یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لطیفه های رسیده در هفته دوم مرداد ماه!


لطیفه های رسیده در هفته دوم مرداد ماه!
مسافران وحشت زده فریاد زدند: آقای راننده ،یكی از مسافران از پنجره افتاد بیرون! راننده با خونسردی گفت: اشكال ندارد! كرایه‌اش را حساب كرده بود.
□□□
معلم: بزرگ ترین اثر جك لندن چه بود؟ دانش آموز: اثر انگشت شصت.
□□□
اولی:چرا موقع نشانه گیری، یك چشم را می بندیم؟ دومی:آخر اگر دو تا چشم را ببندیم، هیچ جا را نمی‌بینیم.
□□□
پسر: پدرجان! من دیگر همه چیز را بلدم. پدر: از كجا می‌دانی؟ پسر: آخر امروز معلممان بهم گفت كه من دیگر نمی‌توانم بهت چیز یاد بدهم.
□□□
اولی: می‌دانی شباهت ژیان با پیژامه چیه؟ دومی: این است كه با هیچ كدامشان نمی‌توانی بیشتر از سر كوچه بروی.
□□□
معلم: اگر من دو هزار تومان داشته باشم و یك چهارم آن را به تو بدهم، چه چیزی برای من باقی می‌ماند؟ دانش آموز: تشكرات صمیمانه بنده.
□□□
شخصی می‌رود خواستگاری و به پدر عروس بلیت اتوبوس می‌دهد. پدر عروس می‌پرسد: این چیه؟ جواب می‌دهد: مگر نخوانده‌اید كه ارائه بلیت نشانه شخصیت شماست؟!
□□□
مستاجر پس از دیدن اتاق، به صاحبخانه گفت: اتاق خوبی است، فقط عیبش این است كه پنجره‌اش خیلی كوچك است و اگر خطری پیش بیاید كه نشود در را باز كرد، نمی‌شود از پنجره فرار كرد. صاحبخانه: اصلا به فرار فكر نكن. من اجاره را پیش پیش می‌گیرم.
□□□
اولی: آقا ببخشید! ساعت دارید؟ دومی: نه، ندارم. اولی: چرا نداری؟ یكی بخر. حتما به دردت می‌خورد.
□□□
اولی: داداش! تو كه سواد داری، این نامه را برایم بخوان. دومی: حالا نمی‌توانم. برو شب بیا. اولی: چرا؟ مگر روز چه اشكالی دارد؟ دومی: آخر من كلاس شبانه رفته‌ام.
□□□
معلم:تركیه به ایران نزدیك تر است یا فرانسه؟ دانش آموز: از اینجا كه من ایستاده‌ام یا از آنجایی كه كه شما ایستاده‌اید؟
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید