دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

دو دیدگاه


دو دیدگاه
امام راحلمان(ره) که خدا بر درجاتش بیفزاید، به ماجرای عبرت انگیزی از قول شهید مدرس اشاره کرده و می فرمود- نقل به مضمون- اهالی یک روستا از ظلم و ستم «خان» نزد مرحوم شهید مدرس به دادخواهی آمده و گفته بودند که مزدوران خان، کتک مفصلی به آنها زده و دسترنج آنان را هم غارت کرده اند. روستائیان مظلوم از شهید مدرس راهنمایی می خواستند تا علیه خان و مزدوران او به دادگاه شکایت کنند. مرحوم شهید مدرس خطاب به آنها گفته بود چرا نشسته بودید که مزدوران خان شما را کتک بزنند «شما بزنید تا آنها بروند شکایت کنند، نه این که بخورید و بروید شکایت کنید.» صحیفه امام(ره) جلد۸ ص۱۳۸
یادداشت امروز، اگرچه نیم نگاهی به پیروزی هسته ای اخیر دارد ولی موضوع اصلی آن چالش هسته ای کشورمان نیست، بلکه دو دیدگاه متفاوت- و گاه متضاد- درباره چگونگی برخورد با دشمنان بیرونی را می کاود و این که کدامیک از این دو دیدگاه تامین کننده منافع ملی است و آسایش و امنیت مردم را در پی دارد، نرمش در مقابل زورگویی دشمنان بیرونی و یا ایستادگی و مقاومت در برابر باج خواهی آنان؟
دیدگاهی که نرمش در مقابل دشمنان بیرونی را پیشنهاد می کند، آن را تامین کننده امنیت و آرامش مردم می داند و به زبان امروزی همان فرمول دیروزی «مقابله مشت و درفش» را پیش کشیده و نتیجه می گیرد که پایان این تقابل، شکست سخت مشت از درفش خواهد بود! این دیدگاه در دوران جنگ تحمیلی نیز از سوی برخی گروهها و جریانات سیاسی به تلویح و یا به تصریح مطرح می شد. به عنوان مثال نهضت آزادی با انتشار جزوه ای نزدیک به ۲۰صفحه و با عنوان «پایان عادلانه جنگ بی پایان» حضرت امام(ره) و رزمندگان اسلام را به کوتاه آمدن در مقابل رژیم بعثی عراق دعوت می کرد و با اشاره به حمایت آمریکا از صدام نوشته بود، همانگونه که فرار آهو در مقابل حمله شیر و پلنگ قابل ملامت نبوده و حرکتی پذیرفته شده است، دست کشیدن ایران از ادامه جنگ با عراق نیز نه فقط اقدام ناپسندی نیست، بلکه مانند فرار آهو از مقابل شیر حرکتی پسندیده و منطبق با نرم و ناموس خلقت نیز هست! نهضتی ها این واقعیت را به عمد نادیده می گرفتند که آمریکا و متحدانش در حالی به ایران اسلامی حمله آورده و ارتش بعثی را برای یورش به کشورمان تجهیز کرده بودند که به تازگی ایران، انقلابی پیروز را پشت سر نهاده و سر جنگ و ستیز با هیچ کشوری، مخصوصا همسایگان مسلمان خود را نداشت و اگر ایستادگی مردم و رزمندگان اسلام نبود نه از ایران اثری مانده بود و نه از ایرانیان.
دیدگاهی که آن روز از سوی گروهک آمریکایی نهضت آزادی نمایندگی می شد، بعدها در دوران موسوم به اصلاحات، ابتدا به درون برخی از گروههای مدعی اصلاحات سرک کشید و سپس بخش قابل توجهی از این طیف را درنوردید تا آنجا که زورگویی ها و باج خواهی های آمریکا و متحدانش را نتیجه و پی آمد اصرار ایران اسلامی بر آموزه های امام(ره) و انقلاب معرفی می کردند و با تعریف غلط و تحریف شده ای از سیاست «تنش زدایی»، عقب نشینی گام به گام در برابر باج خواهی دشمنان بیرونی را پیشنهاد می کردند به گونه ای که اگر مدیریت الهی و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب و پیروی توده های مردم از ایشان نبود، امروز نه فقط شاهد پیروزی عظیم در چالش هسته ای و دستاوردهای بزرگ و حیرت انگیز، علمی، نظامی و بین المللی نبودیم، بلکه بعید نبود به علت حضور برخی از این طیف در کانون های قدرت و تصمیم گیری نظام- دولت اصلاحات و مجلس ششم- مورد هجوم وحشیانه آمریکا و متحدانش نیز قرار گرفته بودیم. گفتنی است پیشنهاد یکی از مدعیان اصلاحات درباره فرستادن بینش امام(ره) به موزه تاریخ و یا این ادعا که شهادت امام حسین(ع) نتیجه خشونت گرایی جدش رسول خدا(ص) در صدر اسلام بوده است - که متاسفانه با عکس العملی از سوی سایر مدعیان اصلاحات روبرو نشد- در راستای ترویج همین دیدگاه سازشکارانه و انحرافی مطرح شده بود.
و اما، دیدگاه دیگری که بر آموزه های انقلاب، امام راحل(ره) و خلف حاضر او تاکید دارد و امروزه از سوی اصولگرایان- به مفهوم واقعی آن و نه این یا آن حزب و گروه- نمایندگی می شود، بر این باور است که نرمش در مقابل باج خواهی دشمنان بیرونی نه فقط دشمن را به مدارا نمی کشاند، بلکه جری شدن بیشتر آنان را در پی خواهد داشت. این دیدگاه تجربه ایستادگی و مقاومت سه دهه بعداز پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل باج خواهی ها و زورگویی های دشمنان را به عنوان گویاترین و محکم ترین «سند» برای اثبات نظر خود به همراه دارد که چالش چند ساله هسته ای و فراز و نشیب های چهارساله آن از جمله آنهاست. در مجلس ششم و در اوج اصرار آمریکا و متحدانش برای وادار کردن ایران اسلامی به پذیرش پروتکل الحاقی-۲+۳۹-تعدادی از نمایندگان مدعی اصلاحات یک طرح ۳فوریتی- دقت شود که طرح ۳فوریتی مخصوص شرایط بسیار ویژه و حساس است- را تهیه کرده بودند که ایران را ملزم به پذیرش بی قید و شرط پروتکل الحاقی می کرد! این طرح که خبر آن با استقبال و ذوق زدگی فراوان آمریکا و انگلیس روبرو شده بود از ترس برانگیختگی مردم غیرتمند کشورمان عقیم ماند... و یا در همان حال که آمریکا و اسرائیل ادعا می کردند جمهوری اسلامی ایران، اطلاعات هسته ای خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه نکرده است، یکی از نمایندگان مدعی اصلاحات مجلس ششم پشت تریبون رفت و در نطق پیش از دستور اعلام کرد که ایران طی ۹۱ سال گذشته درباره فعالیت هسته ای خود به دنیا دروغ گفته است!! و دهها نمونه مشابه دیگر از همین دست که فهرست کردن آنها نیز به درازا می کشد. نتیجه و پی آمد این برخوردهای سازشکارانه که تحت پوشش حفظ امنیت و آرامش مردم و پیشگیری از حمله آمریکا تئوریزه می شد، جری شدن بیشتر دشمن بود تا آنجا که تروئیکای اروپایی در اجلاس پاریس با صراحت اعلام کردند بهترین تضمین عینی ایران به اروپا دست کشیدن از تمامی فعالیت های هسته ای است!!
و اما، جریان اصولگرا، برخلاف مدعیان اصلاحات، بر آموزه های اسلام و انقلاب و ایستادگی و مقاومت در برابر باج خواهی دشمنان تاکید ورزید و به عنوان نمونه-و فقط نمونه- هنگامی که آمریکا و متحدانش اعلام کردند که پرونده هسته ای کشورمان را به شورای امنیت سازمان ملل می فرستند، نمایندگان اصولگرای مجلس هفتم، طرحی را به تصویب رسانده و در آن تاکید کردند که اگر پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت فرستاده شود دولت ملزم و موظف است کلیه فعالیت های به تعلیق درآمده را مجدداً از سرگیرد و چنین نیز شد. و یا در پی تهدیدهای مکرر آمریکا و در حالی که برخی از مدعیان اصلاحات در مصاحبه ها و نوشته های خود دولت و مجلس اصولگرا را به خاطر ایستادگی در برابر باج خواهی دشمنان بیرونی ملامت می کردند و درایت دولت اصلاحات و مجلس ششم را به رخ می کشیدند! اصولگرایان بر حق مسلم خود اصرار ورزیدند و نهایتاً با پیروی از مدیریت الهی رهبرمعظم انقلاب و حمایت یکپارچه مردم، پیروزی اخیر هسته ای و عقب نشینی الزامی- و نه دلبخواه- آمریکا و متحدانش را شاهد بودیم و بودند.
این یک اصل آزمون شده و غیرقابل تردید است که در دنیای امروز و در عرصه مناقشات-یا تعاملات-بین المللی هر یک از کشورها به اندازه قدرتی که دارند سهم می برند و نه به اندازه چانه ای که می زنند!! و یا به اندازه میزانی که از ایستادگی و استقامت خود می کاهند! انتفاضه فلسطین، حزب الله لبنان، اسلامگرایی ترکیه، مقاومت مردم عراق،... و از همه برتر، انقلاب اسلامی ایران نمونه های غیرقابل انکاری بر صحت این نظر است.
کسانی که از داخل کشور برای دشمنان بیرونی نشانه و سیگنال ضعف می فرستند فقط دندان طمع دشمنان را تیزتر و عزم آنان را برای زورگویی بیشتر می کنند-هرچند که چنین قصدی نداشته باشند- و آنان که بر ایستادگی و مقاومت تاکید می ورزند، دشمنان را از تصمیم به حمله احتمالی پشیمان می کنند چرا که تمامی قدرت های زورگو برای باج خواهی از دیگر کشورها به ارزیابی سود و زیان می نشینند و هزینه زورگویی و باج خواهی را به عنوان اصلی ترین عامل در محاسبات خود به حساب می آورند، بنابراین بی آن که به ذهن پیچیده ای برای محاسبه نیاز باشد با قاطعیت می توان گفت اگر قدرت های استکباری-و هر دشمن دیگری- هزینه زورگویی و باج خواهی خود را سنگین ارزیابی کند از دست زدن به اقداماتی نظیر حمله نظامی و یا آتش افروزی ها و فتنه جویی های مشابه عقب می نشیند و چنانچه حریف را در موضع ترس و ضعف ببیند از هیچ اقدام وحشیانه ای دریغ نمی ورزد. از این روی؛ برخلاف ادعای برخی از طرفداران مسالمت با دشمنان بیرونی، حضور این طیف در کانون های قدرت و تصمیم گیری نه فقط امنیت و آرامش مردم را تضمین نکرده و خطر اقدامات زورگویانه دشمنان را کاهش نمی دهد، بلکه این جماعت با حضور خود در مراکز قدرت، دندان طمع دشمنان بیرونی را برای باج خواهی تیزتر کرده و نهایتاً آرامش و امنیت مردم را به مخاطره می اندازند اگرچه در اینگونه موارد احتمالی، مردم پاکباخته ایران اسلامی حرف نهایی را می زنند.
حسین شریعتمداری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید