دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


سقوط چپ...البته در اروپا


آن دسته از آمریکایی‌هایی که خود را ترقی‌خواه می‌نامند، شرط موفقیت آمریکا در آینده را پیاده‌سازی مدل رفاهی اروپا می‌بینند. این در حالی است که رأی‌دهنده‌ها در آن سوی اقیانوس آرام به طور یکپارچه، نهضت سیاسی را که این دولت دایه را برای آن‌ها به ارمغان آورد، به کناری می‌نهند!
فرمولی که در این اواخر سبب پیروزی‌های سیاسی در اروپا گردیده، بسیار ساده است. این فرمول ساده از این قرار است: قول دهید که مالیات‌های سنگین و فشارهای نظارتی را تعدیل خواهید کرد و اقتصادهای راکد را به حرکت درخواهید آورد. به نظر می‌رسد که سیستم رفاهی از کار افتاده است.
نیکلاس سارکوزی در فرانسه و سیلویوبرلوسکنی در ایتالیا برای دستیابی به قدرت، همین مسیر را طی کردند. به نظر می‌آید که آنجلا مرکل، صدراعظم بزرگترین اقتصاد اروپا یعنی آلمان آماده شکست دادن چپ -که چند شاخه شده است- در انتخاباتی است که در سپتامبر برگزار خواهد شد.
چپ‌ها در جای جای این قاره در آشفتگی به سر می‌برند. حزب سوسیالیست فرانسه که آخرین پیروزی آن در انتخابات ریاست جمهوری به دهه ۱۹۸۰ بازمی‌گردد، بازگشت به میدان را نمی‌پذیرد و روز به روز در نظرسنجی‌ها شرایط بدتری پیدا می‌کند. در ایتالیا نیز احزاب چپگرا پیش از آنکه در آوریل سال گذشته توسط برلوسکنی کنار گذاشته شوند، خود را در یک فداکاری کوتاه دو ساله به خطر افکندند. احزاب چپ میانه حاکم در انگلستان و اسپانیا نیز که اقتصاد‌هایی را به ارث بردند که توسط سیاستمداران شجاع و پیاده‌کننده ایده‌های بازار آزاد دوباره احیا شده بودند، در مشکل به سر می‌برند.
سوسیالیست‌ها حتی نمی‌توانند از شرایط پیش‌آمده در اثر رکودی که تا این حد به کاپیتالیسم بدون محدودیت نسبت داده می‌شود، سودی ببرند. نتایج انتخابات پارلمان اروپا را که در هفته گذشته برگزار شد، در نظر بگیرید. احزاب راست میانه، نتیجه انتخابات را در آلمان، فرانسه، ایتالیا، بلژیک،‌ انگلستان، هلند، پرتغال، اسپانیا و بسیاری از کشور‌های اروپای شرقی به سود خود رقم زدند. تنها استثناها در این میان، سوئد، دانمارک و یونان بودند.
صحبت کردن به صورت کلی درباره حدود ۲۷ کشور مختلف، کاری خطرناک است. حزب کارگر به رهبری گوردون براون که از ۱۹۹۷ در انگلستان در رأس قدرت است، بر پایه تاچریسم بنا شد و امروزه خود را مسوول مشکلات اقتصادی به وجود آمده در این کشور می‌بیند. اعضای جدید حزب محافظه‌کار که تاچر را کنار گذاشتند، به راحتی و طی دوازده ماه،‌ به پیروزی در انتخابات دست یافتند. سارکوزی و مرکل برای پیروزی در انتخابات پارلمانی،‌ «کاپیتالیسم آنگلو- آمریکایی» را مورد انتقاد قرار دادند. راست افراطی با غول‌هایی که از جهانی‌سازی و مهاجرت ساخته است، رأی‌دهندگان معترضی را به خود جذب می‌کند که روزگاری مجذوب راه‌حل‌های ساده‌انگارانه چپ شده بودند.
افسوس که این دگرگونی سیاسی چندان از آمدن بانو تاچر دوم حکایت نمی‌کنند. برلوسکونی در سه بازدیدی که از پالازو چیگی (Palazzo Chigi) به عمل آورده،‌ هرگز شهامت لازم جهت اعمال تغییرات واقعی را پیدا نکرده است. خانم مرکل که پس از انتخابات فاقد نتیجه قطعی سال ۲۰۰۵ مجبور به ورود به «ائتلاف بزرگ» با سوسیال‌ دموکرات‌ها گردید، از برنامه‌های خود در راستای مالیات ثابت و دیگر طرح‌های بازار دست کشید. بعید است که با شرایط پیش آمده، وی بار دیگر به دنبال احیای آن طرح‌ها باشد. دو سال پیش، سارکوزی وعده «قطع رابطه» با گذشته فرانسه را داد و با قاطعیت در انتخابات به پیروزی دست یافت. بخش زیادی از برنامه‌های وی به تصویب رسیده است، اما او نیز آدمی دمدمی است که قابل هدایت‌تر از کولبرت ( ژان باپتیست و نه استفن) به نظر می‌رسد.
محافظه‌کاری در اروپا به‌ جز در انگلستان و بخش‌های خاصی از وین،‌ اشتراک چندانی با نوع هایکی لیبرالیسم ندارد. جناح راست به همراه سوسیالیست‌ها، قوانین محدود کننده کار را به تصویب رساندند و سیستم‌های بهداشتی و حقوق بازنشستگی دولتی به راه انداختند. سابقه دولت رفاه امکان دفاع از وضع موجود را فراهم نمی‌آورد. پیش از آن که دولت اوباما اقتصاد آمریکا را شبیه اروپا سازد، مردم این کشور باید بدانند که این مدل، پویایی اقتصادی را تحلیل می‌برد و تثبیت آن، تقریبا غیرممکن خواهد بود. اروپایی‌ها برای چند دهه با رشد اقتصادی پایین، بیکاری مزمن و تضعیف قدرت رقابتی خود مواجه بوده‌اند. پاسخ این مشکلات از سوی جناح راست مطرح خواهد شد. سیاستمداران موفق چپ میانه نیز از اصلاحات بازاری استقبال کرده‌اند. رابرت کاتنر، ستون نویس هافینگتون پست در ابتدای این هفته به ابراز ناراحتی از سقوط چپ در اروپا پرداخت: «ترقی خواهان آمریکایی آرزومندانه به اروپای دارای اتحادیه‌های تجاری قوی‌تر و حمایت‌های اجتماعی جامع‌تر نگاه می‌کردند. آن‌ها کماکان آنجایند؛ اما زیر بار انتقادها در حال از هم پاشیدن هستند.» این نتیجه ناکامی است.
منبع: وال استریت ژورنال
مترجم: محسن رنجبر
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید