یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شیرجه در باتلاق!


شیرجه در باتلاق!
پیش نویس قطعنامه ارائه شده از سوی سه كشور اروپایی برای تحریم ایران تند و كاملاً افراطی است و به نظر می رسد با توجه به عدم اجماع متقن میان اعضای شورای امنیت درباره مفاد آن در نهایت با تغییراتی مواجه شده و اندكی تلطیف یابد ، اما آنچه مبرهن است درصورت تصویب یك قطعنامه تنبهی برعلیه ایران ، " اروپا بهمراه چین و روسیه وارد باتلاقی سیاسی – اقتصادی می شوند كه امریكا ۳۰ سال است در آن گرفتار است " .
به لحاظ ساختار تدوین و لحن حقوقی این پیش نویس حول فصل هفتم منشور سازمان ملل و فاكتورهای ماده ۴۱ آن آماده شده و براین اساس تاحدودی مشابه قطعنامه ۱۷۱۸ شورای امنیت درارتباط با آزمایش اتمی كره شمالی است واظهارات مبهم البرادعی درگزارش اخیر وی در پایان ماه اگوست ، تأثیر استنادی درآن داشته است ، چراكه وی در اظهارتی دوپهلو و با ابراز نگرانی اعلام داشته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این مرحله همچنان قادر نیست ماهیت صلح آمیز برنامه‌ی هسته‌یی ایران را تایید كند.
این درحالیست كه آژانس با استفاده از بهترین كارشناسان و امكانات تكنیكی خود و تهیه هزاران نمونه آزمایشگاهی از مواد موجود در تاسیسات اتمی ایران یكی از بهترین ماموریت‌های خود در طول حیات این نهاد را سازماندهی و اجرا كرده‌ است .
البته این قطعنامه در صورت تصویب كامل ، بیشتر ساختاری مالی و اقتصادی دارد و برخی تأثیرات آن نظیر ، بی اعتباری برخی ضمانتها و اعتبارات بانكی هم اكنون قابل مشاهده است ، اما از سوی دیگر و با اقدام به ممنوعیت سیاسی مسافرتهای مقامات مسئول در پرونده هسته ای ، باب مذاكرات بسته خواهد شد و صحبت از تداوم مذاكرات از سوی غرب عملاً منتفی و بی معناست .
یكی دیگر از نكات قابل تأمل در این پیش نویس مبهم بودن سرنوشت نیروگاه بوشهراست كه علیرغم برخی ضمانتهای مطروحه ، نامشخص است و دراین صورت بعید به نظر می رسد پس از سالها انتظار و صرف میلیونها دلار، روسها درسال آینده آنرا تحویل دهند و درصورت راه اندازی نیز با مسئله ارسال سوخت مواجه می شود و مانند خودرویی بی بنزین بلااستفاده می شود !
مسئله دیگری كه در این پیش نویس كاملاً ماهیتی خصمانه و سیاسی دارد و درنوع خود بی سابقه است ، مخالفت با ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی رشته های مرتبط با علوم هسته ای و موشكی در خارج كشور است كه با استناد برمتن پیش نویس فعلی ، بسیاری از رشته ای تحصیلی را دربرمی گیرد و نقض آشكار حقوق بشر و برخلاف كنوانسیونها و معاهدات بین المللی است .
از نقطه نظر تصویبی نیز اعضای ۵+۱ ، در قبال تحریم ایران با اما و اگرهای بسیاری روبرو هستند و درصورت حمایت از قطعنامه تنبیهی برعلیه ایران باید تبعات آتی آنرا بپذیرند .
فرانسه ، انگلیس و آلمان به عنوان پیشنهاد دهدندگان قطعنامه فوق الذكرو با درپیش گرفتن رویكرد خصمانه درقبال ایران ، منافع و فرصتهای متعددی را درارتباط با ایران از دست خواهند داد .
بانك ها، شركتهای نفتی و صنایع اتومبیل سازی فرانسوی با استفاده از فرصت بدست آمده از ممنوعیت انعقاد قرارداد شركت های آمریكایی در ایران، قراردادهای زیادی را با تهران منعقد كرده اند بطوری كه سرمایه گذاری های فرانسه در ایران خصوصاً به صورت "بای بك" رشد قابل توجهی داشته است و براساس آمار تسویه حساب های بین المللی ، بانك های فرانسوی بالغ بر۶ میلیارددلار از ۲۵میلیارد و۴۰۰میلیون دلار كل اعتبارات داده شده به دولت ایران را تا سال ۲۰۰۶ در اختیار داشته اند.
ازسوی دیگر، شركتهای خودروسازی پژو، سیتروئن بزرگترین سرمایه گذاران صنعت خودروسازی ایران محسوب می شوند و شركتهای توتال و شركت گاز فرانسه نیز سرمایه گذاریهای كلانی ئربخش انرژی ایران كرده اند .
براین اساس و درآستانه انتخابات آتی درفرانسه ، پرواضح است كه این كشور بیشتر از همتایان اروپایی خود درصورت تداوم رفتارغیرعقلانی و تحریم ایران متضرر خواهد شد .
دولت انگلستان نیز پس از اشتباهات استراتژیك خود و واردشدن به مسئله عراق و همچنین رسوائیهای متعدد كابینه بلر، درانتخابات آینده مقبولیت خود را برباد داه است و عدم تجدیدنظر این كشور درسیاستهای منطقه ای خود خصوصاً دربرابر ایران ، انگلیس را در اذهان عمومی درزمره دشمن درجه یك ایران همانند آمریكا قرار می دهد .
آلمان به عنوان سومین ضلع مثلث اروپایی موافق تحریم ایران و خارج ازشورای امنیت ، نه تنها نتوانست گامی درجهت حل وفصل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران بردارد ، بلكه دولت فعلی این كشور درقبال حمایت از تحریم ایران به دوبخش سیاسی – اقتصادی تقسیم شده است كه درنوع خود بی سابقه است و هر لحظه اظهارت ضدو نقیضی از دولتمردان این كش در ارتباط با مسئله هسته ای ایران به گوش می رسد .
روسها و چینی‌ها نیز در شرایط فعلی سعی دارند از دو طرف امتیاز بیشتری را بگیرند و اصطلاحاً " با دست پس می زنند و با پا پیش می كشند " .
براین اساس اگرچه روسیه تاكنون راجع به پرونده هسته ای ایران به صورت مثبت برخورد كرده است ولی ظرفیت روسیه محدود است و این كشور با مسائل مختلفی از قبیل اعتبار و وجه بین المللی و همچنین تبیین استراتژیهای منطقه ای و بین المللی خود پس از فروپاشی شوروی مواجه است كه قطعاً برمیزان توانمندی این كشور در مسیرپرونده هسته ای ایران تأثیر گذاشته و می گذارد . در برهه كنونی اگرچه روسیه همواره به امریكا هشدار داده است كه تحریم‌های شدید باعث مقاومت بیشتر ایران و از بین رفتن فرصت‌ها برای حل پرونده فعالیت‌های هسته‌ای این كشور از طریق مذاكره می‌شود، اما تاكنون با كلیت تحریم ایران مخالفت نكرده است .
چین نیز مخالفت نیم بندی با تحریم ایران دارد كه به نظر نمی رسد پایدار و مؤثر باشد . در این راستا اگرچه چین سرمایه گذاریهای متعددی درایران انجام داده و برای تأمین انرژی نیز ایران بهترین گزینه این كشور است اما تبادلات چین و امریكا و تأثر سیاستهای این دوكشور نیز قابل ملاحظه است . مازاد صادرات چین به امریكا ۱۵۰ میلیارد دلار است كه از مجموع تولید نا خالص داخلی ایران بیشتر است و بعید است چین از این فرصت بخاطر ایران دست بردارد .
از سوی دیگر اگرچه روسیه و چین اعلام كرده اند اصلاحیه ای بر پیش نویس جاری قبل از ارائه به ۱۰ عضو غیر دائم شورای امنیت ارائه كرده اند اما مقاومت روسیه و چین در برابر امریكا در زمینه كره شمالی ازمیزان مقاومت این دوكشور در مورد قطعنامه احتمالی علیه ایران كاسته است و اینرا نیز نباید از نظر دورنگاه داشت كه موضوع كره شمالی با امنیت ملی چین و روسیه گره خورده است درحالیكه ایران برای این دوكشور بویژه برای چین از چنین اهمیتی برخوردار نیست ، بعلاوه نباید فراموش كرد كه موافقت چین و روسیه با قطعنامه‌ ۱۶۹۶ كه بر اساس فصل ۷ منشور وذیل مواد ۴۰ و ۴۱ آن و درعین ناباوری ایران به تصویب رسید . بنابراین نباید نسبت به مخالفت‌های روسیه و چین با مفاد پیش نویس و ارائه اصلاحاتی برآن با دیده خوشبینی صرف نگاه كرد.
انگیزه های انگلیس ، آلمان و فرانسه و مشخصاً ایالات متحده برای سوق دادن ایران به سمت تحریم و تنبیه بسیار بیشترازمسئله كره شمالی است و ریشه در ساختار منطقه ای و بین المللی سیاستهای ایران دارد .
امریكا مقابله با ایران را به صورت "تحریم‌ها‌ی تدریجی" و با صدور قطعنامه‌ها‌ی پی درپی دردستوركارقرارداده است و زمینه های این پروسه را نیز فراهم كرده است . در حالیكه بازرسان آژانس غلظت اورانیوم غنی‌شده در ایران را حدود ۳.۵ درصد تعیین كرده‌اند گزارش كمیته اطلاعاتی كنگره امریكا در تابستان سال جاری به احتمال وجود اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد در ایران اشاره كرده است.
درصورتبكه تا زمانی كه ایران فرآیند غنی‌سازی اورانیوم را تنها در ابعاد آزمایشگاهی دنبال می‌كند به هیچ وجه نمی‌توان این ادعا را مطرح كرد كه احتمال دستیابی این كشور به بمب اتم یا چیزی شبیه آن وجود دارد. این موضوع بقدری روشن است كه گروه بازها و اشخاصی چون "جان نگروپونته" وزیر امنیت داخلی كابینه بوش نیز تاكنون نتوانسته‌اند از احتمال مداخله نظامی ایالات متحده سخن بگویند و معتقدند كه دستیابی كامل ایران به تسلیحات هسته ای حداقل در بازه ۱۰ سال آینده غیرممكن است .
در این برهه ، اقدامات كنونی و متعاقب ایران نیز به عنوان مخاطب قطعنامه تحریمی پیشنهادی ، حائز اهمیت است .
در آستانه ارائه پیش نویس قطعنامه ، ایران گازدهی به آبشار دوم سانتریفیوژها را آغاز كرد و این درحالی بود كه مدتها قبل آژانس را مطلع كرده بود و بازرسان نیز یك هفته قبل از آن طی بازدید از نطنز از آن مطلع بودند و از طرفی ایران در ماه آوریل سال جاری (فروردین ماه) اعلام كرده بود كه تا پایان سال شمسی تعداد سانتریفیوژها را به ۳۰۰۰ دستگاه افزایش می دهد . ایران قبلاً نیز در زمان ضرب الاجل غرب و در آستانه قطعنامه ۱۶۹۶ نیز در اواخر ماه آگوست ، مجتمع آب سنگین اراك را راه اندازی كرد .
این اقدامات ایران قبل از تصویب قطعنامه های تحریمی پیام روشنی را به مصوبین آن مخابره می كند و آن اراده راسخ برای تداوم فعالیتهای صلح آمیزهسته ایش است ، كه با ساختارقانونی آژانس و روح NPT منافاتی ندارد ، درصورتیكه توانمندی هسته ایران به مراتب بیشتر از كره شمالی است اما هیچگاه به سمت آزمایشات هسته ای منعطف نشده است .
از طرف دیگر بلافاصله پس از ابتكار PSI و مانور امریكا و متحدانش در آبهای خلیج فارس ، ایران طی مانورپیامبر اعظم ۲ وبا آزمایش موشكهای استراتژیك خود پاسخی از هرگونه رفتارغیرعقلانی و افراطی غرب را درقبال خود به نمایش گذاشت .
همانطوركه قبلاً اشاره شد ، امریكا كمتر از دیگر بانیان اروپایی تحریم ایران متضرر می شود چراكه در طول ۳ دهه گذشته بنوعی تبعات آن برای دوطرف ملموس بوده است اما ، ۳ كشور اروپایی پیشنهاد دهنده پیش نویس قطعنامه پیش روی بهمراه روسیه و چین از جهات استزاتژیك سیاسی و اقتصادی از قبل تحریم ایران متحمل ضررهای بسیاری خصوصاً در حوزه منطقه ای خواهند شد و كشورهای منطقه نیز درصورت همراهی با ایالات متحده از تبعات اقتصادی و ژئوپلتیك آن درامان نخواهند بود .
بدیهی است د صورت اعمال فشار امریكا و تصویب نهایی قطعنامه پیش روی ، دولتمردان این كشور دچار "اشتباهات محاسباتی" و تكرار تراژدی دموكراتها در زمان كلینتون كه با ارائه بسته ای مشابه به كره شمالی و درپی آن استراتژی نابخردانه نئوكانها و اتخاذ سیاست "مشت آهنین" در قبال كره شمالی نهایتاً به خروج این كشور از NPT و اخراج بازرسان آژانش به آزمایش اتمی درسال جاری ختم شد، خواهند شد .
در پایان آنچه حامیان تحریم ایران نباید از نظر دور نگاه دارند اینكه ؛ تجربه نشان داده است كه سیاستهای تحریمی تاكنون درعرصه بین المللی چندان كارساز نبوده اند و تحریم حتی در خصوص حكومتی مانند حكومت پیشین عراق و حتی كره شمالی كه تفاوت‌های ساختاری بسیاری با ایران دارند، چندان مؤثر نبود و همچنین دوران اقدام نظامی و تحریم برای به زانو درآوردن كشورها گذشته است و در شرایطی كه اقتصاد جهانی مانند "زنجیره‌ای" به هم متصل شده است تحریم یكجانبه ایران عملی نخواهدبود و به انزوای بیشتر آنها خواهد انجامید و به مثابه "شیرجه درباتلاق" است !
ازطرفی چنانچه اقدامات تنبیهی برعلیه ایران اعمال شود ، ممكن است ایران نیز پس از شركت فعال در "۴ دوره مذاكرات طولانی مدت " و مشاهده كارشكنیهای متعدد و اشتباه فاحش غرب درارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت ، راه كره‌شمالی را در پیش گرفته و اقدام به خروج كامل از معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی و محدودكردن همكاریها با آژانس نماید.
دراین برهه مسئولان كشور باید توجه داشته باشند كه هرچند در داخل كشور همه از صلح آمیز بودن ادامه برنامه هسته ای اطمینان دارند اما ، در افكار عمومی جهانی با توجه به تبلیغات صورت گرفته این گونه نیست و ایران با كشوری چون كره شمالی مقایسه می شود و دراین برهه ایران باید ازعدم انسجام كافی اعضای شورای امنیت استفاده كرده و درجهت كند نمودن روند تصمیم گیری آنها با استفاده از جایگاه منطقه ای و قابلیتهای دیپلماتیك خود تلاش كند ، چراكه قطع مذاكرات و عدم استفاده از امكانات دیپلماتیك كاملا در جهت منافع آمریكاست.
نویسنده: مهدی علیخانی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید