پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا


مرده‌ای که SMS می‌فرستد


مرده‌ای که SMS می‌فرستد
منصور سیم‌خواه که برای گردآوری ثروت با توسل به کارهای مختلف از مردم پول می‌گیرد پس از مدتی با دستیابی به سودی سرشار تصمیم می‌گیرد از انجام تعهدات خود سر باز زده و با همدستی اعضای خانواده‌اش به خارج از کشور فرار کند.
آنچه خواندید، خلاصه‌ای بود از داستان مجموعه نوروزی «SMS از دیار باقی» که این روزها به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه‌کنندگی سیدامیر سیدزاده در حوالی خیابان ملاصدرا در حال ضبط است. این مجموعه که اولین اثر طنز مقدم است با بازی محمدرضا شریفی‌نیا، افسانه بایگان، حمید لولایی، رضا شفیعی‌جم، حامد کمیلی، نادر سلیمانی و سروش گودرزی برای شبکه سه سیما تولید می‌شود.
طبقه دوم ساختمان گرانیتی اداری کاشی میبد محل قرارم با مدیر تولید مجموعه «SMS از دیار باقی» است. انبوه سیم‌ها و کابل‌های برق که هر یک به پروژکتورها و وسایل تصویربرداری متصل شده در راهرو جلب توجه می‌کند، رفت و آمد مکرر عوامل و فشردگی کار کاملاً در طبقه دوم ساختمان مشهود است. افشین سنگ‌چاپ دستیار و برنامه‌ریز همیشگی سیروس مقدم مشغول فراهم کردن شرایط ضبط است. سیروس مقدم که تازه ناهارش را صرف کرده، ظاهراً تا شروع کار از فرصت استفاده کرده و در حال استراحت است.
گروه تصویر مقدمات کار را آماده می‌کنند. امیر معقولی به عنوان تصویربردار و نورپرداز اکثر آثار مقدم که اخیراً مجموعه اغما را در ماه رمضان از او دیده‌ایم، سخت مشغول چیدمان پروژکتورهای صحنه است. به سمت یکی از اتاق‌ها می‌روم، کلاه‌گیس‌های متنوعی که روی سر مانکن‌ها جا خوش کرده‌اند و عکس‌های مختلفی از مدل‌های مو در این اتاق جلب توجه می‌کند. نادر سلیمانی که نقش روانخواه را ایفا می‌کند پشت میز نشسته و دیالوگ‌هایش را تمرین می‌کند، دقایقی نمی‌گذرد که مقدم هم بیدار شده و صحنه را بازبینی می‌کند بعد پشت مانیتور می‌رود تا فضای این پلان را از داخل آن ببیند تا شروع ضبط، شاید تنها فرصتی باشد که بتوانیم پای صحبت مقدم بنشینیم.
علاقه‌مند ساخت یک مجموعه طنز بودم او درباره مضمون داستان و فضای کلی مجموعه اینچنین می‌گوید: «فضای کلی اثر طنز است، ولی طنزی از جنس طنز اجتماعی و به لحاظ ساختاری هم کلاسیک و جدی است.
در این راستا داستان زندگی فردی روایت می‌شود که در دوران زندگی‌اش فرد خوب و مردمداری نبوده است. یعنی هم در بعد اقتصادی و هم در بعد خانوادگی‌اش فردی است که به انحطاط رسیده است. در این بین اتفاقی برایش رخ می‌دهد که در اثر این اتفاق زندگی‌اش مختل می‌شود.» مقدم با اشاره به اینکه علاقه داشته اثری طنز را تولید کند، ادامه می‌دهد: «مدت‌ها بود که علاقه داشتم ژانر طنز را هم تجربه کنم. قصه‌های زیادی که مضمون طنز داشت هم به من پیشنهاد می‌شد ولی این قصه به نسبت بقیه بسیار جذاب بود.
در واقع طنز موقعیت فوق‌العاده‌ای در بطنش وجود داشت که باعث شد آن را انتخاب کنم. کارگردان مجموعه «SMS از دیار باقی» درمورد نوع انتخاب بازیگران این مجموعه می‌گوید: «در وهله اول خود فیلمنامه و کاراکترهایی که در آن وجود داشت راه را به ما نشان می‌داد. یعنی تلفیقی از بازیگران طنز و تئاتر، سینما و تلویزیون علاقه داشتم با این انتخاب‌ها یک فضای متعادل و مفرح را در کارم فراهم کنم.
نمی‌خواستم قالب کار صرفا طنازی و یا جدی باشد.» قرار است محمدرضا شریفی‌نیا در نقش منصور سیم خواه به همراه حامد کمیلی در نقش پسر سیمخواه وارد اتاق کار نادر سلیمانی شوند و در مورد رها شدن سیمخواه از دست طلبکاران نقشه بکشند.
شریفی‌نیا که این بار هم گریمش متفاوت است به همراه کمیلی وارد صحنه می‌شوند. به دستور مقدم بازیگران پلان را یک بار تمرین می‌کنند. سعید آقاخانی هم پس از لحظه‌ای به گروه ملحق می‌شود. آقاخانی به عنوان بازیگردان نکاتی را به سلیمانی می‌گوید تا به حس صحنه نزدیک‌تر شود. بازیگران از روی متن دیالوگ‌های خود را مرور می‌کنند.
معقولی نیز همچنان نورها را جابه‌جا می‌کند تا فضای دلخواه مقدم ایجاد شود. معقولی دوربین را روی سه‌پایه روبه‌روی سلیمانی و مقابل میز کارش قرار داده و شریفی‌نیا و کمیلی نیز در حالی که داخل کادر حضور ندارند شروع به گفتن دیالوگ‌ها آقاخانی از سلیمانی می‌خواهد که تاکیدش بر برخی دیالوگ‌ها و جملات را کمرنگ کند تا از موضوع و حس اصلی دور نشود.
سلیمانی که در این صحنه اکثر دیالوگ‌ها را را در اختیار دارد برای اینکه آنها را بدون تپق ادا کند قبل از شروع هر دیالوگی کمی تمرین میمیک انجام می‌دهد. پس از یکی، دو مرتبه تمرین مقدم می‌گوید که برای ضبط آماده شوند. مقدم اعلام می‌کند اول سلیمانی دیالوگ‌هایش را شروع می‌کند. بعد از ادای چند جمله ادامه دیالوگش را فراموش می‌کند. مقدم اعلام رضایت می‌کند و ادامه ضبط را از دیالوگی که فراموش شده می‌خواهد، تا شروع ادامه ضبط فرصتی دست می‌دهد که به‌سراغ شریفی‌نیا برویم.
قرعه من به SMS افتاد او که ایفاگر نقش منصور سیم خواه، شخصیت اصلی داستان است، در مورد حضور خود در یک مجموعه نوروزی اینچنین می‌گوید: «طی این سال‌ها چندین کار تلویزیونی انجام دادم، البته بیشتر در پشت‌صحنه فعالیت می‌کردم.
آثاری چون «معصومیت از دست رفته»، «ساعت شنی» و «کلاه پهلوی» که همچنان ساختش ادامه دارد. با آقای مقدم از سال ۷۰ سر مجموعه «امام علی(ع)» آشنا هستم. آثار ایشان را هم همیشه دنبال کرده‌ام و از دوستان خوبم هستند. در بین آثار ایشان، قرعه به نام مجموعه «SMS از دیار باقی» افتاد که با ایشان همکاری کنم».
شریفی‌نیا در ادامه با اشاره به حضور بازیگران سینمایی و تلویزیونی در این مجموعه می‌گوید: «هم بازیگرانی که در تلویزیون‌ فعالیت می‌کنند، به‌نوعی سینمایی هستند و هم افرادی که در سینما کار می‌کنند، در تلویزیون نیز فعال هستند. در این اثر، مجموعه‌ای از بازیگران تلویزیون و سینما به دور هم جمع شده‌اند که هماهنگی تمامی بازیگران به‌دست کارگردان است.
امیدوارم این ارتباط خوب ایجاد شده باشد و مخاطب با یک نوع طنز جدید روبه‌رو شود که مورد پسند و مقبولش باشد.نکته دیگر اینکه این همه شتاب و عجله به هیچ عنوان روی کار گروه تاثیر منفی نگذاشته و نمی‌گذارد، چراکه همه پلان‌ها با تمرین، ممارست و وسواس خاص ضبط می‌گردد. امیدوار هستیم این وسواس و سختی که گروه به جان خریده است، به نتیجه خوبی برسد». معقولی نورهای کوچک هالوژنی را در دست گرفته و با پیچیدن مقوا و چسب کاغذی به‌دور آنها، نورهای بکر و زیبای موضعی را روی صورت سلیمانی و تابلوی پشت‌سرش می‌تاباند.
آقاخانی هم با بازیگران دیالوگ‌هایشان را تمرین می‌کند. سلیمانی باید سر دیالوگ مشخصی، ذره بین دستی بزرگ را از روی میز برداشته و مقابل چشم خود گرفته و با آن شریفی‌نیا را نظاره کند. در این حین که صحنه تمرین می‌شود، شریفی‌نیا به عکاس گروه می‌گوید که از این صحنه و با فیگور خاص سلیمانی عکس بگیرد. شریفی‌نیا که خود در عکاسی تبحر خاصی دارد، به عکاس گروه، نوع کادربندی و زاویه‌بندی مناسب را نیز تاکید می‌کند.
سلیمانی سخت مشغول تمرین دیالوگ‌های خود است. شریفی‌نیا هم متن فیلمنامه را به‌دست می‌گیرد تا دیالوگ‌هایش را فراموش نکند. مقدم اعلام می‌کند تا از ادامه دیالوگ سلیمانی ضبط را ادامه دهند. کارگردان اعلام حرکت می‌دهد.در حین ضبط سلیمانی جمله‌ای در دهانش به‌درستی نمی‌نشیند و باعث خنده عوامل می‌شود. دوباره همه چیز تکرار می‌شود، این بار همه چیز به‌درستی پیش می‌رود و مقدم گروه را برای صحنه بعدی فرامی‌خواند.
پای صحبت تصویربردار در این لحظه با معقولی که تابه‌حال صحنه‌های زیبایی را در آثار مقدم آفریده است، گرم صحبت می‌شویم.او در مورد ویژگی‌ تصویری این مجموعه عنوان می‌کند: «اگرچه طنز است ولی این موضوع باعث نمی‌شود به لحاظ تصویری آن را ساده برگزار کنیم، همیشه یک اثر را مانند یک تابلوی نقاشی می‌بینم. حال چه طنز باشد و چه درام. قصدم از این نگاه این است که بتوانم به‌راحتی و با دقت فراوان روی آن کار کنم و هارمونی و رنگ و نور مناسبی برای آن داشته باشم.
همچنین پس از تجربه‌های فراوانی که با آقای مقدم داشته‌ایم و با صحبت‌های کوتاهی که بین ما رد و بدل می‌شود، به یک برآیند خوبی می‌رسیم و برای اینکه از کیفیت کار کاسته نشود، اثر را با یک دوربین ضبط می‌کنیم. مگر صحنه‌هایی که به لحاظ بازیگر جمعیت زیادی داشته باشد، یا صحنه‌ای سخت و دشوار که امکان تکرار آن نیز ضعیف است. با پایان صحبت‌هایمان معقولی به همراه دستیاران خود تغییرات صحنه را انجام می‌دهند. مدیر تصویربرداری به گروه صحنه می‌گوید که چند کلاه‌گیس و چندین سر مانکن برای صحنه آماده کنند. بلافاصله این کار انجام می‌شود.
با ماژیک مشکی برای صورت مانکن‌ها ریش یا سبیل طراحی می‌شود تا در تصویر جلوه بهتری داشته باشد. آقاخانی به عنوان بازیگردان در مورد نوع بازی بازیگران مجموعه اینچنین می‌گوید: خوشبختانه در این مجموعه بازیگرانی انتخاب شده‌اند که جنس بازی کمدی و جدی را به خوبی می‌شناسند. افرادی چون خانم بایگان که استاد این کار هستند و این قابلیت را دارند که خودشان را به بازی کمدی نزدیک کنند یا آقای شریفی‌نیا که با حضور در کنار بازیگرانی چون حمید لولایی و رضا شفیعی‌جم و ... توازن خوب و قابل لمسی برقرار شده است.
از ابتدا سعی داشتیم بازی‌ها یکنواخت باشد و تناقضی در آنها دیده نشود.گروه تصویر و نور به دستور معقولی پروژکتوری را در بیرون از اتاق و رو به در ورودی می‌گذارند و سپس به عوامل گوشزد می‌شود که مراقب باشند تا در حین ضبط از مقابل نور عبور نکنند تا مبادا سایه‌شان روی شیشه و تصویر بیفتد. گریمور گروه هم رفله‌های صورت عرق کرده بازیگران را می‌گیرد. شریفی‌نیا به همراه کمیلی چندین بار به بیرون از اتاق آمده و صحنه را تمرین می‌کنند. مقدم نیز نکاتی را به آنان گوشزد می‌کند تا حس جملات و دیالوگ‌های خود را به درستی ادا کنند. در حین تمرین دیالوگ‌ها از طرف بازیگران فراموش می‌شود. سلیمانی به آقاخانی پیشنهاد می‌دهد که متن را جلوی رویش خارج از کادر قرار دهد و از روی آن دیالوگ‌هایش را بگوید اما این کار انجام‌پذیر نیست.
▪ روز ـ داخلی ـ اتاق کار روانخواه روانخواه (سلیمانی): من این دو، سه روز خیلی فکر کردم، تنها راه نجات از دست طلبکاران مرد نه، شوخی نمی‌کنم، تنها راه‌حل مردنه. تا وقتی که آب‌ها از آسیاب بیفته. سیم خواه (شریفی‌نیا): یعنی چی؟
روانخواه: یعنی پی مرگ صوری، طوری که همه خیال کنن تو مردی.
سیم خواه: آخه عزیز من مردن کفن داره، دفن داره، ختم داره، هفت داره، چهل داره، هزار تا کوفت و زهرمار داره مگه همین‌طوریه.
روانخواه: تو قبول کن الباقی و راست و ریس کردن کارهات با من. کاری می‌کنم که آب از آب تکون نخوره.
سیم خواه: من تا مطمئن نشم قدم از قدم برنمی‌دارم.
روانخواه: اکی. اولین کاری که می‌کنی حسابات رو از بانک خارج می‌کنی و می‌ذاری یه جای امن.
سیم خواه: برای چی؟ روانخواه: برای اینکه وقتی قانون بخواد بابت بدهی‌هات کاری انجام بده اول توقیف اموال می‌کنه، بعد حساب و کتابهات رو مسدود می‌کنه و... سلیمانی که نقش روانخواه فردی دلال و به‌نوعی خلافکار را ایفا می‌کند در مورد نوع هدایت و راهنمایی‌های مقدم به عنوان کارگردان این‌طور اظهارنظر می‌کند: «آقای مقدم از آن دسته کارگردانانی هستند که به راحتی از صحنه‌ای نمی‌گذرد و علی‌رغم کمبود و زمان کافی برای انجام کار بسیار با بازیگران بحث می‌کند. قبل از ضبط هر پلان چندین بار تمرین روی حرکات و دیالوگ‌ها صورت می‌گیرد تا به نتیجه مطلوب برسیم. از نکات دیگر فضای خوب و آرامی است که برای بازیگر مهیا می‌شود تا آنچه که دلخواه بازیگر و کارگردان است به خوبی به ثمر بنشیند.» صحنه این بار از زاویه‌ای دیگر باید تکرار شود.
همه چیز آماده است اما قبل از اینکه اعلام حرکت صادر شود پای یکی از عوامل به پروژکتور بیرون اتاق برخورد کرده و باعث سوختن لامپ درون آن می‌شود. این موضوع باعث می‌شود تا وقفه‌ای کوتاه در کار ایجاد شود. هوا رو به تاریکی است و مقدم به سنگ‌چاپ اشاره می‌کند که سریع‌تر کار انجام دهند تا این صحنه به تاریکی هوا برخورد نکند.
عوامل صحنه لامپ پروژکتور را تعویض می‌کنند. همه چیز آماده ضبط است. هوای درون اتاق از شدت نور و گرمای پروژکتورها بسیار گرم شده و کار کردن در آن به سختی صورت می‌گیرد. به جهت سر و صدای خیابان پنجره‌ها را نمی‌توان باز گذاشت. در همین حین سروش گودرزی که نقش پسر سیمخواه را برعهده دارد به گروه ملحق می‌شود. قبل از اینکه گروه صمیمی مجموعه «sms از دیار باقی» را ترک کنیم از این بازیگر می‌خواهیم صحبت‌هایش حسن ختام گزارشمان شود. «این نقش بسیار متفاوت از نقش‌هایی است که تا به حال ایفا کرده‌ام.
مجموعه طنز موقعیت است؛ اولش خیلی تردید داشتم که این نقش را بپذیرم در نهایت پس از مطالعه فیلمنامه و با شناختی که از کارگردانی آقای مقدم داشتم به این باور رسیدم که نقش هم جای کار فراوانی دارد و... تمامی این فاکتورها باعث شد تا حضورم در این مجموعه شکل بگیرد.»
سعید ابک
منبع : روزنامه تهران امروز