سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

فضیلت های فراموش شده


فضیلت های فراموش شده
اطعام به عنوان آموزه ای قرآنی، بخشی از احسان و انفاق است که در آن، طعام دادن و پذیرایی به خاطر رضای الهی به اهل ایمان، همسایگان، اعضای فامیل و خانواده و بلکه به طور عموم همه انسان ها و حتی حیوانات منظور می شود.
اگر اطعام در همه ابعاد و زوایای جامعه گسترش یابد و مسلمانان بدون دغدغه خاطر و با توکل به گنجینه عظیم خزائن خداوندی، در راه خدا فداکاری کرده و از اموال و هستی خود بگذرند، بسیاری از مشکلات، دامنگیر اجتماع مسلمانان نخواهد بود. قرآن کریم، یکی از خصلت های مهم اهل بیت(ع) را اطعام می شمارد و می فرماید: «وَ یُطعِمُونَ الطعَامَ عَلی حُبِّهِ مِسکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً»(۱)
«و غذای ]خود[ را با این که به آن علاقه ]و نیاز [دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند.»
در حقیقت جلوه ایمان در ارتباط با خدا و دیگر انسان ها نمود پیدا می کند. اگر نگاهی به آثار و دستاوردهای این پدیده وحیانی شود، معلوم خواهد شد که فلسفه تأکید قرآن بر این عمل انسانی- اسلامی چه نقشی در سالم سازی و تکامل افراد و جوامع دارد. احیای فرهنگ قرآنی، تقویت اعتماد عمومی، رفع فقر و نیازمندی، کم شدن فاصله طبقاتی، ازدیاد محبت و جذب دل ها به یکدیگر، تقویت وحدت و ارتباط انسان ها، افزایش امنیت و کاهش فساد و تباهی، از جمله دستاوردهای احسان واطعام در راه خداست.
البته وارد شدن در صحنه احسان و انفاق، ایمان و اخلاص می طلبد؛ چرا که مشکلات و زحمات پرشماری به همراه دارد و بدون بهره مندی از ایمان نمی توان آنان را تحمل کرد.
اهمیت اطعام زمانی به اوج خود می رسد که خداوند متعال نیازمندان را مالک بخشی از دارایی های ثروتمندان به حساب می آورد و می فرماید: «وَ فی أَمْوَلِهِمْ حَقّ لِّلسائلِ وَ المَْحْرُومِ»(۲) «و در اموال آنها حقی برای سائل و محروم است.»
در این مقاله موضوع اطعام را در آینه آیات قرآن کریم و روایات وارده از اهل بیت (ع) بررسی می کنیم.
● اطعام زمینه هدایت
چه زیباست که انسان مؤمن بتواند در کنار سفره احسان و اطعام به رفع نیازهای معنوی میهمانان نیز توجه کند و به همراه غذای ظاهری به تغذیه روحی و فرهنگی و هدایت معنوی آنان نیز بپردازد؛ چرا که این شیوه پسندیده، طریقه پیامبر اکرم(ص) است؛ چنان که آن حضرت رسالت خویش را در روز معین با اطعام آغاز کرد. رسول خدا (ص) چون بر طبق آیه «و انذر عشیر تک الاقربین»(۳) مأمور شد که خویشان نزدیک خود را به اسلام دعوت کند، با یاری حضرت علی (ع) غذایی را آماده و در حدود ۴۰ نفر از خویشان خود را که عموهای او، از جمله: ابوطالب، حمزه، عباس و ابولهب در میان آنان دیده می شدند، به میهمانی دعوت کرد و آنان را اطعام نمود و سپس دعوت الهی را علنی ساخت.
● مهم ترین شرایط اطعام
۱) حلال بودن غذا
تردیدی نیست که اطعام، بذل و بخشش و سخاوت و نیکوکاری از زیباترین صفات انسانی است و هر کس در هر مقامی و مکانی عامل آن را می ستاید؛ اما آنچه از منظر قرآن مهم است و روایات اهل بیت(ع) نیز به آن تأکید فراوان دارد، منبع درآمد و ریشه این اموال است که مطمئناً باید از راه پاک و حلال به دست آمده باشد وگرنه اگر همه خزائن روی زمین هم در راه خدا صرف اطعام شود، ولی از راه صحیح و حلال به دست نیامده باشد، نزد خداوند هیچ ارزشی ندارد، بلکه مؤاخذه هم دارد چرا که اموال غصبی و ناپاکی که از راه نامشروع به دست آمده و صاحبان واقعی آنان ناراضی هستند، چگونه می تواند نیک و خداپسندانه باشد!
قرآن این حقیقت را چنین بیان می کند: «انما یتقبل الله من المتقین»(۴) یعنی «خداوند اعمال نیک را فقط از پرهیزگاران می پذیرد.» و نیز فرمان می دهد که: «ای اهل ایمان! از چیزهای پاکیزه ای که به دست آورده اید و از آنچه از زمین برآورده ایم، انفاق کنید و در پی ناپاک آن نروید که از آن انفاق نمایید درحالی که اگر آن را به خودتان بدهند جز با بی میلی آن را نمی گیرید و بدانید که خداوند بی نیاز و ستوده است.»(۵)
افزون بر پاک بودن منبع انفاق، لازم است مال بخشوده شده، از جنس بهتر و مرغوب تر انتخاب شود تا نزد خدا و خلق او بهتر پذیرفته شود.
برخی اموالی را که به صورت اضافی در دستشان مانده به عنوان احسان و انفاق و صدقه به نیازمندان می دهند اما این تفکر با پیام قرآنی ناسازگار است که می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون(۶)؛ هرگز به مقام نیکوکاری نخواهید رسید، مگر این که از آنچه که دوست دارید انفاق کنید.» آری مال حلال، پاکیزه، مرغوب و دوست داشتنی شایسته اطعام و انفاق است که مطمئناً نزد پروردگار مورد پذیرش قرار می گیرد.
در این راستا امام حسین(ع) رهنمودهای ارزنده ای به جامعه بشریت عرضه نموده است. هنگامی که به آن حضرت خبر دادند، عبدالله بن عامر ـ از کارگزاران بنی امیه- چنین و چنان صدقه داده و عده زیادی برده آزاد کرده است، امام(ع) فرمود: «عبدالله بن عامر همانند کسی است که از حاجیان و راهیان خانه خدا سرقت کرده و سپس اموال دزدی را صدقه می دهد.» آنگاه افزود: «اِنَّمَا الصَّدَقَهُٔ الطَّیِّبَهُٔ صَدَقَهُٔ مَنْ عَرِقَ فِی ها جَبِینُهُ وَ اغْبَرَّ فِی ها وَجْهُهُ; صدقه راستین و پاکیزه آن است که صاحبش آن را با عرق جبین و چهره ای که در راه کسب حلال غبار آلود شده، به دست آورده باشد.»
وقتی از امام صادق(ع) سؤال شد: منظور حضرت سیدالشهدا (ع) چه کسی بوده است؟ فرمود: «علی بن ابی طالب»(ع).(۷)
۲) انگیزه های مقدس در اطعام
قرآن کریم در گزارشی که از طعام اهل بیت(ع) به مسکین و یتیم و اسیری می دهند، انگیزه ایشان را خالصانه برای خدا معرفی می کند و از زبان آنان می فرماید: «اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللّهِ لا نُریدُ مِنکُم جَزاءً ولا شُکورا»(۸) «ما برای خوشنودی خداست که به شما غذا می خورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم.» در عوض خداوند نیز به آنان وعده بهشت جاویدان با نعمت های فراوان و محفوظ ماندن از آسیب روز قیامت را می دهد.(۹)
در کل از منظر اسلام فعالیت های اقتصادی زمینه ساز کمالات و فضائل انسانی است و اگر فردی با این انگیزه به عرصه اقتصاد وارد شود، افزون بر منافع مادی و ظاهری به بهره های معنوی نیز نائل خواهد شد.
مولوی در این زمینه گفته است:
چیست دنیا از خدا غافل بُدَن
نی قماش و نقره و فرزند و زن
مال را کز بهر دین باشی حمول
«نعمَ مال صالح» خواندش رسول
پس متمکنان و ثروتمندانی که با انگیزه های الهی و رعایت اصول شرعی، سفره ای پهن کرده و اطعام می کنند و یا عده ای را به کار می گیرند، از منظر شرع مقدس اسلام جایگاه والایی دارند و لازم است آنان را تکریم نمود. البته نه به خاطر بهره مندی از پول و ثروت بلکه برای انگیزه های معنوی و انسانی آنان.
۳) اعتدال و پیشگیری از اسراف
از شرایط مهم اطعام، مراعات اعتدال و جلوگیری از اسراف است. رعایت اعتدال و میانه روی در مخارج و درآمدهای زندگی موجب آسایش و رفاه خواهد بود. اسراف و تبذیر، سخت گیری، تنگ نظری، بخل و طمع ورزی موجب اختلال در نظم زندگی می شود و چه بسا جایگاه اجتماعی فرد را متزلزل نموده و گاهی آبرو و شخصیت او را از بین می برد. به طور معمول افرادی که ولخرجی می کنند، دچار تنگدستی و فقر می شوند و سپس از گردش ناملایم روزگار شکایت کرده، از شانس بد خود گلایه می کنند. امام صادق(ع) می فرماید: «ان السرف یورث الفقر و ان القصد یورث الغنی»(۱۰)؛ «اسراف موجب فقر و میانه روی سبب توانایی می شود.» و سعدی گفته است:
چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن‎/ که می گویند ملاحان سرودی
اگر باران به کوهستان نبارد‎/ به سالی دجله گردد خشکرودی
عبدالله بن سنان می گوید: امام صادق(ع) هنگامی که آیه «ولا تجعل یدک مغلولهٔ الی عنقک»(۱۱) را تفسیر می کرد، انگشتان دست خود را کاملاً بسته و دست خود را مشت نمود و به ما فرمود: «یعنی این چنین نکنید که این نهایت خست و بخل است» و در معنی آیه «ولا تبسط ها کل البسط»(۱۲) دست خود را کاملاً باز کرد و فرمود: «این چنین هم درست نیست؛ یعنی انسان هر چه دارد خرجش کند و چیزی در کف دستش نماند.»(۱۳)
این آیه شریفه افراط و تفریط در مصرف مال دنیا را نفی کرده، به اعتدال سفارش می کند. در موضوع اطعام هم این قاعده جاری است.
امام رضا(ع) از پیشتازان عرصه احسان و اطعام بود. آن حضرت به نیازمندان و زیردستان به نحو شایسته ای اطعام می کرد ودر این راستا به این شرط مهم نیز توجه داشت که مبادا در این راه اسراف و تبذیر صورت گیرد. او نه تنها خود اسراف نمی کرد، بلکه دیگران را هم نهی از منکر می نمود.
روزی غلامان آن حضرت میوه ای را نیم خورده بیرون انداخته بودند، امام رضا(ع) ناراحت شده و به آنان فرمود: «ان کنتم استغنیتم فان اناسا لم یستغنوا، اطعموه من یحتاج الیه» (۱۴) «اگر شما سیر شده اید و به آن نیازی ندارید، عده ای از مردم به این میوه محتاجند آن را به کسانی که نیاز دارند بدهید.»
۴) عدم تبعیض در اطعام
از دیگر آداب اطعام، رعایت مساوات و عدالت در میان افراد خودی وغیر خودی است.
مردی از اهل بلخ می گوید: «در سفری که حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به خراسان می رفت، من با آن حضرت بودم. روزی در کنار سفره خود همه نوکر ها و غلامان سیاه و سفید را برای صرف غذا جمع کرد. عرض کردم: بهتر بود برای غلامان و نوکر ها سفره جداگانه ای می گستردید. فرمود: «مه! ان الرب تبارک وتعالی واحد والام واحده والاب واحد والجزاء بالاعمال; آرام باش، خدای همه ما یکی است و مادر و پدر همه یکی است و پاداش و کیفر هر کس به چگونگی رفتار و عمل بستگی دارد».(۱۵)
منابع
۱- انسان ‎/ ۸ .
۲- ذاریات ‎/ ۱۹.
۳- شعرا‎/ ۲۱۴.
۴- مائده‎/ ۲۷.
۵- بقره‎/ ۲۶۷.
۶- آل عمران‎/ ۹۲.
۷- دعائم الاسلام، ج ،۲ ص ۳۲۹؛ مستدرک الوسائل، ج ،۷ ص ۲۴۴.
۸- انسان، ۹.
۹- همان ‎/ ۱۱ـ ۱۲.
۱۰- من لایحضره الفقیه، ج،۳ ص ۱۷۴.
۱۱- اسراء ‎/ ۲۹.
۱۲- اسراء ‎/ ۲۹.
۱۳- وسائل الشیعه، ج ،۱۷ ص ۶۶.
۱۴- کافی، ج ،۶ ص ۲۹۸.
۱۵- سفینهٔ البحار، ماده (وضع).
عبدالکریم پاک نیا
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید