یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


هنر اسلامی یا هنر دوران اسلامی


هنر اسلامی یا هنر دوران اسلامی
سالهاست وجود «هنراسلامی» به منزله یکی از اقسام مهم هنر در تاریخ هنر جهان به رسمیت شناخته شده است. اما مقصود از «هنر اسلامی» چیست و استفاده از این اصطلاح در تاریخ هنر ناظر به چه نسبتی میان هنر و اسلام است.
قبل از پرداختن به موضوع هنر اسلامی لازم است به چند مقدمه در این خصوص اشاره کنیم. ازجمله اینها خاستگاه اسلام است. جزیرة العرب در اوایل قرن هفتم میلادی، سرزمینی خشک و سوزان بود و مردمانی که در این سرزمین زندگی می کردند، عمدتاً فاقد فرهنگ و تمدن بودند. در چنین موقعیتی معجزه تاریخ به وقوع پیوست و اسلام ظهور کرد.
در مدت زمان رسالت پیامبر اکرم (ص)، محدوده نفوذ و گسترش اسلام شبه جزیره عربستان بود. پس از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) فتوحات مسلمین و گسترش قلمرو اسلامی آغاز شد و در این فتوحات مسلمین با تمدن های بسیار پیشرفته ای مواجه شدند که سابقه ای بس طولانی در فرهنگ و تمدن زمانه داشتند. آنها از سوی شرق با تمدن غنی ایرانی و از سوی غرب با تمدن سوریه - شامات - و بخشی از تمدن روم آشنا شدند. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که - گفته شد - بومیان جزیرة العرب که بویی از فرهنگ و تمدن نبرده بودند چگونه صاحب هنر شدند و هنر اسلامی پدید آمد برای پاسخ به این پرسش لازم می دانم به مفهوم فرهنگ اشاره ای داشته باشم. فرهنگ، مجموعه ای پیچیده است که شامل آداب و رسوم و رفتار و کردار می شود، که این ویژگی ها ناشی از عوامل تأثیرگذار بر فرهنگهاست. مهمترین عوامل مؤثر به فرهنگ ها عبارت است از:
۱) شرایط اقلیمی - جغرافیایی
۲) تفکر
۳) مذهب (البته شاید این گزینه چون اکتسابی محسوب نمی شود و فطری است را نتوان زیرمجموعه فرهنگ شمرد)
۴) ارتباط فرهنگ ها (که شامل تأثیر و تأثر فرهنگ ها بر یکدیگر می شود.)‎/ اساساً در طول تاریخ ، فرهنگی را نخواهیم یافت که نسبت به فرهنگ های دیگر مستقل و مجزا باشد. به طور کلی خود بسندگی فرهنگی منجر به فنای فرهنگی می شود. در فرهنگ اسلامی جدید نیز ارتباط فرهنگی شکل گرفت و این فرهنگ عناصر دیگر فرهنگی را که با خودش نسبت داشت پذیرفت و ازجمله این تأثیرات در هنرهای مختلف بود. مسلمین نیازمند عناصر مادی و فضاهای معماری خاص خود بودند که طی مواجهات فرهنگی با سرزمین های دیگر به این هدف دست یافتند. نکته قابل توجه این است که بدانیم معماری و هنر مسلمانان نه از قرآن و نه از الگوهای مسلمین اخذ شد، بلکه بر اثر ارتباطات فرهنگی، از فرهنگ های دیگر گرفته شد.
اما سؤالی که ذهن هر متفکری را در این زمینه به خود مشغول می کند این است که چرا با وجود یک ایدئولوژی و یک تفکر واحد در اسلام اما در زمینه هنر شاهد تنوع و تکثر هستیم بخشی از این علت، پیشینه های مختلف سرزمین های فتح شده توسط مسلمین بود. دلیل دیگر را می توان حمایت حکومت از هنر و هنرمندان در آن دوره دانست. اساساً خلق اثر هنری نیازمند عواملی است. یعنی ما در هنر با دو اصل روبه رو هستیم:
۱) تکنیک و مهارت
۲) خلاقیت.
خلاقیت جوشش درونی هنرمند است و چون هنرمند در محیط و جامعه ای می زید که متأثر از فضاهای فکری گوناگون است، پس فکر او هم متأثر از این محیط است. تنها بخش آموزشی هنر، تکنیک و مهارت است.
درواقع واسطه های هنری گاه توسط خود هنرمند قابل دریافت نیست و نیاز به ابزار - مهارت- احساس می شود.
مطلب بعد به عناصر اجرایی اثر هنری اختصاص دارد. به عبارت دیگر عوامل تعیین کننده در چگونگی یک اثر هنری به شرح زیر است:
۱) سازنده یا خالق اثر (هنرمند)
۲) سفارش دهنده یا بانی و پشتیبان اثر هنری
۳) جامعه به عنوان مخاطب اثر هنری
همچنان که در ابتدای بحث مطرح شد در اوایل قرن هفتم میلادی، اسلام و شریعت اسلام از عربستان فراتر رفت - سرزمین اسلام توسعه یافت - و با فرهنگ های دیگر مواجه شد. سؤال این است که آیا این هنر می تواند عنوان هنر اسلامی به خود گیرد ، صرف این که - با توجه به آنچه در باب عناصر اجرایی اثر هنری ذکر شد - هنرمند، بانی و مخاطبان مسلمانند برای درک این موضوع باید به نمونه هایی از مصادیق هنر بپردازیم. قدیمی ترین آثار هنری مسلمانان در مراکز قدرت و حکومت شکل گرفت. به عنوان مثال قبه الصخره که از قدیمی ترین آثار مسلمانان محسوب می شود اما حقیقتاً نه تنها تمام هنرهای به کار رفته در این اثر اسلامی نیست بلکه گاهاً عناصری ضد نیز در آن به چشم می خورد.
به عنوان نمونه دیگر آثار هنری دوره عباسی که بسیاری از آن در سامرا باقی مانده است نیز نمی تواند معرف هنر اسلام و هنر اسلامی باشد.
براین اساس به این نتیجه می رسیم که در مواجهه با آثار هنری دوره اسلامی یکسره آنها را هنر اسلامی قلمداد نکنیم بلکه می توانیم از اصطلاح «هنر دوره اسلامی» استفاده کنیم.
با این رویکرد، سؤال دیگری مطرح می شود که پس تکلیف هنر اسلامی چه می شود و ماهیت هنر اسلامی چه می تواند باشد و اساساً ایدئولوژی اسلام به دنبال چیست پیامبر اسلام (ص) می فرماید: اسلام برای رستگاری است و به سوی مسیر درست حرکت و هدایت کردن وظیفه اسلام و تفکر اسلامی است. پس هر عملکردی که به انسان در جهت رشد و ارتقای معنوی - مورد نظر اسلام - کمک کند می تواند اسلامی تلقی شود. اگر اثر هنری مخاطب را به سمت تفکر و اندیشه سوق دهد و از طریق آن موجبات انتخاب مسیر خیر و تفکر منطقی و سازنده را فراهم کند، آنگاه این اثر را می توان «هنر اسلامی» نامید. بناهای مذهبی ما عمدتاً دارای چنین ویژگی ای هستند. با تفکر دقیق درمی یابیم که این فضاها ذهن ما را به سوی اندیشه و خردورزی رهنمون می کند.
به عنوان کلام آخر می توان در تقسیم بندی معماری اسلامی به دو گروه مذهبی و غیرمذهبی به این نکته رسید که هرکدام از این بناها و فضاها، در ذهن آدمی عکس العمل خاص و متفاوتی دارد. مسلماً بازتاب ذهن آدمی در فضای مسجد و مدرسه ای با معماری اسلامی بسیار متفاوت است با حالت ذهنی او در مواجهه با کاخ ها و قلعه های این دوره از تاریخ.
مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده سخنرانی دکتر احمد تندی با عنوان «رویکرد تاریخی به هنر اسلامی» است که در تاریخ ۱۹ شهریور ماه در مرکز هنرپژوهی نقش جهان فرهنگستان هنر ایراد شد.
دکتر احمد تندی
منبع : روزنامه ایران