سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


جوانی آقای فورد


جوانی آقای فورد
● سكوت مزرعه؛ جنجال خیابان
دیروز، امروز و فردا برای او تفاوت‌هایی داشتند. زندگی را كتابچه‌ای از تجارب می‌دید و می‌گفت: «برگ برگ این كتاب ما را بزرگ‌تر و قوی‌تر می‌كند، گرچه در بسیاری از مواقع از این رشد و پیشرفت غافل هستیم اما حقیقتی است كه وجود دارد.»
او هم مانند بسیاری از آدم‌های موفق باورها و اعتقاداتی داشت كه با تكیه بر آنها، مشكلات را حل می‌كرد. از نظر او كسی كه به توان خود اطمینان داشته باشد و فكر كند كه «می‌توانم» خواهد توانست و او كه فعل نتوانستن را در ذهن صرف می‌كند، قطعاً نخواهد توانست. این قانون، قانون بی‌چون و چرا و شاید نامهربان زندگی است! «هنری فورد» هم درست مثل تمام انسان‌های روی زمین از یك پدر و مادر در خانواده‌ای شبیه بسیاری از خانواده‌های دیگر متولد شد. روزی كه به دنیا آمد هیچكس فكر نمی‌كرد تولیدكننده‌ای موفق در صنعت اتومبیل‌سازی آمریكا متولد شده باشد. خصوصاً اینكه «هنری» در خانواده‌ای روستایی كه به هیچ‌ فعالیت و حرفه‌ای به جز كشاورزی فكر نمی‌كردند، پا به جهان گذاشت! او پسر یك كشاورز ساده بود و طبق معادلات آن روز می‌بایست حاصل كار، كشاورزی دیگر می‌بود! به هر شكلی بود تا ۱۵ سالگی دوام آورد و در كنار پدر كشاورزی را ادامه داد و همزمان در مدرسه به تحصیل پرداخت، اما در آغاز ۱۶ سالگی مزرعه پدری را رها كرد و به یكی از شهرهای مجاور رفت و كار را در فروشگاهی آغاز كرد. به مدت ۳ سال در آنجا شاگردی می‌كرد و برای حفظ زندگی و تامین مخارج سنگین آن مجبور بود بعدازظهرها هم كار دومی داشته باشد. (شاید بتوان گفت او مخترع كار دوم برای پرداخت قسط‌ها و بدهی‌های رنگارنگ است!) كار دومش تعمیر ساعت بود. در پایان این دوره ۳ ساله به مزرعه پدری بازگشت. پدر كه بسیار تمایل داشت «هنری» در كنار او در مزرعه بماند، زمینی برایش تهیه كرد تا به عشق مالكیت زمین، پیش آنها بماند و كشاورز شده و در همانجا زندگی كند. این روش هم مشكلی را حل نكرد. او به هیچ عنوان به كشاورزی علاقه نشان نمی‌داد و یك‌بار دیگر خانه را ترك و كار و حرفه‌ای دیگر را در شهری جدید شروع كرد. در ساعات بیكاری به خواندن مقالات علمی علاقه نشان می‌داد و در زمینه صنعت اتومبیل‌سازی مطالعه می‌كرد و پیشرفت خوبی هم داشت. در همین سال‌های تحصیل ازدواج كرد. تامین مخارج زندگی نیاز به كار و فعالیت بیشتری داشت به همین خاطر در یك كارخانه چوب‌بری فعالیت می‌كرد اما در رویاهای خود تنها به اتومبیل‌سازی و این صنعت نو می‌اندیشید. سرانجام در سال ۱۸۹۶ (در ۳۳ سالگی) با تكیه بر تجاربی كه در چندین سال قبل كسب كرده بود نخستین اتومبیل یا همان ۴ چرخه را ساخت! اتومبیلی كه او تولید كرد شبیه دوچرخه‌ای سنگین بود كه روی آن دسته‌ای سوار شده بود و تنها می‌توانست به سمت جلو حركت كند و دنده عقبی نداشت! او این به اصطلاح اتومبیل را «تین لیزیك» (Tin Lizzic) نامید.
در ۳۶ سالگی بر اثر تلاش و كار مستمر و پافشاری در تولید اتومبیل‌های بهتر آن‌قدر ثروتمند شده بود كه بتواند كارخانه اتومبیل‌سازی خود را راه‌اندازی كند. به كمك یك گروه چند نفره و سرمایه‌گذاری ۸۶هزار دلاری آنها «كمپانی فورد» شروع به كار كرد. عدم موفقیت در شروع كار و شكست او در تولید اتومبیلی مناسب باعث شد، سرمایه‌گذاران از ادامه كار منصرف شوند و توان مالی شركت او كمتر شود. اما توان و اشتیاق درونی خود او به ادامه كار هر روز بیشتر می‌شد. در سال ۱۹۰۳ و در آغاز چهل سالگی، ۱۲ نفر مشتاقانه اعلام آمادگی جهت سرمایه‌گذاری در این صنعت را داشتند و آنها در كنار «هنری» با نیروی چند برابر قبل، كار را ادامه دادند و توانستند تولید انبوه اتومبیل‌های (مدل A) را آغاز كنند و با فروش آنها كمپانی مذكور جان تازه‌ای گرفت. ۴ سال بعد سود حاصل از این دوره به رقم یك میلیون و صد هزار دلار رسید و همین امر باعث شد به فكر تولید مدل جدیدی به نام (مدل T) بیفتد. شروع كار به كندی پیش می‌رفت. برای سوار كردن قطعات این اتومبیل ۱۴ ساعت زمان لازم بود، اما در اثر تكرار و ادامه كار چندی بعد این زمان به یك ساعت و ۳۳ دقیقه رسید! كه تاثیر اصلی و قابل توجه این كاهش زمان تولید در قیمت تمام شده، مشخص شد و به عبارتی قیمت اتومبیل مدل T بسیار پایین آمد و قدرت خرید بالا رفت و طی ۸ سال قیمت آن از هزار دلار به ۳۶۰ دلار رسید. وقوع جنگ جهانی اول، توجه او را به سمت این واقعه مهم جلب كرد و از آن جایی كه شدیداً مخالف ادامه جنگ بود تصمیم گرفت برای پایان آن كشتی‌ای به نام (اسكار ۲) را بسازد و آن را به عنوان كشتی صلح به محل كنفرانس و نشست نمایندگان كشورهای دانمارك، هلند،‌ نروژ، سوئد و آمریكا بفرستد. جنگ كه تمام شد، به طرز عجیبی به سیاست علاقه نشان داد و هر از چند گاهی در این عرصه هم فعالیت می‌كرد. بین سال‌های ۱۹۳۰ – ۱۹۲۰رشد شركت او بسیار سریع و چشمگیر بود و در سال ۱۹۲۵ قادر بودند در هر ۲۴ ساعت ۱۰هزار اتومبیل تولید كنند و ۶۰ درصد تولید اتومبیل‌سازی آمریكا به آنها تعلق داشت. او كه علاقه‌ای به تولید نوع جدیدی از اتومبیل نشان نمی‌داد و همان مدل قدیمی را تولید می‌كرد، ناخواسته راهی را باز كرد تا سایر رقبا و به‌خصوص جنرال‌موتورز با تولید «شورلت» موفقیت در این بخش را نصیب خود كنند و دوران درخشش «كمپانی فورد» رو به افول گذاشت گرچه تا پایان سال ۱۹۲۷ او توانسته بود مجموعاً ۱۵ میلیون اتومبیل مدل T را تولید و به فروش برساند كه هیچ‌كدام از موفقیت‌های بعدی نتوانست این رقم چشمگیر در آن دوره زمانی را بی‌ارزش كند.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید