پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

حنای بوش در اروپا رنگ نداشت


حنای بوش در اروپا رنگ نداشت
اروپایی ها اخیراً میهمانی داشتند که باید هر چه زودتر از سر باز می شد. رئیس جمهور امریکا به اروپا آمده بود تا تلخی سفر خداحافظی اش را در میان متحدانش در این قاره، کمی شیرین کند، اما واقعیت این بود که هیچ کس حوصله جرج بوش را نداشت. حتی تظاهرکنندگان ضدامریکایی هم آنقدرها برای راه انداختن اعتراض های بزرگ علیه او تلاش نکردند؛ در حالی که در سال ۲۰۰۳ میلادی که بوش به اروپا سفر کرد بزرگ ترین تظاهرات ضدجنگ و ضدامریکا در نقاط مختلف اروپا برگزار شد. واقعیت این است که دیگر بوش از چشم اروپایی ها افتاده است. او را مردی متعلق به گذشته می دانند؛ مرد مغلوب گذشته.
در گذشته این بوش بود که با لهجه تگزاسی برای جهان شاخ و شانه می کشید؛ و حالا اروپایی ها دریافته اند که سخنرانی های باراک اوباما درخصوص «تغییر» و «امید به آینده» را بیشتر از حرف های بوش می پسندند. اروپایی ها حالا مجبورند بخشی از قضاوت هایشان در مورد امریکا را تغییر بدهند، چرا؟ چون همین اروپا است که مردان همرنگ و هم نژاد با باراک اوباما را تحقیر می کند و چندان علاقه یی به حضور مهاجران نشان نمی دهد. فرانسه با آن همه جمعیت سیاهپوست، تنها یک نماینده سیاهپوست در پارلمان دارد؛ و حالا با تعجب شاهد آن است که مرد سیاهپوستی تا آستانه رسیدن به ریاست جمهوری امریکا پیش رفته است.
در مقابل جان مک کین با آن اشتیاق و توجهی که در اروپا نسبت به اوباما دیده می شود مواجه نیست. نظرسنجی هایی که اخیراً انجام شده نشان می دهد که تنها ۳۰ درصد از مردم فرانسه و آلمان معتقدند جان مک کین در عرصه سیاست خارجی امریکا تصمیمات درستی خواهد گرفت. اما تعداد افرادی که در فرانسه و آلمان، باراک اوباما را دارای سیاست خارجی مناسب ارزیابی می کنند ۸۰ درصد است.
البته با وجود آنکه مک کین از حمایت چندان قابل توجهی در اروپا برخوردار نیست، وضعش نسبت به جرج بوش بسیار بهتر است. چند دهه است که او از نزدیک با رهبران اروپایی دیدار و مذاکره داشته و مثلاً در کنفرانس امنیتی سالانه مونیخ حضور فعالی دارد. با این وجود نکته جالب در سیاست هایی که باراک اوباما و جان مک کین در پیش گرفته اند این است که هر دو کاندیدا، به لزوم تغییر تصویر امریکا در اروپا اذعان دارند و برای تحقق آن تلاش می کنند. هم اوباما و هم مک کین مصمم هستند که علل جا افتادن تصویر نامناسب امریکا در اروپا را ریشه کن کنند. در این راستا ممنوع کردن شکنجه در بازجویی ها، تعطیل کردن زندان گوانتانامو و در پیش گرفتن سیاست مناسبی برای مقابله با تغییر آب و هوا می تواند درست در جهت عکس سیاست های بوش عمل کند و اوضاع بهتری را برای امریکا رقم بزند. در این جهت، جان مک کین از تجربه بهتری برخوردار است زیرا هم بارها از لزوم همکاری کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس سخن به میان آورده و هم قدرت لابی بالایی در درون حزب خود دارد.
با این حال نباید انکار کرد که اوباما و مک کین شرایط بهتری را در این خصوص نسبت به جرج بوش تجربه خواهند کرد. کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه امریکا از جمله حامیان این فرضیه است. او می گوید مناسبات امریکا و اروپا اکنون شرایط بهتری دارد و مثلاً اعزام نیروهای ناتو به منطقه یی غیر از اروپا- یعنی افغانستان- هم نشان دهنده این مساله است. در همین حال باید به این نکته نیز توجه کرد که اکنون به جای گرهارد شرودر و ژاک شیراک که هر دو مواضع ضد امریکایی داشتند، آنگلا مرکل و نیکلا سارکوزی بر سر کار هستند که موضعی نزدیک به امریکا دارند. دعواها و اختلاف نظرهایی که پس از حمله امریکا به عراق به وجود آمده بود، اکنون تا حد زیادی برطرف یا کمرنگ شده است.اما احتمال آنکه سیاست های اوباما و مک کین- به عنوان گزینه های احتمالی ریاست جمهوری آینده امریکا- چندان به کام اروپایی ها خوش نیاید کاملاً وجود دارد. یکی از نشانه های تنش های احتمالی، اظهارات اوباما در جلسه آیپاک و رد حق بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین هایشان بود. سخنان اوباما در این جلسه- که درست پیش از اعلام قطعی نامزدی وی در حزب دموکرات بیان شد- موضعی نزدیک به اسرائیل را به ذهن متبادر می کرد؛ به خصوص به این علت که اوباما در اظهاراتش به لزوم اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل اشاره داشت.
اکثر کارشناسان معتقدند مناسبات کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس- یعنی امریکا و اروپا- در دوران ریاست جمهوری اوباما یا مک کین کاملاً متفاوت با دوران ریاست جمهوری بوش خواهد بود، اما به هر صورت در «وجود» این مشکلات هیچ شکی نیست.
اگر امریکا و اروپا بخواهند جلوی تشدید مشکلات را بگیرند، باید انتظارات خود از طرف مقابل را تعدیل کنند و این مساله چندان آسان انجام نخواهد گرفت. کاندیداهای ریاست جمهوری آینده امریکا قبلاً نشان داده اند سرمایه گذاری برای بازسازی مناسبات با اروپا را جزء اهداف اصلی خود قرار داده اند؛ و حالا نوبت اروپایی ها است که تدبیری برای این مساله بیندیشند. آنها باید تا ژانویه ۲۰۰۹ برای حل این مشکل منتظر بمانند.
ترجمه؛ فرزانه سالمی
منبع؛ اکونومیست
منبع : روزنامه اعتماد