تاسیس بخش «هسته طراحی استراتژیک» است که بر ابتکار عمل های بلندمدت دولت امریکا در سراسر جهان نظارت خواهد کرد و دنیس راس با ریاست بر این هسته سیاست ساز و همزمان به عنوان مشاور باراک اوباما درباره مسائل ایران تاثیرگذارترین نظرات را در این زمینه ارائه خواهد داد.
از این رو است که می توان گفت دعوت از راس برای پیوستن به تیم امنیت ملی ایالات متحده بیش از آنکه نشان دهنده یک تغییر پارادایمی در دیپلماسی ایالات متحده نسبت به ایران باشد، تغییر در اولویت بخشی به «دیپلماسی پنهان» به جای «دیپلماسی آشکار» است؛ موضعی که «راس» در کتاب خود به روشنی آن را نشان می دهد؛ «امریکا باید درگیر رویکردی دوگانه باشد تا نشان دهد همزمان که به دنبال مذاکره با ایران است، به دامنه فشارها و تحریم های خود می افزاید و این موضوع به تصور هزینه دار بودن مذاکرات برای امریکا پایان می دهد، در صورتی که اگر ابتدا به مذاکرات دست بزنیم حمایت جهانی از بازدارندگی یا اقدام نظامی علیه ایران بیشتر می شود.» امروز او سفیر دیپلماسی پنهان امریکا درباره ایران است و نه تنها گفت وگو را نفی نمی کند که آن را ضرورتی انکارناپذیر می خواند؛ «هیچ تضمینی نیست که اگر (با ایران) وارد گفت وگو شوید، موفق خواهید شد اما اگر گفت وگو نکنید، شکست خواهید خورد.» گفت وگوهایی از جنسی متفاوت با پیامی که دنیس راس همچون همیشه در مصاحبه با یک روزنامه اسرائیلی بیان می کند تا اگر در دیپلماسی آشکار «در»هایی واضح برای انجام مذاکرات وجود داشته باشد تا بتوان آن را «باز» یا «بسته» نگه داشت، درهای دیپلماسی پنهان شاید نه برای همیشه اما برای مدتی طولانی ناپیدا خواهد ماند. این گونه است که دیپلماسی بیشتر به کار مورخان می آید تا روزنامه نگاران.
امید ملکی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید