یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا


همه برای دفاع از تولید


همه برای دفاع از تولید
هنوز خاطرات دهه ۶۰ در ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی باقی مانده است. ایامی که جدال های سیاسی به میدان فعالیت های اقتصادی نیز کشیده شده بود؛ فعالیت هایی که هرکدام در حوزه های گوناگون انجام می شد ولی چنان ارتباطی با هم یافته بود که خود می توانست سرآغاز عصری جدید در عرصه سیاست ورزی ایرانی باشد. اقتصاد شاید یکی از اصلی ترین دغدغه های دهه ۶۰ تولید بوده باشد. دولت در این مورد چارچوب های خاصی داشت و دیدگاه های خود را مطرح می کرد. از سوی دیگر طیف دیگری هم در اقتصاد کشور حضور داشتند که چندان با دیدگاه های دولت وقت همراه نبودند. این طیف پایگاه سیاسی قوی هم داشت.
تا زمانی که حزب جمهوری اسلامی فعال بود، گروه بازاریان در قالب این حزب در عرصه سیاست حضور داشتند و پس از آن هم از طریق همراهی با جمعیت موتلفه اسلامی فعالیت های سیاسی خود را ادامه دادند. این گروه از بازاریان اهداف سیاسی خاصی نداشتند ولی اصلی ترین رایزنی های آنان پیرامون موضوعاتی مانند بحث های اقتصادی بود. شیوه توزیع کالا و چرخش اقتصاد کشور به سمت تولید نیز محور گفت وگو ها شناخته می شد.
در آن زمان دولت به تولید اهمیت فوق العاده یی می داد. به صورت کلی تولید را محور فعالیت های اقتصادی به شمار می آورد ولی همین طیف چندان با این جریان همراه نبود. گروه بازاریان بیشتر ترجیح می دادند تا همچنان محور فعالیت ها بر همان اصل توزیع استوار باشد. در صورتی که دولت همچنان تاکید داشت تولید باید به عنوان اصلی ترین هدف شناخته شود چرا که این جریان در دوره های گوناگون تجربه شده بود. این گروه اقتصادی تا زمان فعالیت حزب جمهوری اسلامی به صورت کم و بیش از همراهی آن برخوردار بودند و پس از آن هم نزدیکی به موتلفه اسلامی پایگاه سیاسی آنان را شکل می داد. روحانیت هرچند که همراه این طیف بود ولی دولت همچنان تاکید داشت امور اقتصادی باید از طریق مجراهای صحیح آن هدایت شود. باز هم تاکید می کنم در همین دوران حرکت تولیدمحور به عنوان یک اصل شناخته می شد. سال های پس از انقلاب بازاریان تا دوران حضور دولت آقای میرحسین موسوی در راس ارکان اقتصاد کشور حضور داشتند. ساختار بازار نیز از ابتدای حضور سلسله پهلوی دچار دگرگونی شده بود. تاریخ بازار نشان می دهد که در دوران قاجار بیش از آن نماد تولید و توزیع در کنار هم قرار داشتند به این معنا که حجره های بازاریان پستو هایی داشت که در آن تولید اجناس صورت می گرفت.
این اجناس از طریق شبکه توزیعی یعنی بازار عرضه می شد اما این ساختار در دوران پهلوی دچار دگرگونی شد به این معنا که بازار به توزیع کالا پرداخت. اقتصاد ایران در این دوران به طور کلی متکی به واردات کالا بود و این ساختار در سال های پس از انقلاب همچنان حفظ شده بود. این در حالی بود که تاکید فراوان دولت بر چرخش به سمت فعالیت های اقتصادی تولیدمحور بود. بنابراین در این برهه زمانی دو دیدگاه متفاوت به وجود می آمد که هرکدام از سوی طیفی خاص مورد حمایت قرار می گرفت. تیم اقتصادی دولت به صورت نسبی از تولید حمایت می کرد و تیم بازار نیز از توزیع و ادامه شیوه های گذشته پشتیبانی می کرد. این اتفاق سبب شده بود تا جدال های میان دولت و بازار شکل گیرد ولی همچنان اصل پذیرفته شده این بود که دولت حتی در شرایط جنگ نیز به دفاع از تولید و فعالیت های اقتصادی مفید ادامه دهد. در ابتدای امر دولت تلاش کرد تا نمادهای حامی تولید ایجاد کند. از طرف دیگر بنابر شرایط زمانی، واردات نیز از طریق دولت انجام می گرفت.
پس در این دوران دو اتفاق مهم رخ داد که هر دو برای بازار تهران ناگوار بود. اول دولت به سمت حمایت از تولید رفت و دوم واردات کالا و توزیع را به دست گرفت. در ابتدای این دوران جدال ها میان وزارت بازرگانی و بازار تهران با اصناف آغاز شد. بازاریان می گفتند دولت واردات را انجام می دهد و توزیع را خود نیز برعهده گرفته پس اینها قصد دارند بنیان بازار را دچار تزلزل کنند یا بازار را به طور کلی نابود کنند. بازاریان می گفتند دولت واردات می کند و براساس نظام سهمیه بندی یا کوپنی به آنها می گوید چقدر بفروشند. آنان اعتراض داشتند که همین عرضه را هم دولت برعهده گیرد. نمایندگان کمیته امور صنفی بازار در تمام جلسات وزارت بازرگانی شرکت می کردند. حتی می گفتند شما ها دولت مارکسیسم هستید. ما استدلال می آوردیم که دولت جنگ است ولی نمایندگان آنها در جلسات شروع به دعوا می کردند. این جدال ها سال های بعدی نیز ادامه داشت.
بازار سعی می کرد از طریق فعالیت های سیاسی خود قدری شرایط را تغییر دهد ولی در همین عصر هم دولت تاکید داشت که دیگر نمی توان به همان سیاق گذشته رفتار کرد. شاید اوج لابی گری ها نیز در همین دوران صورت می گرفت. ایامی که با مذاکرات و لابی گری های فراوان ادامه می یافت. بنابراین می توان بیان داشت که این عصر با جدال های سیاسی و اقتصادی همراه بود. بازار هم به صورت مدام سعی می کرد تا از امتیازاتی که در اختیار دارد، بهره مند شود. البته افرادی همچون آقای عالی نسب به عنوان حامیان دولت شناخته می شدند که با دیدگاه های گروه بازار موافق نبودند.
طی یکصد ساله گذشته، تعداد کسانی که تلاش کرده اند درنهایت اخلاص و حتی المقدور به صورت بی نام و نشان ریشه دارترین، عمیق ترین و موثرترین خدمات را در حق جامعه ایران به اندازه استاد فقید زنده یاد میرمصطفی عالی نسب انجام دهند،چندان زیاد نیست. استاد در طول عمر پربرکت خود در عین حال که از منظر رفتارهای فردی همواره تلاش داشته اند تجلی بخش یک انسان و نمونه مسلمان ایرانی باشند به گونه یی که حداکثر توانایی خود را در ارتقای بینش اسلامی و شناخت علمی و رفتار اخلاقی به کار گرفته و از این توانایی ها در راستای بهبود وضعیت فرهنگ،سیاست و اقتصاد کشور در بالا ترین سطح ممکن استفاده کنند.
ویژگی مشترک همه کارهایی که ایشان از این موضع در طول حیات پربار خود انجام داده اند این است که در درجه اول و حتی المقدور مخفیانه و در درجه دوم به تاثیرگذار ترین صورت ممکن دنبال شده است. تعداد کسانی که از طریق استاد فقید مسائل و مشکلات روزمره خود را حل و فصل کرده اند، آلام و دردهای خود را تسکین داده اند و در عین حال عزت نفس آنها نیز محفوظ مانده، زیاد است و شاید اگر فرصتی می شد که تک تک این افراد به حسن نیت و صدق عمل و کمک های موثر مرحوم میرمصطفی عالی نسب گواهی دهند بی گمان تعداد آنها از مرز هزاران نفر نیز فراتر می رفت. شاید اصلی ترین تحولات دهه ۶۰ را این گونه بتوان تفسیر کرد که در زمینه اقتصادی پس از اتفاقات سیاسی مانند انحلال حزب جمهوری اسلامی اصلی ترین موضوع مذاکرات همین بحث های اقتصادی میان بازاریان و دولت بود.
حسن عابد جعفری
وزیر بازرگانی دولت میرحسین موسوی
منبع : روزنامه اعتماد