پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

اوباما و چالش افغانستان


اوباما و چالش افغانستان
یکی از دشوارترین چالش‌های پیش‌‌روی تیم امنیت ملی باراک اوباما وعده او به اعزام هزاران سرباز به افغانستان برای سرکوبی طالبان است. ‌ کارشناسان نظامی با این ایده موافقند که برای مبارزه ضدشورشی موثر نیاز به تعداد سرباز بیشتری است اما در‌عین‌حال بعید می‌دانند تقویت نیروها تحولاتی مشابه با افزایش ناگهانی قوا در سال ۲۰۰۷ در عراق را به دنبال داشته باشد. ‌ با گذشت بیش از ۷ سال از آغاز جنگ، افغانستان هنوز با مشکلات خاصی درگیر است. شورش‌های محلی، حضور دشمن در مرز مشترک این کشور و پاکستان، ضعف دولت افغا گزارش‌های اطلاعاتی موید خطرات جدی این تهدید هستند. در ماه‌های اخیر خشونت در افغانستان از درگیری‌های عراق پیشی گرفته است. تقریبا نیمی از حملات شورشیان علیه نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای خارجی بوده است. سایر حملات نیز بر غیر‌نظامیان و نیروهای امنیتی افغان تمرکز داشته‌اند. دیوید کیلکولن، افسر سابق ارتش استرالیا، که به تازگی از سمت مشاور ارشد پرونده‌های ضدشورشی در وزارت امور خارجه آمریکا کناره‌گیری نموده است، می‌گوید: جنگ افغانستان شاید جنگ خوبی بوده اما بسیار دشوار است. براساس آخرین اطلاعات از فرماندهی نظامی در بغداد، خشونت در عراق کاهش یافته و وضعیت همانند اوایل سال ۲۰۰۴ است اما در افغانستان سیر صعودی داشته است. ‌
از آنجا که افغانستان حلقه مرکزی در مبارزه علیه تروریسم شناخته شده است، اوباما در مبارزه انتخاباتی خود وعده اعزام دست‌کم دو تیپ دیگر را به افغانستان داده بود. اکنون او به همراه تیم خود باید استراتژی دقیقی در این خصوص طرح‌ریزی و تعداد نیروی اضافی و به خصوص نحوه به کارگیری آنها را مشخص کند.
اما پنتاگون قبل از هرگونه اقدامی از جانب اوباما و بنا به درخواست فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در افغانستان، ژنرال دیوید مک‌کرنان، درصدد اعزام ۲۰ هزار نیروی اضافی به این کشور است. بنا به اعلام مقامات پنتاگون این نیروی اضافی شامل این موارد است: ۴ تیپ نظامی، یک دسته هوایی مجهز به هلی‌کوپترهای نفربر و جنگنده، یگان‌‌های کاوش‌گر، سربازان و نیروهای آموزشی برای ارتش و پلیس افغانستان. ‌ اولین تیپ در بخش شرقی افغانستان و سایرین نیز احتمالا در بخش‌های جنوبی و جنوب‌غربی کشور مستقر خواهند شد. ‌ همان‌طور که گفته ‌شد، این اقدام تعداد سربازان مستقر در افغانستان را بالا برده و از ۳۴ هزار به مرز ۵۸ هزار نفر می‌رساند. علاوه بر آنها حدود ۳۰ هزار نیروی خارجی دیگر به فرماندهی ناتو نیز در آنجا حضور دارند. برنامه پنتاگون برای اعزام این نیروها مشابهت کمی با برنامه‌ای که برای بهبود وضعیت عراق در سال ۲۰۰۷ داشتند، دارد. به گفته مقامات پنتاگون استقرار نیروهای اضافی ۱۲ تا ۱۸ ماه به طول می‌انجامد. در مقابل طی کمتر از ۵ ماه بیش از پنج گروه به عراق اعزام شدند. موضوعی که استقرار نیرو در افغانستان را دشوار کرده جاده‌های غیراستاندارد و تاسیسات نظامی ناکافی در این کشور است. ‌ مقامات نظامی بر این باورند که باید از عملیات ضدشورش در عراق درس گرفت مثلا حرکت نیروها به خارج از پایگاه‌‌های بزرگ برای حفظ امنیت مردم از تجارب بسیار مهم عراق است. در کل با در نظر داشتن تمام دشواری‌هایی که ارتش ایالات‌متحده در عراق با آن مواجه بود، از برخی جوانب شرایط برای عملیاتی موفق بسیار مساعدتر از افغانستان است. ‌ وزیر کشور سابق افغانستان، علی جلالی، معتقد است ۱۰ سال برای برقراری ثبات در افغانستان وقت نیاز است. وی همچنین می‌گوید: افغانستان عراق نیست و مشکلات‌شان نیز متفاوت است.
یکی از تفاوت‌های اصلی این است که عراق یک جامعه مدنی است. هنگامی که جورج بوش اعلام حمله کرد، نیروهای القاعده بر حملات خود در بغداد تمرکز کردند. ایالات‌متحده با استقرار پنج تیپ‌ جنگی کمکی دیگر در مرکز و اطراف شهر توانست نیروهای خود را در مقر اصلی دشمنش متمرکز کند. اما بیشتر افغان‌ها حاشیه‌نشین هستند و حملات طالبان در منطقه وسیعی در شرق و جنوب این کشور پخش می‌شود. ‌ بنا به اظهار یک کارشناس افغانستان در بنیاد صلح ایالات‌متحده، الکساندر تی‌یر، ۷۵ تا ۸۰ درصد مردم افغانستان در مناطق غیر‌شهری زندگی می‌کنند که می‌توان گفت نیمی از آنها در روستاهایی با جمعیت زیر ۳۰۰ نفر به‌سر‌ می‌برند. ‌ دیگر تفاوت شاخص مربوط به ارتش و پلیس محلی می‌شود که همگام با نیروهای ایالات‌متحده به سمت ساختن عراق حرکت کردند. بیش از ۳۰۰ هزار سرباز و نیروی پلیس عراقی از آغاز این طرح آمریکا را همراهی کردند. کیفیت عملکرد آنها چندان رضایتبخش نبود و حملات‌هوایی و برخی از حمایت‌های لجستیکی بر دوش ارتش ایالات‌متحده بود اما‌نقطه قوت نیروهای امنیتی عراق جمعیت قابل‌ملاحظه‌شان بود. ‌ در مقابل، افغانستان با جمعیت ۳۲ میلیون نفر که چندین میلیون پرجمعیت‌تر و دارای وسعتی بیش از عراق است ارتش کوچک‌تری دارد. ‌ طبق طرح‌های فعلی، قرار است طی چهار یا پنج سال آینده ارتش افغانستان با کمک ۱۷ میلیارد دلاری ایالات‌متحده و دیگر ملل خارجی به ۱۳۴ هزار نفر افزایش یابد. مقامات آمریکایی در جست‌وجوی راهی برای تسریع هرچه بیشتر این روند هستند.
انتظار می‌رود جهت بهبود شرایط، نیروهای آمریکایی و ارتش افغان عملیات مشترکی با هم انجام دهند. حضور طالبان در مرز افغانستان و پاکستان نیز به درگیری‌ها در این کشور دامن زده است و موفقیت در تلاش‌های نظامی در افغانستان منوط به این است که ارتش پاکستان بر این نواحی بی‌قانون کنترل پیدا کند. با در نظر گرفتن تمام این دلایل می‌توان گفت شاید بزرگ‌ترین نگرانی مقامات آمریکایی ضعف سیاسی دولت افغانستان باشد. گرچه عراق مملو از تنش‌های فرقه‌ای و رقابت‌های سیاسی است اما از قدرت متمرکز خوبی برخوردار است. این در حالی ‌است که مدت‌ها است قدرت در افغانستان غیرمتمرکز بوده و موج نارضایتی‌ها از کرزای بالا گرفته است. ‌ تحلیلگر سابق در وزارت امور خارجه آمریکا و پژوهشگر موسسه خاورمیانه، ماروین وینبام، می‌گوید: در تاریخ افغانستان نشانی از حکومت متمرکز دیده نمی‌شود. این کشور تنها شاهد دولتی مرکزی با دایره اختیارات بسیار محدود بوده است. اهداف و سخنان ما انتظارات آنها را بالا برده است و اکنون باید راهی برای برآورده کردن توقعات‌شان بیابیم. ‌ دلیل دیگر کاهش خشونت در عراق همسویی قبایل سنی با نیروهای آمریکایی بود. اما در افغانستان شبکه قومیت‌ها بسیار نامنسجم است و فرماندهان در برخورد با قبایل باید با دقت بسیار بالایی حرکت کنند. چراکه اشتباهی کوچک می‌تواند باعث خشم دیگر قبایل و در نهایت درگیری‌های بیشتر شود. ‌
مک‌ کرنان در سخنرانی اخیرش در شورای آتلانتیک خاطرنشان کرد که سعی کرده روندی درپیش‌ گیرد که ریش‌سفیدان قبایل، چهره‌های مذهبی و دیگر رهبران برای برقراری امنیت دست به تشکیل شوراهای محلی زنند. مقامات آمریکایی تلاش کرده‌اند حمایت کرزای را نیز در این زمینه جلب کنند تا بدین ترتیب با شکل‌گیری یگان‌های حفظ امنیت اجتماعی در مناطق محلی، ارتش و پلیس افغان با فراغ بال بیشتری به مسائل‌شان بپردازند. اخیرا مناظرات بسیاری پیرامون توفیق مذاکره با طالبان برای اتمام مبارزه مسلحانه انجام شده است. اما دیدگاه غالب در میان افسران نظامی ایالات‌متحده حاکی از آن است تا زمانی که نیروهای آمریکایی و دیگر متحدینش در افغانستان افزایش نیابند، چنین تلاش‌هایی بی‌فایده است. به گفته تحلیلگران اطلاعاتی، در حال حاضر بسیاری از شورشیان انگیزه چندانی برای مصالحه با دولت افغان ندارند چرا که معتقدند دولت ضعیف است و آنها در جناح پیروز هستند. ‌ حتی مدافعین طرح افزایش نیرو در افغانستان نیز پس از بررسی جوانب مختلف امر، مبارزه بلندمدتی را پیش‌رو می‌بینند. بنا به گفته مدیران مرکز آموزش ضدشورشی مستقر در کابل، سرهنگ جان آگوگلیا از ارتش ایالات‌متحده و سرهنگ دوم ترنت اسکات از ارتش استرالیا، برای حمایت از مردم و در نهایت تربیت ارتش آموزش‌دیده و قوی افغان نیاز به افزایش نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای خارجی است. آنها همچنین پیشنهادهای هوشمندانه‌ای به فرماندهان یگان‌های در حال استقرار ارائه داده‌اند.
آگوگلیا و اسکات می‌گویند، آنها باید با آینده‌نگری خود را برای یک مبارزه طولانی آماده کنند و بپذیرند که بدین منوال پیروزی پیش‌رو نیست و باید اساسی محکم را پایه‌ریزی کنند.
مایکل گوردون
ترجمه: مهردخت مهاجرانی
منبع: نیویورک‌تایمز
منبع : روزنامه اعتماد ملی