دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تباهی یک فرصت تاریخی


تباهی یک فرصت تاریخی
تحریم ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و تهدید به اقدام نظامی علیه ایران دو گزینه‌ای هستند که آمریکا همواره در روی میز تصمیم‌گیری در مورد ایران نگاه ویژه‌ای به آنها داشته است. بعد از آنکه خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که در مذاکرات چند ماهه با علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی نتوانسته ایران را به تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای خود ترغیب کند، آمریکا اعلام کرده است که تلاش های خود را برای اعمال تحریم‌هایی علیه ایران شدت خواهد بخشید. هر چند که سولانا برای تشویق ایران به پذیرش مشوق‌های ۱+۵ تمام تلاش خود را انجام داد و در گفتگوها و ملاقات‌های طولانی خود با لاریجانی بارها سعی نمود ایران را تشویق به پذیرش پیش شرط آمریکا (تعلیق) برای شروع مجدد مذاکرات هسته‌ای نماید، ولی تهران و واشنگتن به دلیل بی‌اعتمادی به یکدیگر در حال از دست دادن فرصتی هستند که تحلیلگران به آن به چشم فرصتی تاریخی برای مشارکت در مذاکرات سطح بالا میان نمایندگان دو کشور نگاه می‌کنند. تهدید آمریکا به تحریم ایران که در نشست اخیر وزرای خارجه ۱+۵ در لندن نیز به آن اشاره شد، در حالی صورت می‌گیرد که آمریکا برای رسیدن به هدف خود باید با چالش‌ها و مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم کند و در همین حال بسیار بعید به نظر می‌رسد که بتواند حتی در صورت جلب حمایت سایر کشورها به اهداف مورد نظر خویش از تحریم تهران دست یابد.
هر چند که واشنگتن با ممنوع اعلام کردن همکاری مستقیم و غیر مستقیم با بانک صادرات، تشویق بانک‌های بین‌المللی برای خودداری از همکاری با بانک‌های ایرانی، تمدید قانون تحریم یک جانبه ایران تا سال ۲۰۱۱ و تلاش برای جلب حمایت همسایگان ایران برای تحت فشار قرار دادن ایران، حرکت به سوی تحریم ها را آغاز کرده، ولی جرج بوش رییس جمهور آمریکا و کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه این کشور با درخواست نئومحافظه‌کاران برای اقدام نظامی زودهنگام علیه ایران مخالفند. تحلیلگران و مقام‌های رسمی آمریکا می‌گویند که بوش و رایس در محاسبات خود به این نتیجه رسیده‌اند که راه مذاکره با تهران تنها راه به سوی جلو است ولی با این حال هنوز رهبران آمریکا قصد دارند با حفظ جایگاه برتری خود در عرصه جهانی، تهران را از طریق تهدید به تحریم وادار به مذاکره در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود کنند. هر چند که دولت‌های مختلف آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با اعمال تحریم‌های اقتصادی یکجانبه توانسته‌اند مشکلاتی را برای دولت و مردم ایران به وجود آورند، ولی واشنگتن در اعمال تحریم‌های بین‌المللی باید موانع پرهزینه‌ای را پشت سر بگذارد. با وجود همه‌ی مطالبی که تاکنون به آنها اشاره شد و آگاهی رهبران آمریکا به جاده بسیار ناهمواری که برای حرکت انتخاب کرده‌اند، سوالاتی که در اینجا به ذهن خطور می‌کند این است که آیا تحریم‌های بین‌المللی گسترده یا جزئی توانایی پایان دادن به برنامه‌های هسته‌ای ایران را آنگونه که اتحادیه اروپا و آمریکا ادعای آن را دارند، دارد؟ یا اینکه تحریم‌ها تنها گامی برای یک اقدام دیگر است؟ حال اگر این تحریم‌های احتمالی نتوانند به اهداف خود دست یابند و برخی دیگر از طرف‌ها جرات انجام یک اقدام نظامی کرد چه؟ در اینجا آیا ایران دست و پا بسته و ساکت خواهد نشست یا اهرم‌هایی را برای فشار بر طرف‌های مختلف و ضربه زدن به همگان در اختیار دارد؟ به همین منظور در این نوشتار به بررسی موانع آمریکا برای تحریم ایران و توانایی تهران برای مقابله با تحریم و قربانیان احتمالی وقوع چنین شرایطی می‌پردازیم.
● تحریم چهار فصل تهران:
تحریم اقتصادی و سیاسی ایران از سوی آمریکا سابقه‌ای طولانی دارد. پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن تسخیر لانه جاسوسی در اعتراض به دخالت‌های آشکار و پنهان واشنگتن در امور داخلی ایران، در نهایت به قطع رابطه ایران و آمریکا منتهی شد. متعاقب این امر کاخ سفید در مقاطع مختلف زمانی ایران را مورد تحریم قرار داده است. تحریم خرید نفت از ایران، انسداد دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکا و وضع قوانین و مجازات‌های اقتصادی علیه تهران از جمله این تحریم‌ها می‌باشند. این تحریم‌ها مکررا از سوی دولت‌های آمریکا در قبال ایران تمدید و تجدید شده که تازه‌ترین مورد آن در ماه گذشته توسط جرج بوش صورت گرفت. هنوز یکسال از روی کار‌آمدن دولت کلینتون نگذشته بود که مقامات آمریکایی در اکتبر سال ۱۹۹۳ تصمیم به تحریم تجاری ایران گرفتند. روزنامه "وال استریت ژورنال" در آن زمان نوشت: آمریکا از متحدین خود خواسته است که از منافع بازرگانی چشم پوشی کرده و برای فشار به ایران همکاری کنند. دولت آمریکا در رابطه با تحریم ایران در آن مقطع زمانی امید داشت تا در صورت کامیابی سیاست تحریم، نارضایتی عمومی در ایران به واسطه‌ی فشارهای بین‌المللی و اقتصادی افزایش یابد و از این طریق فشار بر دولت ایران بیشتر شود. چنانچه پاتریک کلاوسون کارشناس مسایل ایران نیز در تایید این سیاست گفته بود: دولت‌ آمریکا در رابطه با رفتار غیر قابل قبول ایران، شدت عمل به خرج داده و اقدامات جدی از جمله تحریم تقریبا کل تجارت با ایران، مخالفت با اعطای وام و سرمایه‌گذاری در این کشور و . . . را در پیش گرفته است.
در بهار ۱۹۹۵ دولت کلینتون خط مشی "تحریم کالاهای ایرانی" را تبدیل به سیاست "تحریم همه جانبه تجاری ایران" کرد و قانون "داماتو" تحت فشار گروه‌های ذی‌نفوذ اسرائیل، تقدیم مجلس آمریکا شد. در واقع بعد از دستیابی جمهوری‌خواهان به کرسی‌های سنا و کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل در ژانویه ۱۹۹۵ ، کلینتون تحت فشار داخلی جهت اقدام علیه ایران قرار گرفت. این قانون در برگیرنده تحریم‌های همه جانبه علیه ایران بود. به موجب این قانون، هرگونه سرمایه‌گذاری، همکاری معامله و انتقال تکنولوژی در زمینه توسعه منابع نفت ایران ممنوع اعلام شد. این قانون شامل تحریم‌های ثانویه علیه شرکت‌های خارجی که در بخش نفت ایران سرمایه‌گذاری می‌کرد نیز می‌شد. هدف از این قانون، جلوگیری از صادرات نفت و گاز ایران و در نهایت اجازه ندادن به ایران جهت سرمایه‌گذاری برای آنچه که آنها آن را کسب سلاح‌های کشتار جمعی و حمایت از تروریسم بین‌الملل می‌نامند بود. قانون تحریم‌های ایران و لیبی، کمپانی‌های آمریکایی و خارجی را که بیش از ۴۰ میلیون دلار در بخش نفت ایران در سال اول اجرایی این قانون و ۲۰ میلیون دلار در سال‌های بعد سرمایه‌گذاری می‌کردند، مشمول مجازات می‌دانست. سناتور داماتو طراح این قانون که از هواداران سرسخت اسرائیل است، در جلسه کمیته بانکداری سنای آمریکا پیش از تصویب این طرح گفت: اکنون نیاز به همکاری متحدین می‌باشد. نفت رگ حیات ایران است و چنانچه می‌خواهیم رژیم ایران بپذیرد که رفتارش غیر قابل پذیرش است، باید این رگ حیاتی قطع شود. یکی دیگر از این سیاست‌ها، ممانعت از اعطای وام و اعتبارات خارجی به ایران بود. آمریکا با اعمال نفوذ بر روی موسسات بین‌المللی نظیر بانک‌ جهانی، صندوق بین‌المللی پول و غیره موجب شده است که این بانک‌ها تعهدات دلخواه ایران را فراهم نیاورده و از ارسال واقعی سرمایه به ایران جلوگیری نمایند. در این راستا، آمریکا دولت‌‌های خارجی را تشویق کرد تا اعتبارات صادراتی خود را به ایران کاهش دهند، که ملاقات اخیر کاندولیزا رایس با وزرای امور خارجه کشورهای حاشیه خلیج فارس در اجلاس قاهره را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد. همچنین آمریکا به کشورهایی چون ژاپن هشدار داد که وام در اختیار ایران قرار ندهند و اجناس خود را به ایران نفروشند زیرا با ریسک عدم پرداخت بهای اجناسشان مواجه خواهند شد که در این مورد نیز می‌توان به تلاش‌های آمریکا برای سنگ اندازی در اجرای قرارداد ایران و ژاپن در توسعه میدان نفتی آزادگان اشاره کرد.
از سوی دیگر، توانایی موسسات مالی بین‌المللی برای اعطای وام به ایران در این مقطع زمانی، به علت قوانین مختلف مصوب کنگره آمریکا (طی سال‌های ۹۴و ۱۹۹۵) به شدت محدود شد. به عوان مثال قانون تخصیص کمک خارجی برای سال مالی۱۹۹۴، درخواست دولت آمریکا برای کمک به بانک جهانی را به میزان وامی که بانک جهانی در سال ۱۹۹۳ در اختیار ایران قرار داده بود، کم کرد. در این راستا فشارهای اقتصادی ایالات متحده بر موسسات مالی بین‌المللی از جمله صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به گونه‌ای افزایش یافت که توافق قبلی بانک جهانی برای پرداخت سالانه ۷۵۰ میلیون دلار برای انجام برنامه‌های عمرانی و صنعتی در ایران را در دو مرحله کاهش داد. در ادامه و در راستای سیاست مهار دوگانه، کلینتون در تاریخ سیزدهم مارس سال ۲۰۰۰ در نامه‌ای به رییس مجلس نمایندگان آمریکا، تحریم‌های نفتی سال ۱۹۹۵ علیه ایران را تمدید نمود. خبرگزاری رویترز در تاریخ ۱۴ مارس همان سال با اشاره به مطلب مذکور اعلام کرد کلینتون در این نامه اظهار داشته که سیاست‌ها و رفتارهای ایران، همچنان تهدید کننده منافع ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا است، لذا تحریم نفتی ایران باید تمدید شود. سیاست‌های تحریم‌ آمریکا در دوران کلینتون با مخالفت برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا مواجه شد. بعنوان مثال قبل از امضای تحریم‌های ایران و لیبی در ۵ اگوست ۱۹۹۶، شرکت فرانسوی توتال قرارداد ۷۶۰ میلیون دلاری را برای توسعه میدان‌های نفتی سیری در جولای ۱۹۹۵ با ایران امضا کرده بود. کمیسیونر وقت انرژی اتحادیه اروپا نیز پس از امضای این طرح توسط کلینتون اظهار داشته بود: اجرای قانون تشدید محاصره ایران و لیبی توسط آمریکا معضلات بزرگ بسیار جدی برای این اتحادیه به بار خواهد آورد. وی اظهار داشته بود که قانون داماتو از توسعه منافع نفتی ایران و لیبی جلوگیری می‌کند و این در حالی است که ۲۰ درصد از نیازهای نفتی اروپا از ایران و لیبی وارد می‌شود.
در همین راستا در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۶ اتحادیه اروپا، قانون مقابله با تحریم‌ها را با هدف جلوگیری از پیروی شرکت‌های اروپایی از قانون تحریم‌های ایران و لیبی تصویب کرد. تغییر فضا در حوزه‌ی سیاست خارجی ایران با روی کار آمدن اصلاح طلبان در ایران علاوه بر اقدامات اروپا، باعث انعطاف در سیاست‌های اعمالی آمریکا در قبال ایران شد، چنانچه این امر باعث شد تا آمریکا ورود برخی اقلام به ایران را آزاد کرده و در واقع از تحریم‌های اقتصادی خود علیه ایران تا حدود زیادی عقب‌نشینی کند. از طرفی دیگر با پایان رسیدن دوران ریاست جمهوری کلینتون و بر سرکار آمدن جرج دبلیو بوش، صنایع و شرکت‌های نفتی آمریکا را امیدوار کرده بود تا دولت بوش تحریم‌های یکجانبه آمریکا را که در اگوست ۲۰۰۱ به پایان می‌رسید، تمدید نکند؛ چرا که هم بوش و هم دیک چنی معاون وی، مردان نفتی بودند و عدم کارآیی تحریم‌های یکجانبه و همچنین خسارت وارده بر شرکت‌های آمریکایی را به خوبی درک می‌کردند. اما با فعالیت‌های گسترده آیپک که به بهانه تشکیل کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین از سوی ایران، فضای حاکم بر مراکز سیاسی آمریکا را علیه تهران مسموم می‌کرد، این امر تحقق نیافت و تحریم‌های گذشته در قبال ایران از سوی دولت جرج بوش نیز تمدید شد.
از حادثه یازدهم سپتامبر تاکنون سیاست تحریم‌های اقتصادی آمریکا در دولت بوش تحت تاثیر چند عامل در تغییر و تداوم بوده است. حادثه‌ی اول، خود حادثه یازدهم سپتامبر بود که در سخنرانی ژانویه ۲۰۰۲، ایران به همراه عراق و کره‌شمالی به عنوان محور شرارت معرفی شد و به عنوان تهدید علیه امنیت جهانی در آن مقطع مورد غضب تصمیم گیرندگان سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت و اعمال تحریم‌های اقتصادی در قبال ایران یکی از سیاست‌های آمریکا در این راستا بود. مناقشه هسته‌ای ایران و سیاست‌های تهران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد از دلایل دیگری است که آمریکا را به استفاده از تهدید تحریم واداشته است. در همین راستا واشنگتن که به ناکار‌آمد بودن تحریم‌های یک جانبه واقف است سعی دارد به همراه قدرت‌های بزرگ چون انگلیس، فرانسه، آلمان، ژاپن، چین و روسیه و این بار در چارچوب شورای امنیت به اعمال تحریم‌ علیه ایران بپردازد.
تلاش آمریکا پس از پایان مهلت ۳۱ اگوست شورای امنیت در جهت تصویب قطعنامه‌ای براساس بند ۴۱ فصل هفت منشور سازمان ملل، در همین راستا صورت می‌گیرد. اینگونه اقدامات با مخالفت چین و روسیه که هر دو از شرکای مهم تجاری ایران محسوب می‌شوند تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است. در عین حال کارشناسان اقتصادی بر این باورند که کشورهایی همچون ژاپن، آلمان و فرانسه نیز به دلیل سود سرشاری که از سرمایه‌گذاری در ایران به دست‌ می آورند و همچنین نیاز به نفت و گاز ایران، تمایل چندانی به اعمال تحریم‌های شدید ندارند و احتمال همراهی آنها با آمریکا زیاد نیست. سیاست‌ تحریم اقتصادی اختصاص به مقطع خاصی در سیاست‌ خارجی آمریکا ندارد و از آغاز انقلاب اسلامی در ایران تاکنون به شیوهای مختلف به عنوان یک ابزار موثر در سیاست خارجی آمریکا برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران اعمال شده، که این موضوع سبب شده است تهران به تحریم‌های آمریکا عادت کند. محمود احمدی‌نژاد در یکی از سخنرانی‌های خود با بی‌اثر معرفی کردن تهدیدات آمریکا علیه تهران گفته است: اگر ایران توانسته است در نزدیک به سه دهه تحریم تهران موشک‌های مورد نیاز خود را بسازد باز هم قادر خواهد بود سایر نیازهای خود را برآورده کند.● ایران، تحریم اقتصادی و بحران نفتی در جهان:
جرج بوش از زمان از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای در ایران همواره گفته است که اگر ایران به برنامه هسته‌ای‌اش ادامه دهد، تحریم یک "گزینه واقعی" خواهد بود. وی درباره قطع صادرات نفت از سوی ایران در صورت اعمال تحریم گفته است: در حال حاضر برای مقابله با چنین وضعیتی آماده نیستیم زیرا این مساله‌ای نیست که با پرتاب دو موشک به ایران برطرف شود.
برخی تحلیلگران معتقدند اگر ایران با تهدید به تحریم مواجه شود، با قطع صادرات نفت اقدام به عمل تلافی‌جویانه خواهد کرد که این کار موجب افزایش قیمت‌ها به حدی می‌شود که به اقتصاد کشورهای غربی صدمه خواهد زد. کارشناسان اقتصادی نگرانند که با اعمال تحریم علیه ایران که با تولید روزانه چهار میلیون بشکه نفت در روز چهارمین تولید کننده نفت دنیا محسوب می‌شود، صادرات نفتی این کشور محدود می‌شود. به همین علت اکثر کارشناسان و تحلیل‌گران مسایل سیاسی و اقتصادی در مورد مساله هسته‌ای ایران پس از بررسی گزینه‌های مختلف در نهایت راه حل مذاکره و دیپلماسی را پیشنهاد می‌کنند، زیرا بررسی‌هایی که آنها انجام داده‌اند نشان داده است که بیشتر تحریم‌های آمریکا پس از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ موفق نبوده‌اند. کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که این تحریم‌ها نه تنها آمریکا را با پیچیدگی و دردسر مواجه کرده، بلکه موجب تقویت حس ملی‌گرایی در ایران شده و تنها نتیجه واقعی تحریم علیه ایران، به تأخیر انداختن توسعه ایران در زمینه گسترش منابع انرژی بوده است. از آنجایی که منابع نفت و گاز ایران قابل مقایسه با منابع نفتی عربستان سعودی است، ایالات متحده مانع گسترش و راه‌اندازی حداقل دو حوزه نفتی عمده آزادگان و یادآوران شده است که روی هم ظرفیتی بیش از ۳۵ میلیارد بشکه دارند. آمریکا همچنین با وتوی طرح عبور خط لوله گاز از دریای خزر، خسارت اقتصادی زیادی به ایران زد. این سیاست‌های آمریکا موجب افزایش قیمت انرژی و کاهش صادرات نفتی ایران شده است. تصور ایالات متحده این است که کاهش صادرات نفتی ایران به اقتصاد این کشور لطمه می‌زند، اما سیاست آمریکا در خاورمیانه در واقع موجب بی‌ثباتی قیمت نفت شده است، که عایدی دولت ایران را علی‌رغم میزان کم صادرات افزایش می‌دهد .
اعمال این تحریم‌ها هزینه‌های سیاسی نیز برای دولت آمریکا به همراه داشته و موجب ترویج حس ناامنی بین قشر متوسط جامعه ایران شده است. ایرانی‌ها هنوز خاطره حمایت آمریکا از عراق طی هشت سال جنگ ایران و عراق را فراموش نکرده‌اند و حضور آمریکا در افغانستان، عراق،‌ قطر، عربستان و جمهوری‌های آسیای میانه، نگرانی ایران را دامن می‌زند. در حال حاضر آمریکا در حالی از اعمال تحریم‌های اقتصادی شدیدتر علیه ایران دفاع می‌کند که چین و روسیه به علت روابط اقتصادی گسترده با ایران در موضعی مخالف دولت بوش قرار گرفته‌اند. گذشته از آنکه ایران برگ برنده دیگری نیز در دست دارد و آن کنترل گلوگاه‌های مهم انرژی جهان است که اختلال در آن می‌تواند قیمت نفت و گاز را تا ۵۰ درصد افزایش دهد. نکته مهمتر این است که آمریکا برای حل بسیاری از مشکلات خود در خاورمیانه به کمک ایران نیاز دارد و مجموعه این عوامل منجر به یک نتیجه‌گیری ساده می‌شود: تحریم علیه ایران موفق نخواهد بود.
گری سیمور از کارشناسان هسته‌ای و دستیار ویژه بیل کلینتون رییس جمهور پیشین آمریکا در امور عدم تکثیر تسلیحات هسته‌ای نیز معتقد است با در نظر گرفتن شرایط موجود، ترکیبی از دیپلماسی و اقدام بین‌المللی می‌تواند به حل مساله هسته‌ای ایران کمک کند. وی در اظهاراتی در موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن در خصوص راه‌های پیش‌روی جامعه بین‌الملل برای حل مساله هسته‌ای ایران هشدار داده است که اگر دیپلماسی شکست بخورد، گزینه‌های باقی مانده خیلی جذاب نیستند. به اعتقاد این کارشناس آمریکایی واقعیت این است که اعمال تحریم‌های شدید از جمله محدودیت‌های اقتصادی علیه ایران، بسیار سخت خواهد بود و از سوی دیگر حتی اگر این تحریم‌ها علیه ایران تحمیل شود نمی‌توان مطمئن بود که بتوانند ایران را مجبور به تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای‌اش کنند. وی در خصوص گزینه‌های دیگر گفته است که اگر مذاکره و تحریم نتایج مورد نظر را به همراه نداشته باشد، آمریکا می‌تواند خطرات یک حمله نظامی را بپذیرد، ولی باید توجه داشت برای اینکه یک حمله موفق و موثر باشد، نیاز به اطلاعات بیشتر از تاسیسات هسته‌ای ایران وجود دارد. بعلاوه، گزینه نظامی می‌تواند منافع آمریکا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه را به خطر بیندازد، چون احتمالا ایران برای واکنش نشان دادن به حملات صورت گرفته وارد عمل خواهد شد. گری سیمور در عین حال معتقد است احتمال کمی وجود دارد که تلاش‌های دیپلماتیک بتواند به طور کامل باعث توقف فعالیت هسته‌ای ایران شود، اما ناکامی در این عرصه، جامعه بین‌الملل را با گزینه‌هایی روبه‌‌رو می‌کند که احتمال موفقیت در آنها نیز کم است. این کارشناس هسته‌ای اگرچه دید مثبتی نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای ایران ندارد و گاه نیز ایران را متهم به وقت‌کشی در جریان مذاکرات می‌کند، ولی بر این باور است که مشوق‌ها و تهدیدهای موجود به اندازه‌ی کافی برای متقاعد کردن رهبران ایران به تعلیق غنی‌سازی اورانیوم، قوی نیستند. در عوض در حالی که قدرت‌های بزرگ در مورد نحوه برخورد با ایران دچار اختلاف شده‌اند و قیمت‌های انرژی در حال افزایش است، ایران فرصت‌ می‌یابد تا برنامه هسته‌ای‌اش را به پیش ببرد. هفته‌نامه آمریکایی تایم نیز اخیرا در تحلیلی پیرامون سیاست‌های هسته‌ای آمریکا در قبال ایران و کره شمالی نوشته است: سیاستمداران آمریکا فکر می‌کنند پیشنهادی که آنها برای ورود به مذاکرات مشروط با تهران داده‌اند، برای سران ایران خیلی وسوسه کننده است، ولی حقیقت این است که این پیشنهاد بدون اضافه کردن خواسته‌‌های مورد نظر ایران جذابیت چندانی برای آنها ندارد.
● اتحادیه اروپا مخالف تحریم ایران است:
در دنیای امروز که رقابت اقتصادی یکی از ارکان آن است، اروپا همواره در صدد بوده تا با نهادینه کردن روابط اقتصادی خود با ایران نفوذ آمریکا را برای همیشه در بازارهای تهران مسدود کند، از این نظر وجود حالت مخاصمه بین آمریکا و ایران به سود اروپا بوده است، زیرا آمریکا نه تنها از سرمایه‌گذاری در بخش انرژی ایران محروم شده بلکه تقریبا تمام قراردادها با شرکت‌های اروپایی بسته شده است. در سالهای گذشته که ایران در معرض تهدیدها و دخالت‌های مستقیم و غیر مستقیم آمریکا بود، موضع گیری اتحادیه اروپا برای ایران اهمیت ویژه‌ای داشت. در مساله تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران، مواضع متفاوت اروپا توانست به هر شکل ایران را از یک محاصره تمام عیار خارج کرده و امکان تبادل اقتصادی با دنیای خارج را برای آن فراهم آورد. در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۶ اتحادیه اروپا، قانون مقابله با تحریم‌های آمریکا را با هدف جلوگیری از پیروی شرکت‌های اروپایی از قانون تحریم‌های ایران و لیبی تصویب کرد. همچنین اختلاف موضع اتحادیه اروپا با آمریکا در ادامه‌ی گفت و گو با ایران، امکان ایجاد انزوای جمهوری اسلامی را در صحنه جهانی از واشنگتن گرفت. از سوی دیگر با توجه به روند افزایش مصرف نفت در اتحادیه اروپایی و اندک بودن میزان ذخایر نفتی آن، به نظر می‌رسد که این اتحادیه همچنان متکی به واردات نفت از خارج خواهد بود. بخش عمده ای از نفت وارداتی اتحادیه اروپا از خلیج فارس صورت می گیرد. با آزاد سازی کویت در سال ۱۹۹۱ و اعلام نظم نوین جهانی، آمریکا توانست کنترل مناطق نفت خیز جنوب خلیج فارس را در دست بگیرد ولی از آنجایی که تسلط آمریکا بر منابع نفتی خلیج فارس، ایران و اعراب را در بر نمی‌گرفت، اروپاییان برای تضمین دسترسی بلندمدت خود به نفت، شروع به سرمایه‌گذاری در صنایع نفت این دو کشور نمودند و در صورتی که ایران مورد تحریم قرار بگیرد برخی از کشورهای اروپایی خسارات زیادی از تحریم ایران خواهند دید. در حالی که اتحادیه اروپا از طریق گفت‌وگو با مقامات ایرانی سعی دارد مذاکرات رسمی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران را از سر بگیرد. اقدام‌های یکجانبه آمریکا برای تحریم بانک‌های ایرانی و افزایش فشارهای اقتصادی بر ایران، برخی از متحدان اروپایی که با تلاش واشنگتن برای اعمال تحریم بر ایران مخالف هستند را خشمگین کرده است.
اگر چه اتحادیه اروپا پیش از این به همراه آمریکا ایران را تهدید کرده بود که اگر برنامه هسته‌ای‌اش را به حال تعلیق در نیاورد با تحریم‌های سازمان ملل روبه‌رو خواهد شد، ولی اظهارات ژاک شیراک، رییس جمهور فرانسه در خصوص اینکه پرونده هسته‌ای ایران تنها باید از طریق مسالمت‌آمیز حل شود، نشان دهنده‌ی این است که این اتحادیه همچنین سعی دارد با استفاده از روش‌های دیپلماتیک و آغاز مذاکرات، به جایگزینی برای گزینه اعمال تحریم دست یابد. گرهارد شرودر، صدر اعظم پیشین آلمان نیز که ایران هنوز اولین شریک تجاری کشورش در خاورمیانه است، در اظهارات خود با اشاره به اینکه در صورت حذف نفت و گاز از معیارهای تنبیهی، تحریم اقتصادی ایران بی‌نتیجه خواهد بود گفته در صورتی که عرضه نفت و گاز ایران قطع شود، خسارات غیر قابل محاسبه‌ای به اقتصاد جهانی و مخصوصا اتحادیه اروپا وارد می‌شود.● نگرانی اعراب از تحریم علیه ایران:
محافل عربی از هم اکنون ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت را احساس کرده و نسبت به آن احساس خطر می‌کنند به اعتقاد آنها اعمال تحریم علیه ایران می‌تواند فجایعی به معنای کامل کلمه برای منطقه به بار آورد، در حالیکه کشورهایی که در هزاران کیلومتری منطقه قرار دارند هیچ توجهی به چنین مسایلی ندارند. در شرایطی که مواضع بین‌المللی در هم پیچیده شده و آمریکا نیز مهلت محدودی به اروپا برای ترغیب ایران به تعلیق داده، مواضع عربی نیز به تدریج رو به شکل‌گیری نهاده است. در حال حاضر کشورهای عربی از اندیشه انزوای ایران یا برخورد نظامی با آن و حتی بستن درب تلاش‌های دیپلماتیک که همچنان ظرفیت تلاش‌های دیگر را دارد، ابراز نگرانی می‌کنند. این در حالی است که اعراب نسبت به تبدیل شدن ایران به یک قدرت نظامی اتمی بیمناک هستند، زیرا این مساله می‌تواند تغییرات ریشه‌ای در معادلات قدرت منطقه‌ای، خلیج فارس و جنوب و مرکز آسیا به وجود آورد. اعراب با نگاه به اتفاقاتی که در عراق رخ داده است به این نتیجه رسیده‌اند که ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت نه به نفع امنیت منطقه‌ای است و نه می‌تواند الزامی را برای ایران تحمیل کند، بلکه برعکس می‌تواند موجب بروز فجایع سیاسی و نظامی به معنای کامل این کلمه گردد.
● ایران توانایی مقابل با تحریم را خواهد داشت؟
اگرچه خاویر سولانا گفته است که وقت زیادی برای تهران باقی نمانده است و بسیاری احتمال می‌دهند ایران به زودی با افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب مواجه شود، اما به نظر می‌رسد مردم ایران چندان از این مساله نگران نیستند و معتقدند این تحریم‌ها آنقدر جدی نیست که موجب توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران شود. اکنون ایالات متحده و هم پیمانانش در فکر اعمال تحریم بر ایران هستند. اگر تحریم اقتصادی تنها راه حل این بحران است، چه کسی می‌تواند جایگزینی مناسبی برای کشوری که سهم عظیمی از احتیاجات نفتی اروپا و آسیا را تامین می‌کند را بیابد؟ به نظر تندروهای آمریکا در این لحظه تحریم ایران تنها راه حل منطقی به نظر می‌رسد و باید مقامات روسیه و چین نیز وادار شوند که در این راه با امریکا همراه شوند؛ ولی از سوی دیگر دولت بوش و مقامات رسمی اروپا گفته‌اند که خواستار تحریم نفت ایران و در نظر گرفتن جریمه‌‌های اقتصادی برای تهران نیستند. از سوی دیگر تحریم اهرم فشار مناسبی نیست؛ راه‌های زیادی وجود دارد که بتوان از زیر تحریم اقتصادی فرار کرد. ایران با توجه به پتانسیل‌ها و موقعیتش در منطقه می‌تواند راه‌های دیگری را برای دوری و کمتر کردن آسیب تحریم‌های اقتصادی بر ملتش بیابد، ولی به هر حال باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که تهران اگر دارای منابع غنی نفتی است ولی برای تامین گازوئیل و سوخت هواپیما به شدت به کشورهای دیگر وابسته است و بر طبق آخرین آمارهای اعلام شده، ایران سالانه، ۱۰ میلیارد دلار برای واردات این قبیل محصولات از کشورهای ثالث هزینه می کند. در بحث تحریم‌های احتمالی ایران از سوی شورای امنیت، تحریم هوشمندانه مطرح شده است، بر اساس این طرح کشورهای غربی نفت ایران را خواهند خرید اما از فروش بنزین به ایران خودداری خواهند کرد. با توجه به اینکه شصت درصد از بنزین مصرفی داخل کشور، از خارج وارد می‌گردد، تحریم بنزین تاثیرات بسیاری بر اقتصاد و بخشهای مختلف صنعتی خواهد گذاشت، ولی کارشناسان سیاسی و اقتصادی بر این باورند که چنین تحریم‌هایی باعث خواهد شد مردم ایران بیشتر از تداوم غنی سازی حمایت کنند و این تحریم‌ها در کوتاه‌مدت مواضع دولت ایران را در زمینه انرژی هسته‌ای و مقابله با ‌آمریکا تقویت می‌کند. به گفته کارشناسان غرب باید نگران زمانی باشد که ۷۰ میلیون شهروند ایرانی تصمیم بگیرند که از فعالیت‌های هسته‌ای غیر صلح‌آمیز حمایت کنند. چنین کاری واقعا خطرناک است. بدین ترتیب بهتر است شرایط به نحوی رقم نخورد که ایرانیان خواستار چنین روندی شوند. حداد عادل نیز در اظهارات خود در خصوص تصویب لایحه تحریم ایران توسط نمایندگان مجلس قانونگذاری آمریکا برای چندمین بار و امضای آن توسط جرج بوش، چنین تحریم‌هایی را در وضع ملت ایران بی‌اثر می‌داند. رییس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها همچنان در مسیر گذشته گام برمی‌دارند گفته است: ما از دیرباز با این تحریم‌ها آشنا هستیم و به آنها عادت داریم.
منبع : گزارش


همچنین مشاهده کنید