شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

نو شدن از اندیشه ها آغاز می‌شود


نو شدن از اندیشه ها آغاز می‌شود
محمد کرام الدینی از کاشان که حدود ٦ کیلومتر به سمت شمال بروید، به شهری می رسید که برعکس قمصر، در میان بیابانی خشک با شن های روان، گرمای سوزان و بادهای ناخوشایند واقع شده است. در عین حال مردمانی خون گرم، سخت کوش، قانع و جوانانی با استعداد و پرشور و شوق دارد. آن جا " آران و بیدگل " است.
دکتر محمدرضا سرکار آرانی در شهریور ١٣٤٤ در این شهر زاده شده است. او در سال ١٣٧٨ پس از اخذ درجه دکتری تخصصی در رشته آموزش و پرورش تطبیقی و بین الملل از دانشگاه ناگویای ژاپن به وطن بازگشته و اکنون دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی است و از مهرماه ٨٣ تاکنون به عنوان پژوهشگر برگزیده ی " انجمن توسعه ی علم ژاپن" در حال گذراندن دوره عالی تحقیقات (فوق دکتری) در دانشگاه ناگویای ژاپن است. او تاکنون بیش از ٣٠ مقاله ی علمی، پژوهشی و ترویجی به زبان های فارسی، انگلیسی و ژاپنی در مجلات معتبر ملی و بین المللی به چاپ رسانده است و درکنفرانس های بین المللی بسیاری در ایران، ژاپن، آلمان، فرانسه، هنگ کنگ، چین، کره جنوبی، هلند، بلغارستان و انگلستان شرکت کرده و مقاله ارایه داده است. او فصل هایی از چند کتاب به زبان های فارسی، انگلیسی و ژاپنی نوشته است. دکتر سرکار آرانی، چند کتاب در ایران به چاپ رسانده است؛ "مدیریت دانش"، "فرهنگ آموزش در ژاپن"،" اصلاحات آموزشی و مدرن سازی"، "یادگیری و شکاف دیجیتالی"، "فناوری برای آموزش"، "الفبای مدیریت کلاس درس "و" پژوهش در کلاس درس" از مهمترین آنهاست. کتابی هم به زبان انگلیسی با عنوان "راهبردهای اصلاحات آموزشی در جامعه یادگیرنده" همراه با دو تن از همکاران ژاپنی و انگلیسی نوشته و در چین به زیور طبع آراسته است. آن چه در پی می آیدگفت وگویی با او درباره ی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش است.
▪ آقای دکتر سرکار آرانی، اولین سؤال این است که به طور کلی مواجهه جامعه ما را با فناوری و مدرن شدن چگونه ارزیابی می کنید؟
ـ قبلاً در کتاب" فناوری برای آموزش" توضیح داده ام که فناوری ابزار است و هیچ نوع فناوری نمی تواند، جای فلسفه آموزشی ناکارآمد را پر کند .تاوان ناکارآمدی نیروی انسانی و سیاستگزاری آموزشی نادرست را نمی توان از فناوری انتظار داشت. ما همواره علاقه مند بوده ایم فناوری در اختیار داشته باشیم، اما غفلت کرده ایم که هر نوع فناوری از اندیشه، فرهنگ و مناسبات عمیق اجتماعی نشأت می گیرد. ما محصولات مدرنیته را می خواهیم، اما بستر، زمینه و فرآیند تولید میوه های آن را نادیده می گیریم.جهان سوم در درک مدرنیته و ویژگی های اساسی آن دچار سرگشتگی است. ما تلویحاً با پی آمدهای نا پسند ورود فناوری و مدیریت نادرست فرهنگی و اجتماعی آن رو به رو شده ایم و در عمل به کارکردهای فناوری و فراهم آوردن شرایط زندگی با آن نرسیده ایم. نا کامی های بسیاری در نبود همزیستی مسالمت آمیز با فناوری در ۱۵۰ سال گذشته ما را آزار داده است.
▪ ممکن است نظرتان را درباره ی فناوری اطلاعات در جامعه ی خودمان و کاربردهای آن در آموزش بگویید؟
ـ می گویند مشکل ما برای توسعه فناوری اطلاعات، سخت افزاری است اما به نظر می رسد که مشکل اساسی ما در این باره از نوع فرهنگی ـ اجتماعی باشد. برای بهره گیری از فناوری اطلاعات، به ویژه در توسعه آموزش نیازمند بهبود رویکردها، بازبینی سیاست های آموزشی، سازمان دهی مجدد محتوا، بهسازی نیروی انسانی، طراحی برنامه های درسی اثربخش و تحول معیارهای فرهنگی برای فراهم کردن همزیستی با فناوری نوین هستیم.
▪ به نظر شما مهم ترین مشکل ما در این زمینه چیست؟
ـ تجربه های تلخ شکست اصلاحات آموزشی، بیشتر ما را به دنبال فناوری های نوین می کشاند. انتظار داریم فناوری اطلاعات، داروی همه ی ناکارآمدی ها و عقب ماندگی هامان باشد، درحالی که برای گسترش فناوری در آموزش، نیازمند فهم دقیق "فرآیند مداوم همگرایی فناوری" هستیم. من این مفهوم را در کتاب " یاد گیری و شکاف دیجیتالی" تبیین کرده ام. بدون توجه به این اصل مهم، صِرف سرمایه گذاری برای گسترش فناوری در آموزش، تضمین کننده ی موفقیت نیست. ما قبل از اینترنت، رایانه و قبل از رایانه، ویدئو و تلویزیون و پیش از همه این ها رادیو در اختیار داشته ایم. بیشتر معلمان هنوز از حد اقل وسایل زندگی روزمره، مثلا" وسایل آشپزخانه در آموزش استفاده نمی کنند. بنابراین بردنِ اینترنت به کلاس درس آن ها چه کمکی خواهد کرد؟ ده ها دستگاه رایانه، همگی متصل به اینترنت در اختیار معلمی بگذاریم که هنوز در کلاس درس از چارت های آموزشی استفاده نمی کند، چه کمکی به او کرده ایم؟ معلمی که هنوز از دستگاه اورهد مدرسه استفاده نکرده است، نباید به این علت که سالن رایانه و اینترنت ندارد، احساس افسردگی و ناامیدی کند. هزاران معلم در ژاپن، سالهاست که از ساده ترین ابزار آشپزخانه ی منازل دانش آموزان در آموزش علوم استفاده می کنند؛ از تلویزیون آموزشی و رادیوی آموزشی بهره مندند؛ باغچه های مدارس آن ها فضای آموزشی زیست شناسی است؛ از اورهد استفاده می کنند، قفسه نگهداری انواع موجودات زنده را در مدرسه ها درست می کنند، و دانش آموزان را ترغیب می کنند تا از آن ها مراقبت کنند. آنان به خوبی از فناوری اطلاعات، رایانه و اینترنت نیز استفاده می کنند.
▪ پس لازم نیست منتظر بمانیم تا دستی همه ی لوازم را برای ما مهیا کند؟
ـ منظورم دقیقاً همین است. نباید منتظر بودجه، رایانه ی پرسرعت، شبکه ی اینترنت و مانند آنها ماند. هرگاه معلمی هنگام تدریس از ابزاری هر چند کوچک و در دسترس به منظور آسان کردن فرایند آموزش و یادگیری استفاده کرد و شوق یادگیری را در دانش آموزان برانگیخت، به گسترش فناوری در آموزش کمک کرده است. ما به چنین معلمانی نیاز داریم. اگر به معلمان آموزش دهیم چگونه در کلاس از اوورهد استفاده کنند، مثال های آموزشی ساده را از مجله های رشد به کلاس درس بکشانند، به رشد فناوری در آموزش کمک کرده ایم. البته باید گسترش توانایی ها، رویکردها و مهارت های آنان در جهت توسعه آموزش و یادگیری باشد، اگرنه فناوری های نوین،صرفاً ابزارهایی نمایشی و تزیینی و واکنشی در برابر حس عقب ماندگی خواهند بود و بس.
▪ چه ارتباطی بین فرهنگ و فناوری وجود دارد؟
ـ توسعه اقتصادی-اجتماعی و به دنبال آن بسط فناوری های نوین برآیند اندیشه و عمل فرهنگ ملی است.ابتدا فرهنگ و اندیشه بسط می یابد ، فرهنگ استفاده از فناوری گسترش می یابد و سپس در فرآیند تحول آن، نحوه ی کاربرد مؤثر از آن ها نیز آموخته می شود. معلمی که تا دیروز از برنامه های آموزش از طریق رایانه و یا برپایه ی رایانه استفاده می کرده است، امروزه به آسانی و در مدتی کوتاه، آموزش کار با اینترنت را می بیند و آماده بهره گیری می شود. او در این آموزش کوتاه مدت با سازمان دهی محتوا در دنیای دیجیتال و چندرسانه ی آشنا می شود. چاره کار این نیست که برای کسی که با رایانه آشنا نیست، از اهمیت فناوری سخن گوییم، در آن اغراق کنیم، آن را دوای درد همه ی عقب ماندگی ها و جبران همه ی عقب ماندگی ها و پاسخ همه ناکامی ها ی تاریخی بدانیم. هست؟
▪ مسلماً خیر. حالا اجازه بدهید سؤال دیگری را مطرح کنم. شما با فرهنگ مردم ژاپن آشنایید. در ژاپن زندگی کرده اید و زبان و فرهنگ ژاپنی ها را می شناسید. ممکن است بگویید، چگونه فرهنگ کاربرد فناوری، در این کشور شکل گرفت؟
ـ ببینید، به قول مانوئل کاستلز اصطلاح "جامعه اطلاعاتی" برای نخستین بار در ژاپن ابداع شد. به گفته او که پژوهشگر برجسته سایبر و جامعه سایبری است، این مفهوم در اساس از شرق به غرب رفته است. به پژوهش های ایشان در دوره ای که در دانشگاه هیتوتسو باشی در توکیو استاد مدعو بوده است نگاه کنید. همه وجوه زندگی ژاپنی ها، اداره، محل کار، مدرسه، دانشگاه، خانه، گردشگاه و خلاصه، همه جا گام به گام با رشد فناوری، رشد کرده است. ژاپنی ها می دانند چگونه از این فناوری استفاده کنند. آنها در اختیار داشتن آن را مایه مباهات و فخرفروشی نمی دانند بلکه به مزیت نسبی درازمدت آن می اندیشند. به نظر آنها ارزش افزوده فناوری اهیمت دارد. از سال ١٩٨٨ توسعه برنامه های آموزشی مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات در ژاپن، سرعت بسیار یافت. تقریباً همه ی مدارس این کشور تا سال ٢٠٠٥ از امکانات سخت افزاری و نرم افزاری دارای سرعت بالا، برخوردار شدند. همان طور که اشاره کردم، در ژاپن ابتدا فرهنگ و اندیشه ی تولید فن شکل گرفته و سپس در جریان این تحول به تدریج فرهنگ بهره وری از فناوری در همه ی ابعاد زندگی به بهترین شکل متحول شده است. ژاپن بیش ترین روبات های کارخانه ای جهان را دارد، در به کار گیری از فناوری میکرو الکترونیک در جهان رتبه بالایی دارد. نوسازی فناوری ژاپن، پس از ایالات متحده امریکا رتبه ی دوم جهان را دارد. توسعه شهرهای دیجیتالی مهم ترین ویژگی چنین فرهنگی است. ژاپن و آمریکا بزرگ ترین تولید کنندگان و مصرف کنندگان اطلاعات در جهان هستند. فراموش نکنیم که نوآوری زاده ی انسان توسعه یافته است. انسان توسعه یافته می تواند این ابزارها را با بهره وری بالا به کار گیرد و گام به گام به رویش و زایش اندیشه و فن برسد. اگر شرایط زیستن با فناوری فراهم نباشد، رویش و زایشی در کار نیست. نگرش تزیینی به فناوری به هدف تبدیل می شود و البته سرانجام چنین نگرشی سرخوردگی و ناامیدی است.
▪ با توجه به شناختی که از جامعه خودمان دارید و با در نظر گرفتن این واقعیت ها، چه پیشنهادی برای به کار گرفتن و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشورمان دارید؟
ـ باید پروژه تجهیز مدارس را با رایانه به پیش ببریم ولی هم زمان هم واقع بین هم باشیم که گسترش رایانه در مدارس و دانشگاه ها نیازمند برنامه های درسی مؤثر و محتوای آموزشی قابل استفاده برای معلم ودانش آموز است به علاوه باید توجه داشته باشیم که فرهنگ بهره گیری، بهبود انتظارات از فناوری، واقع بینی، به دست آوردن پشتیبانی های اجتماعی برای گسترش فناوری و نیز آموزش والدین، همه از اهمیت برخوردارند. باید ابتدا به شبکه ی اینترنت دسترسی پیدا کنیم، سرعت را افزایش دهیم، فرهنگ استفاده و همزیستی را بیاموزیم و مهارت غواصی خود راا بالا ببریم، حتماً آن ماهی ای که در پی اش هستیم در این اقیانوس پیدا خواهیم کرد. باید به آهستگی از مصرف کنندگی به تولیدکنندگی برسیم، چیزی برای عرضه داشته باشیم. اگرنه پس از ساعت ها پرواز، ناکام به آشیانه باز خواهیم گشت. این ناکامی ممکن است ما را در ادامه ی پرواز مأیوس کند. بدانیم که اگر فقط افزایش ضریب نفوذ اینترنت را در نظر داشته باشیم،اشتباه کرده ایم به یاد داشته باشیم که شبکه ی جهانی، دنیای تعامل، گفت و گو ، یادگیری، رقابت و تمرین مشارکت است.
▪ تلفیق فناوری های نوین با آموزش چگونه باید انجام شود؟
ـ مشکل ما دقیقاً همین جاست. ما نیازمند بهبود تصویر خود از نقش فناوری و نحوه ی کمک آن به ما معلمان، دانش آموزان، سیاست گذاران و مدیران هستیم. در کتاب "سرزمین عجایب" می خوانیم که "اگر نمی دانید به کجا می روید، مهم نیست کدام راه را انتخاب می کنید". فرآیند تلفیق فناوری با آموزش فعالیتی ساده، یک مرحله ای، مکانیکی و خطی نیست. این تلفیق، مستلزم مجموعه ای از تصمیم ها وفعالیت ها ی آگاهانه است و قبل از همه باید تحلیلی موشکافانه از اهداف و روندهای اصلاحات آموزشی داشته باشیم. جسارت بازنگری سیاست های آموزشی را داشته باشیم. بدون بازبینی راهبردهای آموزشی هیچ مشکلی حل نمی شود. تولید سند آموزشی بدون جسارت بازنگری و بازاندیشی راهبردها، سیاست ها و فرآیندهای تصمیم سازی آموزشی، صرفاً نقل داستانهای موفق دیگران و آرزوهایی است که تمهیدی برای رسیدن بدانها وجود ندارد. تعیین هدف های کاربرد فناوری آموزشی، نکته مهم دیگری است که باید در تلفیق برنامه های فناوری آموزشی در نظر داشته باشیم. بررسی فناوری های موجود، پیشینه کاربرد آن ها، نقش و نگاه معلمان به فناوری، سرمایه گذاری، همه در این امر اهمیت دارند. ارزشیابی و اصلاح مستمر روندی بسیار مهم است.
▪ برای توسعه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش چه توصیه‌ای دارید؟
ـ نیاز جامعه آموزشی ما، تغییر از نتیجه گرایی به فرآیندگرایی است . ابتدا باید سخت کوش باشیم. گام به گام توسعه ی فناوری در آموزش را به پیش ببریم و به دشواری های راه هم آگاه باشیم. پیمودن این راه، مانند همه ی اصلاحات آموزشی در درازمدت امکان پذیر است و راهبردهای مؤثری می خواهد. باید بر دودلی های خود فایق آییم. بدون داشتن چشم اندازها و رویکردهای نوین و دیدگاه های نظری موثر ، ناکام خواهیم ماند. خلاقیت معلمان راباید جدی بگیریم. بصیرت نظری معلمان مان را افزایش دهیم، چون آنان هدایت دانش آموزان را برعهده دارند. به دانش آموزانمان اعتماد کنیم. آنان با سرعت با فناوریهای نوین همساز می شوند. پژوهش را جدی بگیریم. یادگیری از تجربه های دیگران و مرور و ترویج تجربه های موفق دیگران اهمیت فراوان دارد. تجربه های بومی، اعتماد به نفس بیش تری ایجاد می کنند. اگر بتوانیم فرایند ی برای کیفیت بخشی تجربه های بومی و ترویج آن ها پیدا کنیم، خواهیم توانست توسعه فناوری در آموزش را با موانع کم تری به پیش ببریم. کتاب "فناوری برای آموزش" تجربه های های جهانی از این بومی سازی فرآیندها را ارائه می کند. بپذیریم یا نپذیریم، فرقی نمی کند. چیزی که ثابت است، تغییر است. ما خواسته یا ناخواسته در گرداب بزرگی گرفتارها شده ایم؛ گردابی از تنوع رسانه ها و فناوری ها برای آموزش، برای کسب و کار، برای زندگی، برای تفریح، برای سیاست ورزی، برای مدیریت، برای پرورش حرفه ای و .... . برای شنا کردن در آن باید تکلیف خود را با اندیشه های بنیانگذار فن ها ، روشن کنیم. طرحی نو دراندازیم، هویت خود را خوب بشناسیم، از این که فناوری را فقط تحسین کنیم، دست برداریم و بدانیم که این تحسین ها جای خالی بصیرت نظری، سیاست های مؤثر ، برنامه های های درسی اثر بخش، سازماندهی مؤثر محتوا و پرورش حرفه ایلازم برای اندیشه در مزیت نسبی آن را نمی گیرند. یاد گیری و آموزش را جدی بگیریم و در نظر داشته باشیم که فناوری ابزار است و باید به اندیشه ی تولید آنها بپردازیم.
آب ما را خواهد برد، اگر ندانیم چرا پای در آن گذاشته ایم. جست وجوی ابزارهای مدرن، تنها نشانِ نو شدن نیست. غافل نشویم که نو شدن از اندیشه، الگو های ذهنی ، رویکردها، قابلیت های فردی و گسترش یادگیری آغاز می شود. این پیام تجربه های جهانی در توسعه ی فناوری آموزشی است. تفکر و یاد گیری را دست کم نگیریم.
منبع : بنیاد آینده نگر ایران