سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اعتماد به نفس ایران در پرونده هسته ای


اعتماد به نفس ایران در پرونده هسته ای
برخی تحلیلگران همسو با غرب به طرح مقولاتی همچون نوشیدن«جام زهر» جدید توسط حکام جمهوری اسلامی ایران و یا مدل سازی نمونه های کره شمالی و لیبی پرداخته‎اند که در کنار تهدیدات نظامی، بستر جنگ روانی تازه‎ای را علیه پرونده هسته ای ایران فراهم می‎سازد.
آن گونه که غربی ها اظهار کرده اند جمهوری اسلامی ایران در روند پرونده‎ی هسته‎ای خود به بازی ماهرانه‎ای پرداخته که آمیزه‎ای از دیپلماسی گفت‎وگو و دیپلماسی تهاجمی است. در واقع زمانی که ایران دریافت استیفای حقوق مشروع هسته ای از طریق کانال‎های مرسوم قانونی و بین المللی میسر نیست و اساسا غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا حاضر نیستند این حقوق را به رسمیت بشناسند، به اتخاذ سیاستی همانند آن ها پرداخت و ضمن پافشاری بر حق هسته ای، لحنی طلبکارانه و تهاجمی به خود گرفت، اما در عین حال باب مذاکرات با غرب را به طور کلی به روی خود نبست.
به طور طبیعی سرسختی و مقاومت ایران موجب انتقال پرونده هسته‎ای به شورای امنیت شد و قطعنامه های متوالی علیه این کشور صادر شد. اما جمهوری اسلامی ایران هیچگاه به خواسته های گروه ۵+۱ تن نداده و همچنان به فعالیت های هسته‎ای خود ادامه داد. در این راستا ایران از اختلافات موجود میان اعضای دائمی شورای امینت بهره زیادی برده و امتیازاتی کسب کرده است، هر چند در نهایت مانع همگرایی این اعضا در تصویب قطعنامه ها نشده است.
از طرفی ایران از سیاست اکتساب زمان و یا به تعبیر هفته نامه‎ی نیوزویک از سیاست «هزار و یک شب» به خوبی استفاده کرده و علیرغم تحریم های فزاینده، گام هایی در جهت پیشبرد فن آوری هسته‏ای خود برداشته است.
سوال اساسی آن است که جمهوری اسلامی ایران تا چه زمانی قصد دارد به این سیاست و یا به تعبیر غربی ها بازی دیپلماسی ادامه دهد؟ و آیا هزینه های ادامه این بازی را که معلوم نیست فرجام خوشایندی داشته باشد، محاسبه کرده است؟ و بالاخره آیا جمهوری اسلامی ایران در برابر فشار و تهدیدات روزافزون غرب تسلیم خواهد شد؟
ویا بالعکس این غرب است که در برابر مقاومت و سیاست های ایران به زانو درآمده و نهایتا این کشور را به عنوان یک رژیم هسته‌ای به رسمیت خواهد شناخت؟ و یا آن گونه که برخی از کارشناسان نظامی پیش بینی می‌کنند هیچ یک از دو طرف از مواضع خود کوتاه نیامده و کار به مقابله‌ی نظامی خواهد انجامید؟
فضای حاکم بر پرونده‌ی هسته‎ای ایران البته نشانه‎هایی از تهدید و تقابل نظامی دربردارد و مقامات آمریکایی و اسراییلی بارها از ضرورت گزینه نظامی به عنوان تنها راه بازدارندگی ایران از ادامه فعالیت‎های هسته‎ای و غنی سازی اورانیوم سخن گفته اند.
اما در کنار این تهدیدات که به نظر می رسد بیشتر در قالب جنگ روانی مطرح می شود، نشانه‎هایی از فعالیت نرم دیپلماسی و چراغ سبزهای تشویقی به چشم می خورد که آخرین نمونه آن در بسته پیشنهادی خاویر سولانا مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا خلاصه می‎شود که با توجه به شرایط دشوار اقتصادی ایران و ادامه تحریم‎ها می تواند برای مقامات تهران وسوسه برانگیز باشد.
در همین راستا برخی تحلیلگران همسو با غرب به طرح مقولاتی همچون نوشیدن«جام زهر» جدید توسط حکام ایران و یا مدل سازی نمونه های کره شمالی و لیبی پرداخته‎اند که بستر جنگ روانی تازه‎ای را در کنار تهدیدات نظامی فراهم می سازد.
خلاصه این تحلیل آن است که فشارها و وضعیت بغرنج اقتصادی ایران به سمتی پیش خواهد رفت که همانند اواخر جنگ تحمیلی، مسئولین ایرانی از آرمان‎گرایی به واقع‎گرایی روی آورده و ناچار به پذیرش قطعنامه های شورای امنیت خواهند شد و همانند پیونگ یانگ و طرابلس دست تسلیم بالا برده و به آغوش جامعه بین الملل بازخواهند گشت!
صرف نظر از آن که این تحلیل تا چه حد به واقعیت نزدیک است و یا اساسا مقارنه میان شرایط فعلی با دوران جنگ تحمیلی و یا مقایسه ایران با الگوهای نسبتا مشابه(کره شمالی و لیبی) صحیح است یا نه، اما در این واقعیت تردیدی نیست که جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با تهدیدات و تحریم‎ها و وجنگ روانی، از هوشمندی و اعتماد به نفس قابل توجهی برخوردار بوده و به سیاستی همسان در برابر غرب روی آورده است.
یعنی در شرایطی که سیاست «چماق» روی کار آمده و طبل جنگ نواخته می شود، مسئولین سیاسی و نظامی به ذکر توانمندی های نظامی و مقابله به مثل ایران می پردازند و زمانی که سیاست «هویج» اتخاذ می شود و بسته تشویقی ارائه شده و زمزمه مذاکره به گوش می رسد، به نوعی نرمش نشان داده و برای مذاکره ـ و نه عقب نشینی و تسلیم ـ اعلام آمادگی می کنند.
در همین راستا زمانی رییس جمهور محترم لحن خصمانه و تهدیدآمیز به خود می گیرد و حتی از محو اسراییل از نقشه گیتی سخن می راند و گاه دیگر مسئولان با لحنی آرام و صلح آمیز و در چهارچوب قواعد دیپلماسی موضع گیری می کنند و با این دوگانگی ظاهری غربی ها را دچار تردید و تشتت می کنند.
شاید برخی تحلیلگران این موارد را به مثابه وجود اختلاف رویکرد میان مسئولان ایرانی تلقی کرده و آن ها را به جنگ‎طلب و سازش‎کار و یا آرمان‎گرا و واقع‎نگر تقسیم کنند، اما در این نکته تردیدی نیست که راهبرد هسته‎ای ایران مورد اجماع همه مسئولین و حتی همه طیف‎های سیاسی در ایران قرار گرفته و نشانی از گسست و واگرایی در آن به چشم نمی‎خورد، که این امر به نوبه خود بر اعتماد به نفس تهران در چالش هسته‎ای با غرب می افزاید.
از دیگر دلایل این اعتماد به نفس ـ آن گونه که یکی از تحلیلگران امریکایی گفته ـ جایگاه منطقه‎ای و ثروت نفتی ایران است. مایکل هرش در نیوزویک گفته است: تحریم‌های شورای امنیت و به خصوص تلاش برای مسدود کردن راه‌های اقتصادی ایران که به رهبری آمریکا انجام می‌شود، نگرانی‌هایی را در تهران به وجود آورده ولی هرگز آن‌ها را به بیم و هراس نینداخته است. چرا باید این گونه باشد؟ نفت بشکه‌ای ۱۴۴ دلار است و ایران چهارمین کشور تولیدکننده نفت در جهان. آن‌ها می‌توانند این قیمت‌ها را تا حد زیادی افزایش دهند و اقتصاد جهانی را کساد کنند. وی در ادامه اظهار می دارد: رژیمی با این اعتماد به نفس بعید است که با تهدیدهای نظامی اسراییل و آمریکا دچار هراس شود.
در عرصه‎ی منطقه ای هم ایران در جایگاه ویژه ای قرار دارد و نفوذ و تاثیر شگرف آن در پرونده‎هایی همچون عراق و لبنان از دید محافل غربی مخفی نیست، تا جایی که برخی ناظران با نوعی اغراق معتقدند هر گاه اوضاع عراق، لبنان و یا فلسطین آرام می شود باید در جست‎وجوی نشانی از زدوبند پنهان میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا باشیم!
در هر حال پرونده هسته‎ای ایران مرحله‎ی حساس و پیچیده‎ای را طی می‎کند و دو طرف(غرب و ایران) هر یک دارای برگه‎های برنده‎ای هستند که به تناسب شرایط از آن بهره می‎گیرند. دقیقا نمی توان گفت کدام یک برگه‎های بیشتری دارند و یا کدام یک در این هماوردخواهی طولانی پیروز می شوند، اما جمهوری اسلامی ایران تاکنون نشان داده است که از مهارت و تجربه‎ی کافی در این بازی پیچیده برخوردار است.
از یاد نبریم که ایران در این بازی در شرایط نابرابری قرار دارد و علیرغم حقانیت مشروع در دستیابی به فن آوری هسته ای، به نحوی جامعه‎ی بین الملل را در برابر خود می‎بیند و در کنار تحریم و فشار اقتصادی، با حمله تبلیغاتی و اتهامات فراوانی مواجه شده است.
نویسنده: فرزان - شهیدی
منبع : باشگاه اندیشه