یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به هنر دینی و نقش آن در گسترش فعالیت های فرهنگی خارج از کشور کشف


نگاهی به هنر دینی و نقش آن در گسترش فعالیت های فرهنگی خارج از کشور کشف
رابطه نزدیك و باطنی میان اسلام و به ویژه عرفان اسلامی با سایر هنرها موجب گردیده كه شاعران بزرگ ایرانی به گونه ای با عرفان اسلامی مرتبط گشتند كه توانسته اند جهانی ترین اشعار فارسی و اشعار عرفانی را بسرایند. همان طور كه در عرصه خوشنویسی شاهد هستیم، تعداد زیادی از اساتید خوشنویسی به گونه ای با جنبه باطنی اسلام آشنا شدند كه توانسته اند آثار بی نظیری در حوزه مربوطه خلق نمایند. از این رو از دیدگاه هنرمند اسلامی، رسالت هنر در بینش اسلامی، شرافت بخشیدن به ماده است.
در ایران پیش از اسلام، هنرهایی چون معماری آتشكده ها و شعر و موسیقی آمیخته با مناسك زرتشتی و همچنین تصاویر باقیمانده از جامعه مغان و نیز باغ های چهار گوشی كه حول مركزی درونی آن شكل گرفته اند، از برجسته ترین انواع هنر سنتی بوده كه همگی آنان را می بایست جزء قلمرو هنر دینی آن روزگار به شمار آورد.
هنر دینی اسلامی در زمینه هنرهای تجسمی بیش از هر چیز در قالب خوشنویسی و معماری مساجد ظاهر گردید. در ایران علاوه بر معماری و خوشنویسی كه درنهایت كمال است، نوعی معماری تزئینی مساجد نیز اوج گرفته كه نمونه های آن را در مساجد دوره ایلخانی و صفویه مشاهده می نماییم، كه در آن دو شكل اصلی هنر دینی یعنی معماری و خوشنویسی در كنار یكدیگر این معماری تزئینی را به وجود آورده اند كه همچون نگینی در خاك، جلوه گری می نماید. معماری اسلامی ایران مصداق بارزی از تجلی هنر دینی است.
در محدوده حس شنوایی، صوتی كه از نظر اسلام به معنای دقیق كلمه، دینی تلقی می شود، قرائت و تلاوت قرآن كریم است و دارای نیروی روحانی و نقطه اتكای شعر و موسیقی همه ملل مسلمان به شمار می رود. قابلیت انعطاف پذیر بودن زبان فارسی در برابر زبان عربی، چون در كنار ذوق و نبوغ شاعرانه ایرانی قرار می گیرد، غنای چشمگیر شعر عارفانه و دینی فارسی را به وجود می آورد.
شعر فارسی هنر دینی به معنای صریح كلمه نیست، بلكه هنر سنتی متعالی و الهام گونه ای است كه با قرآن مقدس پیوند نزدیك دارد و این مهم را می توان از آثار بسیاری از شاعران ایرانی همچون حافظ شیرازی، مولانا جلال الدین رومی و... كه از بزرگترین آموزگاران عرفان و از جمله فاش گویان معانی باطنی قرآن می باشند هویداست.
از این رو تصادفی نیست كه در طول قرون، اكثر موسیقی سرایان ایرانی مانند مصنفان اهل تركیه و شمال هندوستان، با عرفان دمساز بودند.
تعزیه: از دیگر نمونه های هنر مذهبی و یكی از شاخص ترین آنها را بایستی تعزیه خوانی دانست. درخصوص تعزیه نیز بایستی اذعان نمود كه تعزیه نوعی هنر دینی خاص شیعیان است كه در ایران و نواحی هم مرز ایران با تركیه، عراق و شبه قاره هند و پاكستان اجرا می شود و اگرچه به موضوعات مختلفی می پردازد، لیكن عمدتا صحنه های وقایع فاجعه كربلا را تجسم می بخشد. این قالب هنری بیش از سایر هنرهای اسلامی با تئأتر دینی و مذهبی دیگر ادیان و سنت ها وجه اشتراك دارد. تعزیه به عنوان یك هنر دینی، باابهت و زیبایی خاص خود، توسعه یافته و بی آنكه جزئی اصلی از مراسم آیین اسلام تلقی گردد، بخشی از نیازهای مذهبی و دینی شیعیان را برآورده ساخته است.
به هر روی در هر یك از مواردی كه به ذكر آن پرداختیم، با یكی از اركان و قوانین مهم و اساسی هنر دینی آشنا شدیم و با شناخت و معرفت كامل نسبت به هر یك از آنها می توانیم فصلی نو در توسعه و گسترش هنر دینی به عنوان رساندن پیام كشورمان به اقصی نقاط جهان بهره بگیریم كه این امر، جز در پرتو ایمان و مشاركت همه نهادهای مرتبط در آن امكان پذیر نیست، چون در غیر این صورت علاوه بر آنكه بستر حضور فرهنگی خویش را از بین برده ایم، زمینه را برای تهاجم به فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی فراهم ساخته ایم كه نشانه های آن را می توان در تولیدات سینمای هالیوود مشاهده نمود.
● پیام معنوی هنر دینی و نقش آن در فعالیت های فرهنگی خارج از كشور:
هنر دینی یا همان هنر اسلامی مانند سایر هنرهای قدسی، تنزل حقیقتی آسمانی بر روی زمین است. این هنر تبلور روح اسلام است و به شكل كمالی مطلق، ظهور نموده كه به این جهان رو به زوال تعلق ندارد. هنر دینی اسلامی پژواكی از آخرت در این جهان فانی بوده است كه انسان ها در آن، به حیات خویش مشغولند.
هنر دینی بیانگر پیام باطنی اسلام به وسیله زبانی ازلی است كه دقیقا با همان ازلیت و تمثیل پردازی بی واسطه اش، موثرتر از اغلب توصیفات دین شناختی اسلام عمل می نماید. درحال حاضر یكی از شایسته ترین جنبه های پیام روحانی هنر دینی، توانایی آن برای عرضه باطن اسلام به شیوه های بی واسطه تر و قابل فهم تر از بسیاری از جنبه های دیگر می باشد.
سرشت معقول و لبریز از معنویت هنر اسلامی، بیش از هر عنصر دیگری در خنثی نمودن اثرات منفی حاصل از آثار متنوع رایج شده علیه اسلام، موثر واقع می شود. درحال حاضر علی رغم تمام حملات امپراتوری رسانه ای غرب، چه آنان كه به طور مستقیم ارزش های اسلامی را هدف گرفته باشند و چه آنان كه به طور غیرمستقیم بر این امر صحه گذارده اند، نتوانسته اند، اهمیت معنوی هنر دینی و اسلامی را كه از سرچشمه های درونی دین خاتم نشأت می گیرد مخدوش نماید، از این رو به نسبتی كه ناهنجاری های موجود در آثار مخدوش هنری بر فضای پررمز و راز هنر گسترش می یابد، ارزش معنوی آثار هنر اسلامی بیشتر نمایان می شود و این مهم را می توان زمینه ای مثبت برای عرضه هنر دینی برشمرد.
فضای موجود در عرصه هنر دینی و اسلامی وسیله ای است برای اینكه روح انسان در انواع فعالیت های فرهنگی و هنری و... رسوخ نماید. هنر اسلامی برای اهل تفكر پشتوانه ای فوق العاده ارزشمند برای حیات معنوی و فرصتی گران بها برای یادآوری حقایق و ظرافت های موجود در خلقت الهی بوده و می باشد. بی مهری به این هنر به معنای تهی كردن روح و ذهن انسان مسلمان از بخش عظیمی از محتوای غنی اسلامی است و موجب به جا گذاشتن خلأیی در ذهن انسان مسلمان گشته كه این خلأ به سرعت با قیل و قال و ابتذال جهان امروز پر گشته و این اتفاقی است كه امروزه برای بسیاری از مسلمانان رخ داده است.
حال سؤال اینجاست كه نقش هنر دینی در زمینه فعالیت های فرهنگی خارج از كشور چیست؟ در پاسخ به این پرسش بایستی اذعان نمود كه آثار هنری به واسطه پیوند درونی آنها با معنویت اسلامی و به بركت فیض الهی كه در شریان های عالم هستی جریان دارد، می تواند روز به روز به توسعه و گسترش پیام روحانی اسلام كمك نماید.
از این حیث وقتی یك مسلمان متجدد بر قالی سنتی می نشیند و یا به یك قطعه خوشنویسی شده می نگرد و بر حاشیه تذهیب گشته آن تعمق می نماید و یا در محوطه یكی از شاهكارهای معماری سنتی و اسلامی كه از اقیانوس اطلس تا آرام گسترده است نماز می گذارد، در عمق درون خویش احساس نشاط و آرامش می نماید و این احساس آسودگی به دلگرمی و اطمینان به آینده هنر اسلامی می انجامد.
فعالیت های فرهنگی در زمینه انتقال پیام معنوی هنر دینی، احتیاج به خودباوری و كاركرد مناسب در این زمینه دارد. یك هنرمند مسلمان و یا یك رایزن فرهنگی می بایست در پی ایجاد فضا و بستری مناسب برای عرضه میراث فرهنگی كشورمان بوده و در این فضای رعب و وحشتی كه در این جهان از سوی امپراتوری جهانی حاكم گردیده، به دنبال اثبات حقانیت و اصالت فرهنگ و اندیشه میهن مان باشد.
به هر روی در حال حاضر، در برخی از نواحی جهان اسلام، پژمردگی هنر و فرهنگ اسلامی قابل توجه است و نیاز به كشف دوباره هنر اسلامی بیش از پیش ضروری به نظر می رسد و این وظیفه مهم بخشی از وظایف همه دستگاه های ذیربط در عرصه بین الملل می باشد. ظرفیت های موجود در هنر دینی علاوه بر اینكه این توانایی را دارد كه همچون گذشته، آثاری را خلق نماید كه اعجاب هر انسانی را برانگیزد، می تواند حامل پیام انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی فرهنگی كه دارای حرف نو و تازه ای برای جهانیان است را در پی داشته باشد.
اطمینان به این ظرفیت ها و توانایی ها از یك سو و از سویی دیگر، پشتكار و برنامه ریزی مدون در این زمینه، موجب می گردد كه دوباره روح هنر دینی در جهان متبلور گردیده و قطعا دین مبین اسلام با ظرفیت ها و پتانسیل های موجود در خود می تواند بهتر از هر آیینی سهم بیشتری را در جذب اندیشه های بشری به خود اختصاص دهد.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید