یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

سولاریس - SOLARIS


سولاریس - SOLARIS
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جیمز کامرون، جان لندو و ری سانچینی
کارگردان : استیون سودربرگ
فیلمنامه‌نویس : استیون سودربرگ، برمبنای رمانی نوشتهٔ استانیسلاف لم
فیلمبردار : پیتر اندروز (سودربرگ)
آهنگساز(موسیقی متن) : کلیف مارتینس
هنرپیشگان : جرج کلونی، ناتاشا مک‌الهون، وایولا دیویس، جرمی دیویس، اولریش توکور و دانا کیمبال
نوع فیلم : رنگی، ۹۹ دقیقه


̎کریس کلوین̎ (کلونی) روان‌کاوی که هنوز ماتم مرگ همسرش، ̎ریا̎ (مک‌الهون) رهایش نکرده، به‌ اصرار و التماس یکی از هم‌کارانش، ̎گیبارین̎ (توکور) ترغیب می‌شود دربارهٔ اتفاقات غیرعادی و عجیبی که در ایستگاه فضائی ̎پرومته̎ رخ می‌دهند، تحقیق کند. زمانی‌که ̎کلوین̎ به ایستگاه فضائی می‌رسد، ̎گیبارین̎ خودکشی کرده و از سرنشینان ایستگاه فقط، ̎اسنو̎ (جرمی دیویس) که حرف‌هائی سربسته و نامفهوم به زبان می‌آورد و ̎گوردون̎ (وایولا دیویس)، موجودی محتاط و کج‌خیال، باقی مانده‌اند و هر دوشان نیز خود را در اتاق‌هایشان محبوس کرده‌اند. وقتی ̎کلوین̎ همان چند بازماندهٔ ایستگاه را مورد پرس‌و‌جو قرار می‌دهد، باخبر می‌شود که آنان ̎مهمان‌̎هائی ناخوانده داشته‌اند ـ شبحِ دوستان و خویشان و عزیزانی که سال‌ها پیش از دنیا رفته‌اند و ظاهراً به واسطهٔ منبعِ انرژیِ میان‌سیاره‌ای سولاریس پدید آمده‌اند. دکتر ابتدا به ادعاهای آنان به دیدهد شک و تردید می‌نگرد تا آن‌که شبی خودش نیز مورد استقبال همسرش، ̎ریا̎ قرار می‌گیرد که مرگش هنوز ̎کلوین̎ را شکنجه می‌دهد. ̎کلوین̎ که در بدو امر به وجود ̎ریا̎ی جدید شک دارد، به‌خصوص به خاطر عذاب‌ وجدانی که کماکان نسبت به زندگی زناشوئی آشفته‌شان احساس می‌کند، رفته‌رفته، حضور و وجود او را می‌پذیرد.
● پیروی از هوس، نه ویژگی بلکه مرام سودربرگ است و هیچ گواهی بهتر از هوس غریب و به‌نظر زائد او برای بازسازی فیلم دشوار آندری تاکوفسکی (۱۹۷۱) ـ یا اقتباس از رمان افسانه ـ علمی لم ـ پس از چند فیلم پر فروش و همه‌فهم نیست. فیلم سودربرگ بسیار کوتاه‌تر از شاهکار تارکوفسکی است و کلونیِ جذاب را در نقش اصلی دارد، بیش‌تر غنائی و دل‌بستهٔ تصاویر شاعرانه است تا حماسه‌ای معنوی (که فیلم تارکوفسکی بود) و فضاسازی ایستگاه فضائی پرومته، موفقیت بزرگی برای یک فیلم‌ساز که نمی‌خواهد تن به تصورات هالیوودی بدهد. سودربرگ با فروکاستن حادثه و تأکید بر رجعت به گذشته، فیلمش را در ژانر جای می‌دهد، اما این ژانر لزوماً افسانه ـ علمی نیست بلکه رُمانس است، رمانسی که خود کارگردان (با نام مستعار) آن را فیلم‌برداری کرده، به شیوه‌ای که رنگ‌های گرم بدن‌ها در فضائی آبی‌رنگ بدرخشند. ̎سولاریس̎، اقیانوس خاطره، نقش استعاری‌اش را به زیبائی ایفا می‌کند و صحنه‌های بین ̎دکتر کلوین̎ و ̎ریا̎ تأثیرگذارند. پایانِ به‌لحاظ احساسی دردناک فیلم از لحاظ ابهام (و تدوین خلّاقِ سودربرگ با نام مستعار مری آن برنارد) از نسخهٔ تارکوفسکی فراتر می‌رود. سرنوشت ایستگاه فضائی، ̎دکتر کلوین̎، اصلاً زمان نامعین است. به‌عنوان یک بازسازی، فیلم سودربرگ شأن و لحن خودش را دارد و یک ایدهٔ ماندگار را به نسل جدیدی از تماشاگران به خوبی می‌شناساند.