دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


آدم‌های‌ در حال‌ فرار از میدان‌ ناممکن‌ ها


آدم‌های‌ در حال‌ فرار از میدان‌ ناممکن‌ ها
«اگر قلم‌ عبید چاقوی‌ جراحی‌ است‌ قلم‌ اردشیر نیز چنین‌ است‌»
(احمد شاملو)
اردشیر محصص در سال‌ ۱۳۱۷ در شهر رشت‌ به‌ دنیا آمد. دانشكده‌ حقوق‌ سیاسی‌ دانشگاه‌ تهران‌ را به‌ پایان‌ برد. او یك‌ سال‌ در كتابخانه‌ وزارتخانه‌یی‌ كار كرد و بعد از كار دولتی‌ استعفا داد و یكسره‌ خود را وقف‌ طرح‌ها و طنزش‌ كرد. طرح‌های‌ اردشیر محصص گاه‌ و بیگاه‌ در این‌ نشریه‌ و آن‌ نشریه‌ چاپ‌ می‌شد تا اینكه‌ در سال‌ ۱۳۴۱ كه‌ احمد شاملو در سمت‌ سردبیری‌ كتاب‌ هفته‌ طرح‌های‌ جوان‌ دانشجویی‌ را كه‌ مصرانه‌ به‌ راهی‌ خلاف‌ راه‌ معمول‌ می‌رفت‌ به‌ مقدار زیادی‌ برای‌ چاپ‌ پذیرفت‌ این‌ امر، سر و صدای‌ زیادی‌ برپا كرد. از سال‌ ۱۳۴۲ آثار او در نشریات‌ كیهان‌، بویژه‌ كیهان‌ روازنه‌ جای‌ مناسبی‌ یافت‌ و این‌ جای‌ مناسب‌ را آن‌ قدر گسترش‌ داد كه‌ گاه‌ یك‌ صفحه‌ روزنامه‌ را اشغال‌ می‌كرد. عكس‌ و تصویر یكی‌ از مهمترین‌ پایه‌های‌ طرح‌های‌ محصص را تشكیل‌ می‌دهد:
عكس‌های‌ خبری‌، یادگاری‌، حوادث‌، هنرمندان‌، ورزشی‌، قاجار، تصاویر كتب‌ قدیمی‌، مینیاتورها و نقاشی‌های‌ عامیانه‌ و نقاشی‌های‌ تابلوهای‌ كافه‌ در رستوران‌های‌ قدیمی‌ و طرح‌های‌ صفحات‌ ادبی‌ نشریات‌ قدیمی‌.در آثار او گونه‌یی‌ سوررئالیسم‌ ایرانی‌ را همراه‌ با تكنیكی‌ كه‌ از نقاشی‌ سنتی‌ ایران‌ مایه‌ گرفته‌ است‌ می‌توان‌ یافت‌ و در تمامی‌ كمپوزیسیون‌های‌ كارهای‌ او و حالت‌ و اطوار پرسوناژهای‌ او این‌ واقعیت‌ به‌ وضوح‌ می‌درخشید.
میدان‌ كارهای‌ محصص ناممكن‌هاست‌. طرح‌های‌ او از مطالب‌ اعجاب‌آور یا غیرمنطقی‌ و باور نكردنی‌ها سیراب‌ می‌شود بی‌آنكه‌ پیوند خود را از حقیقت‌ ببرد و به‌ انسان‌ پشت‌ كند. طنز او در ادبیات‌ دیرینه‌ و قصه‌ها و افسانه‌های‌ عامیانه‌ ایران‌ ریشه‌ دارد و این‌ یكی‌ از رازهای‌ اصالت‌ تثبیت‌ او است‌.
آدم‌های‌ اردشیر دایما در حال‌ فرارند. از خود می‌گریزند یا از دیگران؟ آدم‌هایی‌ كه‌ در محیطی‌ جنون‌ آمیز به‌ جست‌ و خیزهای‌ دیوانه‌وار مشغولند و به‌ اعمال‌ سادستیك‌ و مازوخیستی‌ می‌پردازند.
آثار او را با ماشینیسم‌ و دنیای‌ ماشینی‌ كاری‌ نیست‌ آنچه‌ او می‌بیند تارها و انگیزه‌های‌ مریی‌ و نامریی‌ است‌ كه‌ در این‌ دنیا ساخته‌اند. بنابراین‌ متن‌ پیچیده‌ و دوار انگیز، چرخش‌ قلم‌ اردشیر در جست‌وجوی‌ افشا و تصحیح‌ مناسبات‌ انسان‌ با انسان‌ است‌.زنان‌ ایرانی‌ در آثار اردشیر موضع‌ ویژه‌یی‌ دارند. حالت‌های‌ گذرا، رفتار و تناقض‌های‌ وجودی‌ آنها در متن‌ جاذبه‌ها و تظاهرات‌ عشوه‌گرانه‌ و غرور پر از ناز و نوازش‌ و نیز موقعیت‌ جنسی‌ آنها، از مكتوم‌ترین‌ زاویه‌ و به‌ طرزغافلگیرانه‌یی‌ تجسم‌یافته‌ است‌.
اردشیر محصص مدتی‌ در نیویورك‌ بسر برد. حاصل‌ این‌ اقامت‌ انبوهی‌ كار و تجربه‌ از زندگی‌ نیویورك‌ در متن‌ حركت‌ و آهن‌ و جنون‌ است‌.
در آثار نیویوركی‌ اردشیر با موجودات‌ و آدم‌های‌ عجیبی‌ روبرو می‌شویم‌ كه‌ در اولین‌ نظر طرح‌ كمرنگ‌ یك‌ آشنایی‌ را به‌ ذهن‌ ما منتقل‌ می‌كند، اما بلافاصله‌ در می‌یابیم‌ كه‌ نه‌ ذهن‌ ما، بلكه‌ این‌ ذهن‌ خالق‌ این‌ آثار است‌ كه‌ با ما آشنایی‌ دیرینه‌یی‌ دارد و این‌ مخلوقات‌ عجیب‌ را در حال‌ و هوای‌ دیگری‌ نیز در برابر ما نهاده‌ است‌.
برعكس‌ دیگر دیداركنندگان‌، برای‌ اردشیر محصص آسمانخراش‌های‌ نیویورك‌ جالب‌ نبود، آنچه‌ جالب‌ بود، انسان‌ بود، اما نه‌ انسان‌ برهنه‌ و بی‌تعلق‌ و جداشده‌ از مناسبات‌ اجتماعی‌ بلكه‌ برعكس‌ انسانی‌ كه‌ در بحرانی‌ترین‌ مركز هستی‌ اجتماعی‌ خود ایستاده‌ است‌ و سیمای‌ او بازیاب‌ نامریی‌ترین‌ خطوط‌ عصر و محیط‌ اوست‌.اردشیر محصص در كوچه‌ پس‌كوچه‌های‌ «تایمز اسكور» و خیابان‌ ۴۲، در پرت‌ترین‌ زوایای‌ نیویورك‌ پرسه‌ می‌زند كه‌ بین‌ انسان‌ و اشباح‌ سرگردانند، موجوداتی‌ حشره‌مانند، مخلوقاتی‌ از در و دیوار بیرون‌ می‌كشد و گویی‌ این‌ موجودات‌ شگرف‌ را از پشت‌ دیوارهای‌ نیویورك‌، از زیر پوست‌ شهر بیرون‌ كشیده‌ و با گردش‌ قلم‌ خود آنها را با سرعت‌، بی‌محابا روی‌ كاغذ ریخته‌ است‌، با همان‌ سرعت‌ و جنون‌ و تپشی‌ كه‌ ذهن‌ او كار می‌كند و سرگیجه‌ نیویورك‌ در تداوم‌ است‌.او به‌ جز با نشریات‌ ایرانی‌ با نشریات‌ خارجی‌ چون‌ آفریقای‌ جوان‌، روزنامه‌ نیویورك‌ تایمز چاپ‌ نیویورك‌ همكاری‌ داشت‌.
نمایشگاه‌ها: تالار قندریز ۱۳۴۶، باشگاه‌ شهرداری‌ (شب‌های‌ شعر و هنر خوشه‌) ۱۳۴۶، گالری‌ سیحون‌ ۱۳۴۸ و ۱۳۵۰، انجمن‌ ایران‌ و امریكا ۱۳۵۱ و ۱۳۵۳، گالری‌ دریسی‌ شیراز ۱۳۵۲، مركز فرهنگی‌ تلویزیون‌ اصفهان‌ ۱۳۵۲، دانشگاه‌ نیویورك‌ ۱۳۵۳، گالری‌ گراهام‌ نیویورك‌ ۱۳۴۵، گالری‌ لیتو ۱۳۵۴.
آلبوم‌های‌ چاپ‌ شده‌: كاكتوس‌ ۱۳۵۰، با اردشیر محصا و صورتك‌هایش‌ ۱۳۵۰، اردشیر و هوای‌ توفانی‌ ۱۳۵۲، تشریفات‌ ۱۳۵۲، شناسنامه‌ ۱۳۵۲، وقایع‌ اتفاقیه‌ ۱۳۵۲، لحظه‌ها ۱۳۵۲، طرح‌های‌ آزاد ۱۳۵۳، همچنین‌ برگزیده‌یی‌ از مقالاتی‌ را كه‌ درباره‌ او به‌ چاپ‌ رسیده‌ در كتابی‌ گردآوری‌ كرده‌ و انتشار داد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید