شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

قهرمانان ملی


قهرمانان ملی
درست ۲۸ سال از آن روز یا بهتر است بگویم از آن شبی می‌گذرد که برای نخستین‌بار این هشدار از رادیوها به گوش رسید: شنوندگان عزیز علامتی که هم‌اکنون می‌شنوید علامت وضعیت قرمز می‌باشد و معنی و مفهوم آن این است که خطر حمله هوایی دشمن وجود دارد. آن زمان ۱۲ سالم بود و تنها صدای همهمه‌ای را می‌شنیدم که پ‍‍‍‍س از حمله هوایی به فرودگاه‌ها، پ‍‍الایشگاه‌ها و زیرساخت‌های اصلی کشور صورت گرفت؛ بی‌آنکه درک درستی از جنگ و پیامد‌های آن در همه جنبه‌های زندگی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته باشم. امروز با گذشت ۲۰ سال از پایان جنگی که رژیم صدام حسین(در فردای پیروزی انقلاب اسلامی بی‌سر‌وسامانی کشور و به هم‌ریختگی ارتش می‌گذرد. ارتشی که در آن زمان خیال‌گرایان زمزمه انحلالش را سر‌می‌دادند و البته آنان که درک واقع‌بینانه‌تری از شرایط انقلابی کشور داشتند با تضعیف آن مخالف بودند.) بر دو ملت ایران و عراق تحمیل کرد هنوز می‌توان پیامد‌های زنده جنگ را در هر دو کشور از به شهادت رسیدن جانبازان شیمیایی تا بحران‌های اجتماعی و سیاسی دید.
نسلی که آن روز سربازان، پاسداران و بسیجیانی ساده بودند و از ترکش‌ها و آتش جنگ جان به‌در بردند، امروز به ژنرال‌ها و سیاستمدارانی تبدیل شده‌اند که یا در۱۶ سال دوران سازندگی و اصلاحات در متن سیاست بودند و در دولت نهم به حاشیه رانده شدند یا اینکه در آن سال‌ها حضوری انتقادی در حاشیه داشتند و اکنون به متن آمده‌ و از پیشتازان و حامیان دولت نهم شده‌اند. بسیاری هم بوده‌اند که از همان آغاز متن و حواشی سیاست را به کناری گذاشتند و در کنج تنهایی و عزلت خود مرهمی برای زخم‌های به‌جامانده از جنگ بر تن و جان‌شان می‌جستند و نمی‌یافتند و امروز به فراموشی سپرده شده‌اند. احتمالا در گوشه و کنار از این فراموش‌شدگان در کسوت راننده تاکسی یا شاگرد کارگاه و حاج داوود کریمی‌ها می‌بینیم و خمی هم به ابرو نمی‌آوریم که اینها روزی قهرمانان ما بودند. جان مک‌کین نامزد ریاست‌جمهوری تمام افتخارش به این است که کهنه‌سرباز جنگ ویتنام است و عمده اعتمادی که به مدیریت، کارآمدی میهن‌پرستی و صداقت اوست.
به این خاطر است که برای آمریکایی‌‌ها جنگیده‌است. همان جنگی که ایالات متحده در آن یک کشور متجاوز بود و امروزه هم اکثر مردم آمریکا از آن جنگ به نیکی یاد نمی‌کنند. ما که در جنگ هشت‌ساله متجاوز نبودیم ولی نه‌تنها کهنه‌سربازان‌مان را به خوبی پاس نمی‌داریم، بلکه بسیاری از آنها با زخم‌های مانده بر تن و جا‌ن‌شان تنها مانده و در فراموشی زندگی می‌گذرانند. رزمندگان جنگ تنها آنان نیستند که امروزه چفیه می‌بندند یا نشریه و تریبون یا حزب و مقامی دارند، بسیاری از آنان امروزه در بین مردم عادی زندگی می‌کنند. اما چرا ما همه را به یک چوب می‌رانیم. شاید در یک جامعه نابرخوردار از رفاه اجتماعی و اقتصادی، دیدن سوءاستفاده برخی از قدرت، رانت و امکانات برای اهداف شخصی، یا وجود نابرابری در توزیع امکانات، در ایجاد جوی منفی نسبت به قهرمانان دوران جنگ تاثیر‌گذار باشد، اما بی‌گمان همه مردم می‌دانند که نمی‌توان چنین پدیده‌ای را به کل یک مجموعه که جمعی از بهترین جوانان کشور را در خود جا داده تعمیم داد. نکته ماجرا در جای دیگری است و آن انتظار از نهادهایی است که چنین رادمردانی را در خود پرورش داده و بارور کرده‌است.
امروزه جریان‌‌های سیاسی کشور به دو جریان اصلی اصلاح‌طلب و اصولگرا تقسیم شده‌اند. دو جریانی که از قضا شاکله نیروهای‌شان از نظامیان و پاسداران سابقند؛ پاسداران اصلاح‌طلب و پاسداران اصولگرا. نظامیان هم به عنوان افرادی که از دل جامعه برخاسته‌اند، از این تقسیم‌بندی متاثرند و حق دارند که گرایش سیاسی داشته باشند. آنها دلسوزان ارزش‌های متعالی انقلاب اسلامی‌اند و به موجب قانون اساسی پاسدار این ارزش‌ها. اما تفسیر و تقلیل این ارزش‌ها به اهداف و منافع یک گرایش سیاسی، همان نقطه آسیب‌پذیری ارزش‌های متعالی انقلاب و پایین آمدن شأن نظامیان به عنوان قهرمانان ملی است. ما دوست داریم قهرمانان‌مان در عرصه جنگ و تمامیت ارضی کشور و حفظ انقلاب، در دوران صلح هم محبوب ملت باشند و چتر امنیت را به یکسان بر سر همه فرزندان ملت با هر گرایشی بگسترانند. کشور، انقلاب و مردم به این قهرمانان نیاز دارد و چه نیازی بالاتر از نازش و افتخار به آنها به وقت صلح و ایمان به سلحشوری‌شان به وقت جنگ.
نظامیان هم مانند همه مردم حق دارند گرایش سیاسی خود را نشان دهند و به عنوان کنشگر سیاسی حضور فعال داشته باشند ولی اگر قرار بر فعالیت سیاسی باشد باید همچون دیگر شهروندان، یونیفورم نظامی از تن برکنند و در موقعیتی برابر در صحنه رقابت شرکت کنند؛ چه به تعبیر حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی که با آرمان‌های پدربزرگش بنیانگذار جمهوری اسلامی به خوبی آشناست و آن آرمان‌ها سرلوحه عمل نظامیان ماست، ورود تفنگ به صحنه سیاست یعنی پایان رقابت. کشور ما پس از ۳۰ سال پشت‌سر گذاشتن انقلاب، ۲۸ سال از آغاز جنگ تحمیلی و ۲۰ سال از پایان آن در شرایط حساسی قرار گرفته‌است؛ نقش دوسویه نظامیان در اطمینان‌بخشی به مردم برای دفاع از مرز‌های جغرافیایی و معنوی‌کشور و خودداری از ورود به منازعات جناحی، هم تمامیت ارضی و اصول انقلاب را تضمین می‌کند و هم زمینه نهادینه کردن دموکراسی در کشور را فراهم می‌کند.
مهران کرمی
منبع : روزنامه کارگزاران