یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


« نه » بزرگ به تولید کننده


« نه » بزرگ به تولید کننده
تقریباً تمامی تولید کننده ها حرف های مشترکی دارند. فرقی نمی کند که فعالیت تولیدی آنها در چه زمینه ای باشد کشاورزی، محصولات غذایی، خانگی یا صنعتی. صاحب کارگاه های کوچک در حاشیه شهر باشند یا کارخانه هایی با صد ها کارگر، همگی معتقدند در شرایطی که می توانند با سرمایه شخصی خود به شیوه راحت تری پول در بیاورند، قدم در راه سخت و دشوار تولید گذاشته اند. زمانی که درباره وضع کسب و کار و تولید شان صحبت می کنند، غالباً بارها واژه های خرابی اوضاع و کسادی کار از سوی آنها تکرار می شود و از کمبود اعتبارات بانکی و قوانین دست و پاگیر بر سر راه شان گلایه می کنند. بیشتر آنها چشم انتظار اعطای کمک های بیشتر می مانند تا به تولیدشان جان بدهند و لابد تولیدی که می خواهد با حمایت جان بگیرد با قطع حمایت ها هم جان می دهد، تا جایی که وضع کماکان همان می شود که بود ؛ تولید کننده های نامطمئن از اوضاع و مصرف کننده های ناراضی از تولید آنها.
● در انتهای فهرست انتخاب
وقتی مصرف کننده به سراغ خرید کالای وارداتی می رود، کالایی که مشابه آن را تولید کننده داخلی هم ساخته و به بازار عرضه کرده است، سستی عرصه ای به نام تولید در کشور خود را به رخ می کشد وقضیه این می شود که محصول تولید داخلی، ناتوان از رقابت با نوع خارجی، همیشه در انتهای خط فهرست انتخاب مصرف کننده و خریدار قرار می گیرد. ولی رضا کیانی شاد مدیر یک کارخانه تولید فرآورده های چوبی، در حالی که نمونه ای از محصولات تولیدی مجموعه تحت نظارتش را نشانم می دهد، به من می گوید تلاش دارد تا علی رغم دشواری هایی که با آن روبه رو است، محصول نهایی که در های ورودی، درهای کمدی و بدنه انواع کابینت است را با بهترین کیفیت در اختیار مصرف کننده بگذارد. ظهر یک روز بارانی آخرین ماه پائیز، صدای اعتراض او از شرایط نامطلوب تولید آن قدر بلند هست که در میان صدای بارش باران به شیروانی سقف کارخانه و نیز صدای گوش خراش دستگاه های CNC و پرس باز هم به گوش برسد وقتی می گوید: «تنها کارخانه تولید MDF در کشور، محصول با کیفیت مرغوب تولید نمی کند. در نتیجه تولید کننده هایی که دنبال تولید با کیفیت بالا هستند ناچارند محصول اولیه مورد نیاز را از کشور ترکیه وارد کنند. البته این به آن معنا نیست که ما از محصول تولید کارخانه داخلی استفاده نمی کنیم چون بخشی از نیاز اولیه مان باید از این طریق تأمین شود. اما در حالی که محصولات این کارخانه به قیمت های بالا در بازار موجود است من تولید کننده برای دریافت سهمیه مورد نیازم باید مدت ها در نوبت بمانم. در حالی که پول را چند ماه جلوتر پرداخت کرده ام، به خاطر دیر رسیدن محصول در کار تولیدم وقفه می افتد.»
خرید بخشی از محصول اولیه مورد نیاز کارخانه تحت سرپرستی اش از کشور ترکیه سبب شده که این تولید کننده ایرانی به خوبی از شرایط کار هم صنفان خود در آن کشور مطلع باشد. رضا کیانی شاد می گوید: «آنها برای حمایت از تولید داخلی همه جوانب کار را می سنجند و همه امکانات را مهیا می کنند و در اختیار تولید کننده می گذارند. در حالی که محصول اولیه خریداری شده ما، باید مدت ها در گمرک بماند تا دوباره تشریفات گمرکی با همه وقت گیری اش انجام شود و در همین مدت به خاطر نرسیدن مواد اولیه خط تولید کارخانه بخوابد. در ترکیه اجناس اولیه ای که تولید کننده از خارج وارد می کند به طور مستقیم جلوی در کارخانه برده می شود و مأمور و ارزیاب گمرک هم در همان محل کارخانه و هنگام تحویل جنس به تولیدکننده مراحل کار خود را انجام می دهند.»
او پیشنهاد می کند که اگر دولت می خواهد از تولید داخل حمایت کند، تسهیلات بیشتری جلوی پای تولیدکننده بگذارد و موانع را بردارد. وی می گوید: «تولید ما نیاز به مدیرانی با اختیارات کامل دارد که اشرافشان به قانون زیاد باشد و بتوانند بدون تخطی از آن، در موارد ضروری به موارد سخت قانونی انعطاف لازم را بدهند. کسانی که به ارزش کار تولید واقف باشند و تلاش شان بر داشتن موانع باشد نه این که با نوع عملکردشان مانع دیگری هم اضافه کنند. بارها شده جنس ما در مبادی ورودی در انتظار انجام امور گمرکی مانده، در حالی که حتی عوارض آن را پرداخته ایم، اما کار در یک مرحله شاید جزیی اشکال پیدا کرده، خواسته ایم که اجازه ترخیص کالا را بدهند تا تولید کارخانه متوقف نشود و بعد سایر مراحل کار را انجام بدهند، اما نپذیرفته اند و قانون و نوع برداشت خاص خود را از آن به میان کشیده اند.»
● جواب «نه » به تولیدکننده
در کار تولید هم کابوس است؛ کابوس از دست دادن سرمایه و هم فکر نگران کننده ورشکستگی و به دنبالش فروریختن اعتباری چندساله. هم هزار تبصره و بند و قانون است و هم روبه رویی با صدها مانع ریز و درشت دیگر و تولیدکننده درست ناچار است روی خطی حرکت کند که گاهی این کابوس ها را به واقعیت می رساند. اما خارج از دایره تولید و زندگی تولیدکننده، این کابوس ها برای کسی اهمیت چندانی ندارد. نه مدیر بانکی که درخواست دریافت وام صاحب یک واحد تولیدی را در آخرین نوبت رسیدگی قرار می دهد، نه مسئولی که به درخواست ترخیص زودتر از موعد مواداولیه مورد نیاز تولیدکننده، جواب «نه» می دهد. نه کارمندی که در مقابل اعتراض و خشم تولیدکننده از کندی کارهای اداری، قانون را به میان می آورد و از محدودیت ها حرف می زند و نه مصرف کننده که فقط خواهان کالایی با مرغوبیت بالاست تا از هزینه ای که بابت خرید آن صرف کرده احساس پشیمانی نکند. این است که در این دایره فقط تولیدکننده می ماند و فرآیند طولانی و دشواری که از مرحله تهیه مواد اولیه مورد نیازش شروع می شود و حتی بعد از ساخت محصول و رسیدن آن به دست مصرف کننده هم به پایان نمی رسد چون مصرف کننده مدام از بی کیفیتی کالای تولید شده از سوی تولیدکننده داخلی گله و اظهار نارضایتی می کند.
گاهی گشایش های بانکی به سختی صورت می گیرد. سیاست های سختگیرانه با هدف کنترل نقدینگی، تولید کننده ها را هم با محدودیت مواجه می کند و یا ناهماهنگی بین دستگاه های مسئول و مرتبط با بخش تولید آشکارا به بدنه تولید کشور آسیب می زند، شاید به این دلایل یا موارد دیگری، تولیدکننده ها هم تغییری در وضع کیفی محصولات خود نمی دهند و اصولاً به تعریف واحد و مشترکی از تولید کیفی نرسیده اند.
به عقیده دکتر حسن هاشمی پور، مدرس اقتصاد دانشگاه، مشکل تولیدکننده داخلی این است که با نیاز روز پیش نمی رود و از تغییر ذائقه و علاقه و نیاز مشتری بی خبر می ماند: «درواقع تولیدکننده ما چون چشم اندازی از آینده کاری اش ندارد، در نتیجه صاحب برنامه هم نیست. یک کارخانه تولید یخچال رادر داخل کشور در نظر بگیرید که هنوز همان محصولی را به همان شکل تولید می کند که ۲۰ سال پیش خط تولیدش را راه انداخته است. در حالی که کارخانه های مشابه خارجی سال به سال در محصول خود تغییر به وجود می آورند و هر بار کالای ساخت خود را به نیاز واقعی و روز مشتری نزدیک تر می کنند. تولیدکننده ما خودش را با سلیقه مصرف کننده، دانش روز و فناوری های جدید آشنا نمی کند و به همین خاطر درعرصه رقابت از کالای خارجی هم عقب می ماند.»
● بهتر و پرسودتر از تولید
از میدان بسیج در جنوب شرقی تهران به طرف سمنان، بعد از قیامدشت و شریف آباد شهرک های صنعتی بی شمار مالکان دوسوی جاده اند. اما ساختمان ها در این شهرک های صنعتی نیمه کاره به حال خود رها شده اند . خط تولیدی راه اندازی نشده و محصولی از آن جا بیرون نمی آید. بیشتر سازندگان این مجتمع های صنعتی که باید به کار تولید بپردازند، دیوار کارخانه ها را تا نیمه بالا آورده، سوله ها را زده اند و بعد از گرفتن اعتبارات بانکی ، دیگر به دنبال تکمیل پروژه های اقتصادی خود نرفته اند. محصول برنامه ریزی نشده ایجاد شهرک های صنعتی برای کمک به تولید داخلی، در حال حاضر تعطیلی شایدنزدیک به نیمی از آنها است. می توان رد صاحبان این مجتمع های اقتصادی را در جای دیگری غیراز محوطه عظیم کارخانه های در دست ساخت گرفت. جایی که با وام ها و اعتبارات دریافتی از بانک به کار بهتر و درآمد زاتر از کار تولیدمشغولند.
رضا کیانی شاد معتقد است: «سیستم در ایران همه را به کار دلالی و واسطه گری سوق می دهد. به عبارت دیگر سیستم خودش سدی در برابر تولید است.»
او به وضع کارخانه اش اشاره می کند و این که در ظرف دو سال ۵۰۰ تا ۶۰۰میلیون تومان سرمایه صرف تجهیز کارخانه کرده «اگر فقط با همین مبلغ ملک خریده بودم، الآن سرمایه ام سه برابر شده بود. سودم را برده بودم و این قدر هم درگیر انواع مشکلات اداری و موانع پیش پای تولید نمی شدم که حتی برای گرفتن یک اعتبار بانکی هم با مشکل مواجه باشم. وقتی روزانه برای خرید مواد اولیه مثلاً صدمیلیون نیاز داریم اما برای گرفتن همین مبلغ به صورت وام از بانک ، باید ده جور سند و مدرک ارائه بدهیم، آن قدر کاغذبازی و مانع جلوی پای آدم می اندازند که اصلاً از گرفتن وام پشیمان می شویم. ما به روز به پول احتیاج داریم و اگر قرار باشد بانک سه ماه بعد از درخواست پول به ما بدهد، گشایشی در کارمان نمی شود.»
با همه این گلایه ها، او فکر ایجاد شهرک های صنعتی و اعطای وام به طرح های زودبازده را می پسندد و ایجاد شهرک های صنعتی را در سال اخیر نوعی حمایت از تولیدکننده به شمار می آورد: «شهرک های صنعتی مناطق منظمی هستند که قیمت های مناسب دارند و از سیستم خدمات رسانی تقریباً خوبی هم برخوردارند.»
سیاست رسمی دولت حمایت از تولید داخلی و بی نیازی از واردات است. اما همیشه در عمل و اجرا همان اتفاق هایی نمی افتد که در محافل رسمی درباره شان تصمیم گیری می شود.
فاطمه امیری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید