شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آتاچی فوق ستاره واقعی رینگ‌موی‌تای


آتاچی فوق ستاره واقعی رینگ‌موی‌تای
بدون ناک‌اوتی هرگز!
آیا دوست دارید در مورد ویژگی‌های فنی او توضیحات بیشتری ارائه دهیم و بعد به سراغ مصاحبه‌اش برویم: چابکی او تحسین برانگیز است، یعنی به سختی می‌شود او را به اشتباه انداخت. ”آتاچی“ در یک چشم بر هم زدن جا خالی می‌دهد و ضد حمله می‌کند. شاید باورتان نشود، اما قبول کنید او از اول مبارزه تا آخر آن پرانرژی است. آگاهی‌اش نسبت به مبارزه خارق‌العاده است. او با سرعت و قدرت ویران‌گرش به هیچ حریفی امان نمی‌دهد.
● امسال هم برای بار دوم کامل جمل را بردی دوست دارم نظر خودت را در این زمینه بدانم؟
▪ سال ۲۰۰۰ و در لاس‌وگاس من خیلی از کامل می‌ترسیدم، چون من را حسابی ترسانده بودند که مشت‌های کامل خیلی خیلی قوی است. من هیچ وقت از مبارزانی که هر دو دستشان خیلی قوی است و عادت دارند با هر دو دست کار کنند خوشم نیامده است. برای مبارزه سال ۲۰۰۷ من خیلی روی ضربات مشت کار کردم. نمی‌خواستم اشتباه برسی تکرار شود. باز هم می‌گویم برای مسابقه اخیر من حدود یک ماه خیلی خوب و سخت کار کردم. آمادگی استثنائی داشتم طوری که مغلوب مشت‌های او نمی‌شدم. به هر حال من احترام بسیار زیادی برای کامل قائلم.
● یک آمادگی و تمرین ویژه یعنی چه؟
▪ یعنی من یک ماه فقط بوکس انگلیسی کار کردم و سعی کردم گاردم را بالا نگه دارم تا از ضربات هلالی شکل کامل در امان باشم خیلی هم روی پای چپم کار کردم. استراتژی من این بود که وقتی او می‌خواهد مشت بزند، خیلی سخت و سریع با پا جلوی، کامل را به زانو درآورم.
● اصولاً مبارزه همان‌طور که خودت حدس می‌زدی، پیش می‌رفت؟
▪ من فکر می‌کردم کامل خیلی سخت‌تر و غیرقابل نفوذتر از اینها باشد. اول مسابقه هنوز دلشوره داشتم، چون از مشت او بدگمان بودم. می‌دانستم که می‌توانم جا خالی بدهم، اما هیچ‌وقت گول اعتماد به نفس خودم را نمی‌خورم.
● وقتی او را زدی به چه فکر می‌کردی؟
▪ خب اغلب نه می‌شود ریسک کرد و نه بی‌خیال توی رینگ به‌سر برد. کامل جمل آن‌قدر توانا بود که من را ضربه‌ فنی کند آن هم فقط با یک کروشه دست چپ.
● در هر صورت او یکی از دشمنان بسیار خطرناکی است که با تو روبه‌رو شده است، مگر نه؟
▪ یکی از خطرناک‌ترین‌ها نه. تایلندی‌ها با مشت‌هایشان بدون شک خطرناک‌ترند.
● از کی در باشگاه فرتکس پاتایا هستی؟
▪ کمتر از یک سال است. قبلاً در بانکوک بودم. در پوسانچی، کمپی که خودم ساختم. در مجموع من از هشت سالگی در سورین شروع کردم و در ده سالگی به پوسانچی رفتم. مدرسه را هم هفده سالگی ترک کردم.
● تو همیشه کمربندهای تایلند را می‌بندی؟
▪ من دو بار قهرمان لومپی نی در رده ۶۱ ـ کیلوگرم شدم. آن‌وقت هنوز کمربندی نداشتم. ولی خیلی توجهم به آن بود که روزی ببندم. این نشان قهرمانی است.
● برنامه‌ تمریناتت چه‌طور است؟
▪ روزی دو بار از دوشنبه تا شنبه تمرین می‌کنم. هر روز صبح به باشگاه می‌روم. یکشنبه‌ها باشگاه تعطیل است.
● چه‌طور شد که به فرتکس آمدی؟
▪ چه در کمپ قدیمی‌ام و چه در فرتکس هیچ کجا برایم فرقی ندارد. همه جا دوستان خوب دارم یا دوستان جدید پیدا می‌کنم. مهم موی‌تای است. دیگر هیچ چیز فرق نمی‌کند. من برای تمرین و مبارزه بیرون می‌روم، حالا کجا سر در بیاورم خیلی مهم نیست.
● کجا زندگی می‌کنی؟
▪ ما هر دو نفرمان یک اتاق داریم. من با همسر و پسر دو ساله‌ام زندگی می‌کنم و هیچ مشکلی هم نداریم.
● دوست داری پسرت یک قهرمان بزرگ بشود؟
▪ او همان چیزی خواهد شد که خودش دوست دارد. من کاری به کارش ندارم.
● تو خارج از تایلند هم زیاد بوکس کار کرده‌ای؟
▪ هفت مرتبه در خارج مبارزه کرده‌ام. در ژاپن، فرانسه، آمریکا، ایران... فقط هم یک‌بار شکست خوردم، روی یک موقعیت بد در برسی و مقابل کامل جمل.
● تو از هیچ مبارز خارجی نمی‌ترسی؟
▪ من از هیچ‌کس نمی‌ترسم. بین ۶۳ تا ۶۵ کیلوگرم از پس همه بر می‌آیم.
● سلاح‌هایت کدامند؟
▪ پای چپ و آرنج‌هایم.
● یعنی بدون آرنج‌هایت درست مثل یک معلول نمی‌توانی مبارزه کنی؟
▪ دقیقاً چون مجبورم استراتژیم را تغییر دهم. با آرنج‌هایم نوع مبارزه‌ام فرق می‌کند.
● هدف بزرگت چیست؟
▪ دوست دارم در یک سال هم کمربند لومپی نی را به‌دست بیاورم و هم کمربند استاد یوم راج دام نوام را.
● برای نتیجه‌گیری هرچه می‌خواهی بگوئی یا اگر پیغامی داری...
▪ من کامل جمل را خیلی دوست دارم. او پسر خیلی مهربانی است و بسیار دوست داشتنی. دوست دارم به هرچه می‌خواهد برسد.
● شناسنامه واقعی آتاچی
نام واقعی: پرن‌ساک‌بون‌رات
سن: ۲۷ سال
قد: ۶۹/۱ سانتی‌متر
وزن: بین ۶۳ تا ۶۵ کیلوگرم
مبارزات: ۱۷۰ پیروزی (۵۶ بار ضربه فنی) و سی مرتبه شکست
تفریح: شنا و فوتبال
گفتگو، پاسکال ایگ‌لیکی
مترجم: نگار نباتی
منبع : مجله‌رزم‌آور


همچنین مشاهده کنید