شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

به مناسبت ۶۵ سالگی « محمدعلی کلی»


به مناسبت ۶۵ سالگی « محمدعلی کلی»
«محمد علی» سال ها است كه از بیماری پاركینسون رنج می برد، دچار لرزش شده و با كمك ویلچر به تماشای مبارزه دخترش «لیلا» در نیویورك می نشیند اما دنیا هنوز خاطره این بوكسور مسلمان را فراموش نكرده است.
روز چهارشنبه، شصت و پنجمین سالروز تولد محمد علی بود. صدایی كه زمانی متعلق به قوی ترین و بزرگترین بوكسور جهان بود، اكنون به زمزمه ای گنگ تبدیل شده و اغلب با كمك اشاره دست و صورت صحبت می كند. بیماری پاركینسون و اثرات آخرین جراحی روی ستون فقراتش، بدن علی را ضعیف كرده. او به سرعت خسته می شود اما ذهنش هنوز فعال و هوشیار است و بالارفتن سن، عشق او به مردم را كمرنگ نكرده است.
قهرمان سنگین وزنی كه زمانی همه مردم جهان را متحیر كرده بود، اكنون شهروندی آرام است. مثل همه بازنشسته ها، از میشیگان به منطقه ای گرم مهاجرت كرده تا از سرما در امان باشد. علاقه مندانی كه برای دیدنش به اسكاتسدل آریزونا، محل زندگی او با همسر چهارمش «لونی» می روند، اغلب علی را غرق در رؤیای گذشته، درحال تماشای فیلم مبارزات یا مستندهایی كه از زندگی اش ساخته شده، می یابند.
او بیش از هر چیز فیلم مصاحبه های خود را دوست دارد. لونی در مورد او می گوید:«محمد كمی احساساتی است. دوست دارد چیزهای متعلق به گذشته را تماشا كند و بیشتر از تماشای مصاحبه های قدیمش لذت می برد.» گاهی فكر می كنم او از خودش می پرسد «این منم؟ من این چیزها را گفتم؟»
محمد علی در روزهای جوانی در اوج آمادگی و شادابی موفق شد با شكست جورج فورمن در زئیر و غلبه بر جو فریزر در فیلیپین، نام خود را جاودانه كند. چهره مرد جوان اكنون به خاطر بیماری پاركینسون در هم شكسته و سال ها پیرتر از سن واقعی اش به نظر می رسد. اكنون علی به جای رقص پای مشهورش كه جهان را شگفت زده كرده بود، باید با كمك walker راه برود كه پیامد جراحی روی ستون فقراتش برای اصلاح عصب های این ناحیه است.
محمد علی برخی روزها حال بهتری دارد. نامه هوادارانش را می خواند و با دست های لرزانش برایشان امضا می كند. لونی توضیح می دهد:«به اندازه ای به او دارو می دهیم كه بتواند روز را به خوبی بگذراند نه آن قدر كه كاملاً عادی به نظر برسد. اگر داروی بیشتری مصرف كند بهتر به نظر می رسد اما ما این كار را نمی كنیم.
نمی خواهیم بیش از حد دارو بخورد.» روز تولد علی با تلفن ۹ فرزندش و سایر اقوام سپری می شود. تنها درخواست او گردش در مغازه های مورد علاقه اش است تا مردم را هم ببیند. یكی از دخترانش «هانا» معتقد است: طبیعتاً مردم از دیدن اثرات بیماری پاركینسون روی او متأثر می شوند اما اگر می توانستند ببینند كه در زندگی روزانه اش چقدر آرام است، تأسف نمی خوردند. او در آرامش كامل قرار دارد. مردی كه با رجزخوانی های خود همیشه خبرساز بود و مصاحبه های متعدد تلویزیونی و مطبوعاتی داشت، اكنون نمی تواند در مورد خودش چیزی بگوید.
هانا اغلب به نوارهای ضبط شده از مصاحبه های پدرش در سال ۱۹۷۹ گوش می كند، هنگامی كه او و خواهرش لیلا خردسال بودند و صدای محمدعلی قدرتمند و عقایدش استوار است. نوار با این جمله شروع می شود: «این محمد علی است كه صحبت می كند تا آیندگان بدانند در دنیا چه می گذرد.» علی عقایدش را در مورد جنگ و صلح بیان كرده و با جرج فورمن در مورد خدا و مذهب گفت و گو می كند. هانا نزدیكترین رابطه عاطفی را با پدرش دارد و می خواهد دوره آموزشی پرستاری را طی كند تا بتواند مراقبت از او را برعهده بگیرد.
به گفته هانا، محمد علی همیشه می گویدبه اندازه ۱۰۰ نفر زندگی كرده، همه دنیا را دیده و اصلاً تأسف نمی خورد. «جن كیلروی» همراه همیشگی علی كه مدیر مالی او بود، سال ها تنها سفید پوست در گروه او نیز بود. وی می گوید:«وقتی برای مبارزه با جورج فورمن در تاریكی صبح در زئیر فرود آمدیم، هزاران نفر به استقبال علی آمده بودند. از من پرسید آنها از چه چیزی متنفرند. گفتم از سفیدها.
علی گفت: «نمی توانم به آنها بگویم جورج فورمن سفید پوست است.» كیلروی ادامه می دهد:« به او گفتم آنها از بلژیكی ها هم متنفرند چون بر این كشور سلطه داشته. سپس علی از مردم خواست سكوت كنند و به آنها گفت جورج فورمن بلژیكی است.»
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید