دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا در مقابل ایران تغییر تاکتیکی ، ثبات استراتژیک


آمریکا در مقابل ایران تغییر تاکتیکی ، ثبات استراتژیک
ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی اش همواره در تلاش بوده اند موضوع هسته ای ایران را «مشکل» و «مسئله ای» جهانی تعریف نمایند و اینکه همواره آن را در اذهان عمومی تازه نگه دارند. دنبال کردن «مذاکره» ما را در دایره حیله ای وقت گیر و توهین آمیز نگه می دارد. ما خود و با دست خود با شرکت در این اصطلاح «مذاکرات» تنور تبلیغات علیه خود را گرم نگه داشته ایم. ما درواقع تبدیل به هیزم بیار معرکه ای شده ایم که خود را در آن بسوزانیم. ما با سختی و سخت کوشی توانستیم خود را از چنگال «تعلیقی» رها سازیم که زیانهای جبران ناپذیری را بر روند پیشرفت ما وارد ساخته بود.
بسیار خنده دار است که سردمداران کشورهای دارای سلاح هسته ای، که خود سلاح هسته ای را علیه مردم بی گناه جهان بکار برده اند و مدام تجهیزات اتمی خود را بروز می نمایند. گردهم آمده و تصمیم گرفته اند بنگاهی را شامل کشورهای فاقد سلاح هسته ای بنیاد نهند و آنان را متعهد نمایند در آینده سلاح هسته ای تولید نکنند! بسیار جالب و خنده دار است. بدتر و خنده دارتر آن این که ما ایرانیان تحت فشارهای همه جانبه قرار می گیریم تا مبادا به دانش هسته ای دست یابیم. با فرافکنی ما را هر چه که لایق خود آنان است متهم می سازند.
در این هنگام الم شنگه راه می اندازند و ما را وادار می سازند تا نیروی خود را صرف رفع «اتهام» زدایی از خود کنیم. به هر سوراخ سنبه ای از کشورمان سر می کشند. در این راستا تعلیق را هم بر ما تحمیل می سازند. و دیدیم که همه کشور یکپارچه و با همه نیرو به حرکت در آمد تا توانستیم از شر این تعلیق تحمیلی برهیم. به نظر ما، ما هنوز از آنچه که بر سرمان آمده است درسی کافی بر نگرفته ایم و کماکان به حضور دراین بنگاه بیگانه ساخته پای می فشاریم، چرا؟
برخوردهای دوگانه محمد البرادعی درارتباط با موضوع هسته ای ایران به روشنی نشان از این دارد که تصمیمات بنگاه بیگانه ساخته به اصطلاح بین المللی نیروی هسته ای تحت تاثیر مستقیم سردمداران غرب قرار دارد. مهم نیست تا چه اندازه ما به بازرسان این بنگاه اجازه بازرسی تاسیسات خود را داده باشیم، صلح آمیز بودن فعالیتهای ما برای آنان هیچگونه اهمیتی ندارد. آنان میخواهند ما را از دست یافتن به دانش هسته ای بازدارند و به همین دلیل هر زمان که بخواهند به دروغ متوسل می شوند و با تهمت، افترا و دیگر شیوه های غیر اخلاقی ما را تحت فشارهای همه جانبه قرار خواهند داد. ما تنها در صورتی خواهیم توانست مانع از اقدامات آنان بشویم که نیرو و توان بازدارندگی خود را در عرصه های گوناگون توسعه بخشیم. با استفاده از اصطلاحات،ادبیات و زبان غرب نمی توان به مقابله با آن برخاست.
در مجموع پافشاری ما به تداوم تحقیق درهمه عرصه های علم و فن و برخوردها و اتخاذ سیاست های خردمندانه رهبری نظام با تکیه بر یکپـارچگی مردم مصمم و سخت کوش ما در دفاع از کشور و ساختمان ایرانی آباد و سرفرازتر بوده است که به گونه ای جدی راه را بر دشمنان بسته و آنان را درمانده به دندان قروچه و هذیان گویی واداشته است و نه ماندن و درجا زدن در این «بنگاه»، گزارشهای ضد و نقیض این «بنگاه» درباره فعالیتهای هسته ای ما و چشم پوشی باز هم این بنگاه بیگانه ساخته به اصطلاح بین المللی نیروی هسته ای از فعالیتهای دیگر کشورهای دارای سلاح هسته ای خود گویا و دلیلی دیگر بر این ادعا است که اهداف بشر دوستانه و استدلال های درست و صادقانه را دراین «بنگاه» گوش شنوایی نیست. خلاصه اینکه ما کشوری صلح دوست هستیم و خروج از این بنگاه بیگانه ساخته به اصطلاح بین المللی نیروی هسته ای هم ما را به جنگ طلب نخواهد کرد ولی دست کم به دخالت و تحمل تحقیر مورد بازرسی بیگانگان قرار گرفتن پایان خواهد داد.
همه جهان به این امر آگاه است که ما کشوری صلح دوست فرهنگ ساز و گهواره تمدن جهان هستیم، در نتیجه نیازی به این نداریم که با امضا وتعهد و عضویت در این آن بنگاه ساخته به جهان بفهمانیم که صلح و نوع دوستی سرلوحه زندگی ما است. ما به عضویت بنگاهی درآمده ایم که گردانندگانش تحت نفوذ کشورهای دارای سلاح هسته ای هستند. معلوم نیست که حضور ما دراین بنگاه به چه منظور است.
برخی از دلسوزان کشورمان چنین استدلال می کنند که نباید به دست غرب بهانه داد و نباید آنان را تحریک کرد، از این روی باید در بنگاه بیگانه ساخته بین المللی نیروی هسته ای باقی ماند و به بازرسان این بنگاه حق نظارت بر فعالیت های خود را داد. ما سال ها فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعلیق درآوردیم که به قول یکی از روزنامه ها تلاش ترکیبی از مسئولین بود که «... با هنرمندی و در عین شجاعت و صلابت توانست تأسیسات اتمی کشور را یکی پس از دیگری از تعلیق خارج سازد» چرا؟ برای اینکه به اصطلاح بر این باور بودیم نباید به دست غرب بهانه داد که نکند تهدیدهایشان را عملی کنند. در این «استدلال» و آنچه که غرب در گوشه و کنار جهان به بهانه های واهی و من درآوردی بر سر مردم رنجدیده جهان می آورد تضادی غیرقابل توضیح به چشم می خورد. غربیان در صورتی که عملا بتوانند بدون تردید هر کشوری را بدون هرگونه بهانه ای به اشغال درخواهند آورد و هر جنایتی را هم بر مردمش اعمال خواهند کرد که امروز شاهد چنین اعمالی در عراق و افغانستان هستیم.
به در و تخته زدن های اخیر ایالات متحده آمریکا در ارتباط با فعالیت های هسته ای ما به نظر نگارنده راه به جایی نخواهد برد. واقعیت این است که آمریکائی ها بدجوری در عراق گیر افتاده اند. از سویی وجه جهانی آنان به شدت آسیب دیده است و از سوی دیگر مخارج هنگفت نگهداری نیروهای نظامی در دو کشور عراق و افغانستان اقتصاد ایالات متحده آمریکا را به شدت تحت تأثیر منفی قرار داده است. آنان نه می توانند شکست خورده و سرافکنده از عراق و افغانستان خارج شوند و نه می توانند به حضور خود ادامه دهند. آمریکایی ها در جستجوی راهی هستند که بتوانند به اصطلاح آبرومندانه از این باتلاق خارج شوند. آنان به این نتیجه رسیده اند که شاید با یاری کشور نیرومند ما بتوانند با حداقل سرافکندگی از منطقه خارج شوند. ما هم که در این راستا هر آنچه را که توانسته ایم در یاری رسانیدن به دولت منتخب عراق دریغ نورزیده ایم.
آیا ایالات متحده آمریکا به این امر واقف گشته است؟ به نظر من ضد و نقیض گوئی های محمد البرادعی در گزارش های خود درباره موضوع هسته ای ایران و تغییر لحن ایالات متحده آمریکا نشان از این دارند که چرخشی بنیادین در رویکرد سیاسی ایالات متحده آمریکا نسبت به جهان به طور عام و نسبت به کشور ما به طور خاص درحال شکل گیری است، چه با سیاست های گذشته توان مقابله با تحولات غول آسای سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا، شانگهای و دیگر اتحادیه ها و پیمان های منطقه ای را ندارد. ایران با موقعیت ممتاز فرهنگی جغرافیایی، سیاسی، عقیدتی و تاریخیش به قدرتی تبدیل شده است که با سیاست های مانده از پیش نمی توان با آن برخورد نمود. مجموعه این تحولات شکل گیری رویکردی بنیادین را در مجموعه دستگاه دولتی ایالات متحده آمریکا در دستور روز قرار داده است. سیاست های جنگ طلبانه بوش دیگر مورد پسند این دستگاه نیست.
آنان بر این واقعیت واقف گشته اند، بیش از این نمی توانند شاهد کاهش وجه خود در جهان باشند. و از آنجا که چاره ای جز مصالحه با ما را ندارند تلاش خواهند نمود ضمن «حفظ آبرو» با شگردهایی خود را از مخمصه سیاست های گذشته رهانیده و در جهت «همراهی» با ایران گام بردارند و با حفظ و تکیه بر شبکه شبه مافیایی خود در منطقه آنچه را که متخاصمانه نتوانستند به دست آورند با «همراهی» به دست آورند.
اظهارات و گزارشات چند پهلوی محمد البرادعی مدیرکل بنگاه بین المللی نیروی هسته ای نرم شده و چون گذشته نیستند. از آنجا که بنگاه به اصطلاح بین المللی نیروی هسته ای از ایالات متحده تأثیر به سزایی می پذیرد، گزارشات نرم اخیر محمد البرادعی را باید نشانی از تغییر موضع ایالات متحده آمریکا قلمداد کرد. می توان به درستی پیش بینی کرد که ایالات متحده آمریکا شگردی دیگر را برای راهیابی به سرزمین ما به کار می گیرد. اما باید توجه داشت راه دوستی با کشور ما ایران و عادی سازی روابط با ما شرط و شروطی دارد که ایالات متحده آمریکا باید پیش از این از آن آگاهی یافته باشد.
فرصت هایی درحال شکل گیری هستند که رهبران ما باید با درایت همیشگی خود بهره برداری درست را از آن به انجام رسانند. باید هشیار بود و از این فرصت به دست آمده به درستی بهره گرفت و نباید دست به اقدامات و اتخاذ سیاست هایی نه چندان خردمندانه زد. باید توجه داشت که مواضع ایالات متحده آمریکا نسبت به ما کماکان و به گونه ای جدی خصمانه است. نباید اجازه داد. برخوردهای نرم اخیر بنگاه به اصطلاح بین المللی نیروی هسته ای و ایالات متحده آمریکا ما را از راه اصلی و اصولی کشورمان به بیراهه بکشاند و خدای ناخواسته عزت و سربلندی خود را به گرو گذاریم. هنوز تا عادی سازی روابط راهی بس طولانی موجود است مگر اینکه ایالات متحده آمریکا به راستی بخواهد به گونه ای شفاف و صادقانه و با ترک سیاست های متخاصمانه گذشته در قبال کشور ما این روند را با پذیرفتن و به اجرا درآوردن شرط های ما تسریع بخشد. آنگاه بدون تردید خود بهتر از ما می داند که حداقل پیش شرط های آغاز مذاکرات عادی سازی روابط با ما عبارت از پایان دادن به اشغال دو کشور عراق و افغانستان با خروج نیروهای نظامیشان از منطقه و آزادسازی دارایی های مسدود شده ما است.
منوچهر رضاوندی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید