شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مرثیه ای برای یک رؤیا


مرثیه ای برای یک رؤیا
سال ۱۹۶۴ بود. سانی لیستون قهرمان جهان در اوج قدرت و غرور وارد رینگ شد و مقابل جوانی ترکه ای که کمی از او بلندتر بود ایستاد. قهرمان جهان و بوکسوری که تا آن زمان ناک اوت نشده بود قاعدتاً نباید کار سختی مقابل جوان خوش تیپی که بیشتر شبیه هنرپیشه ها بود، پیش رو داشته باشد اما وقتی کاسیوس کلی در راند دوم حریف را ناک اوت کرد و در حالی که بالای سرش ایستاده بود، فریاد می کشید: «بلند شو و مبارزه کن» معروف ترین عکس تاریخ بوکس گرفته شد. لیستون آنقدر شوکه شده بود که در هر مصاحبه ای آن باخت را اتفاق خوانده و دایم خواهان مسابقه انتقامی می شد. مسابقه انتقامی برگزار شد اما این بار کلی او را در راند اول و به طرز بدتری ناک اوت کرد. کلی چندی بعد مسلمان شد و توانست با توجه به چهره و خوش زبانی خاص اش به کاریزمای بی نظیری دست یابد و در جهان چپ گرای آن روزگار تبدیل به یک اسطوره شود. او که به محمدعلی تغییر نام داده بود، با عدم شرکت در جنگ ویتنام و پرت کردن مدال طلای المپیکش در رودخانه به دنبال حرکتی نمادین برای اعتراض به جنگ به محبوبیتی عظیم دست یافت، هرچند که قهرمانی جهان را بدون هیچ مسابقه ای از او گرفتند و به جو فریزر دادند. سال ۱۹۷۱ فضا آرام تر شده بود و به علی فرصت پس گرفتن عنوانش داده شد. مسابقه ۱۵ راند طول کشید و در راند آخر در یک لحظه گارد علی باز شد و ضربه نه چندان محکم فریزر به چانه او سایید و علی که تا آن زمان ناک دان نشده بود برای اولین بار کف رینگ افتاد. لحظه ای که هنوز هم مزه تلخش زیر زبان علاقه مندان علی مانده است. فریزر که دیگر رقیبی برای خود تصور نمی کرد، در سال ۱۹۷۳ در کینگ استون جاماییکا مقابل جرج فورمن ایستاد.
بوکسوری که ۳-۲ سال از او جوان تر بود اما خیلی دیرتر مطرح شده بود. قبل از مسابقه رقبا تقریباً برابر به نظر می رسیدند اما پس از شروع مبارزه فورمن حریفش را به طرز بدی زد و فریزر واقعاً شانس آورد که با ناک اوت شدن در راند دوم جان سالم به در برد. حریف بعدی فورمن از پیش معلوم بود و همه می خواستند ببینند او مقابل علی چه می کند. مسابقه در سال ۷۴ در کینشازای زئیر برگزار شد. مبارزه ای که پیش از آن اکثریت کارشناسان بوکس معتقد بودند فورمن جوان از علی نسبتاً مسن یک تکه گوشت قربانی خواهد ساخت و علی اگرناقص نشود باید خدا را شکر کند. علی مثل همیشه پرحرف بود و زبانش قبل از مسابقه لحظه ای از حرکت باز نمی ایستاد. او شعر می گفت، شوخی می کرد و رجز می خواند اما فقط خدا می داند در دل او چه می گذشت. زنگ به صدا درآمد. ۲ بوکسور به سوی هم هجوم بردند و هیجان آغاز شد. فورمن ضربات مرگ آوری به علی می زد. ضرباتی که حتی از پای تلویزیون هم می شد فهمید چقدر سنگین هستند اما علی در حالی که گاردش را بالا برده بود، خودش را روی طناب های رینگ انداخته بود و داد می زد: «تمام قدرت ات همین بود جرج. ناامیدم کردی مرد، فکر می کردم محکم تر می زنی.» این ترفندی بود که در بوکس به «حقه طناب» معروف است. فورمن خسته و خسته تر شد تا اینکه در راند هشتم علی با یک هوک سنگین نفس ها را در سینه حبس کرد. فورمن جلوی علی سکندری خورد و علی دست مخالفش را برای زدن ضربه عقب برد اما نزد تا شکوه صحنه را خراب نکند. فورمن نقش زمین شد و علی بار دیگر قهرمان جهان. چند سالی گذشت و گرچه عرصه خالی نبود اما محبوبیتی مانند کلی تکرار نشد تا اینکه در سال ۱۹۸۶ یک جوان ۲۰ ساله با پیروزی مقابل ترور بربیک کانادایی تبدیل به جوان ترین قهرمان تاریخ سنگین وزن بوکس جهان شد. مایک تایسون نقطه مقابل علی بود. هرچقدر علی، آقا و بی حاشیه بود، تایسون دردسرساز و پرحاشیه، و شاید رمز محبوبیت زیاد او نیز همین بود. او بی شکست بود تا اینکه در سال ۱۹۹۰ در توکیوی ژاپن مقابل جیمز باستر داگلاس ایستاد و داگلاس کاری کرد که مایک آهنین برای لحظاتی کف رینگ را برای پیدا کردن لثه مصنوعی اش جستجو کند.
سال ۱۹۹۴ این جرج فورمن بود که خبرساز شد. او با ۴۵ سال سن مقابل هموطنش مایکل مورر ایستاد. هموطنی که ۱۹ سال از او کوچکتر بود اما نتوانست از نیروی جوانی اش چندان استفاده ای کند تا فورمن پیرترین قهرمان تاریخ سنگین وزن جهان شود. او ۲۱ سال پس از اولین قهرمانی اش موفق شده بود این افتخار را تکرار کند. ۳ سال بعد یکی از بزرگترین جنجال های تاریخ بوکس به وجود آمد. تایسون که یک بار مقابل ایواندر هالیفیلد ناک اوت شده بود، در مسابقه ای تکراری مقابل او قرار گرفت. با گذشت چند راند اول تایسون که دیده بود قصه مسابقه قبلی دوباره دارد تکرار می شود یک راه آسان برای متوقف کردن حریف پیدا کرد. گوش او را گاز گرفت و کند. به نظر می رسید تایسون که پیش از این (سال ۹۲ تا ۹۵) را به دلیل تجاوز به ملکه زیبایی سیاهان در زندان گذرانده بود و لقب «بدترین مرد دنیا» را گرفته بود، نمی تواند بدون جنجال و توحش زندگی کند. او در سال ۲۰۰۲ مقابل لنوکس لوییز انگلیسی قرار گرفت. غولی ۲ متری اما باشخصیت. در کنفرانس خبری قبل از مبارزه تایسون گفت: بچه لوییز را می خورم و کار به جنجال کشید در حالی که دار و دسته دو طرف مشغول زد و خورد بودند، تایسون چهار دست و پا خودش را به لوییز رساند و ران او را گاز گرفت البته مسابقه انجام شد و همان طور که پیش بینی می شد لوییز، تایسون را ناک اوت کرد، آن هم در ۸ راند.
اینها لحظات برجسته و خاطره انگیز تاریخ بوکس بودند، لحظاتی که این روزها دورتر از همیشه به نظر می رسند، روزهایی که با منقرض شدن بزرگان می توان آن را عصر حکومت کوتوله ها بر سنگین وزن جهان نامید. کوتوله هایی که موجب شده اند بوکسور متوسطی مانند ولادیمیر کلیچکو ستاره ای درخشان به نظر برسد و عرصه آنقدر خالی باشد که ایواندر هالیفیلد هم به رینگ بازگردد. آن هم نه هالیفیلدی که مقابل لنوکس لوییز، ریدیک بو و مایک تایسون می ایستاد، بلکه هالیفیلد ۴۴ ساله. هرچند که این بازگشت با شکست مقابل سلطان ابراهیموف پایانی زودهنگام یافت. وقتی هر ۴ قهرمان سنگین وزن جهان بوکسورهایی از اقمار شوروی سابق بودند، امریکایی ها شوکه شدند گرچه زنگ خطر را مدت ها قبل یکی از کارشناسان بوکس به صدا درآورده بود و گفته بود جوانان سیاه غول پیکر دیگر وارد باشگاه های بوکس نمی شوند و ترجیح می دهند به ورزش های امن تر و شیک تری مثل بسکتبال و بیسبال وارد شوند. گرچه مدتی شانون بریگز توانست امریکایی ها را صاحب عنوان کند اما باخت مقابل ابراهیموف موجب شد باز هم دست امریکایی ها کوتاه بماند البته ملیت چندان فرقی هم نمی کند و دیگر دیدن کسانی که حتی سایه ای از راکی مارسیانو، محمد علی، جوفریزر، لنوکس لوییز و حتی مایک تایسون باشند برای علاقه مندان بوکس آرزو محسوب می شود. به هر حال دار و ندار بوکس جهان در حال حاضر همین است که می بینیم. ولادیمیر کلیچکو با هیچ معیاری به اسطوره های تاریخ بوکس نزدیک نیست. نه از نظر استیل و تکنیک و نه از نظر قدرت بدنی اما اکنون اوست که جانشین لوییز محسوب می شود و اولین کسی است که جرأت کرد و به مصاف قهرمان یک سازمان دیگر رفت. طرفداران دو آتشه بوکس باید در چند سال آتی به دیدن این اوکراینی که اکنون و با پیروزی مقابل سلطان ابراهیموف ۲ کمربند قهرمانی (IBF و WBO) دارد، دل خوش کنند مگر اینکه اعجوبه ای از یکی از گوشه های فقیرنشین نیویورک بلند شود و توفان بپا کند.
علی آخوندان
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید