چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


زن و ادبیات


زن و ادبیات
▪ مترجم: منیژه عجم عراقی و دیگران
▪ ناشر: نشر چشمه
▪ چاپ او‌ّل، تهران، ۱۳۸۲
«زن و ادبیات» مجموعة مقالات از سلسله پژوهشهای نظری دربارة زنان و کوششهای جد‌ّی آنان در رویکرد خل‍ّاقشان به ادبیات است. مترجمان هدف از فراهم آوردن چنین مجموعه‌ای را به دست دادن نمونه‌هایی از نوشته‌های زنانی اعلام کرده‌اند که کوشیده‌اند در عرصة نقد ادبی با عرضة شیوه‌های ویژه‌ای، شیوه‌های رسمی و رایج را به چالش بطلبند. شیوه‌های رسمی از نقد مارکسیستی، روان‌شناختی، زبان‌شناختی گرفته تا پ‍َسا ساختارگرایی و پسامدرنیستی، همه و همه گویای مبانی نظری مردان بر پایة احکام قطعی فرهنگ مردسالارانه شکل می‌گیرند.
و زنان اصول نظری خود را که کتاب «زن و ادبیات» از آن به نقد فمینیستی یاد می‌کند و آن را موضوع اصلی قرار می‌دهد، ضمن اینکه از تأثیر جد‌ّی دیدگاه‌های این مکاتب نقد و به ویژه در دهه‌های اخیر بر کنار نیستند، برپایة نیروی خیزش جنبش‌ِ زنان به نقد تصاویر کلیشه‌ای ساخته و پرداختة مردان از زنان می‌پردازند. موضوعی که منشأ تحو‌ّلات بزرگی در عرصة نظریه‌پردازی زنان می‌شود، که به نوعی خودباوری، استقلال،‌ شجاعت و بی‌باکی زنان خل‍ّاق را به دنبال دارد.
تا آنجا که بسترساز آفرینشهای بسیار بزرگی در عرصة داستان و شعر، در برابر جهان و حت‍ّی ایرانیان می‌شود. به گفتة مترجمان، دیدگاه فمنیستی نقد ادبی، پرسشهای گوناگونی را پیش رو داشت از جمله اینکه:
می‌بایست تمایز خود را با دیگر شیوه‌ها روشن می‌کرد. و با تردید به اینکه نظریه‌های مردمحور کمتر فایده‌ای به حال زنان نخواهد داشت، کوشید بررسی نوشته‌های ادبی را بر پایة الگوی تجربه‌های زنانه استوار کند. (ص ۱۱) بر همان اساس مترجمان، کتاب را از دو بخش متمایز فراهم آورده‌اند. بخش نخست که بر وجود سن‍ّت داستان نویسی میان زنان پرداخته از زاویه‌های گوناگون به موانع موجود در سر راه رشد این سن‍ّت می‌پردازد و با گفتارها و نوشتارهایی به تحلیل و تأکید موانع می‌پردازد.
نخست از ویرجینیا ولف مقالة vomen and fiction را نقل می‌کند که ابتدا در دو کالج ویژة زنان در کمبریج ایراد شده بود و بعدها پس از مرگش به صورت مقاله منتشر شد. ولف در این مقاله مشکلات زنان نویسنده را بر می‌شمرد که ضعف آموزشها، وظیفة خانه‌داری، نداشتن اوقات فراغت، عدم استقلال مالی از جملة آنهاست که می‌تواند از موانع بزرگ رشد خلاقی‍ّت هنری زنان ‌شود.
این موانع را بی‌شک می‌توان در تاریخ ادبیات بیشتر مردانة ایران نیز دید. هر چه مردان‌ِ تاریخ ما فرصتهای بزرگی را در روند جریانهای خل‍ّاق می‌یابند، زنان در سایة‌ حاکمیت فرهنگ مردسالارانه و اقتصاد متمرکز در مردان که زن را از نظر اقتصادی و اجتماعی چندان به رسمیت نمی‌شناخت، غایب می‌مانند. غیر از ولف نویسندگان دیگر نیز، هر یک با طرح دشواریها و پرسشهایی خواننده را به اندیشه می‌خوانند. مثلاً تیلی ا‌ُلسن می‌پردازد به این امر که چرا در برابر هر نویسندة مرد، یک زن نویسنده نداریم؟ ایل اسپندر در «زن و تاریخ ادبیات» دشواریهای شرایط نویسندگی در قرن هجدهم و توطئه‌هایی که سبب شد، با وجود حضور قابل توجه زنان نویسنده، منتقدان و تاریخ‌نویسان، آنان را نادیده گرفته‌اند، می‌پردازد.
آلیس واکر در مقالة «در جست‌وجوی باغهای مادران ما» به تبیین مسئلة مادرتباری می‌پردازد. واکر در این مقالة پر احساس به موقعیت زنان در حفظ آفرینش‌گری و خلاقی‍ّت خود و انتقال سینه به سینه آن به دختران خود به شکلهای گوناگون مثل موسیقی، قص‍ّه‌گویی، چهل‌تک‍ّه‌دوزی و گ‍ُل‌کاری اشاره می‌کند. همولت که از مادران و مادربزرگها به نام «قد‌ّیسان ماه‌زدة رقت‌انگیز» یاد می‌کند (ص ۸۸) و در شعری از اکوت پی بیتک چنین آنان را خطاب قرار می‌دهد:
ای زنان هم قبیلة من
بیایید با هم شیون سر دهیم
بیایید تا بر مرگ مادر خود سوگواری کنیم
مرگ یک شهبانو
خاکستری که از آتشی سترگ برآمد ...
(ا‌ُکوت پی بیتک، شاعر اوگاندایی ۱۹۸۲-۱۹۳۱)
الن شووالتر در نوشتاری به نام «نقدی از آن خود» زبان طرح مشکلات و پیچیدگی نقدنویسی فمینیستی، نقدنویسی سیاهان و جهان سومیها می‌شود.
نوشتار زیگرید وایگل، واپسین نوشتار بخش نخست کتاب «زن و ادبیات» است، که تحت عنوان «قهرمان قربانی شده و قربانی قهرمان» آمده است. در این مقاله نویسنده، ضمن معنا کردن اصطلاح قهرمان و معنای دوگانة آن یکی شخصیت اصلی یک اثر دراماتیک یا حماسی و یا شخصی که عملی دلاورانه و پهلوانانه انجام می‌دهد، (ص ۱۴۲) نشان می‌دهد که زنان نویسنده در جهان برای خلق آثار خود چه قربانیهایی می‌دهند و یا چه بهایی را برای انعکاس واقعیتهای اجتماعی می‌پردازند.
بر همین اساس سرنوشت زنان نویسنده را چنین تصویر می‌کند:
«تیمارستان، بیمارستان و زندان. این است معادلة سه مجهولی فرمول جهانی زنان.» (ص ۱۵۹)
در بخش دوم کتاب، خواننده با نمونه‌هایی از نقد و ارزیابی انتقادی آثار نویسندگان بزرگ زنان جهان آشنا می‌شود. نخستین این ارزیابیها به ر‌ُمان معروف دافنه موریه به نام «ربه‌کا» که به فارسی نیز ترجمه شد و در سالهای پیش از انقلاب اسلامی بر پایة داستان آن فیلمی نیز به نام «کنیز» تهیه شده بود، همچنین که آلفرد هیچکاک در ۱۹۴۰ فیلمی بر اساس آن ساخته بود، می‌پردازد.
نویسندة این مقاله، الیسون لایت،‌ربه‌کا را رمانی جنایی ـ عشقی می‌داند که داستان دلهره‌آور آن پشت صحنه یک درام رمانتیک روی می‌دهد. (ص ۱۷۰) «بلندیهای بادگیر»، اثر امیلی برونته در مقاله‌ای به نام رمانتیسم و خردورزی از جولیت میچل مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
نقد و بررسی آثار سیمون دوبوار در نوشتاری به نام «سیمون‌ دوبوار در آینة‌ رمانهایش» مورد ارزیابی انتقادی قرار گرفته است. در این مقاله روابط میان شخصیتهای زن و مرد با توجه به افکار فمینیستی دوبوار در شکل‌گیری شخصیتهای داستانی‌اش می‌پردازد.
«مدرنیته و نگارش زنانه» آخرین نوشتار کتاب است، که در آن دوریس کولش و گوترود لنرت به تعریف و تبیین مفهوم «نگارش زنانه» پرداخته‌اند و او را به عنوان یک نویسندة مدرنیست، بحث‌انگیز و آخرین وارث «جنبش ادبی آوانگارد» معرفی می‌کنند. از نظر آنان «او زبان را کارگردانی می‌کند و به نمایش درمی‌آورد، نوشتن برایش ضرورت است.» و از قول او می‌نویسد: «اگر بنویسم، نخواهم م‍ُرد» (ص ۲۷۰)
بخش سوم کتاب به فرهنگ اصطلاحات و نامها اختصاص دارد که یک فرهنگ د‌َم دستی نامهای بزرگ در عرصة ادبیات و کلید واژه‌های داستانی و دانش نقد و نظریات ادبی معاصر است که نظایر آن در مراکز کتابخانه‌ای ما بسیار اندک است. واژه‌نامه‌های فارسی به آلمانی و انگلیسی و انگلیسی به آلمانی و فارسی و نیز منبع‌شناسی «زن و ادبیات» می‌تواند به عنوان راهی تازه خوانندگان را به متن ادبیات زنانة جهان هدایت کند.
زبان روان و سهل مترجمان در برگردان این نوشتارها و اصولاً گزینش درست و دقیق آنها، ارتباط با مخاطبان ادبیات زنان جهان را به صورتی کاملاً آسان فراهم می‌کند. تا آنجا که کمتر خواننده‌ای در هنگام مطالعة‌ این اثر به این احساس و درک می‌رسد که وی مشغول مطالعة پیچیده‌ترین و جد‌ّی‌ترین مباحث و مبانی و نظریات نقد ادبی دربارة ادبیات زنان است و این امتیاز بزرگی برای گردآورندگان و مترجمان آن است.
مصطفی علی پور
منبع : سورۀ مهر